در تاریخ حیات انسانی، شتابی که در روند اختراعات و نوآوریها دیده میشود، هیچگاه به اندازه سالهای اخیر نبوده است. به گونهای که هر روز با کمال شگفتی با پدیدهای نوین مواجه میشویم که شاید درکِ وجود داشتنش تا همین چند ماه پیش جزء محالات در تصور و تخیل بشری بوده است اما در فاصلهای کوتاه استفاده از آن به قدری عادی شده که نداشتن آن یک نقص در امکانات زندگی تلقی میشود. به همین دلیل در حال حاضر میتوان تصور کرد پدیده رادیو در بدو ورودش به جامعه جهانی، چقدر میتوانسته جذاب یا حتی عجیب باشد. علاوه بر این از آنجا که در آن زمان شتاب تحولات تکنولوژیکی در مقایسه با زمان حال بسیار کمتر بود، بنابراین مواجهه مردم با چنین پدیدههایی به مراتب میتوانست اعجاب بیشتری را برانگیزد. به هر حال دهههای اخیر از این بابت جزء بحثبرانگیزترین دورههای حیات بشری است.
حالا باید تصور کنیم که رادیو در شرایطی اختراع و از آن گذشته به ایران وارد شد که ایران هنوز یک کشور روستایی بود، به طوری که نرخ شهرنشینی آن زیر سی درصد برآورد شده بود. افزون بر آن ابتدای سالهای قرن ۱۳ ه.ش و تنها چند سال پس از مشروطه به عنوان انقلابی که طی آن مجلس قانونگذاری تأسیس و اولین اقدامات برای نوگرایی ایران اجرا شد، نرخ سواد به کمتر از ده در صد میرسید. بنابراین آنچه از مردم عادی میتوان دریافت، آنست که فرهنگ مکتوب در ایران جایگاه خاصی نداشته و به همین دلیل نمایشهای روحوضی و قهوهخانهای، پردهخوانی، شاهنامهخوانی و مناسکی مانند عاشورا و روضهخوانیهای محلی و برنامههای هیئتی فراگیر شده و در دسترس بوده است. به این ترتیب ادبیات و فرهنگی که منتقل میشد نیز محدود به همین اشعار و قصههای مذهبی و افسانههای اسطورهای و تاریخ خیالین باستانی بود که ذهنیت روستاییان و عشایر را آکنده کرده و نیازهای محدود آنها را به شناخت فرهنگی ارضا می کرد. بدیهی است در این وضعیت، فرهنگ شفاهی، اصل و اساس ارتباطات در ایران به شمار آمده و بیشترین میزان انتقال فرهنگی هم با ابزارهای قدیمی مبتنی بر فرهنگ شفاهی مانند سینه به سینه، نسل به نسل و در نهایت از استاد به شاگرد، به صورت مجزا از یکدیگر و حبابی شکل بگیرد؛ آن هم در شرایطی که سفر و جابجایی به عنوان ابزارهای انتقال فرهنگی و کسب دانش و فرهنگ، تقریباً برای اکثریت مطلق ایرانیان امری ناممکن به حساب میآمد. ورود رادیو میتوانست فرهنگهای گوناگون این سرزمین را با سرعتی باورنکردنی از این نقطه به آن نقطه منتقل کند و مردمان آن را با فرهنگ غنی سرزمینیشان آشنا کند، از این روست که انقلابی اساسی محسوب میشد که اتفاقاً به سرعت محبوبیت یافت و فراگیر شد.
در این یادداشت تلاش می کنیم به دلایل این محبوبیت و تحلیل آن بپردازیم…
برای مطالعه ادامه مطلب به فایل زیر مراجعه نمایید:
نوشتههای مرتبط
مردمیشدن فرهنگ و رادیو در ایران
این مطلب پیش از این در سایت فرارو منتشر شده است.