مد، لباس و فرهنگ: لباس، پوشش سر، تزئینات بدن و کفش در دورانهای مختلف
سارا پندرگاست و تام پندرگاست برگردان گلاره نیکآیین
نوشتههای مرتبط
فرهنگهای ابتدایی آسیایی
جوامع آسیایی که در کشور چین امروزی شکل گرفتهاند، از قدیمیترین جوامع انسانی شاخته شده در دنیا هستند.اگر چه جوامع آسیایی به اندازه تمدنهای اولیه بین النهرین و مصر پیشرفته و توسعه یافته هستند، اما در اروپا توجه خیلی کمتری به این فرهنگها میشد. با گذشت زمان در قرن اخیر با مدرنیزه شدن جوامع چین و ژاپن، مردمان کشورهای اروپا آشنایی و اطلاعات بیشتری در مورد فرهنگ آسیایی کسب کردند. بسیاری از کسانی که در مورد فرهنگهای باستانی مطالعه کردهاند، احترام زیادی برای دستاوردهای آسیا در زمینههای تکنولوژی، حکومتی، هنر و همچنین رسوم متمایز آسیا در نحوه پوشش قائل هستند. برای درک پیشرفت پوشش متمایز در کشورهای چین و ژاپن کهن، ابتدا باید بفهمیم که این تمدن با گذشت زمان چگونه به وجود آمده است.
جوامع ابتدایی چین
شواهد مربوط به سکونت انسانها در تاریخ چین نزدیک به ۶۰۰،۰۰۰ سال پیش برمیگردد. مانند بقیه مناطق در دنیا، انسانهای اولیه شکارچی و جمعکننده بودند، آنها حیوانات را برای غذا و لباس و گیاهان و میوهها را برای غذا و مواد اولیه جمع میکردند. بین ۴ تا ۵ هزار سال قبل از میلاد، انسانها شروع به توسعه و راهاندازی جوامع کشاورزی سواحل رود زرد در کشور چین امروزی کردند. با گذشت سالها این جوامع پیشرفتهتر شده و نیز تکنولوژیهای نوین و روشهای اولیه را توسعه دادند.
حدود سال ۱۸۷۵ قبل از میلاد با شروع سلسله یک سلطنت قدرتمند به نام ژیا [۱] همراه بود. چندین نسل از این خانواده برای مدت طولانی بر چین فرمانروایی کردند. اطلاعات دقیق ما در مورد تاریخ چین از سلسله خاندان شانگ [۲] آغاز میگردد، که در خلال سالهای ۱۰۵۰ تا ۱۵۵۰ پیش از میلاد مسیح بودند. در دوران حکومت این سلسله، مردم شروع به جمعآوری نوشتههایی از تاریخ چین کردند. جامعه باستانی چین به وسیله گروههای مختلف تقسیمبندی میشدند. امپراطور، کسی پنداشته میشد که از طرف خدا نازل شده و بالاترین درجه را در جامعه داشت.
اطرافیان امپراطور ( مرد و گاهی اوقات زن) را شاهزادگان ثروتمند و جنگجویان و روحانیون تشکیل میدادند. غالب افراد دیگر در جامعه کشاورزان و فقرا بودند. همانطور که برای اکثر جوامع باستانی دیگر هم صدق میکند، تمام اطلاعاتی که ما امروزه در مورد فرهنگ و پوشش به دست آوردهایم برگرفته از طبقه ثروتمند جامعه میباشد.
اگر چه چین از یک امپراطوری کوچک در مرکز پیچ بزرگ رود زرد شروع شد، اما با گذشت زمان به یک قلمرو پادشاهی پهناور تبدیل گردید. در حالی که امپراطوری وسعت مییافت، پادشاهان محلی مناطق هم قدرتمند میشدند و گاهی در بین خودشان میجنگیدند. حدود سال ۱۰۵۰ قبل از میلاد پادشاه ژو [۳] امپراطور شانگ را شکست داد و یک سلسله جدید به نام ژو را پایه گذاری نمود که تا سال۲۶۵ قبل از میلاد به امپراطوری وسیعی تبدیل شد و چین را وارد نبرد با نژاد دیگری به نام بربرها نمود. ( به همین ترتیب رومیان باستان هم که بیرون از مرزهای چین زندگی میکردند بربرها نامیده میشدند. ) از نظر چینیها، فرهنگ و پوشش آنها بسیار برتر از بربرها بود. دیوار چین، که یک دیوار عظیم سنگی بوده و حدود ۴۵۰۰ کیلومتر در طول چین امتداد دارد، از سال ۲۲۱ قبل از میلاد برای دور نگه داشتن بربرها از چین شروع به احداث گردید و حدود هزار سال به طول انجامید.
پایداری و تغییر در چین
اگر چه سلسلهها در طول هزاران سال در تاریخ چین تغییر نمودند، اما بسیاری از ارکان زندگی مردم ثابت ماند. مردم چین احترام زیادی برای فرهنگ قائل بودند و این احترام سبب ثابت ماندن ارکان فرهنگ در طول تاریخ شد. احترام به بزرگان، مذهب بودا و لباسهای سنتی خاص، سالها پایدار ماند. همچنین پایداری به قوانین توسط امپراطورها به وسیله بروکراسی وسیعی صورت میگرفت که برگرفته از خواسته آنها بود. بیشترین اطلاعاتی که از سبک پوشش لباس مردم چین در دست داریم، مربوط به دوره سلسله کینگ (۱۶۴۴ – ۱۹۱۱ ) است. رهبران این سلسله، چینیهای هانی [۴]که از اصلیترین گروه قبیلهای در چین میباشد تشکیل نمیشدند، بلکه از بومیهای مانچوس [۵] بودند.
مانچوسها با بسیاری از سنتهای نژاد هان وفق پیدا کردند و بسیاری از سنتهای خود را نیز بنیان نهادند. حکمرانی آنها چندین صده ادامه یافت و منجر به ایجاد اولین ارتباطات اساسی بین شرق و غرب چین در تاریخ این کشور شد. آنها سعی کردند تأثیرات غربی را در چین کاهش دهند اما با افزایش داد و ستد با کشورهای اروپایی، تغییرات زیادی در چین ایجاد شد. این تغییرات با انقلابی در سال۱۹۱۱ میلاد مسیح در چین همراه بود که منجر به براندازی قانون امپراطوری شد. رهبر این انقلاب سونیات سن[۶]، خواستار این بود که تمامی مردم چین بتوانند رأی داده و از ثروت کشور بهرهمند شوند.
اگر چه او در این انقلاب به طور کامل موفق نشد اما درگیری و جنگ داخلی در سال ۱۹۴۹ زمانی که کمونیستها به رهبری موآتسونگ [۷] قدرت را در چین به دست گرفتند، پایان یافت. (کمونیسم یک سیستم حکومتی است که در آن دولت کنترل اوضاع مالی وتمام اموال و ثروت را که برای تمام مردم یکسان است را بدست میگیرد).
همانطور که پیشتر گفتیم رهبر چین موآ، تغییرات اساسی را در زندگی چینیها ایجاد کرد و کشور را به سمت غرب سوق داد. او همچنین تلاش کرد سبک پوشش مردم را تغییر داده و آنها را به پوششهای مشابه به یکدیگر تشویق کند. امروزه هم چین کشوری کمونیستی است، اما به آرامی در حال حرکت به سوی تأثیرپذیری از مد جوامع غربی است.
پیشرفت و گشایش در ژاپن
ژاپن یک جزیره است که در شمال شرقی چین قرار دارد. شواهدی از سکونت انسانها در هزاران سال پیش در ژاپن وجود دارد. ساکنین چین و کره در قرن ششم، قبل از خود مردم ژاپن به آنجا مهاجرت کرده و یک جامعه تعریف شدنی شکل گرفت. جامعه اولیه ژاپن به شدت در رسوم و سنن چین در زمینههای مذهب، کشورداری و پوشش غرق شده بود.
دوره هین که از سال (۷۹۵ تا ۱۱۸۵) به طول انجامید، اولین دوره شکوفایی فرهنگ منحصر به فرد و ویژه ژاپن بود. مردم ژاپن شروع به توسعه سنن پوشش خاص خود نمودند که از سبکهای موجود در چین رسمیتر و تشریفاتیتر بود. با سقوط دوره هِین در سال ۱۱۸۵ میلاد مسیح ، تعدادی از پادشاهان قدرتمند بر سر قدرت و فرمانروایی با هم رقابت داشتند. هر کدام از پادشاهان در اطراف خود جنگجویانی که به سامورایی معروف بودند داشتند. ساموراییها شیوه جنگیدن ویژه خود و نیز قوانین رفتاری و پوشش مخصوص به خود را داشتند. نیرومندترین سامورایی معروف به شوگان بود که با قدرت امپراطور، فرمانروایی میکرد. در سال ۱۶۳۷تاکوگوآو شوتگانته [۸] دولت شوگان، جامعه ژاپن را حدوداً به مدت ۲۰۰ سال در مقابل تاثیرات غرب حفظ نموده و فرهنگ سنتی ژاپن را رواج داد در حالی که تمامی همسایگان ژاپن تغییر کرده بودند. در آخر دولتهای قدرتمند انگلیس و آمریکا، ژاپن را مجبور به تجارت با خودشان کردند.
در سال ۱۸۶۷ فرمانروایی شوگان به پایان رسیده و امپراطور برگشت. امپراطور میجی باور داشت که ژاپن باید کشور پیشرفتهای شود. او به مردم اجازه رأی داد و همچنین اقتصاد پیشرفتهای را ایجاد کرد. ژاپن به کشور قدرتمندی تبدیل شد و در جنگ جهانی دوم در مقابل آمریکا و هم پیمانان اروپایاش ایستاد. اگر چه ژاپن در جنگ شکست خورد اما همچنان یک کشور قدرتمند و صنعتی تا به حال باقی مانده است. در اواخر قرن نوزدهم مردم ژاپن با لباسهای اروپایی اخت پیدا کردند.
همچنین آنها پوشش سنتی خود را که قدمت آن مربوط به سالهای اول مدرنیزه شدن ژاپن برمیگشت حفظ کردند و پوشیدن این سبک راهی برای ادای احترام و ابراز عشق به سنن قدیمی باستانیشان تبدیل شده بود. لباسهای سنتی ژاپنی برای موقعیتهای خاص و جشنها استفاده میشد. برخی افراد نگران هستند تا اواخر قرن بیست و یکم لباسهای سنتی ژاپنی کاملاً حذف شوند. چین و ژاپن تنها ملیتهایی نیستند که در گذشته ریشه دارند بلکه کُره، تایلند، ویتنام و خیلی دیگر از کشورهای آسیایی دارای سنتهای فرهنگی و پوششی با تاریخچه قدیمی هستند.
[۱] XIA
[۲] Shang
[۳] ZHIU
[۴] Hani
[۵]Manchus
[۶] Sunyat-sen
[۷] maotseung
[۸] Tokugawa shoganate