انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

مدیریت بدن و جنسیت: نگاهی به پدیده موزدایی

در دو سه سال آخر یک جریان جدید در مجلات مد و زیبایی جهان رخ داده است. این جریان بازگشت موی بدن به تصاویر است. واکنش ها به این مساله از حمایت های سرسختانه برخی از جریان فمینیست برابری گرا تا اظهار تاسف و انزجار نسبت به مردانه شدن تصاویر زنان گسترده است.

دختران نوجوان خیلی زود به اهمیت موزدایی در آموزش جنسیتی شان پی می برند. این آموزش معمولا دو جنبه دارد: یکم این که موزدایی یک عمل زنانه ضروری است و دوم این که اجازه به انجام دادن در واقع ورود به دنیای زنان بالغ است. اهمیت بی مو بودن از همان دوران کودکی در بازی با عروسک ها و یادگیری از شخصیت های کارتنی فراگرفته می شود و با کلیشه های زبانی و فرهنگی تقویت می شود. زنانی که از انجام این عمل سرباز بزنند مردانه، آلوده و ناهنجار تلقی می شوند و مورد ملامت مستقیم یا غیر مستقیم قرار می گیرند. هیچ زنی از اهمیت موزدایی پیش از مراجعه به استخر بی خبر نیست. این مساله به اندازه ی داشتن مایوی شنا اهمیت دارد.

مطالعات انجام شده در آمریکا نشان می دهد که ۹۵ درصد زنان به طور معمول اقدام به موزدایی می کنند و تنها ۵ درصد از انجام آن سرباز می زنند. اما موزدایی امروزه یک پدیده غربی نیست و پدیده ای بسیار فراگیر است. سوال این جاست که در طول تاریخ چطور؟ آیا موزدایی از غرب به شرق اشاعه داده شده است؟

اگر چه اسناد نوشتاری در این زمینه وجود ندارد اما نقاشی های مصر باستان نشان می دهد که موزدایی در این منطقه معمول بوده است. وجود ابزار موزدایی در مقبره های زنان نیز نشان دهنده ی اهمیت این ابزار به عنوان یک وسیله ی روزمره است. زنان در یونان باستان و در دوران امپراتوری روم نیز به موزدایی درست می زدند. در این دو دوران عدم موزدایی عملی غیر متمدنانه تلقی می شده است. در دوره های بعدی اگرچه عمل موزدایی در برخی نقاط آسیا و آفریقا رواج داشته است، این عمل در بین زنان اروپایی معمول نبوده است. در طول قرون وسطا، دوران رنسانس و عصر ویکتوریایی تا اواخر ۱۹۰۰ این عمل به شکل محدود انجام می شده است.

آغاز استفاده عمومی از ابزارهای موزدایی در قرن بیستم رخ داد. این مساله ارتباط مستقیمی با تغییر در شکل لباس و پوشش زنانه داشت. در سال ۱۹۱۵ شرکت ژیلت اولین تیغ مخصوص زنان را معرفی کرد و در تبلیغات خود موی بدن را یک عنصر اضافی که باید از میان برداشته شود نشان داد. این تغییر با یک حرکت گسترده برای تولید محصولات مرتبط با بدن و موزدایی انجامید. صابون، کرم، محصولات بهداشتی دیگر و لباس همه در کنار هم متحول شدند؛ ضمن این که در سال های میانی قرن بیستم مجلات و نشریه های بسیاری به تصویر کردن بدن بدوی موی زنانه پرداختند و تصویری ایده آل از بدن بدون مو ایجاد کردند.

به وجود آمدن این تصویر ایده آل در دهه های ۶۰ و ۷۰ مورد انتقاد جریان دوم فمینیسم قرار گرفت. در این دوران، فمینیسم که به عنوان یک جریان آکادمیک فعال می کرد نگرش های فرهنگی در مورد بدن ایده آل زنانه را رد کرد و زیبایی را افسانه نامید. اما این جنبش که طبیعی بودن را تبلیغ می کرد اقبال چندانی نیافت و موزدایی به عنوان یک عنصر ماندگار در فرهنگ جهانی بدل شد که زیبایی بدن زنانه را منوط به بی مو بودن می کرد.

امروزه، با جهانی شدن اینترنت و دسترسی دایمی به تصاویر تبلیغاتی و گاه پورنوگرافیک از بدن زنانه، بی مو بودن به شدت گسترده شده است. مراکز موزدایی یکی از مهم ترین مراکز مرتبط با مدیریت بدن زنانه و تامین کننده ی استاندارهای زیبایی هستند. این عمل به قدری معمول است که نگرش عموم به بدن زنانه را به کلی تغییر داده است. طوری که بسیاری از مردان که در برخورد و کنش مستقیم با زنان قرار نداشته اند، بدن زنانه را اساسا بدون مو تلقی می کنند.

موزدایی یک عمل عموما زمانگیر، هزینه بر و معمولا درناک است. تابوی همراه با آن به قدری قوی است که تمام هزینه ها و دردهای متحمل شده را بی اهمیت می سازد. این نشانه ی دیگری است از این واقعیت که بدن انسان اساسا موجودیتی اجتماعی-فرهنگی است. شما نمی توانید حتا در مورد طبیعی ترین و جسمانی ترین رفتارهای خود بدون دست یازیدن به هنجارها و ارزش های فرهنگی تصمیم گیری کنید.

جریان جدید که در مجلات مد و زیبایی رخ داده است نیز، به نظر می رسد بیش از آن که به دنبال گسترش ایده ی حق به بدن و دربرگیرنده ی یک پیام فمینیستی باشد، به دنبال ایجاد جذابیت نامعمول است. رویکردی که پیش از این نیز مدت ها در طراحی لباس و آرایش بدنی به کار گرفته شده است.

برگرفته از:

How the History of Pubic Hair Removal Exposes Society’s Illusions About Your Body

ایمیل نویسنده:
rahbari.ladan@gmail.com