در فصل سوم کتاب مراقبت و تنبیه، فوکو از انضباط صحبت میکند، از بدنهای رام. «تکنیکهایی همواره دقیق، اغلب بسیار خرد اما با اهمیت: چون این تکنیکها شیوهای از محاصرهی سیاسی و جزء جزء بدن، [یعنی] یک «خردهفیزیک» قدرت را تبیین کردند؛ و چون این تکنیکها از سدهی هفدهم به بعد، بیوقفه عرصههای بیش از پیش گستردهتری را اشغال کردند، گویی میخواستند که سرتاسر پیکر اجتماعی را پوشش دهند.» (فوکو، ۱۳۸۷:۱۷۳)
گسترشی که در فضاهای گوناگون تسری مییابد و در تمام حفرههای آن نفوذ میکند، در این بخش فوکو مثالهایی از بیمارستان، ارتش، مدارس، کارخانهها و… میآورد و گویا تعمداً در آمیخته باهم؛ تا نشانگر مشابهت چگونگی رسوخ تکنیکهای انضباطی، در لایههای گوناگون این فضاها باشد. تکنیکها در جهت افزایش بهرهوری و ایجاد امکان نظارت هرچه بیشتر بر زمانهای تقطیعشده، بهکار بسته میشوند.
نوشتههای مرتبط
در ادامه، ذیل عنوان «سازماندهی تکوینها»، مثالی از یک کارخانه به چشم میخورد، «کارخانهی گوبلَن» :
«حکم سال ۱۶۶۷ علاوه بر تاسیس کارخانهی گوبلَن، سازماندهی یک مدرسه را نیز پیشبینی کرد. سرپرست ساختمانهای سلطنتی باید شصت کودک را برای گرفتن بورس انتخاب میکرد و این کودکان مدتی به معلمی که عهدهدار «آموزش و تعلیم آنان» میشد سپرده میشدند، و سپس نزد استادکاران مختلف قالیباف کارخانه کارآموزی میکردند (این استادکاران از بابتِ همین آموزش پاداش دریافت میکردند که از بورس دانشآموزان تأمین میشد)؛ پس از شش سال کارآموزی و چهار سال خدمت و یک آزمون تعیین صلاحیت، آنان میتوانستند در هر شهری از قلمرو سلطنتی، کارگاه و مغازه دایر کنند.» (همان: ۱۹۵)
طرح کارورزی از طرحهای چهارگانهی اشتغال دولت، از اول تیر ماه برای ایجاد بیش از ۹۰۰ هزار شغل اجرایی شد. این بخش از کتاب، خواه ناخواه اجرای این طرح را در ذهن متبادر میکند. در توضیح کارآموزی کارخانهی گوبلن شرح داده میشود که: تاسیس کارخانه مقدم بر تاسیس مدرسه است؛ به نحوی هدف از بازگشایی مدرسه مشخص است: تامین نیروی آموزش دیده برای کارخانه، براساس دورهبندی معین و بهدقت تجزیهیافته. حال آنکه کارورزی در ظاهر روند معکوسی را طی میکند، از دانشگاه به سمت کارگاهها و بنگاهها برای کسب تخصصی که دانشگاه تعمداً از زیر بار آموزش آن شانه خالی کرده واز برآوردنش ناتوان است.
اما نکته اینجاست که هر دو روندِ به ظاهر معکوس، ما را به یک منطق مشابه میرساند: هر دو نشاندهندهی خدمتی است که سیستمهای آموزشی به چرخههای تامین نیروی کار و استثمار آن میکنند. هدف کارخانهی گوبلن و نقش آموزش برای نیروی کار متخصص، صریحتر بود؛ اما در وضعیت کنونی، این نقش آموزش رسمی (تکمیل چرخهی بهرهکشی از نیروی کار) که با ورود به دانشگاه و استثمار ۴ تا ۱۰ ساله یا بیشتر، از دانشجویان شکل گرفتهاست، با پوششهای متنوعی، پنهان میماند. ورودی که برای ادامهی بقا اجتماعی ناگریز از آنیم. با این حال پس از چند سال گذراندن این وضعیت، (که به راستی در دانشگاهها، دورهی کارورزی، روزانه، چندین ساعت برما تحمیل میشود) بدون در نظر گرفتن کمترین حقوقی برای دانشجویان، با تحمیل هزینههای بسیار بر حیات دانشجویان و با استثمار همه جانبهی او، نوبت به طرحهای اشتغال دولت میرسد. چرخهی استثماری از نو، که بدون هیچگونه تضمین استخدام (درست مشابه سیستم دانشگاهی)، تامین نیروی کار ارزان را، اینبار با یک سوم حداقل دستمزد، تداوم میبخشد.
بدین ترتیب گریزی دوباره به مراقبت و تنبیه میتواند برایمان آشنا باشد، تقطیع زمانها و تعیین دقیق دورهها برای کنترل، هرچه بیشتر اهمیت مییابد : «مدرسهی کارخانهی گوبلن فقط نمونهای از یک پدیدهی مهم بود: توسعهیِ یک تکنیک نوین در عصر کلاسیک برای در دست گرفتن زمان زندگیهای منفرد؛ برای ادارهی مناسبات زمان، مناسبات بدنها و مناسبت نیروها؛ برای تضمین انباشتن مدت؛ و برای برگرداندن حرکت زمان در حال گذار و انداختن آن در مسیر سودمندی و فایدهمندیِ همواره روبه فزونی. چگونه میتوان زمان افراد را اندوخته کرد، و این زمان را در بدنها، نیروها یا تواناییهای هریک از افراد انباشته کرد، آن هم بهشیوهای که بتوان ازاین زمان استفاده و آن را کنترل کرد؟ چگونه میتوان مدت زمانهای مفید راسازمان داد؟ باید انضباطها را که مکان را جداسازی و تحلیل میکنند و جمع کردن و اندوختن زمان را درک کرد.» (همان: ۱۹۷)
طرحهای اشتغال دولت از جمله طرح کارورزی در روند کالاییسازی، علاوه بر «کنترل باریک بینانهی قدرت» و«اندازهگیری حرکتها»، با اجباری بودن آن برای رشتههای فنی-مهندسی، علوم اجتماعی و هنر (بدون شفافسازی چگونگی اجرای این طرح برای رشتههای گوناگون) نشانگر تلاش همه جانبه برای سودآور کردن و افزایش بازدهی رشتههای دانشگاهی است که اینبار مستقیماً دست به فروش دانشجویان زده است. طرحی که بیش از پیش موقعیت شغلی کارگران را متزلزل میکند و با تغیییر مقطعی آمار و ارقام بیکاری، خود را بر دوش اقشار آسیبپذیر جامعه تحمیل خواهد کرد.
منبع:
فوکو، م. (۱۳۸۷)، مراقبت و تنبیه، ترجمهی نیکو سرخوش و افشین جهاندیده، تهران: نشر نی