نیکلا ژورنه و ونسان کاپ وپویی برگردان آریا نوری
تاریخ ، جنسیت، اقتصاد، اخلاق لاییک و مذهب : امروزه به برنامه های درسی مدارس فرانسه اعتراض می شود. این برنامه ها در مدرسه هایی که هر کسی به دنبال رسیدن به خواسته های خود و رفع نگرانی هایش است التهاب ایجاد کرده است. گروهی این مساله را مطرح می کنند که اندیشه ای ایئولوژیک در پس این برنامه ریزی ها و جود دارد و گروهی هم می گویند اصلا اجرای آن ها ممکن نیست.آیا شورای عالی برنامه ریزی ( CSP ) که در روز پنجشنبه ، دهم اکتبر سال ۲۰۱۳ توسط وزیر آموزش و پرورش تاسیس شده و آغاز به کار کرده است ، می تواند نقشی در آرام کردن تنش های موجود ایفا کند؟
اخلاق لاییک ، نمی شود بی طرف ماند
از آغاز سال تحصیلی جدید ( ۲۰۱۵ ) ، آموزش “اخلاق” جایگاه سابق خود در مدارس فرانسه – از ابتدایی تا دبیرستان – را باز خواهد یافت : این پروژه با وجود آنکه مورد توافق جمعی قرار گرفته ، با سدی که مضامین و اهدافش در بر دارند رو به رو خواهد شد.
زمانی که وینسنت پئیون۱ ، وزیر آموزش و پرورش فرانسه در اولین یکشنبه ی ماه سپتامبر سال ۲۰۱۲ از عزم خود برای باز گرداندن اخلاق لاییک به مدارس فرانسه سخن گفت و بار دیگر همان برنامه ای را که ۱۳۰ سال قبل ژول فری۲ از آن سخن گفته بود را مطرح کرد شرابط به وجود آمده این طور نشان می داد که وی به هدف خود نخواهد رسید.در وهله ی اول به این علت که بیش از ۹۰ درصد مردم فرانسه ، از تمامی گرایش های سیاسی و مذهبی، با تصمیم وی موافق بودند و پس از آن این که برنامه ی مطرح شده توسط پئیون تنها ادامه ی راه دو وزیر آموزش پرورش ، با شیوه ای جدید تر ، بود.خاویر دارکوس۳ در سال ۲۰۰۸ و لوک شاتل۴ در سال ۲۰۱۱ ، می خواستند درس های اخلاق را هم در برنامه ی درسی مدارس ، در کنار آموزش های مدنی ، بگنجانند.
برنامه ی آن ها که محتوای مشخصی هم نداشت ، با گله ی سندیکاهای آموزشی مواجه شد.آن ها از نبود امکانات و بهایی که از این طریق به ققشر محافظه کار جامعه داده می شد اظهار نارضایتی می کردند. هر چند که ویسنت پئیون ؛وزیر دولتی سوسیالیست؛ توانست از این انتفاد ها در امان بماند اما نتوانست خود را از موج انتقاد جناح مخالف نجات دهد : از یک طرف مارین لوپن۵ اصطلاح ” اخلاق لاییک”را به سخره می گرفت گویی در فرانسه اخلاق اجتماعی کم و بیش رنگ و بوی مسیحیت به خود نگرفته۶ است و از طرفی دیگر ناتالی کوسیسکوموریزه۷ ادعا می کرد برنامه های پئیون نقش والدین در خانواده را کمرنگ خواهد کرد ۸ و خود شاتل که اعتقاد داشت حرف های پئیون رنگ و بوی اظهارات مارشال پتن۹ در زمان دولت ویشی را دارد.اظهارات وزیر جدید آموزش و پرورش در بین هم جناحی های خودش هم انتقاد هایی را به دنبال داشت ، برای مثال برتنارد دلانو۱۰ با طرح این مساله که نمی توان تعریفی رسمی از خوب و بد ارائه داد از پئیون فاصله گرفت.روزنامه ی لو پوئن۱۱ در چهارم سپتامبر سال ۲۰۱۲ بدون اغراق در تیتری نوشت : « اخلاق لائیک در مدرسه تبدیل به جدلگاه جناح های سیاسی شده است نه عرصه ی جدال بین مردم»۱۲
محتوای گنگ
در واقعیت ، مشکلات دیگری هم سر راه پئیون قرار داشتند، در وهله ی اول این مساله مطرح بود که شیوه ی جدید آموزشی چه هدفی را دنبال می کرد و قرار بود پاسخگویی کدامین نیاز باشد؟ چه محتوایی دارد ، شکل و شمایلش چه گونه خواهد بود و چه کسی مسئولیت اجرای آن را عهده دار خواهد شد؟ وزارت آموزش و پرورش کارگروهی را مشخص کرد تا برای مدت هشت ماه این مساله را بررسی کنند.نتیجه گیری ارائه شده توسط این گروه در ۲۲ آوریل سال ۲۰۱۳ در چند اصل اساسی – هر چند بعضا گنگ و مجادله آمیز- این مساله را توضیح داد.۱۳
در وهله ی اول، چه نیازی به آموزش “اخلاق” وجود دارد؟ بدون طرح مسائلی که قرار است با این شیوه ی آموزش حل شوند یا محتوای اخلاقی حاکم بر آن ، نتیجه گیری عنوان شده پاسخی متفکرانه به مساله می دهد : اگر ما به طرح مساله ی اخلاق در مدارس فکر می کنیم، علت آن این است که خانواده ها و جامعه از ما اینطور خواسته اند.
پس از آن این مساله مطرح می شود که اصلا محتوای “اخلاق لائیک” چیست؟ پاسخ این سوال هم با توجه به نقش تعالیم مدنی و تاثیر آن بر رفتار دانش آموزان در جامعه داده می شود : تربیت دانش آموزان برای ایفای نقش شهروندی و اجتماعی در جامعه ی فرانسه که بر سه اصل استوار می شود : آزادی، برابری و برادری که به آن ها “اخلاقیات” یا “ارزش های جمهوی”گفته می شود.اما آنطور که فیلسوف ها می گویند،اخلاق چیزی بیشتر از این حرف هاست. هدف آن نشان دادن راه و رسم “زندگی جمعی” و در نتیجه آموزش مفهوم احترام ، عدم تبعیض،همدردی،تعامل، احترام به خود و استقلال است.مفهوم تازه ای از برادری در جامعه هم باید رواج پیدا کند ، همکاری به جای رقابت، اتحاد به جای تکروی،در نظر گرفتن منافع عمومی به جای منافع فردی. همه ی اینها اگر قرار باشد در مدارس مطرح شوند بدون شک موثر خواهند بود اما یک مساله باقی می ماند. یک اصل اخلاقی چه زمانی می تواند ” لاییک” باشد؟ اصلا ماهیت اخلاق لاییک چیست؟ در وهله ی اول مساله ی بی طرف بودن آن مطرح است بدین معنا که هیچ گونه منافاتی با ادیان یا اعتقادات مردم ندارد و تعریف دقیق و مشخصی از “خوبی” در زندگی مردم ارائه نمی دهد.علاوه بر این اخلاق لائیک بیشتر بر پایه ی عقل و خرد استوار است تا سنت ، چه علم الاخلاق کانتین۱۴ را در نظر بگیریم و چه رویه ی اخلاقی جورجن۱۵ را ، تحت هر شرایطی استدلال باید جایگزین تعصب دینی شود.
به همین علت است که در زمینه ی آموزش ، متخصصین مطالعه ی مورد به مورد را به جای مطالعه ی کلی پیشنهاد می دهند ، اعتقاد دارند آموزش باید بر اساس استدلال باشد و در نهایت باید به دانش آموزان اخلاق شهروندی را آموزش داد. تمامی این موارد در شرایطی مشخص مورد ارزیابی قرار خواهند گرفت . قضاوت در مورد مسائل ذکر شده بر عهده ی وزارت آموزش و پرورش خواهد بود.قبل از بررسی سایر موارد گزارش ارئه داده شده بهتر است اندکی در مورد این پیش برنامه درنگ کنیم. از نظر روئن اوژین۱۶ ، یکی از سرسخت ترین مخالفان برنامه ی تحصیلی جدید، اجرای آن غیر ممکن بوده و در پس آن برنامه ی دیگری قرار دارد که افراد زیادی موافق آن نیستند. صریحتر بگوییم، از نظر اوژین ، برنامه ی جدید به هیچ عنوان بی طرف نیست. چگونه می توان بی طرف ماند، یعنی وانمود کرد که هیچ مفهوم مشخصی برای خوب و بد وجود ندارد و ادعا کرد که برابری اصلی بی چون و چرا است؟ چگونه می توان این مساله را توجیه کرد که ارزش استقلال از وفاداری بالاتر است؟ چگونه می توان این مساله را نادیده گرفت که بشر دوستی می تواند به میهن پرستی ای کاملا افراطی تبدیل شود؟ چگونه می توان این مساله را توجیه کرد که تنها به وسیله ی برهان می توان ممنوعیت پوشش در مدرسه و تک همسری در خانواده را توضیح داد؟به طور خلاصه، اخلاقی که تنها عنوان می کند چه چیزی “خوب” است و نمی گوید چه چیزی “درست” است ، به سختی از زیر انتقاد فرار خواهد کرد.
برنامه ی جدید علیه مذهب است؟
به گفته ی اوژین، هدف اصلی برنامه ی تحصیلی حدید خیلی قابل تحسین نیست. مطابق نظر اوژین تنها هدف این برنامه نسبت دادن مشکلاتی که جامعه در حل آن ها ناتوان است مثل نبردها و شکست های اجتماعی، بیکاری، جرم و جنایت و حتی مشکلات بین همسایگان ، به سقوط اخلاقی ” قشر فقیر و بد ” جامعه می باشد۱۷ حتی بدون آنکه خیلی بخواهیم تعبیر اوژین را معیار خود قرار دهیم، باید قبول کرد که اصرار روی جنبه ی “لاییک” اخلاقی که باید در مدارس تدریس شود جای سوال دارد. در سال ۲۰۱۲، دنیس پیرون۱۸ ، روزنامه نگار، این پرسش را مطرح کرده بود که آیا ” اخلاق لاییک ” در اصل شیوه ای برای یاداوری اخلاقیات متضاد هم و به راه انداختن دوباره ی نبرد بین دولت و مذاهب نبوده است؟۱۹
زمانی که خود پئیون در نهم سپتامبر سال ۲۰۱۳ صحبت از “قانون مدرسه ی لاییک” با پانزده بند کرد این مساله برای همه قطعی شد که هدف او جلوگیری از طرح برخی نشانه های مذهبی در مدارس است.قطعا، هدف این قانون نه اخلاق مداری بوده و نه قانع کردن کسی بلکه تنها منظور آن وضع قوانینی جدید به منظور ایجاد محدودیت بوده است : یاداوری جدایی کامل دولت از کلیسا، نبرد با تبلیغ مذهب در مدارس، محور قرار گرفتن بنیاد خانواده ، یاداوری برابری زن و مرد و نهایتا ممنوعیت بروز نشانه های تعلق مذهبی در مدرسه. این قانون به نحوی نوشته شده بود که برخی از مدارس – اغلب فرقه ای – مجاز شدند تا محتوای آن را در اختیار شاگردین و والدین آن ها نگذارند. . . مسئولین جامعه ی مسلمانان اما از این واهمه داشتند که این قانون منجر به منزوی شدن مسلمانان فرانسه شود. ترس آن ها بی مورد هم نیست، اخلاق لائیکی که به این شکل در مدارس قرار است مطرح شود، خیلی بی طرف به نظر نمی رسد.۲۰
اگر بخواهیم به اصل مطلب بازگردیم می توان با همراهی اوژین پرسش های دیگری را هم مطرح کنیم.پانزده سال است که مساله ی آموزش اخلاق در مدرسه ، نه فقط در فرانسه ، مطرح است ولی با این وجود افراد بسیار کمی هستند که لزوم طرح این مساله به این شیوه را زیر سوال می برند.هدف تدریس اخلاق لاییک در مدارس چیست؟ آیا هدف آن بهبودی وضعیت جامعه ، خاتواده یا مدرسه است؟
در نهایت ، آیا ما این تضمین را داریم که تدرس اخلاق در مدرسه قطعا به ” با اخلاق تر شدن ” دانش آموزان منتهی می شود؟
تاریخ
سطح پایین، برنامه ریزی های نا متناسب ، روایتی غیر خطی : تدریس تاریخ در مدارس فرانسه زیر فشار انتقاد های فراوانی قرار گرفته است. در پس مسائل مطرح شده یک علامت سوال به وجود می آید : چه نقش سیاسی یا اجتماعی ای باید برای تاریخ قائل شد؟
روزنامه ی لوموند به تازگی در تیتر خود نوشته بود : « تاریخ دیگر اهمیت گذشته را در کلاس های درس ندارد.» اما در عوض شرایط کمی متفاوت به نظر می رسد. به گفته ی الیویر گرونوییو(۱) ، بازرس کل آموزش و پرورش فرانسه ، تاریخ هنوز هم جایگاه خود را دارد اما دسترسی به آن سخت شده است. هرچند دانش آموزان گوش دادن به داستان های تاریخی را دوست دارند اما میانه ی خوبی با فراگیری آن ها و به تحریر درآوردنشان ندارند. با این وجود، اگر بخواهیم این مساله را در نظر بگیریم که تاریخ به همان اندازه که مجالی برای روایت حوادث محیط پیرامون ما به حساب می آید ، یک مقوله ی فرهنگی هم هست ، فعال کردن دانش آموزان در فرایند یادگیری امری کاملا ضروری خواهد بود.مساله ی قابل بحث دیگر سقوط محسوس دانش آموزان کلاس سوم در تاریخ – جغرافیا و تعلیمات مدنی بین سال های ۲۰۰۶ و ۲۰۱۲ است. مدیریت ارزیابی،دورنگری و کارایی ( DEPP ) چه نتیجه ای از این افت تحصیلی که تنها مربوط به همین دو زمینه می شود می تواند بگیرد؟این نتایج که در زمان امتحانات منتشر شده است نشان دهنده ی سقوط سطح دانش آموزان در این دو درس است بدون آنکه دلایل روشنی برای آن مطرح کند.
برنامه های درسی نیاز به بازنویسی دارند؟
مساله ی متناقض این است که سطح برنامه های درسی دانش آموزان نه تنها پایین نیامده است بلکه بلندپروازانه تر هم شده است به طوری که برخی از قسمت های درسی سال آخر دبیرستان بیشتر مناسب سال بالاتر آن است، مثل مبحث مربوط به « سوسیالیسم، کمونیسم،و جریان سندیکایی در آلمان از سال ۱۸۷۵ به بعد). در هر صورت یک سال پس از تصویب برنامه های جدید تصمیم بر آن شد که برنامه ی درسی سال سوم دبیرستان سبک تر شود در صورتی که سایرین تمام مدت تابستان منتظر اعمال تغییراتی مشابه برای سال اول وسال آخر بودند.وینسنت پئیون ، وزیر آموزش و پرورش فرانسه در اجرای این مساله مردد بود.کاهش برنامه های درسی ممکن بود وجهه ی خوبی نزد افکار عمومی نداشته باشد چرا که مردم آن را مساوی کاهش سطح درسی فرزندانشان می دیدند.همه ی این ها دست به دست هم داد تا آموزگاران تنها در اواخر ماه اوت از اجرای نهایی تغییرات مطلع شوند. این امکان وجود داشت که در مورد بخش های حذف شده از کتاب های درسی بحث کرد ولی مساله ی حیاتی این بود که با وجود چند دستگی موجود، زمان زیادی به آموزگاران داده شود تا شرایط جدید را برای دانش آموزان توضیح دهند.
آخرین اصلاحات صورت گرفته در دوره ی راهنمایی و دبیرستان ( ۲۰۰۶-۲۰۱۲) انتقاد های فراوانی را به دنبال داشت : حذف تاریخ – جغرافی از سال آخر دبیرستان ، توجه ببش از حد به نوشتار و محدودیت در برداشت از موضوعات مختلف درسی. امروزه ، وینسنت پییون با شرایط متضادی رو به رو شده است : از یک طرف آموزگاران خواستار توقف در روند اصلاحات هستند و از طرفی دیگر جریان اصلاحات انتظاراتی را به وجود آورده است. وزیر آموزش و پرورش فرانسه در سخنرانی خود قبل از بازگشایی مدارس خبر از تصمیم حود مبتنی بر بازنویسی برنامه ی درسی مدارس و مشورت گیری از آموزگاران در این زمینه داده است.شورای عالی برنامه نویسی که در اواخر ماه ژوییه تشکیل شده و به زودی کار خود را آغاز می کند ، این وظیفه را بر عهده گرفته.
تب حافظه
هدف از تدریس تاریخ چیست؟ هنوز هم بین جافظه و تاریخ تنش وجود دارد. تاریخ دانش علمی است که حافظه را به حاشیه رانده و در عین بهره وری از آن ، حافظه را زیر ذره بین برهان قرار می دهد چرا که حافظه منشا تاریخ است.اگر قبول کنیم که تاریخ از دانش گذشته بر می آید ، تدریس یک داستان تاریخی در مدارس یک کشور سبب توسعه ی حافظه ی جمعی می شود و این امری انکار ناپذیر است. بی طرفی تاریخ تدریس شده در مدارس افسانه ای بیش نیست.با این حال قوانینی که تعدادشان از سال ۱۹۹۰به بعد افزایش چشمگیری پیدا کرده است با توجه به معنای ” حرکت تاریخی ” ، متجاوزانه و مداخلانه به نظر می آیند. بحثی که قاون تصویب شده در سال ۲۰۰۵ به راه انداخت را به یاد داریم ، قانونی که مدارس را ملزم می کرد تا به نقش مثبت فرانسه در ورای دریا به خصوص آفریقای مرکزی اشاره کنند .این اصرار و هیجان که ریشه های متعددی داشت مساله ی هویت ملی را بار دیگر زنده کرد. گروهی از آموزگاران تاریخ فرانسه توقع داشتند تا به هویت مدنی دانش آموزان توجه بیشتری شود. این اندیشه در عین حال از نوستالژی که این گروه برای مدارس نمونه ی جمهوری سوم ، که آن ها هم افسانه ای بیش نیستند ، احساس می کنند و ترس از تجزیه ی جمهوری فرانسه ، بر می آید. گنجاندن تاریخ کشورهای جنوب صحرای آفریقا در کتاب های درسی سال دوم راهنمایی از نظر این عده رسوایی آور بود.به گفته ی پیر نورا۲ گروهی که اعتقاد دارند تاریخ جهان هم باید در برنامه ی آموزشی مدارس فرانسه گنجانده شوند بخشی از مشکلات موجود در تدریس تاریخ هستند.کسانی که به نام شاگردان جدید آفریقایی تباری که وارد مدارس می شوند از تدریس تاریخ آفریقا دفاع می کردند ، نه تنها کاری به نفع آن انجام ندادند بلکه این احساس را در بین مردم به وجود آوردند که هدف این تعلیمات خارجیان هستند ، در صورتی که قبل از هرچیز هدف این نوع تدریس تاریخ باز کردن دید دانش آموزان رو به دنیاست.بحث هایی که امروز رواج دارد ما را به یاد سال ۱۹۷۰ می اندازد، زمانی که گروهی از کمرنگ تسلسل تاریخی و گنجانده شدن بیش از پیش تاریخ جهان در کتاب های درسی انتقاد کردند. این مساله باعث شد تا نهاد آموزگاران تاریخ و جغرافیا ( APHG ) علیه تدریس تاریخ به شیوه ی مضمونی به مبارزه پرداخته و خواهان بازگشت به شیوه ی خطی تدریس تاریخ شوند که از نظر آن ها اصلی بنیادی تاریخ به حساب می آمد.
دانش بشری
باید بدانیم که تاریخ نه روایتی ساده از زندگی است که دانش آموز از ورای آن بتواند به خودشناسی برسد و نه روایت زندگی قهرمانان.تاریخ متعلق به علوم بشر است. روایت خود تاریخ نیست بلکه بخشی از تاریخ به حساب می آید.تاریخ در کنار جغرافیا دانش های اصلی ای هستند که به دانش آموز این امکان را می دهند تا بتواند روی تحولات جوامع بشری در زمان ها و مکان های مختلف تحقیق کند. هدف این دو شاخه از دانش که می توان آن ها را مثل دوقلوها در نظر گرفت که تفکرات سیاسی ، اجتماعی ، قضایی ، اقتصادی ، بیولوژیک ، فسلفی و . . . را به حرکت در می آورند ، اعطای دانش ” نقد کردن ” ، یعنی استقلال در تشخیص دادن ، به دانش آموزان است.
در دوره ای که تاریخ بشر با یک ” کلیک کردن ” در اینترنت در دسترس قرار می گیرد ، نباید در تقویت توانایی دانش آموزان در دسترسی به آن ها و بهره وری از آن ها اهمال کرد. جای هیچ شکی نیست که تدریس تاریخ امروزه مبدل به « آموزش روابط » گشته است که اساس آن توانایی دانش آموز در برداشت مفهوم و ارائه ی تحلیل های متنوع و در عین حال توانایی استخراج اطلاعات مورد نیاز خود از منابع گوناگون دیجیتالی ، متنی، تصویری ، فیلم ، نقشه و . . . است.
تدریس تاریخ تنها تدریس درسی معمولی نیست ، باز کردن پنجره به سوی دنیاست . . .
۱) Vincint Peillon
۲) Jules Ferry
۳) Xavier Darcos
۴) Luc Chatel
۵) Marine le pen وی رهبر جبهه ی ملی فرانسه ، حزبی با اندیشه های راست افراطی است.
۶) Le Point, 04/09/2012
۷) Nathalie Kosciusko-Morizet کاندیدای جناح راست میانه رو در انتخابات شهرداری پاریس در سال ۲۰۱۴ که شکست خورد.
۸) Le Monde, 15/09/2012
۹) marshal pétain
۱۰) Bertrand Delanoë
۱۱) Le point
۱۲) Le Point, 04/09/2012
۱۳) Morale laïque. Pour un enseignement laïque de la morale, http://www.education.gouv.fr
۱۴) déontologie kantienne
۱۵) l’éthique procédurale de Jurgen Habermas
۱۶) R.Ogien
۱۷) La Guerre aux pauvres commence à l’école, Grasset, 2013.
۱۸) Denis Peiron
۱۹) La “morale laïque” à l’école , une question controversée, La Croix, 02/09/2012
۲۰) L’Express, 09/09/2013
۱) Olivier Grenouilleau
ارتباط با مترجم : aria.nouri1370@gmail.com
گروه مترجمان پیشرو : www.pishrotranslation.ir
مطالب مرتبط با وضعیت مدارس و آموزش و پرورش فرانسه به زودی در کتابی مستقل چاپ خواهند شد.
ویژهنامهی «هشتمین سالگرد انسانشناسی و فرهنگ»
http://www.anthropology.ir/node/21139
ویژهنامهی نوروز ۱۳۹۳
http://www.anthropology.ir/node/22280