(تصویر: تابلو ماگریت)
کنش گفتمانی را میتوان حضوری زنده و نوعی موضعگیری گفتمانی دانست که به عنوان واسطهای بین دو پلان زبانی یعنی صورت بیان و صورت محتوا قرار میگیرد و زمینه را فراهم میآورد تا این دو پلان بتوانند در موقعیتهای خاص در استقلال کامل عمل کرده ، معناهای تازه و متفاوتی را تولید کنند. پس گفتمان فرآیندی است جهتمدار که با دخل و تصرف، گزینش، جابجایی و بسط و توسعه رابطه بین پلانهای زبانی، منجر به تولید معنا میگردد. لازمه چنین تولیدی استفاده از مواد خامی است که زبان تحت عنوان معنی در اختیار گفتمان قرار میدهد. کنش گفتمانی با استفاده از معنیهای مشترک موجود در زبان شرایط تولید معنا را به وجود میآورد. چنین کنشی بدون رجوع به بنیانهای تجربی و حسی ـ ادراکی فاقد کارآیی لازم است، چرا که گفتمان حضوری است زنده که همواره از تجربهای زیستی بهرهمند میباشد. به همین دلیل است که باید به دنیایی پیشاگفتمانی اعتقاد داشت که بستر را برای شکلگیری گفتمان فراهم میسازد. علاوه بر همه این ویژگیها، کنش گفتمانی میتواند به مرکز گفتمان نزدیک یا از آن دور گردد. چگونه گفتمان میتواند با عبور از خود راه را برای رشد و توسعه معنا هموار سازد؟
نوشتههای مرتبط
برای خواندن این مقاله در زیر کلیک کنید:
پیوست اندازه
Microsoft Office document icon ۸۸۰.doc 139.5 KB