چکیده:
«ارتباطات » را می توان از جمله فرایند پیچیده ای دانست که در خلال آن مؤلفه های گوناگونی دخیل اند . در این بین ، مطالعهی این مکانیزمِ کنشی بویژه در بُعد انسانی – اجتماعی آن ، از منظر نوع بیان و متأثر از نشانه های حاکم بر آن ، بخصوص – بافت موقعیتی و زمینه های مختلف ارتباطی – از اهمیت به سزایی برخوردار است . در این مقاله ، سعی شده است تا «ارتباط» در دو نوع کلامی و غیر کلامی و ضمن در نظر گرفتن عوامل فرهنگی و اجتماعی و با اتکا بر داده های اسنادی – کتابخانه ای و با رویکردی تئوریک مورد مطالعه قرار گیرد . یافته ها گویای آن است که فرایند ایجاد ارتباط – کلامی و غیر کلامی – مؤلفه های خاص خود را دارد که در بافت ها و شرایط گوناگون نمود می یابد و از این نظر کاربرد این دو تیپ ارتباط ، امری مهم تلقی می گردد .
نوشتههای مرتبط
ارتباط کلامی Verbal communication)) و ارتباط غیر کلامی(communication Nonverbal) در درجه اول، ابزار برقرای ارتباط و انتقال پیام هستند و همین امر بزرگترین وجه اشتراک این دو ارتباط هست . هم ارتباط کلامی و هم ارتباط غیر کلامی با فرهنگ و اجتماع مرتبط هستند و از فرهنگی به فرهنگ دیگر متفاوت میشوند . آنچه که در مورد ارتباط کلامی واضح و مبرهن است این است که این نوع ارتباط با استفاده از زبان امکان پذیر است واز طریق زبان ، معانی ، مفاهیم و مقصودگوینده انتقال مییابد و در این نوع ارتباط زبان عنصر کلیدی است ؛ ولی ارتباط غیر کلامی بیشتر به هیجانها و حس های پنج گانه و حرکات اندام و طرز نگاه کردن و… مربوط می شود و وابسته به زبان رسمی نیست و ایدههاو مفاهیم بدون کانال زبان ،تشریح و تفسیر میشوند . در این مطلب سعی می شود بیشتر پیرامون ارتباط کلامی بحث شود و در عین حالاز ارتباط غیر کلامی هم سخن به میان میآید.
واژگان کلیدی : ارتباط، موقعیت ،فرهنگ ، کلامی – غیر کلامی .
مقدمه:
«زندگی تا حد زیادی به ارتباطات بستگی دارد . خداحافظی شوهر با همسر خود ،نگاه مشتری به برچسب قیمت ها ، دست بلند کردن دانش آموز، خنده کودک ، نشانه نحوه ارتباط آنان است . مردم به ویژه در جهان مدرن ، که در آن تعدادی از افراد از طریق ارتباطات تأمین معاش می کنند از صبح تا شام با هم در مراوده و ارتباط هستند.»(اسمیت،۱۳۷۹،ص۹)
انسان موجودی اجتماعی است و برای گذران زندگی خود باید به ارتباط روی بیاورد . انسان در سیستم اجتماعی ، جهان خارج را در ذهن خودش طبقه بندی می کند و بر اساس این مقوله بندی هایی که انجام داده است با دیگران ارتباط برقرار می کند و در صورتی که مفاهیم انتقالی برای مخاطب ، مشترک باشد می تواند ارتباط موفقی را داشته باشد .
«دانش ارتباطات، دانش پردامنه ای است که از ارتباطات انسانی غیر کلامی آغاز می شود و به ارتباطات نمادین که مبتنی بر علائم و نشانه هاست ادامه پیدا می کند. دانش فهم ارتباطات کلامی ،حوزه گسترده ای از علوم جدید ارتباطات را که با زبان وزبان شناسی(دوسوسور،۱۳۸۵) پیوند خورده است وارد حوزه دانش ارتباطات می کند، از سویی ظهور خط و ارتباطات نوشتاری، راهبرد مهمی در شکل گیری مطالعات مبتنی بر “ارتباطات نوشتاری” محسوب میشود.اساساً شکل گیری متن اعمازصدا،تصویرونوشتار،مطالعات نمادین معنا شناسی را که مبتنی بر رمزشدن(Enconding) رمزگان(code) و رمزگشایی(Decoding)است ،تحقق بخشید. ظهور سینماگراف های اولیه و تبدیل آن به صنعت سینما و در کنار آن ظهور رادیو در سال ۱۹۲۰ و تولّد تلویزیون های سیاه و سفید در دههی پنجاه ، حوزهی جدیدی را وارد حوزه ارتباطات کرد که بعدها “مطالعات رسانه”نامگذاری شد.»(کوبلی،۱۳۸۷،ص۱۱)
به هر روی «مطالعات ارتباطی ، یکی از شاخه های علوم اجتماعی معاصر جهان به شمار میرود که در ایران نیز بسیار جوان است. این مطالعات پس از جنگ جهانی دوم رو به رشد گذاشته و هنوز شالوده های نظری و ابزارهای روش شناختی خاص خود را نیافته است.»(معتمدنژاد،مقدمه کتاب ارتباط شناسی،ص ۱۹)
در واقع«ارتباطات در سال های اخیر،به ویژه پس از سال های ۱۹۵۰، در غرب مورد توجه وافر علما و دست اندر کاران رشته های مختلف علمی از روان شناسی،روان شناسی اجتماعی و جامعه شناسی گرفته تا دانشمندان مدیریت و علوم کامپیوتر قرار گرفته است.»(فرهنگی ،۱۳۸۷،ص۵)
پرفسور حمیدمولانا در مقدمه اش بر کتاب«ارتباط شناسی» مینویسد:«وقتی ما به زندگی و تاریخ فردی و اجتماعی خود رجوع می کنیم، آشکار میشود که این پدیده به صورت های مختلف در بیان و گفتار و کردار ما و همچنین در فرهنگ و ادبیات ما از ایران باستان تا تمدن اسلامی و بعد آن، در ادبیات و شعر و … جای دارد. البته در ادبیات و نوشته های الهی ما و در قرآن کریم و دین و سنت ما ریشه های عمیق دارد… . میراث فرهنگی ما در تجزیه و تحلیل این پدیده قدیمی و رشته علمی و هنری جدید که سال ها آن را «ارتباطات» نامیدهایم،بسیار غنی است. پژوهش ما در این رشته و سایر رشته های علوم اجتماعی با توجه به تمدن و تاریخ و زبان ما خدمتی بزرگ برای توسعه و گسترش آگاهی های بیشتری در سطح جهان خواهد بود.»(ارتباط شناسی،ص۱۷)
تعریف ارتباط
واژه ارتباط (communication) از ریشه لاتین (communis) به معنای اشتراک گرفته شده است .این کلمه در زبان فارسی به صورت مصدر عربی باب افتعال به کار میرود که در لغت به معنای پیوند دادن و ربط دادن و به صورت اسم مصدر به معنای بستگی ،پیوند،پیوستگی و رابطه کاربرد دارد.(فرهنگ معین ،جلد اول،ص۱۸۹)
در فرهنگ سخن ذیل واژه «ارتباط»معانی مختلفی برای آن آمده که در معنی مورد نظر آمده است:«برقرار کردن تماس یا گفتگو با کسی از طریق وسیله ای مخصوص.»(فرهنگ سخن،جلد ۱،ص۳۱۳)
در تعریفی بسیار موجز «لاندبرگ ،شراگ و لاسن»ارتباط را عبارت از «انتقال معانی یا پیام از طریق نمادهایی چند میدانند.»(ساروخانی،۱۳۷۵،ص۱۹)
«ارتباط فرایندی است که ما آن را آنگونه که هستیم می سازد . این مقوله منحصر به فردترین و فردگرایانه ترین ویژگی است که هر یک از ما داریم . هیچ دو نفری از ما دقیقاً شبیه به هم ارتباط برقرار نمی کنند.»(ریچموند،۱۳۸۷،ص۸۱)
ارتباط میان فردی
«ارتباط میان فردی یکی از انواع ارتباط است و« این ارتباط، شامل ارتباط چهره به چهره بوده که خود از طریق «کلامی » و «غیرکلامی» انجام شدنی است.در این ارتباط نقش فرستنده و گیرنده پیام ،جابهجا می شود.هرگز یک نفر به عنوان فرستنده علی الدوام و نفر دیگر به عنوان شنونده و یا دریافت کننده پیام باقی نمیماند،بلکه به گونهای جای آن دو با یکدیگر عوض می شود.فرستنده پیام می شود گیرنده و گیرنده پیام در جای خود به فرستنده تبدیل می شود. در برخی موارد این جابه جایی فرستنده و گیرنده پیام بدون برنامه ریزی و بر اساس شرایط حاکم بر فراگرد ارتباطی ،انجام میگیرد.»(فرهنگی،۱۳۸۷،ص۱۴)
ارتباط میان فردی به انواع گوناگون تقسیم می شود و یکی از انواع ارتباط میان فردی ، ارتباط من و تو است که «بابر» در این زمینه توضیح داده است .«نادرترین نوع ارتباط ،ارتباط من و تو است . به نظر «بابر»این نوع ارتباط عالی ترین شکل گفتگوی انسانی و مظهر کامل روابط میان فردی است ؛ چون طرفین رابطه ، یکدیگر را موجوداتی ارجمند و بی همتا می بینند. وقتی در سطح من و تو با یکدیگر ارتباط برقرار می کنیم به تمامیت و فردیت دیگران توجه می کنیم و بها می دهیم .دیگر با آنها متناسب با نقش های اجتماعی آنها برخورد نمی کنیم و آنها را انسان هایی بی همتا می بینیم که کلیت و وجود آنان را قبول داریم.در ضمنِ ارتباطات من و تو ، خود را نمی پوشیم و بر چهره خود نقاب نمی زنیم بلکه تمامی مکنونات قلبی خود را فاش می کنیم و مزیت ها و عیب ها ، امید ها و ترس ها و نقاط قوت و ضعف خویش را با آنها در میان می گذاریم. ( به دور از ظاهر سازی و خودسانسوری و کتمان )از نظر بابر ارتباطات من و تو کاملاً میان فردی هستند زیرا در این نوع برخورد انسان ها اشخاص کامل و زنده می بینند .» (وود ،۱۳۷۹،ص۴۹)
زبان شناس و مردم شناسی به نام «ویلیام بیمن» که سالیانی را در ایران سپری کرده است ، رفتار میان فردی ایرانیان را دارای بُعد زیبایی شناختی دانسته و آن را با هنر ، مقایسه میکند:«رفتار میان فردی ایرانیان دارای بُعد زیباشناختی غیر قابل انکاری است . مهارت فردی در برقراری ارتباط و تعامل با دیگران در تعیین ارزش ها و جایگاه او در جامعه نقش اساسی دارد . معنی و مفهوم این بُعد زیبا شناختی به نحو اجتناب ناپذیر به استعاره می انجامد. … اگر روابط میان فردی در ایران با هنر مقایسه شود نامعقول نیست. زیرا عبور از پیچ و خم روابط شخصی روزمره و موقعیت های تعاملی حتی برای کسانی که در درون این نظام نشو و نما یافته اند ، نیازمند مهارتی تمام عیار و همه جانبه است . در نتیجه فرد ماهر و چیره دست پاداش می برد و فرد بی دست و پا زیان می بیند . نظر به اینکه پیشبرد بسیاری از امور در گرو مهارت وزبردستی افراد در برقراری ارتباط است از این رو مهارت های کلامی و چگونگی کاربرد زبان در زندگی روزمره از اهمیت بسزایی برخوردار است.»(بیمن،۱۳۸۶،۲۲)
ارتباطات سنتی
ارتباطات را در زمینه های گوناگون تقسیم بندی کرده اند و می توان ارتباط را به لحاظ سنت و مدرنیته نیز تقسیم کرد که در این جا به توضیح مختصر در مورد ارتباط سنتی می پردازیم .«ارتباط سنتی به طور عمده به ارتباطات انسانی،شفاهی ،چهره به چهره و بی واسطه فردی و گروهی اطلاق می شود که علی رغم ظاهر ساده و ابتدایی می تواند کارکردهای پیچیده و متنوعی داشته باشد. این نوع ارتباطات گرچه به دلیل گسترده و پیچیده شدن جوامع انسانی ، کارکرد گذشته خود را از دست داده اند اما هنوز هم از نفوذ و اعتبار خاصی برخوردارند؛ زیرا به طبیعت انسانی ونیازهای معنوی و عاطفی او نزدیک ترند . در عین حال ارتباطات نوین نیز هر جا بر اساس زیر ساخت های ارتباطات سنتی شکل گرفته اند ، موفق تر و کارآمدتر بودهاند.»(فرقانی ،۱۳۸۲،ص۷) در دنیای سراسر تکنولوژی ، جای تعجب نیست که هنوز ارتباطات سنتی مجالی برای ظهور دارد چرا که سرشت و طبیعت انسانی ، با ارتباطات سنتی بسیار سازگار است وشاید با این نوع ارتباط بیشتر به آرامش می رسد .
«این نوع ارتباطات در گذشته و پیش از پیدایی وسایل ارتباطی جدید تنها وسیله اطلاع رسانی ، مبادله پیام ها و برقراری ارتباط بین افراد و گروه های مختلف اجتماعی بوده اند و در جوامعی که به لحاظ پیشینه تاریخی ،دارای نظم منسجم و کارامد ارتباطات سنتی بوده اند،تأمین نیازهای اطلاعاتی از طریق این شبکه برای مردم به نوعی فرهنگ و عادت تبدیل شده است .»(فرقانی،۱۳۸۲،ص۷)
اهمیت ارتباط کلامی
«در زندگی انسان هیچ رفتار ارتباطی به اندازه ارتباط کلامی وسعت و تأثیر ندارد و هیچ پدیده ارتباطی این قدر با زندگی انسان عجین نیست . روان شناسان در این مورد اتفاق نظر دارند که از راه زبان ، انسان تحول اساسی پیدا می کند . بعضی از نویسندگان عقیده دارند که سخن گفتن فی نفسه مجذوب کننده است . . . . میزان گفتگو های افراد بخش عمده ای از زندگی روزانه آنان را فرا می گیرد .» ( میلر ، ۱۳۶۸، ص۷)«ارتباط انسانی فرایندی است که یک شخص ، مفهومی را به ذهن شخص دیگری (یا اشخاص) با استفاده از پیام های کلامی یا غیر کلامی منتقل می کنند.»(ریچموند،۱۳۸۷،ص۸۱)
« در میان تمام ویژگی های انسان ، توانایی تکلم بارزترین ویژگی است . فلاسفه از زمان یونان باستان به این سو ، بالاتفاق زبان را مهم ترین وجه تمایز انسان از حیوان دانسته اند . . . به ندرت جنبه ای از زندگی را می توان یافت که زبان در آن نقشی ایفا نکند . ما عمدتاً به وسیله زبان ارتباط برقرار می کنیم ، به کمک زبان تفکر و استدلال می نماییم و با بیانی خلاق ، زبان را بر تن تخیل خود می پوشانیم . ساعات خواب ما نیز به اندازه ساعات بیداریمان تحت تأثیر زبان است . حتی رؤیاهای ما نیز به وسیله زبان منتقل می گردد. » (نیو مایر ،۱۳۷۸،ص۹)
«ارتباط کلامی به این دلیل مهم است که یکی از ابزارهای کارساز بشر برای کنترل و درک محیط خویش و تأثیر در آن است حداقل برای اکثر افراد، مهارت در استفاده از کلام یکی از بهترین ابزارهای کسب بیشترین پاداش در محیط زندگی و به حداقل رساندن تنبیه است . ارتباط کلامی اهمیت بسیار دارد ، زیرا یکی از ابزارهای اولیه ای است که انسان برای تأثیر در محیط و کنترل ودرک آن به کار می برد .»( میلر ،۱۳۶۸)
«بحث در مورد زبان به عنوان منحصر به فرد ترین و در عین حال فراگیرترین شاخصه آدمی ، سابقه طولانی در میان آدمیان دارد. از هومر ، سقراط ، ارسطو و افلاطون تا کنون بسیاری از فلاسفه و علمای سیاسی دل مشغول یافتن رابطه میان زبان و ذهنیت ، عینیت ، سوبژگی ، ابژگی ، هویت ، فردبودگی ، جمع بودگی ، قدرت ، جنسیت و … بودهاند.»(تاجیک ،۱۳۸۳، ص۱۱-۱۰)
زبان ، فرهنگ واجتماع
درجات و مراتب رسمی بودن میان سخنگویان،وضعیت نسبی ،جنسیت وسن سخنگویان،اغلب تعیین کنندهی چیزی که گفته می شود و نحوهی بیان است . چنانکه «فارب» گفته است :« میان قواعد دستوری زبان و شیوه بیان آن در گفتار ، صافی نظام اجتماعی که در آن زندگی می کنیم قرار دارد.»(فرارو،۱۳۷۹،ص۹۸)
« ریشه مفهوم discourse را می توان در فعل یونانی discurrere، به معنی حرکت سریع در جهات مختلف یافت . . . . کلمات و مفاهیم که اجزای تشکیل دهنده ساختار زبان هستند ثابت و پایدار نبوده و در زمان ها و مکان های متفاوت ، ارتباطات آنها دگرگون شده و معانی متفاوتی را القا میکنند . دگرگونی این ارتباطات خود زاده دگرگونی شرایط اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی ، فرهنگی و غیره است و چون این شرایط ثابت و پایدار نیستند ، ساختار زبان نیز که توضیح دهندهی این شرایط است نمی تواند ثابت و پایدار بماند . این نکته تا حدی روشن است که ارتباطات مختلف میان افراد با میانجی گری کلمات و مفاهیم صورت می گیرد ، یا می تواند صورت بگیرد . . . . گفتمان ها فقط منحصر به کلمات ، عبارات و جملات نبوده و علائم و کنایه های غیر کلامی نیز در شکل دادن آنها نقش دارند . . . . برای به اسارت در آوردن زبان و پی بردن به ویژگی ها و سیماهای مختلف ارتباطات میان افراد و همچنین طبقه بندی کردن موضوعات آنها ، گفتمان یکی از ابزارهای مؤثری است که در اختیار ما قرار دارد .» (عضدانلو،۱۳۸۰،ص۱۶)
«زبان آنچنان با موقعیت های اجتماعی که در آن به کار می رود پیوند می خورد که به سختی میتوان برای اکثر جمله های زبان به طور مطلق و فارغ از بافت اجتماعی و خصوصاً فارغ از رابطه گوینده و شنونده معانی تعییین کرد. مثلاً شما نمی توانید به طور مطلق بگویید که اصطلاح «پدرسوخته» در زبان فارسی چه معنایی دارد مگر اینکه بدانید چه کسی در خطاب به چه کسی این حرف را می زند و رابطه اجتماعی آنها چگونه است .(این اصطلاح) در یک موقعیت ممکن است فحش باشد و در رابطه اجتماعی دیگر نشان دوستی ، صمیمیت ،یکرنگی و خودمانی بودن .»(باطنی ،۱۳۵۵،ص۱۵)
زبان با فرهنگ مرتبط است:اصولاً فرایند زبان آموزی و آشنایی با کاربردهای زبان در موقعیت ها و بافت های مختلف با جامعه پذیری و شناخت فرهنگ و خرده فرهنگ های جامعه زبانی همراه میباشد.بین زبان و فرهنگ رابطهی آشکار و مستقیمی وجود دارد، به گونهای که یکی را بدون در نظر گرفتن دیگری مورد مطالعه و بررسی قرار داد.«یک اصل زبان شناسی از دیدگاه انسان شناسی این است که میان زبان و فرهنگ رابطه نزدیکی وجود دارد. عموماً عقیده بر این است که بدون توجه به زبان یک فرهنگ ،غیرممکن است بتوان شناختی از آن فرهنگ بدست آورد و نیز غیر ممکن است زبانی در خارج از محدوده و بافت فرهنگیاش فهمید.»(فرارو،۱۳۷۹،ص۷۶)
«استعداد بسیار تکامل یافته انسان در برقراری ارتباط نمادی ، اکتساب فرهنگ را آسان و انتقال آن را از نسلی به نسل دیگر ممکن میسازد.»(کوئن،۱۳۸۶،ص۸۶)
ارتباط زبان با فرهنگ و اجتماع به گونهای است که :«آنچه ما رفتار اجتماعی مناسب مینامیم در اکثر موارد صرفاً رفتار زبانی مناسب است ، رفتار زبانی مناسب یعنی تشخیص اینکه در هر موقعیت چه چیزهایی را میشود و باید گفت و چه چیزهایی را نمی شود و نباید گفت و از این مهم تر اینکه آنچه را که می شود گفت چگونه باید گفت.»(باطنی،۱۳۵۵،ص۲۰۵)
«فرهنگ ها از این نظر که چقدر روشن و آشکار پیام های کلامی را ارسال و دریافت میکنند با یکدیگر تفاوت دارند.برای مثال در امریکا، انتظار میرود که ارتباط مؤثر کلامی ، روشن و صریح و آشکار و بدون ابهام باشد. در حالی که انگاره های کلامی در برخی دیگر از فرهنگ ها به نحو قابل ملاحظه ای مبهم ، غیر دقیق و غیر صریح است.»(فرارو،۱۳۵۵،ص۷۵)
ارتباط کلامی و غیر کلامی
«اختلاف بین ارتباط کلامی و غیر کلامی به سادگی مقایسه اعمال و صحبت نیست ،مثلاً صحبت کردن نیز خود آمیخته به عناصر غیر کلامی چون تن صدا،سکوتهای بین جمله ها و غیره است.»(محسنیان راد،۱۳۸۴،ص۲۴۷)
«اینکه آیا پیام های کلامی برتری دارند یا غیر کلامی و کدام غالب هستند؛ بستگی به موقعیت دارد. ارائه تعمیمی معتبر درباره اهمیت نسبی پیام های کلامی و غیرکلامی در تمام موقعیت ها امکان پذیر نیست.»(ریچموند،۱۳۸۸،ص۹)
«هر چند همواره در نوع اطلاعاتی که به صورت کلامی منتقل می شود و اطلاعاتی که به شکل غیر کلامی انتقال می یابد نوعی هم پوشی وجود دارد اما در بین آنها تفاوت های طبیعی زیادی به چشم می خورد که هر منبع را برای انتقال انواع خاصی از پیام ها مناسب تر نشان می دهد . لغات و واژگان ، بهترین راه ابزار انتقال اطلاعات واقعی هستند . . . با وجود این در حوزه هیجان ها برتری با زبان بدن است . زیرا به گفته پاول اکمن و والاس فریزن : علایم سریع چهره ای ، نظام اولیه در ابراز هیجان است . شما چهرهی شخصی را بررسی میکنید تا بفهمید که آیا او عصبانی ، منزجر ، ترسیده و غمگین است یا احساس دیگری از این قبیل دارد ، لغات همیشه نمیتواند احساسات افراد را توصیف کند و اغلب برای بیان آنچه در چهرهی هیجان زدهی افراد دیده میشود، مناسب نیستند.»(بولتون،۱۳۸۴،ص۱۲۵)
نتیجه گیری :
هدف از این مقاله واکاوی اهمیت موضوع ارتباط در دو بعد کلامی و غیر کلامی بود . کنش متقابل اجتماعی شامل شکل های متعدد ارتباط غیر کلامی – مبادله اطلاعات و معنی از طریق حالت های چهره ، اشارات یا حرکات بدن – می شود .به عبارت دیگر ،گر چه اشارات غیرکلامی بسیاری وجود دارند که ما در زندگی روزمرهی خود، طبق معمول در رفتار خودمان ودر دریافت معنی دیگران مورد استفاده قرار می دهیم اما آنچه که آشکار است این است که میزان زیادی از کنش متقابل ما از طریق صحبت یا گفتگو انجام می شود .
انسان همانند دیگر موجودات زنده برای بقای خود و برای برآورده کردن نیازهای خود ، از همان آغاز به برقراری ارتباط اقدام نموده است ؛ منتهی ارتباطات ابتدایی به صورت زبانی نبوده است بلکه به صورت ایما و اشاره و از طریق حرکات اندام های بدن صورت می گرفته است و ارتباط زبانی نسبت به زبان بدن متأخرتر است .
در عین حال زبان یک پدیده پویای اجتماعی است و در طول زمان دچار تغییر می شود و یکی از نقش های زبان ، مقوله بندی جهان است و هر نسل این مقوله بندی را مجدداً انجام می دهد و یک تغییراتی را در زبان ایجاد میکند و این پویایی زبان در طول زمان مشاهده می شود . و تغییرات زبانی به نوبه خود تغییرات ارتباطی را نیز به همراه میآورد .
ارتباط کلامی چه به صورت گفتار وچه به صورت نوشتار از طریق زبان رسمی امکان پذیر است ؛ زبانی که دارای قواعد است و ساختارمند است و ارتباط غیر کلامی ژست ها ، حالات و حرکات ما را در بر می گیرد و ارتباط غیر کلامی می تواند مکمل ارتباط کلامی باشد و این توانایی را دارد که ارتباط کلامی را تأیید یا رد بکند . ارتباط کلامی معمولاً به همراه خود ارتباط غیر کلامی هم دارد . یک سخنران هنگام بیان سخنرانی خود از حرکات دست ، سر و نگاه نافذ سعی می کند ، بهره ببرد تا توجه مخاطبان را به خود جلب کند ؛ در عین حال که لحن صدا ، ریتم سخنرانی ، معانی کلمات و جملات و ترکیبات آنان به همان اندازه مهم است .
ارتباط کلامی و ارتباط غیر کلامی ، هر دو با فرهنگ و اجتماع در ارتباط هستند و با توجه به بستر و زمینه باید بررسی بشوند و پدیده هایی مجزا و مستقل از فرهنگ نیستند .در این نوشتار سعی شد تا ارتباط کلامی و ارتباط غیر کلامی تا حدی بررسی بشوند و هیچ گونه برتری و اولویت بندی ای صورت نگرفته است و بستگی به شرایط ممکن است یکی بر دیگری غلبه یابد .
در مجموع می توان گفت که پرداختن به زبان چه به شیوهی کلامی و چه غیر کلامی از منظر کاربردشناسی زبان و فراخور موقعیت ها ، بافت ها و زمینه های گوناگون ، موضوعی است حائز اهمیت که همچنان در حوزه های گوناگون علوم انسانی بالاخص ، زبان شناسی و انسان شناسی فرهنگی ، قابلیت ها و ظرفیت های فوق العادهای را در دامنه های مختلف موضوعی و کاربردی ، نشان می دهد . بنابراین رابطه معنا دار بین اجتماع ، فرهنگ و زبان ترسیم گر فضای کلی حاکم بر این حوزه می شود که رشد آن مستلزم توجه صاحب نظران مختلف از زوایای مطالعاتی گوناگون می باشد .
منابع
اسمیت ، آلفردجی (۱۳۷۹) ارتباطات و فرهنگ(ج اول) ،انتشارات سمت، تهران .
باطنی ، محمد رضا (۱۳۵۵)مسائل زبان شناسی نوین، نشر آگاه ، چاپ اول ، تهران .
بی من ، ویلیام ، (۱۳۸۶)زبان ، منزلت و قدرت در ایران ، مقدم کیا ، رضا ،چاپ دوم ، نشر نی ، تهران .
تاجیک ،محمدرضا،(۱۳۸۳)،گفتمان،پادگفتمان و سیاست ، مؤسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی، تهران .
ریچموند،ویرجینیاپی(۱۳۸۷)رفتار غیر کلامی در روابط میان فردی ،موسوی ، فاطمه،چاپ اول ، دانژه،تهران
ساروخانی ، باقر (۱۳۷۵) جامعه شناسی ارتباطات ، انتشارات اطلاعات ،چاپ دوم ، تهران .
ساسمن ، لایل(۱۳۷۶)تجربه ارتباطات در روابط انسانی ،دعایی، حبیب الله ، انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد، چاپ اول .
عضدانلو ، حمید ، (۱۳۸۰) گفتمان وجامعه ،نشر نی ، تهران .
فرارو، گری پری(۱۳۷۹)انسان شناسی فرهنگی، شاملو ، غلامعلیچاپ اول ، انتشارات سمت ، تهران .
فرهنگی ،علی اکبر (۱۳۸۷)مبانی ارتباطات انسانی (جلد اول)،چاپ چهاردهم ،مؤسسه خدمات فرهنگی رسا ،تهران
فرهنگ معین (۱۳۷۸)تألیف دکتر محمد معین،چاپ سیزدهم ،امیر کبیر ،تهران
فرهنگ سخن ،(۱۳۸۲)به سرپرستی حسن انوری،چاپ دوم ،انتشارات سخن ،تهران
فرقانی،محمدمهدی(۱۳۸۲)درآمدی بر ارتباطات انسانی در ایران ،چاپ اول ، مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه ها، تهران
کوئن ، بروس (۱۳۸۶)مبانی جامعه شناسی، توسلی و فاضل ، غلام عباس و رضا ، چاپ هیجدهم ، سمت ، تهران .
کوبلی ، پل(۱۳۸۶)نظریه های ارتباطات، صبار ،شاهور ، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی .
گیدنز ، آنتونی (۱۳۷۹)جامعه شناسی،صبوری ، منوچهر ، چاپ ششم ، نشر نی ، تهران .
محسنیان راد ، مهدی (۱۳۸۴)ارتباط شناسی، سروش ،چاپ ششم ، تهران .
میلر،جرالد(۱۳۸۵)ارتباط کلامی ،ذکاوتی قراگزلو، علی،چاپ سوم ، سروش ، تهران
نیومایر ، فردریک جی (۱۳۷۸)جنبه های سیاسی زبان شناسی،فقیه ، اسماعیل ، نشر نی ، تهران .
وود ، جولیا (۱۳۷۹)ارتباطات میان فردی و روان شناسی تعامل اجتماعی ، فیروز بخت ، مهرداد ،چاپ اول ، انتشارات مهتاب ، تهران .
maryamhoseinyazdi@yahoo.com
mhoseinyazdi@ut.ac.ir