انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

مانیفست جهانی‌‌محلی‌گرایی

پیرو باستی (Piero Bassetti)، سیاستمدار و کارآفرین ایتالیایی، و رئیس مرکز پژوهشی «Globus et Locus» که ماموریتش را بر مطالعه و سیاست‌گذاری در حوزه جهانی‌شدن و تاثیر آن بر سطوح محلی گذاشته است، مانیفستی در ۶۱ بند تنظیم کرده که در آن بر اصول جهانی‌محلی‌گرایی اشاره کرده است. این مانیفست، علارغم تاکیدی که بر جهانی‌محلی‌شدن به منزله یک پدیده جهانی دارد، در بخش‌هایی تاکیدش را بر ایتالیا و به ویژه شهر میلان می‌گذارد. در اینجا ۴۱ بند آن که فارغ از جهت‌گیری ایتالیایی آن بوده، به فارسی ترجمه شده است.

ما جهانی‌محلی‌گرایان هستیم:
۱. چرا که می‌دانیم تکنولوژی، در برداشت متغیری که از زمان و فضا داریم، دنیا را تغییر داده و آن را واحد و یگانه گردانیده است
۲. چرا که می‌دانیم در دنیای دانش، نوآوری آن دقیقه‌ای است که در آن دانش و قدرت جمع‌ می‌آیند تا رسوم، ارزش‌ها و تاریخ را خلق کنند
۳. چرا که می‌دانیم نوآوری به معنای فرصت است، لکن همزمان می‌تواند برسازنده‌ی تهدیدی هم باشد
۴. چرا که می‌دانیم زمان صفر و فضای صفر به معنی غلبه تحرک بر سکون است
۵. چرا که ما می‌دانیم تحرک به معنی جریان‌ها، شبکه‌ها و گره‌های روابطِ مستقل از قلمرو و محدوده‌هایش است
۶. چرا که می‌دانیم روابط بدون مرز معنای مکان را تغییر می‌دهند، آن را به معنای گره نزدیک‌تر می‌کنند، روابط جدیدی میان امر جهانی و امر محلی می‌گشایند، که در آن امر جهانی به واسطه شبکه‌هایش به تمام مکان‌ها نفوذ می‌کند، و هر مکان مستقیماً در امر جهانی مخلوط می‌شود
۷. چرا که می‌دانیم این دنیای جهانی‌محلی جدید دنیای ما و سرنوشت ما خواهد بود
اما گذشته از این ما آگاهیم:
۸. که جهانی‌محلی‌گرایی نبایستی به معنای همگونی بی‌دولت، مک‌دونالدی‌شدن، عدم توازن یا فاجعه زیست‌محیطی باشد
۹. که برای جلوگیری از این تهدیدات، به طور فزاینده‌ای به سیاست‌ها و نهادهای جدید نیاز خواهد بود
۱۰. که سیاست‌ها و نهادهای جدید به معنی قدرت‌های جدید است
۱۱. که در دنیای متحرک [۵] توسل به زور و نیروی مشروع و کنترل سرزمینی کمتر و کمتر خواهد شد
۱۲. که ما همزمانی که از فضاهای محلی‌مان دفاع می‌کنیم، به مرزها، شهروندی، حاکمیت‌ها یا محلی‌گرایی‌های وابسته نیازی نداریم تا از مزیت امر جهانی بهره بریم.
۱۳. که پایان ملی‌گرایی به معنای پایان هویت‌های فرهنگی قومی سرزمینی نیست
۱۴. که در دهکده جهانی جنبش اجتماعی بازیگر اصلی است
۱۵. که روابط سیاسی جدید بایستی مدیریت تحرک و قلمرو را مشخص کنند
۱۶. که تشکیلات اقتصادی شکل مرکزی میانجی‌گری میان همزیستی و اقتصاد را مقرر می‌کنند
۱۷. که تشکیلات اقتصادی با بازارهای جهانی تنظیم می‌شود
۱۸. که جمعیت ]حاضر در[‌ تشکیلات اقتصادی در این بازارهای جهانی به واسطه شبکه‌های کارکردی منطقاً درهم‌بافته در یک مقیاس جهانی عمل می‌کنند
۱۹. که این کارکردها به جریان‌های کالاها، مردم و روابطی منجر می‌شود که نسبتاً از ملاحظات سرزمینی آزادند
۲۰. که نهادهای سیاسی سنتی ملی و منطقه‌ای به شکل روزافزونی زیر فشار تأثیرات این روابط هستند
۲۱. که تنها نهادهای جدید جهانی‌محلی همچون نهادهایی که توانایی تلاش برای
۲۲. که بحران دولت‌ – ملت‌ها که در حال حاضر در ظرفیت آن‌ها برای کنترل کردن نمود یافته، واقعیتی برگشت‌ناپذیر است و تنها نوآوری نهادی بنیادی می‌تواند ما را نجات دهد
بر همین اساس ما خواستار:
۲۳. شکل جدیدی از دولت‌مندی هستیم که در آن افراد، قوم‌ها و ملت‌های متنوع بتوانند در شرایط برابری هم‌زیستی داشته باشند، جایی که جماعت‌های سرزمینی و جماعت‌های حرفه‌ای می‌توانند علائق و کارکردهایشان را درهم بیامیزند.
۲۴. شبکه‌ها و سرزمین‌هایی که بدون تاثیرات ملی‌گرایانه و محلی‌گرایانه سازمان یافته باشند
۲۵. شکل جدیدی از شهروندی مبتنی بر وابستگی‌های چندگانه
۲۶. که متعاقب آن توانا باشیم تا احساس کنیم که [همزمان] جهان‌شهری، ایتالیایی، اروپایی، مدیترانه‌ای، ایتالیایی شمالی، میلانی، کاتولیک، مسلمان، لیبرال، سوسیالیست، تکنوکرات، انسان‌گرا، طرفدار بوکس، طرفدار اینتر و… هستیم بدون اینکه احساسمان از هویت سیاسی را از دست بدهیم
۲۷. توانایی پروردن این وابستگی‌های جدید به مثابه افراد و به مثابه یک جماعت
۲۸. شکل جدیدی از لائیسیسم فضایی که از تحرک‌های جدید حمایت می‌کند، در سایه این دانش که یک زندگی که به طور کامل میان وابستگی‌ها در مکان‌های متعدد زیسته شود، اصیل‌تر و غنی‌تر از هر شکلی از فرقه‌گرایی تک‌گرا است.
۲۹. توانایی عمل آزادانه درون ساختار غنی و پویای شبکه‌های کاردی و سرزمینی که دنیای جهانی‌محلی که به ما ارائه می‌دهد
۳۰. شکل جدیدی از حکومت جهان‌شهری، که برای محافظت از محیط زیست، صلح، حقوق بشر و عدالت در یک دنیای جهانی‌محلی ضروری است
برای دستیابی به این اهداف، آماده می‌شویم تا به خطر اندازیم:
۳۱. هویت‌های کنونی‌مان و سوژه‌گرایی‌های سیاسی، تا ساختارهای جدید بازنمایی و حاکمیتی را به دست آوریم
۳۲. روابط سنتی‌مان با سرزمین، تا خودمان را برای هجوم مهاجران که تحرک انبوه به بار خواهد اورد آماده کنیم
۳۳. ساختارهای کنونی محلی و ملی‌مان، تا آن‌ها را برای مواجهه با چالش‌هایی که مرگ دولت – ملت و ظهور دنیای جهانی‌محلی به بار می‌آورد، تغییرشکل داده و منطبق سازیم.
تلاش در جهت ظهور:
۳۴. تفکر جدید، احزاب جدید، نهادهای جدید و پراتیک‌های سیاسی که باید نقش رهبران و کنشگران تاریخ جدید جهانی‌محلی را بر عهده گیرند
۳۵. اجتماعات جدیدی که این مسیر برای شناخته‌شدن بدان‌ها نیازمند است
۳۶. روابط جدید میان خاستگاه‌ها و تحرک اشیا، مردمان و ایده‌ها
۳۷. قواعدی برای هم‌زیستی که بهره‌وری و دموکراسی را در جماعت‌های جدید فعالیت و پیشه‌گری در مقیاس جهانی و محلی منطبق سازد
۳۸. سازمان‌دهی مجدد شهری مبتنی بر شکل‌گیری شهرهای جهانی‌محلی، جایی که تقاطع شبکه‌های کارکردی و اجتماعات مدنی موجود به شیوه‌های جدیدی به هم می‌پیوندند
۳۹. جغرافیای سیاسی فروملی جدید که در آن اجتماعات منطقه‌ای تقریبا در هرجایی در حال شکل‌گیری‌اند
۴۰. نهادهای وابسته [به این اجتماعات منطقه‌ای] و قدرت‌های جدید‌شان
۴۱. سطوح جدید دولت‌مندی فراملی که در سرتاسر دنیا در حال ظهور است، که در اروپا آغاز شده است.