چکیده: کتیبههای به دست آمده نقش مهمی در شناخت دورههای فرهنگی و تاریخی دارند. بنابراین تغییر و تحول فرهنگی و اجتماعی در هر دوره را میتوان با بررسی دقیق این کتیبهها بهتر شناخت. این مقاله با بررسی کتیبههای سنگی مسجد جامع آمل اهمیت و نقش کاربردی این کتیبهها را در شناخت رویدادهای فرهنگی و اجتماعی این دوره مشخص مینماید این دو کتیبه که به زبان فارسی و به خط نستعلیق نوشته شدهاند یک دستور سلطنتی مربوط به شاه سلطان حسین صفوی است که درباره شرایط فرهنگی و اجتماعی همان دوره صادر شده است. بررسی نوشتهها و مفهوم برخی از کلمههای به کار رفته در این دستور، اطلاعات مهمی را درباره شرایط فرهنگی و سیاسی به همراه رویدادها و رفتارهای اجتماعی مردم دوره صفوی را در مازندران نشان میدهد.
واژگان کلیدی: کتیبه سنگی، فرمان، صفویه، مسجد جامع، آمل
مقدمه
به نوشتههای روی سنگ، آجر، کاشی، چوب، اندودگچ و آهک کتیبه میگویند که در مکانهای خاصی و مهمی مانند سردر بناها برای معرفی و آگاهی دادن به بیننده نصب میشوند. بعد از پیدایش خط ما شاهد کتیبههایی هستیم که به دستور پادشاهان و فرمانروایان برای ثبت رویدادهای مهم در مکانهای خاصی مانند کتیبه بیستون،گنجنامه همدان و … نوشته شده است. امروزه نقش این کتیبهها را میتوان همانند سندی مهم برای کشف فرهنگ، زبان، ادبیات و تاریخ هر دوره دانست که بهصورت شناسنامهای علاوه بر ثبت رویدادها، اطلاعات مهمی از فضای فرهنگی و تاریخی یک دوره را بهخوبی تصویرسازی و بیان میکنند. بنابراین بررسی مفهومی هر یک از این کتیبهها برای شناخت رویدادها و شرایط فرهنگی و اجتماعی یک دوره بسیار مهم و با ارزش است و اطلاعات مهمی از دوره خود را مشخص میسازند. یکی از این کتیبهها مربوط به فرمان شاه سلطان حسین صفوی است که روی سنگ نوشته شده و در مسجد جامع شهر آمل از شهرستانهای مرکزی استان مازندران نصب شده است. متن این کتیبهها توسط رابینو سیاح انگلیسی در سال ۱۳۳۰ بازخوانی شده است. اما بررسی دقیقی درباره علت صدور این فرمان به همراه شناخت مفهوم و اطلاعات موجود در کتیبهها درباره شرایط فرهنگی اجتماعی همان دوره مورد بررسی قرار نگرفته است. بنابراین با بررسی وضعیت کتیبه به همراه بازخوانی دقیق و معنی واژههای کلیدی به کار رفته در آن میتوان علاوه بر مفهوم کلی و علت صدور دستور، اطلاعات مهمی درباره فضای فرهنگی و اجتماعی آن دوره به دست آورد.
بررسی وضعیت کتیبهها در مسجد جامع شهر آمل
مسجد جامع در کاردگر محله یا در بافت قدیم بازار شهر آمل قرار دارد. نقشه امروزی مسجد جامع مربع مستطیل است. این بنا که از دو طبقه تشکیل شده دارای چهار فضای اصلی در اطراف حیاط مرکزی یا صحن اصلی است. فضاهای اصلی آن شامل ورودی، راهرو، حیاط مرکزی، شبستان و اتاقها میشود و مناره آن در کنار سر در ورودی در قسمت شمالی قرار دارد. تاریخچه ساخت مسجد به دلیل تخریب آن در اثر زلزله و آتشسوزی بهصورت دقیق مشخص نبوده و تاریخهای متعددی برای ساخت این بنا وجود دارد. برخی تاریخ ساخت این مسجد را به دورههای اولیه اسلام نسبت دادهاند. رابینو در سال ۱۳۳۰ قمری درباره مسجد جامع آمل چنین نوشته است: «بنای مسجد جامع بسیار قدیمی است و از سبزمیدان فاصله زیادی ندارد. قسمت غربی مسجد بر اثر زلزله خراب شده بود. در سال ۱۲۲۵هـ .ق آقاعلی اشرف مشائی آن قسمت را تعمیر کرد. متصل به مسجد، مدرسهای است که در مدخل آن دو فرمان از شاه سلطان حسین صفوی بر سنگ مرمر حک شده است». همچنین ستوده درباره وضعیت کتیبهها در مسجد مینویسد: رابینو ظاهرا خود مسجد را ندیده یا در نقل اطلاعات درباره این مسجد اشتباهی کرده است. زیرا مساجد جامع معمولا بناهایی جداگانه هستند و هیچگاه به مدرسه متصل نبودهاند. دو فرمان شاه سلطان حسین چنانکه بعدا خواهیم دید یک فرمان است و تا امروز هم بر دیوار مقابل در ورودی اصلی مسجد نصب است (ستوده. ۱۳۶۶: ۲۵۱). بررسی موقعیت قرارگیری و وضعیت کتیبهها نشان میدهد. کتیبهها بعد از ورودی شمالی مسجد جامع قرار دارند و ابعاد هر یک از کتیبهها ۷۲ * ۶۲* ۱۴ سانتیمتر مربع است. همچنین نوشته روی کتیبهها بهصورت برجسته با خط نستعلیق و به زبان فارسی است و در بخشهایی از نوشتهها، آیههای قرآنی استفاده شده است. در هر یک از کتیبهها علاوه بر شکستگی، قسمتهایی از کتیبهها وجود ندارد. این شکستگیها و کمبود بخشی از کتیبهها در اثر جابجایی کتیبهها به دلیل بازسازی و تعمیر مسجد در دورههای قبل ایجاد شده است.
بازخوانی نوشتههای روی کتیبهها:
نوشته روی کتیبهها قبل از بازخوانی با استفاده از روشهای شیمیایی و مکانیکی پاکسازی شد و قسمتهای کمبود اثر بر اساس متن بازخوانی شده در کتاب از آستارا تا استراباد با گچ بتا بازسازی و با رنگ اکریلیک موزونسازی انجام شد. سپس متن کتیبهها بهصورت دقیق مورد بازبینی قرار گرفت و با متن بازخوانی شده قبلی مقایسه شد که در این مقایسه انجام شده برخی از کلمهها اصلاح شدند و برخی کلمههای از قلم افتاده به متن باز خوانی شده اضافه شدند.
هو
حکم جهانمطاع شد آنکه وزیر و داروغگان مازندران بهشت نشان بشفقت بلا نهایت شاهانه مفتخر و مباهی بوده بدانند که چون از هنگامی که مهره انجم بر تخته زرنگار فلک آبگون سیماب نمون بدست قضا چیده و کعبتین عاج نیرین جهه تحصیل نقد سعادت کونین به نقش شش جهه گردیده گنجور گنجینه وجود بمودای حقانیت اقتضای قل اللهم مالک الملک توتی الملک من تشاء و تنزع الملک ممن تشاء و تعز من و تذل من تشاء بیدک الخیر انک علی کل شیءقدیر درهم و دینار تمام عیار دولت و اعتبار و زرده دهی پادشاهی و فرماندهی عرصه روزگار را جهه دودمان خلافت و امامت و خاندان نبوت و ولایت در مخزن هستی در کمال تردستی محفوظ و مضبوط داشته جهت سپاس این عارفه بیقیاس و اداء شکر این عطیه محکم اساس در این عهد سعادت مهد که عذرای دولت روز افزون در آغوش و لیلای سلطنت ابد مقرون دوش بدوش و اولین سال جلوس میمنت مانوس و اوان شکفتگی گلشن امال عامه نفوس است همت صافی طویت معدلت گستر و ضمیر منیر مهر اضاءت شریعت پرور بحکم آیه وافی هدایه الذین مکناهم فی الارض اقاموا الصلوه و اتوا الزکوه و امروا بالمعروف و نهوا عن المنکر باجرای اوامر و نواهی خالق کل و خاتم اانبیاء و رسل بفحوای صدق انتمای اطیعو االله و اطیعوا الرسول لعلکم تفلحون معطوف و مصروف داشته امر عالم مطیع شرف نفاذ یافت که مضمون بلاغت مشحون قل انما حرم ربی الفواحش ما ظهر منها و ما بطن پردگیان و پردهگشاد پردهنشین و شاهدان چهرهنما خلوتگزین بوده بانامل عصیان نقاب بیشرمی از رخسار عفت باز ننموده دامن زن آتش غضب دادار بینیاز نگردند و ساکنان خطه ایمان و مقیمان دار السعاده ایقان بمضمون حقیقت نمون یا ایها الذین امنوا انما الخمر و المیسر و الانصاب و الازلام رجس من عمل الشیطان فاجتنبوه لعلکم تفلحون دست (۱) بآلت قمار دراز نکرده قبل از آنکه شطرنجی روزگار ایشان را در روز مماه ماه نماید و فیلبند حیرت و هیمان هنگامه عرصات ساخته معلوم شود که آنچه برده در باخته اند سالک طریق اجتناب بوده بهیچوجه پیرامون آن عمل شنیع نگردند و کل وجوه بیت اللطف و قمارخانه و چرسفروشی و بوزهفروشی ممالک محروسه را که هر ساله مبلغهای خطیر میشد بتخفیف و تصدق فرق فرقدسای اشرف مقرر فرمودیم و در ابواب صدور عظام و علماء اعلام و فقهاء اسلام وثیقه انیقه علیحده موکد بلعن ابدی و طعن سرمدی موشح و مزین بخط گوهر نثار همیون است به سلک تحریر کشیدهاند میباید که آنوزارت پناه و داروغگان مزبور بعد از شرف اطلاع بر مضمون رقم مطاع لازال نافذا فی الاقطاع و الارباع مقرر دارند که در کل محال متعلقه بخود ساکنین و متوطنین بقانون از هر شریعت غراء و طریق اطهر ملت بیضاء ناهج منهج صلاح و سداد بوده مرتکب امور مذکوره نگردند و بدکاران را در حضور اهالی شرع شریف و کلانتران و ریش سفیدان محلات توبه داده مرتکبین امور مزبوره را تنبیه و تادیب و التزام بازیافت و هرگاه اشتغال باین افعال ذمیمه نمایند بر نهج شرع مطاع حد جاری و مورد مواخذه و بازخواست سازند و چنانچه احدی به اعمال شنیعه دیگری مطلع گشته اعلام ننماید آن شخص را بنوعی تنبیه نمایند که باعث عبرت دیگران گردد آن وزارت پناه و داروغگان مزبوره بعلت وجوهات مزبوره چیزی دریافت ننموده نگذارند که آفریده بدانجهه دیناری طمع و توقع نماید و خلاف کننده از مردودان درگاه الهی و محرومان شفاعت حضرت رسالت پناهی و مستحقان لعنت و نفرین ائمه دین صلوات الله علیهم اجمعین و ملائکه آسمان و زمین باشند و اهالی و اوباش را نیز از کبوترپرانی و کرکدوانی و نگاه داشتن گاو و قوچ و سایر حیوانات جهت جنگ و پرخاش که باعث خصومت و عناد و موجب انواع شورش و فساد است ممنوع ساخته سد آن ابواب را از لوازم شمرند و دقیقه در استحکام احکام مطاعه و اشاعت و اجرای اوامر شریفه فرو گذاشت ننمایند و از جوانب برین جمله روند و رقم قضاشیم معدلت مضمون را بر عموم خلایق خوانده بر سنگ نقش و در مساجد جامعه نصب نمایند و درین ابواب قدغن دانسته هر ساله حکم مجدد طلب ندارند و در عهده شناسند فی شهر شوال سنه ۱۱۰۶ محمد ابراهیم الهمدانی
بررسی مفهوم کتیبه
بازخوانی متن کتیبهها نشان میدهد که در این نوشتهها علاوه بر کلمههای فارسی قدیمی از آیههای قرآنی استفاده شده است. بنابراین با استفاده از لغتنامه دهخدا و قرآن کریم معنی این کلمهها و آیهها بررسی شدند. و بر اساس با جمعبندی معنی این کلمهها و آیهها مفهوم کتیبهها به صورت سادهتری بیانگردید (معنی برخی از این کلمهها در پی نوشت آمده است (۲).
این دستور بعد از نام خدا با این جمله شروع میشود دستوری که جهان مطیع و فرمانبردار آن است تا زمانیکه وزیر و داروغههای مازندران همانند بهشت مورد لطف و توجه بی نهایت یا فراوان شاه هستند و به آنها یادآور میشود که به سلطنت رسیدن شاه و ادامه حکومت و حفظ فرمانروایی این سلسه را که ادامه دهنده راه رسول و امامان هستند با توجه به آیه ۲۶ سوره آل عمران (بگو ای پیامبر، خدایا، ای پادشاه ملک هستی، تو هر که را خواهی فرمانروائی (سلطنت) بخشی و از هر که خواهی بگیری و به هر که خواهی عزت بخشی و هر که را خواهی خوار گردانی و هر خیر و نیکی بدست توست همانا تو بر هر کاری توانایی). قضا و قدر الهی و خواست و لطف پروردگار است برای سپاس این لطف فراوان و ادای احترام در این دوره سعادت که پاکی دولت بیشتر و دوران سلطنت تا ابد پایدار باشد و اولین سال سلطنت شاه که با خوشبختی و شروع برآورده شدن آرزوها و نیازهای مردم همراه است همه تلاش و توان خود را با توجه به آیه ۴۰ سوره حج (همان کسانی که چون در زمین به آنها توانایی دهیم، نماز بپا میدارند و زکات میدهند و به کارهای پسندیده امر و از کارهای ناپسند باز میدارند پس فرجام همه کارها از آن خداست) و آیه ۵۹ سوره نساء ( شما اطاعت کنید از خدا و رسول او باشد که رستگار شوید). برای اجرای دستورهای پروردگار هستی و آخرین پیامبر و امامانش مورد توجه قرار داده و به کار ببرند. با اشاره به معنی آیه ۳۳ سوره اعراف ( بگو پروردگار من همه کارهای زشت و آشکار و پنهان را حرام کرده است) دستور میدهد که زنان و زیبارویان باید حجاب و پاکدامنی را رعایت نموده و با (سر انگشتان) نافرمانی حجاب را از چهره بر ندارند تا سبب خشم و غضب خداوند نگردند. همچنین به ساکنین و مردم با ایمان مازندران با توجه به مفهوم آیه ۹۰ سوره مائده (ای کسانی که ایمان آوردهاید شراب، قمار و بت پرستی که در دوره جاهلیت رسمی بود همه اینها پلید و از عمل شیطانند، پس از آنها دوری کنید تا رستگار شوید) یادآوری میکند که دست به قمار نزده پیش از آنکه به دست روزگار زمان مرگشان فرا رسد در روز قیامت معلوم خواهد شد که هر چه را که از این کارها به دست آوردهاند از دست خواهند داد و روش درست دوری از این کار بوده و هرگز دنبال این کار ناپسند نباشند. و همه درآمد خانههای فساد، قمارخانهها، موادمخدر فروشیها و مشروب فروشیها در منطقههای تحت فرمان که هر ساله مبلغ زیادی میشد به دستور شاه تخفیف داده و دریافت ننمایند. و در این موارد دستور بزرگان و عالمان و فقههای اسلام که تاکید بر زشتی ابدی و سرزنش بسیاراست به نوشته شاه نوشته شده است و باید وزیر و داروغهها بعد از آگاهی از مفهوم نوشته در همه جا آنرا اجرا نمایند و ساکنان همه محلهها از هر دین و نژادی آگاهانه یا ناآگاهانه این کارهای ناپسند را انجام ندهند. و بدکاران در حضور اهالی دین، بزرگان و حاکمان هر محله توبه داده شوند و اگر دوباره به این کارهای ناپسند روی آورند آنها را بر اساس احکام دین حد و مجازات نمایند. و اگر شخصی از این رفتارهای ناپسند آگاهی داشته و اطلاع ندهد او را باید به نوعی تنبیه نمایند که باعث عبرت دیگران گردد. همچنین وزیر و داروغهها از از درآمد این مکانها چیزی دریافت نکنند و نگذارند هیچ کسی برای این کارها (اطلاعرسانی) توقع دریافت مبلغی نماید و خلاف کننده این دستور از مردودان درگاه الهی و محروم از شفاعت حضرت رسول و مستحق لعنت و نفرین امامان دین و فرشتههای آسمان و زمین میباشد. همچنین اهالی و اوباش را از کبوترپرانی و گرگدوانی و جنگ بین گاو، قوچ و سایر حیوانات برای سرگرمی که سبب درگیری و دعوا میشد ممنوع میسازد. در پایان ابلاغ و اجرای این دستورات توسط وزیران و حاکمان برای مردم لازم شمرده و نباید لحظهای در اجرا و اطلاع این دستور کوتاهی یا کمکاری نمایند و باید به همه محلهها رفته و این دستور را برای مردم بخوانند. سپس روی سنگ نوشته و در مساجد جامع هر شهر نصب نمایند و درباره این موارد دستور جدیدی هر ساله درخواست ننمایند و اجرای این دستور را وظیفه خود بدانند. در انتهای دستور تاریخ ماه شوال سال ۱۱۰۶ قمری و نام محمد ابراهیم الهمدانی نوشته شده است که نشانگر تاریخ صدور این دستور و نام هنرمند سنگ نویس است.
نتیجهگیری
بررسی وضعیت کتیبهها نشان می دهد که نوشتههای روی کتیبه های سنگی مسجد جامع آمل به زبان فارسی و با خط نستعلیق نوشته شده است. بررسی مفهوم نوشتههای کتیبه نشان میدهد این یک دستور اخلاقی اجتماعی است که به دستور شاه سلطان حسین آخرین پادشاه صفوی در اولین سال به سلطنت رسیدنش با استناد به آیههای قرآنی از چند سوره برای امر به معروف و نهی از منکر مردم مازندران به وزیران و حاکمان منطقه های تحت فرمان صادر شده است. یکی از این منطقهها مازندران است که به دلیل دارا بودن شرایط آب و هوایی و اقتصادی اهمیت بالایی برای شاهان صفوی داشته است. به همین منظور در این دستور همانند بهشت توصیف شده است. این دستور زنان را به حجاب و عفت دعوت کرده و مردان را از قمار و شرط بندی، فروش مواد مخدر و مشروب و رفتن به مکانهای فساد و فحشا منع میکند. «منظور از مراکز فساد و فحشا، اماکنی غیر اخلاقیاند که بر اساس تواریخ عصر صفوی در اکثر شهرهای ایران وجود داشت (افشاری نادر و لاکهارت، ۱۳۷۷: ۱۰۹). این اماکن در فرمانها به بیت الطف و قوالخانه معرفی شدهاند. در این فرمان وجود چنین اماکنی نکوهش شده و دریافت مالیات از این شغلها جلوگیری شده است. شاردن نیز اشاره میکند در دوره صفویه مقامی با عنوان مشعلدارباشی ناظر و حامی اماکن فساد و نوازندگان و شعبده بازان بوده و مالیات از آنان دریافت مینمود (شاردن، ۱۳۴۵: ۲۵۹). این جمله نشان میدهد که در دوره صفویه خانههای فحشا و مشروب فروشی و مواد مخدر فروشی وجود داشته است در واقع این دستور نشانگر اهمیت حجاب و پاکدامنی برای زنان و ناپسند بودن قمار، مشروب، مواد مخدر و شرطبندی در دوره صفویه است. همچنین برخی سرگرمیها و بازیها مانند کبوترپرانی و گرگدوانی (۳) و جنگ بین دو حیوان ماند گاو و قوچ به دلیل شرط بندی و بر هم زدن نظم و آرامش ممنوع شده بود. «چون این بازیها برای مردم ایجاد مزاحمت میکردند گاهی از طرف فرمانروایان دستور جلوگیری از آنان داده میشد (راوندی، ۱۳۶۸: ۴۳-۴۴). کفتربازی با وجود ممنوعیت رسمی یکی از تفریحات و مشغولیات مردم در دهات و حتی شهرها به شمار میرود (شاردن، ۱۳۵۰ :۱۲۳). این گونه سرگرمیها به اراذل و اوباش نسبت داده شده است اما بیشتر مردم و حتی ماموران دولتی تماشای آنها را دوست داشتند. همچنین این دستور برای همه مردم با هر دین و ملیتی صادر شده و همه میبایست به این دستور عمل نمایند. با توجه به یکپارچه شدن حکومت و رسمی شدن مذهب شیعه در دوره صفویه، اداره کشوری وسیع و تازه استقلال یافته با قانونمندی امکانپذیر بود. به همین منظور پادشاهان صفوی از قدرت سیاسی و مذهبی برای حفظ حکومت استفاده مینمودند بنابراین هر فرمانی از آنها با استناد به قرآن و پیامبر و امامان و علمای دین مذهب شیعه صادر میشد و به عنوان یک قانون برای همه لازم الاجرا بود. بنابراین روی سنگ نوشته شده و در مکانهای مهمی مانند مسجد جامع هر شهر دستور نصب آنها داده میشد تا در دید همه مردم باشد. نصب این کتیبهها در مسجد جامع هر شهر، اهمیت مسجد جامع را به عنوان یک مکان فرهنگی اجتماعی برای اطلاعرسانی و آگاهی مردم نشان میدهد.
برای دیدن تصاویر کتیبهها، فایل پیوست را ببینید.
مهدی کردی کارشناس ارشد مرمت آثار و اشیای فرهنگی و تاریخی از دانشگاه هنر اصفهان است mehdi_kordi_mk@yahoo.com
پینوشت
۱- آخر نوشته روی سنگ اول
۲- معنی لغتهای بهکار رفته در کتیبهها
نهج : راه راست و آشکار
منهج : راه روشن و آشکار
کونین : هستی یا عالم وجود
وثیقه : محکم و استوار یا آنچه به آن اعتماد شود
ابواب : جمع درها
مطاع : اطاعت شده یا فرمانبرده شده ، کسی که مردم از او فرمانبرداری و اطاعت کنند.
سداد : راست و درست بودن، راستی و درستی در کردار و گفتار
اشاعت : فاش کردن یا پخش کردن خبر
ذمیمه : زشت و ناپسند
قضاء : حکم کردن، ادا کردن
غراء: نیکو، زیبا، سفید روشن از هر چیز
اقتضاء : خواهش، درخواست، گرفتن بدهی
انیقه : زیبا و پسندیده، خوش آیند، شگفت آور
ایقان : یقین کردن،باور کردن
انجم : ستارگان
پرده نشین : زن روپوشیده، زنی که در خانه نشیند، شخص خلوت نشین
پردگیان : زن رو پوشیده
معدلت : عدل و داد کردن، دادگری
طویت : نیت، اندیشه، راز و باطن شخص
محروسه : حراست شده، حفظ شده
فرقد : ستاره¬ای است در صور فلکی دب اصغر و نزدیک آن ستاره دیگری است هر دو را فرقدان میگویند. در فارسی دو برادران هم گفتهاند
عرصات : جمع عرصه، کنایه از روز قیامت و صحرای محشر را گویند
عرصه : ساحت خانه، فضای جلوی خانه
ممات : زمان مرگ
فحوا : معنی، مضمون یا مفهوم سخن
اضاءت : روشن شدن یا روشن کردن
بانامل یا ب + انامل: با + سر انگشتان
صلاح: نیک شدن یا نیکوکار شدن، سازش کردن، آشتی کردن
چرس : نوعی مواد مخدر که از گیاه شاهدانه می¬گیرند و به¬وسیله چپق مصرف میکنند
بوزه : به فتح ز نوعی مشروب که از برنج ، جو یا ارزن می¬گیرند
شاهدان : جمع شاهد، در فارسی به معنی معشوق یا محبوب و زن یا مرد خوبرو را نیز میگویند
عفت : پاکدامنی
موشح : زیور داده شده یا تزئین شده
اقطاع : قسمتی از چیزی را بریدن یا به کسی دادن، بخشیدن مال یا قطعه زمینی از جانب سلطان یا خلیفه به کسی که از درآمد آن زندگی کند
الارباع : جمع ربع یا چهار
هنگامه : به معنی وقت و زمان
هیمان : عاشق گردیدن، شیفته و شرگشته، شوریدگی، دوست داشتن زن را
همیون : همایون، خجسته، مبارک
انتما: ضمیر مخاطب یعنی شما دو تا، به کسی نسبت یافتن، منسوب شدن، وابستگی
۳ – درباره گرگدوانی پیتر دلاواله گزارش داده است در میدان شاه، انبوهی از خلایق حلقه می زدند و سپس فراشان گرگ بزرگی را که به زنجیر بسته شده بود میآوردند و بین مردم رها می کردند، نقش جمعیت در این بازی این بود که چون گرگ را می دیدند غوغایی به راه می انداختند تا گرگ خشمگین شود و به سوی آنها هجوم برد سپس جا خالی می کردند و این بازی از نو تکرار می شد( طاهری،۱۶۲)
کتاب نامه
افشار نادری، غلامرضا؛ لاکهارت، لارنس؛ ۱۳۷۷؛ نادرشاه آخرین کشورگشای آسیا؛ تهران؛ دستان
بیدگلی، محبوبه سادات؛ ۱۳۸۷؛ معضلات اجتماعی و اقتصادی شهرهای ایران عصر صفوی با استناد به فرمانهای حکومتی منقور بر سنگ( اصفهان، یزد، کاشان)؛ فرهنگ
دهخدا، علی اکبر؛ ۱۳۷۷؛ لغتنامه ؛ زیر نظر محمد معین و سید جعفر شهیدی ؛ تهران، چاپ دانشگاه تهران
راوندی، مرتضی؛ ۱۳۶۴؛ تاریخ اجتماعی ایران( حیات اقتصادی مردم ایران از آغاز تا ظهور اسلام)؛ جلد پنجم؛ ناشر مولف
ستوده, منوچهر؛(۱۳۶۶)؛ از آستارا تا استرآباد؛ تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
شاردن، ژان؛ ۱۳۴۵؛ سیاحت نامه؛ ج. هشتم؛ ترجمه :محمد عباسی؛ موسسه چاپ و انتشارات امیرکبیر
طاهری، ابوالقاسم؛ تاریخ سیاسی اجتماعی ایران از مرگ تیمور تا مرگ شاه عباس؛ تهران، انتشارات علمی و فرهنگی
پیوست اندازه
PDF icon ۳۱۰۹۵-۶۳.pdf 325.26 KB