انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

قوم‎ گیاه ‌شناسی؛ پیشبنه و چشم‎ انداز آن در ایران

اصطلاح دانش‎قومی از ترکیب دو مفهوم قوم‎شناسی و علم نشات می‎گیرد. این اصطلاح برای رشته‎های مختلف مبتنی بر اجتماعات محلی مانند قوم‏ستاره‎شناسی، قوم‎محیط‎شناسی، قوم‎گیاه‎شناسی، قوم‎داروشناسی، قوم‎پزشکی، قوم‎جانورشناسی، قوم‎برزشناسی و سایر رشته‎های مرتبط به کار می‎رود(ِالدن و اِفندی،۲۰۱۶: ۳۸۳). در این میان اصطلاح قوم‎گیاه‌شناسی برای اولین بار توسط جان هارشبرگر در سال ۱۸۹۶ برای اشاره به مطالعه کاربرد گیاهان در نزد مردم بومی در رشته گیاه‌شناسی مطرح شد. گرچه بیش از این بسیاری از گیاه‌شناسان به کاربردهای بومی گیاهان در پژوهش‎های خود توجه داشتند. برای مثال یکی از آثار اولیه کارل وان لینه که در سال ۱۷۳۷ تحت عنوان گیاهان لپانیکا منتشر شد، مبتنی بر ارائه مباحثی در ارتباط با شیوه‌هایی مصرف گیاهان خاص در نزد مردم لاپلندر یا مردم سامی بود (داویدسون هانت، ۲۰۰۰: ۳). به طور تاریخی، قوم‎گیاه‎شناسی شامل گردآوری فهرستی از گیاهان یک گروه از مردم و توصیف کاربردشان است(کومز بلوز،۲۰۰۲: ۲۳۱). بنابراین بسیاری از مطالعات اولیه چنان که امروز نیز تا حدودی این چنین است، عمدتاً یا به طور کامل توصیفی بودند چرا که اساساً دغدغه اصلی مستندسازی نام‎های محلی و کاربرد گیاهان بوده است(همیلتون و همکاران،۲۰۰۳: ۶). با وجود تاکید اولیه بر کاربرد گیاهان در تعریف قوم‎گیاه‎شناسی در تعاریف متاخر بر مفهومِ روابط میان مردم و گیاهان که شامل کاربرد، شناخت و محیط‌شناسی است در میان صاحب‎نظران اجماع بوجود آمده است(داویدسون هانت، ۲۰۰۰: ۵). در واقع امروز قوم‎گیاه‎‎شناسان علاوه بر فهم شیوه‎های کاربرد گیاهان به عنوان غذا، دارو، مصالح ساخت و ساز و ابزار بدنبال فهمیدن درک مردم از جایگاه گیاهان در محیط هستند(یانگ،۲۰۰۷ :۶). در واقع این رشته طی پنچاه سال اخیر بیش از بیش جنبه تحلیلی به خود گرفته است و قوم‎گیاه‎شناسان امروزه باسوالاتی نظری درگیر هستند، چنانکه مطالعاتی درباره چگونگی طبقه‏بندی گیاهان در فرهنگ‎های مختلف صورت گرفته که به عنوان روشی برای بررسی روندهای شناختی همچون مقوله‎بندی و طبقه‎بندی استفاده می‎شود (برلین و همکاران، ۱۹۷۳ به نقل از گیوانینی،۲۰۱۷) .یکی از نکات در قوم‎گیاه‎شناسی این است که آیا پژوهشگر صرفاً باید به بررسی موضوع میان افراد بومی و در اجتماعات روستایی بپردازد؟ و یا می‎تواند در سایر جوامع به پژوهش بپردازد؟ امروز در این زمینه چندان اتفاق نظر وجود ندارد. گروهی از پژوهشگران بر این نظراند که قوم‌گیاه‌شناسی باوجود آنکه عمدتاَ در مناطق روستایی پژوهش‌می‎پردازند، می‎تواند در محیط‎های شهری نیز با تمرکز بر روی اجتماعات قومی مهاجر به فعالیت پژوهشی بپردازند(بلیک و همکاران، ۲۰۰۰). گروهی از پژوهشگران نیز پا را از این فراتر گذاشته‎اند، قوم‎گیاه‎شناسی را ذی صلاح برای پژوهش در مورد تمامی انسان‎ها می‎دانند(داویدسون هانت، ۲۰۰۰: ۵). به طور سنتی جریان عمده‎ای در گیاه‎مردم‌شناسی با شناسایی گونه‎های گیاهی جوامع بومی و کاربردهای بومی آن در پی یافتن دلالت‎‎های اقتصادی برای تجاری‎سازی این گیاهان جهت سود‎بخشی به جوامع توسعه‎یافته بود. از اواخر دهه ۱۹۶۰ بسیاری از قوم‎گیاه‎شناسان به تغییر اهداف و نگاه‎های خود پرداخته، توجه خود را در جهت به کارگیری نتایج پژوهش‎هایشان برای حفاظت و مسائل توسعه جوامع بومی معطوف داشته‎اند(مارتین،۱۹۹۵: ۲۲۴). در واقع این این رشته امروز بدنبال تثبیت حقوق مالکیت معنوی اجتماعات محلی در ارتباط با دانش بومی موجود است از این رو هنگامی که اهداف پژوهش نیز شناسایی محصولات تجاری باشد لزوماً منافع باید به جامعه محلی برگردد. در نهایت باید گفت، قوم‎گیاه‎شناسی جدا از دلالت‎های نظری امروز به مثابه یک رشته که به ارزش‌های عملی قابل توجه منتهی‎می‎گردد، در حال ظهور است. این ارزش‌ها و کاربردهای عملی معطوف به تقویت تنوع فرهنگی، حفاظت و پایداری بیشتر در بهره‎برداری از منابع گیاهی و توسعه محصولات جدید گیاهی است(همیلتون و همکاران،۲۰۰۳: ۳).

ایران کشوری با تنوع غنی در زمینۀ زیستی و فرهنگی است. از سویی با توجه به وسعت آن تقریباً تمام اقالیم جهان در آن وجود داردکه این خود موجب شده است، در حوزۀ رشد و رویش گیاهان ایران از تنوع قابل توجه‎ای برخوردار باشد. چنانکه گونه‎های گیاهی موجود در ایران را ۵ برابر تمام گونه‎های گیاهی در قارۀ اروپا می‎دانند(فرهادی، ۱۳۸۵: ۴۳). بررسی فلور ایران، حاکی از وجود یازده‎هزار گونه گیاهی در غالب صد و هشتاد خانواده گیاهی و هزار و دویست جنس است(همان). از سویی دیگر ایران به عنوان کشوری چند فرهنگی دارای اقوام و مردمی گوناگون است که هریک در تداومی تاریخی دارای فرهنگ منحصر به فردی هستند، مردمی که هر کدام در گوشه‎ای از این کشور زندگی کرده و ارتباط نزدیک و تنگاتنگی را منابع طبیعی و از جمله گیاهان برقرار ساخته‎اند. همگام با فرآیند نوسازی که عمدتاً جریان توسعه را به مثابه امری اقتصادی تلقی کرده است، بخش قابل توجه‎ای از ارتباط و شناخت انسان ایرانی از طبیعتش دست خوش نوعی غفلت و فراموشی ناشی از هیجانات نوشدن شده است. توسعه برون‎زا و نوسازی ظاهری مشکلات بسیاری برای کشور فراهم آورده است از سویی به علت غفلت از سنت‎ها، منطق‎ها و خردهای محلی روستاها جایگاه امن و ایمن خود را برای ساکنین از دست داده‎اند از سویی شهرها هم نمی‎توانند میزبان قابلی برای این مردم فاصله گرفت از خردهای محلی خود باشند. در نتیجه در سطح شهر ها نیز شاهد رشد آسیب‎های مختلف از جمله رشد جمعیت حاشیه‎نشین هستیم. حاشیه‎نشین شهری که در روستا به طور نسل به نسل با اتکا به نفس خویشتن و کار، زندگی عزتمندانه را برای خود و خانواده خود رقم زده است، امروز به علت گسست و انقطاع از خردهای که برای او امکان زیست مناسب روستایی را فراهم می‎آورد، ناچار به زندگی در مکانی نامناسب در شهر است. غرض از این کلام آنکه امروز پیش از آنکه این خردهای محلی به طور کلی فرسایش یابد، لازم است به شناخت و ثبت آن کمر همت بسته از آن برای استقرار نوعی توسعۀ درون زا و مبتنی بر جامعه محلی بهره برد. در واقع امروز مطالعات قوم گیاه‎شناسی نقش قابل توجه‎ای در نجات خردهای محلی مرتبط به طبیعت به طور عام و گیاهان به طور خاص دارند. این نجات بخشی همراه با بهره‎برداری از آن جهت بسترسازی برای یک توسعه معنادار منطقه‎ای، متوازن و پایدار است.

به طور کلی ادبیات پژوهشی در حوزۀ قوم‎گیاه‎شناسیِ ایران را می‎توان از نظر دامنه مورد بررسی به دو دسته تقسیم کرد. دستۀ اول که بخش عمده‎ای از پژوهش‌های حوزۀ ‎قوم‎گیاه‌شناسی ایران در آن قابل دسته‎بندی است، عمدتاً تلاش خود را در معطوف به شناسایی گونه‎های گیاهی یک منطقه و بیان کاربردها و نام‎های محلی در کنار نام‎های علمی داشته‎اند(ایران‎مننش، نجفی و یوسفی، ۱۳۸۹؛ خدایاری، امانی و امیری، ۱۳۹۳؛ خرمی و حقیقی، ۱۳۹۳؛ دولت‎خواهی و نبی‎پور، ۱۳۹۳؛ دیف‎رخش، بارانی و پوررضایی، ۱۳۹۳؛ سپهری فرد، ۱۳۹۱؛ شریفی و همکاران، ۱۳۹۲؛ صالحی، ۱۳۸۸؛ عسگری، ۱۳۹۳؛ غفاری، ۱۳۹۳؛ فرهادی، ۱۳۸۵؛ فروزه، حشمتی و بارانی، ۱۳۹۳؛ قربانی، ۱۳۸۳؛ قلاسی مود، ۲۰۰۸؛ قوامی‎فرد،۱۳۹۲؛ کلوندی، ۲۰۰۷؛ مالکی، ۱۳۹۴؛ مردانی‎نژاد و وزیرپور، ۱۳۹۱؛ مومنی، ۱۳۹۱؛ مصدق و همکاران، ۲۰۱۲ ؛ میردیلمی، حشمتی و بارانی، ۱۳۹۳). دستۀ دوم از پژوهش‌ها که نسبت به دسته اول فراوانی کم‎تری دارند، توجه خود را به صورت کانونی به یک گیاه و کاربرد‎های آن در فرهنگی خاص معطوف داشته‎اند(ازکیاو یوسفی، ۱۳۸۳؛ بازگیر، نمیران و عطفی همت، ۱۳۹۴؛ برآبادی، رجبی و شعیبی، ۱۳۸۹؛ پاپلی‎یزدی، جلالی،۱۳۷۴؛ پاپلی‎یزدی، فتح‎نیا،۱۳۸۴؛ پارساپژوه و قهرمان‎نژاد،۲۰۰۴؛ جانب‏الهی،۱۳۷۸؛ جهانگیری،۱۳؛ سایبانی، ۱۳۶۲؛ غفاری، ۱۳۷۵؛ فرهادی، ۱۳۹۲ و ۱۳۹۳؛ کمکی، بارانی و شریفان بهرمان، ۱۳۹۴؛ ملتی و همکاران، ۱۳۹۱). با این حال پژوهش‌های این دسته‎ نیز مگر در تعداد معدودی به بررسی همه‎جانبه موضوع و ارایه پژوهشی کامل از حضور عنصر گیاهی مورد نظر در فرهنگ منطقه مورد مطالعه نپرداخته‎اند. به تعبیر فرهادی(۱۳۹۳) هنوز نمی‎توان از چند ریزمردمنگاری در حوزۀ قوم‎گیاه‎شناسی ایران سخن به میان آورد. نکته دیگری که در بررسی و بحث از ادبیات قوم‎گیاه‎شناسی ایران باید در نظر داشت، آن است که بر قریب به اتفاق این پژوهش‎ها رویکردی توصیف‎‏محور حاکم است. در واقع در این ادبیات کمتر می‎توان تحولات قوم‎گیاه‎شناسی بعد از دهۀ ۶۰ میلادی از نظر نظری و روشی و در نهایت برون داد پژوهش‌ را مشاهده کرد.

منابع

ازکیا، مصطفی و جلال یوسفی(۱۳۸۳) دانش بومی استفاده از بلوط در شهرستان ممسنی، نامۀ انسان‎شناسی، شمارۀ:

ایران‎مننش، نجفی و یوسفی (۱۳۸۹) بررسی اتنوبوتانی گیاهان دارویی منطقۀ سیستان، داروهای گیاهی، پیش شمارۀ ۲: ۶۱-۶۸.

بازگیر، احمد، نمیرانیان و محمد عاطفی همت(۱۳۹۴) گیاه مردم‎نگاری در منطقه کاکاشرف شهرستان خرم آباد، دانش‎های بومی ایران، دورۀ ۲، شمارۀ ۳: ۱۸۵-۲۲۸.

برآبادی، سید احمد،رجبی، نجیب‏الله و غلامحسین شعیبی(۱۳۸۹) فرهنگ زعفران در خراسان جنوبی، تهران: شهرآشوب.

بی‎نا(۱۳۹۲) آنغوزه محافظ طبیعی خاک مراتع، ترویج منابع طبیعی،شمارۀ۱۳۸ : ۸.

پاپلی یزدی، محمدحسین و عباس جلالی(۱۳۷۴) گردو، فصلنامۀ تحقیقات جغرافیایی، سال دهم، شمارۀ ۳: ۳-۳۶.

جانب‎اللهی، محمدسعید(۱۳۷۸) فن‎آوری‎های تولید و مصرف انار در میبد، نمایه پژوهش، سال سوم، شمارۀ ۱۱ و ۱۲: ۴۸-۵۸.

خدایاری، حامد، امانی، شهریار و حمزه امیری (۱۳۹۳) اتنوبوتانی گیاهان دارویی شمال شرق استان خوزستان اکوفیتو شیمی داروهای گیاهی، دورۀ ۲، شمارۀ ۴(۸پیاپی): ۱۲-۲۶.

خرمی، ثریا و رضا حقیقی (۱۳۹۴) گیاهان دارویی و خوراکی روستای سراب کلان استان ایلام ، شریه فرهنگ ایلام، سال شانزدهم، شماره ۴۶، بهار و تابستان ۱۳۹۴ صص ۱۳۵-۱۶۰.

دولتخواهی، مهدی و ایرج نبی‌پور (۱۳۹۳) بررسی اتنوبوتانی گیاهان دارویی حوزه آبریز شمال شرقی خلیج فارس، داروهای گیاهی، دورۀ ۱۳، شمارۀ ۵۰: ۱۲۹-۱۴۳.

سایبانی، احمد(۱۳۶۲) خرمای فین(مغ)، ماهنامۀ آینده، شماره ۱۲.

سپهری فرد، اعظم(۱۳۹۱) گیاه قوم‎شناسی بخش بلده: مطالعۀ موردی چهار روستای(دونای علیا، اوز، اوزکلا و یوش) شهرستان نور، استان مازندران، پایان‎نامۀ کارشناسی ارشد انسان‎شناسی، دانشکدۀ علوم اجتماعی دانشگاه تهران.

سیده معصومه دیف رخش، حسین بارانی، جواد پور رضائی (۱۳۹۳) قوم گیاه شناسی گیاهان غیر علوفه ای منطقه دلی کما (دره ای کوهستانی در زاگرس مرکزی( ،فصلنامه علوم اجتماعی ، شماره ۶۷، زمستان ۱۳۹۳ صص ۱۵۳-۲۰۵

شاه‌حسینی، علیرضا(۱۳۸۲) میخ طلا یا گردو؛ دانش‎های بومی باغ‎داران شهمیرزاد دربارۀ گردو، فرهنگ قومس، شمارۀ ۲۳و ۲۴: ۹۰-۱۱۸.

شریفی‎فر فریبا و همکاران (۱۳۹۲) مطالعه اتنوبوتانی برخی از گیاهان دارویی ناحیه کوه جوپار استان کرمان، مجلۀ دانشگاه علوم پزشکی کرمان، دورۀ ۲۱، شمارۀ ۱: ۳۷-۵۱.

غفاری، یعقوب (۱۳۹۳) معرفی گیاهان خودروی خوراکی کوه گیلویه وبویراحمد، فصلنامه علوم اجتماعی ، شمارۀ ۶۷: ۷۳-۱۲۲ .

فروزه، محمد رحیم؛ حشمتی، غلامعلی و حسین بارانی (۱۳۹۳)گیاه ‌مردم‌نگاری گونه‌های خوراکی و دارویی مرتع دیلگان، استان کهگیلویه و بویراحمد، پژوهش‌های انسان‎شناسی ایران، شمارۀ ۷: ۱۰۹-۱۳۰.

فرهادی، مرتضی و همکاران (۱۳۹۳)جی غال اسمک (جوغاسم، پیشوک، پیقُک، چیدم، چیدان، چکیدان…)؛ گیاه مردم شناسی و جغرافیای گیاهی (قلمرو رویشی) این گیاه در ایران، فصلنامه علوم اجتماعی ، شماره ۶۷، زمستان ۱۳۹۳ صص ۱۷-۷۲ .

فرهادی، مرتضی (۱۳۹۲)گلخونه شناسی گونه ای گل حسرت: جوغاسم (جی غال اسمک، پیشوک، پیغوک،…)، فصلنامه علوم اجتماعی ، شماره ۶۳،

فرهادی، مرتضی (۱۳۸۵)گیاه مردم نگاری یا نمونه هایی از گیاه مردم نگاری گیاهان خودروی کمره ، فصلنامه علوم اجتماعی ، شماره ۳۵، تابستان و پاییز ۱۳۸۵ .

قربانی، عبدالباسط(۱۳۸۳) بررسی اتنوبوتانی در استان گلستان و مناطق مجاور، پایان‎نامۀ کارشناسی ارشد گیاه‎شناسی ، دانشکدۀ علوم دانشگاه تهران.

قوامی فرد، مریم(۱۳۹۲) گیاه قوم‎شناسی بخش آسارا: مطالعه موردی سه روستای(پورکان، آدران، خوزنکلا) شهرستان کرج، استان البرز، پایان‎نامۀ کارشناسی ارشد انسان‎شناسی، دانشکدۀ علوم اجتماعی دانشگاه تهران.

مالکی، طاهره (۱۳۹۴) مطالعۀ اتنوبوتانی در مناطقی از استان سیستان و بلوچستان(جنوب شرق ایران)، پایان‎نامۀ کارشناسی ارشد رشته علوم گیاهی گرایش سیستماتیک- اکولوژی گیاهی، دانشکدۀ علوم دانشگاه تهران.

مومنی، لیلا(۱۳۹۱) گیاه‎قوم‎شناسی دامنه کوه الوند: مطالعۀ موردی روستاهای خاکو، چشین و ابرو واقع در دامنه کوه الوند، پایان‎نامۀ کارشناسی ارشد انسان‎شناسی، دانشکدۀ علوم اجتماعی دانشگاه تهران.

صالحی، معصومه (۱۳۸۸) قوم‌گیاه شناسی الموت: مطالعه موردی چهار روستای اوان, وربن,زواردشت و زرآباد، پایان‎نامۀ کارشناسی ارشد انسان‎شناسی، دانشکدۀ علوم اجتماعی دانشگاه تهران.

کمکی، امان محمد، بارانی، حسین و ابوالفضل شریفیان بهرمان (۱۳۹۴) دانش بومی مردم ترکمن درباره قارچ دنبلان صحرایی، دانش‎های بومی ایران، دورۀ ۲، شمارۀ ۳: ۷۳-۱۰۳.

گروسی، عبدالله، عباس و فرهاد ورهرام(۱۳۸۰) باغ‎های زیرزمینی انگور در بوشهر، جلوه‎ای از فناوری و دانشظ بومی، زیتون، شمارۀ ۱۴۸: ۴-۱۱.

 

مردانی‎نژاد شاهین و منصوره وزیرپور (۱۳۹۱) اتنوبوتانی گیاهان دارویی توسط مردم مبارکه (اصفهان) ، داروهای گیاهی , دوره ۳ , شماره : ۲ ۱۱۱تا ۱۲۹.

مقصودی، منیژه و پروین صالحی (۱۳۹۳) گیاه قوم شناسی منطقه اوان ، فصلنامه علوم اجتماعی ، شمارۀ ۶۷: ۲۴۴-۲۶۹ .

مقصودی، منیژه و سپیده پارسا پژوه (۱۳۹۰) گیاه قوم شناسی منطقه پس قلعه در شمال شهر تهران ، نشریه پژوهش های انسان شناسی ایران، سال اول، شمارۀ۲ : ۱۳۷ .

ملتی، هاجر و همکاران(۱۳۹۱) مروری بر گونه پونه سای برگه دار (.Nepeta bracteata Benth) و بررسی اتنوبوتانی آن در چند شهرستان در استان خراسان رضوی، داروهای گیاهی، دورۀ ۳، شمارۀ ۴: ۲۲۳-۲۳۱.

میردیلمی، سیده زهره، حشمتی، غلامعلی و حسین بارانی (۱۳۹۳) مطالعۀ اتنوبوتانی و اتنواکولوژی گونه‎های دارویی کچیک (مطالعه موردی مراتع کچیک در شمال شرق استان گلستان)، دانش‎های بومی ایران، دورۀ۱، شمارۀ۲: ۱۲۹-۱۵۴.

Balick M. et al. (2000). Medicinal plants used by latino healers for women’s health conditions in New York City. Economic Botany 54(3):344-357.

Davidson-Hunt, I (2000), “Ecological Ethnobotany: Stumbling Toward New Practices and Paradigms”, In MASA Journal, 16 (1): 1-13.

Kalvandi, R., Safikhani, K., Najafi Gh Babakhanlo, P., (2007). Identification of medicinal plants of Hamedan province. Iranian Journal of Medicinal and Aromatic Plants 23, 350–۳۷۴.

kuhnlein et al. (2009) Indigenous Peoples’food systems: the many dimensions of culture, diversity and environment for nutrition and health, Rome: Food and Agriculture Organization of the United Nations.

Hamilton AC, et al. (2003) the purposes and teaching of applied ethnobotany. People and Plants Working Paper 11. Godalming, UK: WWF;.

Ghollassi Mood, S., (2008). A contribution to some ethnobotanical aspects of Birjand flora (Iran). Pakistan Journal of Botany 40, 1783–۱۷۹۱.

Ghorbani,A., (2005). Studies on pharmaceutical ethnobotany in the region of Turkmen Sahra, north of Iran (Part 1): general results. Journal of Ethnopharmacology 102, 58–۶۸.

Gomez-Beloz, A. (2002) Plant Use Knowledge of the Winikina Warao: The Case for Questionnaires in Ethnobotany, Economic Botany, 56(3):231-241.

Martin, Gary j. (1995) ethnobotany a methods: manual, London: Chapman and Hill.

Miraldi, E., Ferri, S., Mostaghimi, V., (2001). Botanical drugs and preparations in the traditional medicine of West Azerbaijan (Iran). Journal of Ethnopharmacology 75, 77–۸۷.

. Eldeen M.s, Mohd Effendy (2016) Ethnobotany: Challenges and Future Perspectives, Research Journal of Medicinal Plant 10(6):382-387.

Parsapajouh S. and F. ghahremaninejad (2004) Ethnobotanical use of Typha domingensis pers. (Typhaceae) in an arid zone: Sistan, Iran,Zonas Áridas 8: 7–۱۷.

Young, Kim J. (2007) Ethnobotany, New York: Chelsea House.

Mosaddegh M. et al. (2012)Ethnobotanical survey of herbal remedies traditionally used in Kohgiluyeh va Boyer Ahmad province of Iran Journal of Ethnopharmacology 141(1):80-95