۲- هویت جنسی-جنسیتی
در تعریف هویت، به ویژه در معنای اجتماعی آن، باید به سه موضوع مهم توجه نمود. اول اینکه هویت به معنی تعریف از خود مفهومی مستقل و منفک از جامعه نیست و در ارتباط متقابل با دیگری و دیگران شکل می گیرد و دوم اینکه هویت ساختاری ثابت و غیرمتغیر نیست، بلکه مفهومی است که در جریان تعامل خود با دیگری برساخته میشود و به همین دلیل در طی زمان و در فضای اجتماعی تغییر می کند. هویت مجموعهای از باورهای ذهنی است که سبب تفاوتگذاری میان خود و دیگری میشوند و به عمل فردی یا اجتماعی بر اساس آن و با هدف حفظ، تداوم و تقویت آن و یا در جهت تخریب و تضعیف هویتهای دیگر حرکت میکنند(فکوهی،۱۳۸۶). سوم این که هویت رابطه ای است که فرد با مجموعه ای از نظام های مقوله بندی اجتماعی برقرار می کند و یا به عبارت دیگر معنای شخصی است که به مقولاتی مانند جنسیت، نژاد، قومیت، طبقه می دهد. هویت به عنوان یک کلیت از برایند و ارتباط متقابل بین این مفاهیم و مقوله بندی ها حاصل می شود و این مطالعه این مفهوم را با پیچیدگی بیشتری مواجه می کند.
در مورد «هویت جنسی» نیز با مقوله بندی هایی مواجه هستیم که به طور فرهنگی برساخته شده اند و شخص خود را بر اساس آن ها بین خود و دیگر تمایزگزاری می کند. «هویت جنسی» یا معنایی که فرد برای جنبههای زیست شناختی و کالبدی خود درک میکند و برمیگزیند، بیش از آنکه واقعیتی زیستشناختی باشد، جنبه اجتماعی و فرهنگی دارد. «هویت جنسی بیش از آن که ویژگی ذاتی و پیشینی باشد، میتواند در ارتباط با موقعیتهای مادی خاص و روابط خاص قدرت بین کسانی باشد که در حاشیه جامعه هستند و آن هایی که علایقشان در ساختارهایی مثل دولت، فرهنگ و تجارت بازنمایی شده است»(موریش و سانتسن ،۴:۲۰۰۷). هویت جنسی یک الگوی فرهنگی است که مردم بر اساس آن سکسوالیته خود را درک میکنند. این مفهوم برای مفهومپردازی روشنتر سکسوالیته انسان خلق شده، و به فهم مشترکی تبدیل شده که به دیگران منتقل شده است(ویلیامز پاریس،۲۵:۲۰۱۱).
به طور ویژه در مورد هویت جنسی، همراه با اتفاق افتادن فرایند بلوغ جسمی، فرایند شکلگیری تصور و نگرش نسبت به بدن و ویژگیهای جنسی آن نیز در مرحلهای تعیینکننده قرار میگیرد. در دوره نوجوانی نگرانیهای فرد در مورد رشد فیزیکی و اجتماعیاش اوج میگیرد و در این میان عوامل فردی و اجتماعی از جمله عامل جنسیت بر رشد تصویر بدنی نقش مهمی دارد. انتظارات و هنجارهای فرهنگی، دختران و زنان را تشویق میکند که به ظاهر فیزیکیشان توجه و در آن سرمایهگذاری روانشناختی بیشتری کنند. زیباییهای فیزیکی زنان در همسرگزینی، ازدواج یا سایر جنبههای رابطه با جنس مخالف تاثیرگذار است و این مساله در چگونگی رشد تصویر بدنی آنان اهمیت دارد(بشیرپور،۵:۱۳۹۴).
نوشتههای مرتبط
ساختار اجتماعی پدرسالارانه دختران را به داشتن جذابیت جنسی برای مردان و در عین حال سرکوب احساسات جنسی خود هدایت میکند. به طور مثال، آنها یاد میگیرند برای شناختن خود به عنوان ابژه و از نگاه مردانه، بیش از آنکه بدن خود را با لمس کردن تجربه کنند، به خودشان نگاه کنند و به همین جهت حس و میل بدنی نسبت به لمس خود را از دست میدهند(دبلد و تلمن ۱۹۹۳).
به عبارت دیگر «هویت» چه از بعد جنسی و چه از بعد جنسیتی، مفهومیفرهنگی و اجتماعی است. به همین علت این دو بعد در مطالعه حاضر توامان و در ارتباط پیچیده با یکدیگر مورد توجه قرار گرفته اند. در نتیجه لازم است هویت جنسیتی نیز مورد تعریف قرار گیرد. «هویت جنسیتی عبارت است از تصور هر کس از معنای مردانگی و زنانگی و وظایف و اختیارات و ویژگیهایی که به زن و مرد اطلاق میشود» (توکلی ۱۳۸۲, ۳۶).
چنانکه مشاهده می شود و با توجه به مباحثی که در این بخش مطرح شد، این تعریف به هیچ وجه نمی تواند از تعریف هویت جنسی مجزا و متمایز باشد. چرا که تصویر از خود، به عنوان یک فرد در جامعه، نمی تواند جدا از تصویر از بدن خود باشد.
این مطلب دنباله دار، پایان نامه دکترای نویسنده در رشته انسان شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران است که روزهای چهارشنبه هر هفته منتشر خواهد شد.