کالبد یا بدن به عنوان وجه مادی و فیزیکی وجود انسان در فضا حضور دارد و فضایی را اشغال میکند. حضور در فضا از طریق حواس پنجگانه برای بدن بازنمود میشود و کالبد را در رابطه با کالبدهای دیگر قرار میدهد. مفاهیم، معانی و نمادهای فرهنگی بعدی همه از خلال تعمیم و تمایز این واقعیت و رابطه فیزیکی و بیولوژیک اولیه شکل میگیرد. تعمیم بدن خود به بدنهای دیگر و تمایز میان خود و دیگری به شکلگیری مفاهیم «ما» و «آنها» میانجامد(فکوهی،۱۳۹۷).
مجموعهای از باورهای ذهنی که سبب تفاوتگذاری میان خود و دیگری میشوند، به همراه عمل فردی یا اجتماعی بر اساس این باورها و با هدف حفظ، تداوم و تقویت آنها و یا در جهت تخریب و تضعیف هویتهای دیگر، «هویت» را برمیسازد(همان،۱۳۸۶) با این تعریف، هویت ساختاری ثابت و مستقل نیست بلکه مفهومی است که در تعامل خود با دیگری و فضا برساخته میشود.
نوشتههای مرتبط
با در نظر گرفتن کالبد به عنوان یکی از محورهای برساخت هویت، وجه زیستی کالبد دارای اهمیت اساسی خواهد بود. اما این اهمیت ناشی از خصوصیات ذاتی زیستی نیست بلکه بیشتر به معانی و دلالتهایی ارتباط مییابد که برای خصوصیات زیستی در نظر گرفته میشود. بر همین اساس است که مفهوم هویت در دیدگاه کیمل با «هویت جنسی» مترادف میشود. اینکه چه تصوری از خودمان داشته باشیم، به تصور ما از جنسیت خودمان بستگی دارد(یعقوبی،۱۹۲:۱۳۹۳). به این ترتیب«هویت جنسی» یا معنایی که فرد برای جنبههای زیست شناختی و کالبدی خود درک میکند و برمیگزیند، بیش از آنکه واقعیتی زیستشناختی باشد، جنبه اجتماعی و فرهنگی دارد. به عبارتی «هویت» چه از بعد جنسی و چه از بعد جنسیتی، مفهومیفرهنگی و اجتماعی مییابد. «هویت جنسیتی عبارت است از تصور هر کس از معنای مردانگی و زنانگی و وظایف و اختیارات و ویژگیهایی که به زن و مرد اطلاق میشود»(توکلی،۳۶:۱۳۸۲).همچنین «هویت جنسی بیش از آن که ویژگی ذاتی و پیشینی باشد، میتواند در ارتباط با موقعیتهای مادی خاص، و روابط خاص قدرت بین کسانی باشد که در حاشیه جامعه هستند و آنهایی که علایقشان در ساختارهایی مثل دولت، فرهنگ و تجارت بازنمایی شده است»(موریش [Liz Morish] و سانتسن [Helen Sauntson] ،۴:۲۰۰۷).هویت جنسی یک الگوی فرهنگی است که مردم بر اساس آن سکسوالیته خود را درک میکنند. این مفهوم توسط مردم برای مفهومپردازی روشنتر سکسوالیته انسان خلق شده، و به فهم مشترکی تبدیل شده که به دیگران منتقل شده است(ویلیامز پاریس،۲۵:۲۰۱۱).
محور دیگر مطرح شده در برساخت هویت جنسی، فضاست که زمینه و بستر شکلگیری تجربه زیسته در زندگی روزمره است. در این محور، نباید از سیاسی بودن فضا غافل بود. «فضا در هر شکلی از زندگی اجتماعی مقولهای بنیادی است زیرا فضا اساس هر اعمال قدرتی است.»(فوکو،۲۵۲:۱۹۵۶) ساختار اجتماعی قدرت از خلال برنامههای عادی و بدیهی زندگی روزمره و درونی کردن شیوههای رفتار و گفتار و استراتژیهای فضایی، نظم خاص خود را تحمیل میکند و نظام مرزبندی جنسیتی را با رعایت اصل سلسله مراتب در تقسیمبندیهای فضایی در تمام سطوح و لایههای زندگی تثبیت و بازتولید میکند(بهرامی، ۱۳۹۵). به این ترتیب، فضا/ مکان، تولیدی اجتماعی است که متناسب با سازمان فعالیتهای انسانی به تفکیک مناسبات زنان و مردان شکل گرفته و تجلی مییابد و سلطه، ایدئولوژی و افکار قالبی جنس/ جنسیتی در فضا منعکس میشود(محمدی اصل،۲۳:۱۳۸۹).
یکی از مفاهیمی که از طریق تعامل قدرت، جنسیت و فضا شکل میگیرد، «فضای جنسیتی» است. «فضای جنسیتی تولیدی اجتماعی است که متناسب با سازمان فعالیتهای مربوط به مناسبات جنسیتی زنانه و مردانه، شکل گرفته و تجلی مییابد.»(همان) این مناسبات و روابط جنسیتی میتواند برای فضا و مکان شرایطی را به وجود آورد که موقعیت انسان را که در حال تجربه آن است بازتاب بدهد و مستحکم کند. فضاها و مکانها خودشان ذاتا جنسیتی نیستند، بلکهاز طریق معانی نمادین فضا/مکان و پیامهای جنسیتی که به طور واضح منتقل میکنند، تا ممنوعیت صریح با خشونت، بر شیوههایی که جنسیت برساخته و فهمیده میشود تاثیرگذارند و این شویهها را منعکس میکنند(ماسی، ۱۷۹:۱۹۹۴).
برای درک ارتباط هویت جنسی/جنسیتی و فضای اجتماعی، توجه به تفکیک خصوصی/ عمومی که هویت جنسیتی در آن تاثیر بسزایی دارد، دارای اهمیت است. این تفکیک در شیوه نگرش افراد نسبت به خود و دیگران و ارتباط بین فردی و تفکیک و معنادهی به حیطه های فعالیت نقش محوری دارد(مدنیپور،۱۷:۱۳۸۷). تفاوت خصوصی و عمومی بر اساس تمایز خود و جهان بیرونی شکل میگیرد. پس از آن خانواده واسطه بین فرد و جامعه است و حریم خصوصی خانه بین عمومی و خصوصی و غیرشخصی و شخصی وساطت میکند.
در فرایند توسعه صنایع امروزی، محل کار و خانه از یکدیگر جدا شدند و خانواده دیگر واحد تولید اقتصادی نبود. زنان به تدریج در ارتباط با ارزشهای خانگی قرار گرفتند(گیدنز،۱۸۸:۱۳۷۸). سازماندهی و تفکیکهای فضاهای درونی و بیرونی خانه، به اختصاص نقشها و فضاها بر اساس جنسیت منجر میشود(مدنیپور،۱۲۹:۱۳۸۷). این تفکیک فضایی/ جنسی که در سایر فضاهای شهری امتداد مییابد و به جنسیتی شدن فضاها بر اساس دوگانه خصوصی و عمومی منجر شده است، علاوه بر ایجاد دسترسی متفاوت به دانش، منزلت و قدرت برای دو جنس(سپین،۳:۱۹۹۲) بر نگرشها و هویتیابی انسانها نیز تاثیرگذار است.
فضاهای خصوصی و عمومی نمیتوانند همواره کاملا متمایز و منفک از یکدیگر باشند و در بسیاری از موارد در هم تداخل میکنند. به طور مثال کالبد شخصی و فضای اطراف شخص بنابر فرهنگها و جوامع مختلف حریم خصوصی فرد محسوب میشود که در فضای عمومی وارد شده و قوانین و هنجارها از آن حمایت میکنند. در این تفکیک و تداخل شیوههای کنترل اجتماعی کالبد بر اساس جنس و جنسیت دارای اهمیت است.
فوکو در تحلیل قدرت از دیدگاه تکنولوژیک، به تحولی توجه میکند که در اشکال اعمال قدرت رخ داده است. تکنولوژی انضباطی شامل همه ساز و کارهایی است که افراد را در زندگی روزمره ساماندهی میکند و توزیع و طبقه بندی در مکان و جداسازی بدنها، تکنیکی ابتدایی برای کنترل و رویت پذیری فضا و افراد است. قدرت از طریق تکنیکهایی چون الگوی اردوگاه، طرح سراسربین و فضاهای تکجنسیتی شده فضا را به عامل کنترل رفتار بدل کرده و بر جزء جزء حرکات بدن، اداها، اطوارها و رفتارها اعمال قدرت میکند(فوکو،۱۳۹۶).
منابع
– بهرامی برومند، مرضیه(۱۳۹۵)، دیگری در اندرونی(واکاوی فضای جنسیتی)، نشر تیسا، تهران.
– فکوهی، ناصر(۱۳۹۷)، عکس فوری ۱۱۰: بدن و هویت، کانال تلگرامی: انسانشناسی.
– فوکو،میشل(۱۳۹۶)،اراده به دانستن،ترجمه نیکو سرخوش وافشین جهاندیده،چاپ یازدهم،نشرنی،تهران.
– گیدنز،آنتونی(۱۳۷۸)،جامعهشناسی،ترجمه منوچهرصبوری،نی،تهران.
– محمدی اصل،عباس(۱۳۸۹)،جنسیت وجغرافیا،گلآذین،تهران.
– مدنی پور،علی(۱۳۸۷)،فضاهای عمومی وخصوصی شهر،ترجمه فرشاد نوریان،شرکت پردازش و برنامه ریزی شهری،تهران.
– یعقوبی، علی(۱۳۹۳)، نظریههای مردانگی: با تاکید بر رویکردهای جامعهشناختی، پژواک، تهران.
– توکلی، نیره(۱۳۸۲)، فرهنگ و هویت جنسی با نگاهی بر ادبیات ایران، مجله نامه انسانشناسی، دوره اول، شماره سوم.
– Foucault, M (1986), Space, knowledge and power ,inRabinow, P. (ed.) The Foucault Reader, Harmondsworth, penguin.
– Morrish, Liz &Sauntson, Helen(2007), New Perspectives on Language and Sexual Identity, Palgrave Macmilan.
– Massey, Doreen(1994),Space, place and gender,University of Minnesota Press,USA.
– Spain, Daphne(1992), Gendered spaces, The University of North Carolina Press, United States of America.
– Williams Paris, Jenell (2011), The end of sexual identity: Why sex is too important, InterVarsity Press, United States of America.