به مناسبت نکوداشت در جشن خانه سینما (مردادماه ۱۳۹۸)
اگر دکتر آلفونس گابریل سفرنامه نویس اتریشی در سال ۱۳۱۲ از صحاری ایران گذشت و چهره روستاها و رمز و راز و افسون دشتها و کویر ها را ثبت کرد، فخرالدین سیدی (متولد ۱۳۳۳) (۱) به اتفاق گروهش با طی همان مسیر در هفتاد و هشت سال بعد مجموعه سیزده قسمتی عبور از صحاری ایران را ساخت که همان حس نزدیک و صمیمی نسبت به سرزمین را دارد. به گفته آقای سیدی:« فیلم داستان یک مهندس و دوست کویر شناس اوست که میخواهند مسیر یک مسابقه رالی اتومبیل رانی را طراحی کنند. با این دو نفر یک موسیقی دان که می خواهد با الهام از طبیعت سمفونی بنویسد و یک نویسنده که دوست دار طبیعت است، همراه می شوند. بین این دوگروه تضادی پیش می آید، زیرا گروه اول می خواهند هر چه زودتر مسیر رالی را طراحی کرده و از کویر خارج شوند، در صورتی که گروه دوم می خواهند با حوصله جزئیات کویر را ببینند. بالاخره این دو گروه با هم به این تفاهم می رسندکه مسافرت در کویر فقط طولی نیست، بلکه در کویر چیزهایی وجود دارد که در عرض آن واقع است که باید به آ نها نگاه کرد و به صدای کویر گوش سپرد».(۲)
نوشتههای مرتبط
ضمن این که عبور از صحاری ایران ، جدا از کویر شناسی، معماری، مصاحبۀ احوال و یاد ها و خاطرات مردمان کویری( از جمله مصاحبه با تعزیه خوان زواره ای) است. سید رضی صدرالدینی ، به صداهای کویر گوش می سپارد ( قسمت ۱۳). همچنین جستجو و ثبت زندگی های کویری و مطالعه ای فرهنگی است که بر خاطره و یاد آوری بنا شده است. هنگامی که گروه فیلمبرداری و رالی بزرگ کویر های ایران، پیرمردی کویر نشین به اسم عبدالحسین را در روستای مصر و حوالی جندق پشت سر می گذارند، او همچنان به عنوان یک عاشق کویر وزندگی در خاطرۀ گروه وجود دارد و از طریق مونتاژ و فلاش بک، بارها به او و زندگی و فرهنگش ( از جمله نان پختن در بین خاکسترها) باز می گردد. در سراسر راه افرادی از جمله نصرالله، در خور و بیابانک، دکتر گابریل را به یاد می آورند. جالب است که سیدی بعد از مجموعه سیزده قسمتی عبور از صحاری ایران، رمان مسافر قاره ششم و سلطان شکلات را نوشت که انباشته از رمز و راز هستند. خاطره، یاد آوری ، گمشدن و فضا های غریب، خمیر مایۀ این دو رمان است. گرچه در جهان واقعیت و خیال می گذرند. در فیلم عبور از صحاری ایران، مخاطب در هر لحظه در جریان حرکت مداوم گروه ( در یک سفر فیلم اکتشافی)، از روستایی به روستای دیگر و از منظری به منظر دیگرمی رود و افراد محلی ، خاطره هایی از روستا های کویری خود بیان می کنند . بخش هایی از کتاب دکتر گابریل خوانده میشود، مردمانی را در باد های کویری می بینیم، در شهر زواره برای مشاهدۀ معماری کویری، تعلیق داستانی هم بوجود آمده است. همینطور در تل شیطان و دق سرخ نیز گم شدن دو تن از اعضای گروه تحقیق ( فرزاد توحیدی و سید رضی صدرالدینی) و اعتراض و یک و بدوی آنها با گروه رالی به دلیل عقب افتادن از برنامه، تعلیق داستانی بوجود می آورد. گروه در سر راه خود به عشین، از معدن متروکۀ طالمِسی و معدن سرب نَخلک دیدار میکند. در نزدیکی یا لبۀ ریگزار جن ( بزرگترین تپه های ماسه ای جهان) به بقایای آتشکده ای ساسانی بر می خورند. و شب در حسینیه نخلک می مانند. گروه گاهی از هم جدا می افتند. و گاه در کویر نمایشی بازیگوشانه از مسابقه اتوموبیل ها می بینیم. ضمن این که دو تن از همراهان نقشه ای برای مسابقه رالی بزرگ کویر های ایران تارک می بینند.
به همین نحو، پیرنگ داستان مسافر قارۀ ششم (۱۳۸۷) نیز بر رمز و راز و تخیل و اسرار استوار است،که از تجربۀ ایجاد هیجان کشف ناشناخته ها در کویر ریشه گرفته است. گرچه اینجا جنگل و دریا و تپه های شنی و دره های عمیق و درختان سخنگو هستند. تجربۀ حضور و تحقیق در کویر را در لحظاتی از رمان به ویژه صحنۀ شنای مرد راهنما در طوفان شن در داستان مسافر قاره ششم (ص۱۰۴). و مسیر حرکت حضرت آقا از تهران به بندر عباس، ( در رمان سلطان شکلات، ص۱۱۰) نیز می بینیم. البته آقای سیدی دو مستند آرمانشهر در ریگزار و بیابان زدایی (روش ابداعی ذخیره آب و آبخوان داری توسط دکتر آهنگ کوثر در زمین های ریگزار- ۱۳۸۱) و توسعه پایدار را نیز ساخته است.
جدا از دو رمان مسافر قارۀ ششم(نشر هادیان-۱۳۸۷) و سلطان شکلات( نشر قاب- ۱۳۹۱) که هردو رمان در ابهام تعلیق بین رؤیا و واقعیت بپایان می رسند. آقای سیدی چهار نمایش نامه نیز نوشته است: دیداری عاشقانه، بهشت جای دلقک ها نیست. سرانجام دلدادگان( امیر ارسلان و فرخ لقا). از میان این مجموعه، نمایش مجنونخانه از مهمترین آثار رئالیست او بشمار می رود.
مجنونخانه (بهار۱۳۹۷) نمایش نامه ای انتقادی و یک پژوهش ادبی در فرم نمایشی و دیالوگ نویسی است. از پردۀ دوم نمایش، فرم نمایشی به آواز خوانی تبدیل میشود و دایرۀ واژگانی اش را با ارجاع به اشعار سید اشرف الدین گیلانی (نسیم شمال) گسترش می دهد.
سلیمان و سایر اعضای بنگاه شادمانی در صحنۀ تمیز کردن سالن، هریک جمله ای را به صورت آواز بیان می کنند:
سلیمان :در خانه همسایه عروسی است آملا
جمع : به به بارک الله
سلیمان : آن لحظه شادی که شود از بر ما کو؟
جمع: گوش شنوا کو؟
که ناگهان واژه هایی مدرن و امروزی وارد می شود
رئیس می گوید: افکنده دو صد غلغله بر گنبد گردون
جمع: اینترنت و آیفون
رئیس: در این مسئله درک فقها و فضلا کو؟
گوش شنواکو؟(ص۲۹)
آنها را برای نمایش به مجنونخانه می برند. در پرده چهارم اعضای گروه به رئیس می پیوندند و نمایش انتقادی آخر را در مجنونخانه اجرا می کنند.
یکی از ترجیع بند های مشهور سید اشرف الدین گیلانی را می خوانند
آخ عجب سرماست امشب ای ننه
ما که می میریم در هذه السنه
اما در کار سیدی صحنۀ آخر و گفتگوی رئیس که مدعی است روانپزشک شده، بسیار خوشمزه و خوب پرورش داده شده.
اعضای تروپ، برای دیوانه ها دو نمایش انتقادی دادگاه « آخ عجب سرماست امشب ای ننه» را اجرا می کنند تا به مجنونخانۀ اجتماع اشاره کرده باشند.
نسل فردا را چه گوئیم ما جواب
مام میهن را به باد دادیم یک تنه
آخ عجب سرماست امشب ای ننه
انتقاد طنز آمیز اجتماعی، خمیر مایۀ نمایشنامه های فخرالدین سیدی است. نمایشنامه دیداری عاشقانه (۱۳۹۱) ضمن این که از عنوانی طنز آمیز برخوردار است، نقدی بر جریان چپ در ایران و توصیف آرزو های برباد رفتۀ آنان هم هست. این نمایشنامۀ ذهن گرایانه،بازجویی از خود و تقاص رفتار های گذشته در غیاب قربانی است.
سرانجام دلدادگان، امیرارسلان و فرخ لقا(۱۳۹۸)، عمل الاحقر فخرالدین سیدی کورائیم، به رخصت نقیب الممالک، نمایشنامه ای خنده آور معرفی شده است. فرخ لقا و امیر ارسلان پیر شده در زمانۀ ما زندگی می کنند و کارشان به دادگاه کشیده است. سیدی در مقدمه نمایشنامه اشاره می کند که :
اعتراف می کنم که سه پرده از چهار پرده نمایشنامه مجنونخانه را با استفاده از اشعار جناب اشرف الدین حسینی ( نسیم شمال) سامان دادم. اینک نیز به صراحت می گویم که اگر ترجیع بند نسیم شمال نبود، پایان نمایشنامه امیرارسلان نه آنی می شد که من می خواستم (ص۱۰). باید بگویم سرانجام دلدادگان نیز مانند سایر آثار نمایشی آثای سیدی، نقد زمان حال است. که :
هر کس به فکر خویشه تو هم به فکر خود باش
نمایشنامه بهشت جای دلقک ها نیست در سال ۱۳۹۲ نوشته شده، دلقکی که کارش اجرای نمایش است، به خاطر عقب افتادن حقوق حاضر به اجرای دلقکی نیست. ولی به زور روی صحنه می رود و پته افراد تماشاخانه را روی آب می ریزد و سرانجام او را به بی دادگاه میکشند.
سه داستان کوتاه
پرنده فقط یک پرنده نبود(۱۳۹۲)، کلاغ ها هم گریه می کنند(۱۳۹۳) و سال پروانه ها(۱۳۹۵)، سه داستان کوتاه هستند . که نحوۀ نگارش و سبک کاملا متفاوتی دارند. سال پروانه ها توسط خانم شهلا دانشمند، تصویر سازی شده است . در سال پروانه ها، کرم ابریشم کوچک و هوشمند، با ارادۀ خودش، از سرنوشت محتوم می گریزد و به پروانه ای شگفت آور و زیبا تبدیل میشود. همچنان که قناری داستان پرنده فقط یک پرنده نبود، مأمور است تا سونات گمشده ای را زنده سازد. کلاغ ها هم گریه می کنند، داستانی سمبولیک و زمانمند است که بسیار زیبا و مؤثر نوشته شده است. هر سه داستان، فضاهای اجتماعی ویژه ای را نمایندگی می کنند و معنایشان در جهانی نمادین قابل درک است.
پانوشتها:
۱ – عبور از صحاری ایران ( نوشته و کار: فخرالدین سیدی کورائیم-۱۳۷۶ تا۱۳۸۰) تحقیق: فرهاد ورهرام بر اساس کتاب سفرنامه عبور از صحاری ایران نوشته دکتر آلفونس گابریل اطریشی، تهیه کننده فخرالدین سیدی کورائیم. مجری طرح مرتضی رزاق کریمی ( دگافیلم)، با فیلمنامۀ فرید مصطفوی. تصویر بردارها: فرهاد ثریا ، منو چهر خطیبی، سیامک پورافشار و محمود بهادری. صدابردار : اصغر آبگون. موسیقی متن : پل هرتل. تدوین: محمد هادی توحیدی. ۱۳ قسمت برای گروه ورزش ومسابقات و سرگرمی صدا وسیما. فخرالدین سیدی کورائیم متولد ۱۳۳۳ فارغ التحصیل مدرسه عالی تلویزیون و سینما و همکلاس من در دانشکده هنرهای دراماتیک بود که در آنجا سینما و تئاتر تدریس می شد.
۲- یکی از نادر گفتگوهای فخرالدین سیدی با مطبوعات مندرج در ماهنامه KWC