انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

“صیحه مطر” یا ولوله‌ای برای بارانی

ماه اول پاییز(اِصفری) که از میانه گذشت چشم‌ها رو به آسمان دوخته می‌شود به انتظار باران. تقریباً قبل از آن خود را آماده فصل سرد کرده‌اند، پشت بام خانه‌های روستایی با لایه‌ای کاه گل در برابر نفوذ باران ایمن سازی شده و زمین‌های کشاورزی شخم خورده‌اند. داستان اما همیشه در مسیری هموار تکرار نمی‌شود. چشم‌های منتظر گاهی از دوخته شدن به آسمان خسته می‌شوند و از پیام‌آور باران خبری نمی‌آید. انتظار وقتی به نیمه‌های ماه دوم پاییز کشید، ناامیدی آرام آرام جا باز می‌کند. ناامیدی از بخشش بی دریغ آسمان. اما نمی‌توان تشنه ماند و منتظر نشست. روزها اگر از این زمان بگذرد دیگر کاری از باران هم ساخته نیست. باید جادویی کرد. باید یقه آسمان را به تدبیری چسبید و باران طلبید. به راهنمایی زنی پیر یا جا افتاده و مقبول گروهی از جوانان در محله‎ها دوره می‌افتند به جمع کردن آرد، شکر و روغن. همه کمک‌ها کاملاً داوطلبانه. کمک‌ها که جمع آوری شد به زن جا افتاده تقدیم می‌شود تا حلوایی تدارک ببیند. حلوا به تعداد خانه‌ها تقسیم می‌شود. هرخانه یک سهم. در میان همه این سهم‌ها اما سهمی متفاوت وجود دارد. حلوا ساز هسته خرمایی در میان آن پنهان می‌کند بی آن‌که کسی بداند. تا یک شبانه روز بعد از تقسیم حلوا اگر باران بیاید هرکسی که هسته خرما نصیبش شده باید زیر ناودان برود و تنش را شست‌و دهد. اگر باران چند روزی ادامه یافت و ترس از جاری شدن سیلاب جای نگرانی از خشک‌شالی نشست، حالا باید کاری کرد که آسمان دست بردارد. پسر بزرگ آن خانه عریان پشت به سمت آسمان می‌ایستد. یک بار به اصرار باران از آسمان می‌گیرند و یک بار شرمگینش می‌کنند تا دست بردارد. تا چند دهه پیش می‌شد ردی از این آیین در روستاهای دور افتاده گرفت اما اکنون و با گسترش تکنولوژی بعید است دیگر بتوان اثری از آن یافت.

این آیین‌ عامیانه مردم عرب اهواز، در خود هسته‌ای از باور به جادو دارد. می‌توان با انجام کاری طبیعت را از راه دور متأثر کرد. آیین‌های طلب باران تقریباً میان همه ملل جهان رایج و جاری بوده و تا حدودی هنوز آثار آن باقی است. در کتاب‌های مردم شناسی به وفور گرده آوری، شرح و تفصیل داده شده است. شاخه زرین جیمز فریزر و رساله‌ای در تاریخ ادیان میرچا الیاده پراز این نمونه‌هاست.

محمد حزبایی زاده، روزنامه نگار و مترجم ادبیات است که اخیرا همکاری خود را با انسان شناسی و فرهنگ آغاز کرده است.