انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

صفه‌های مقدس (۷)

بردِ نشانده و مسجد سلیمان، ایران جنوب غربی از قرن هشتم قبل از میلاد تا قرن پنجم بعد از میلاد

رومن گیرشمن برگردان اصغر کریمی

توضیح تصویر: مسجد سلیمان. صفه شماره VI (ششم).
عناصر معماری نزدیک به «نیایشگاه غربی».

فصل هفتم
صفه مقدس، عصر ساسانی
(نقشه‌های سوم، چهارم و نهم)
ـــــــــــــــــــــــ
آئین زروان. کرتیر و آتروپارت، پسر مهراسپند.
موقعی که مملکت الیمائی به اردشیر، بنیان‌گذار سلسله ساسانی (۲۲۴) می‌رسد، هنوز هم صفه مقدس مسجدسلیمان شامل نیایشگاههای چهار ایزد است. مراسم آئین اهورامزدا روی پودیوم جریان دارد. معبد بزرگ وقف زوج آناهیتا و میترا و معبد هرکول وقف وِرâثِرِغَنَه شده است. نمی‌دانیم این صفه در چه زمانی آئینهای این چهار ایزد را، که با هم انجام می‌شده‌اند، در خود جمع کرده است. ولی اشتباه نیست اگر فکر کنیم که این نوع اعمال در سازمان زندگی مذهبی ساکنان شهر دست کم احتمالا مربوط به نیمه دوم عصر اشکانی، و حتی شاید به قرن اول قبل از میلاد می‌شده است. به نظر نمی‌رسد که پیوند دوباره مملکت الیمائی به مملکت ساسانی تغییری در اعمال مذهب مزدائی داده باشد، یعنی اعمالی که از قرنها پیش بر روی صفه برقرار بوده است. باری، گفتیم که این آئین، که چهار ایزد را گرد هم آورده، دقیقآ روی همان خطوطی معرفی می‌شود که آئینی به این گستردگی از طریق آثار و کتیبه‌های آنتیوخوس اول کُماژن (۳۴-۶۹) روی آن خطوط معرفی می‌شده است.
رب‌النوعهای زئوس-اورمزد؛ آپولون-میترا-هرمِس؛ آرتاگنس-هرکول-آرِس؛ و «وطن من، کُماژن حاصلخیز»، رها شده از الفت مذاهب بین رب‌النوع‌های هلنی و ایرانی، دوباره تبدیل به اهورامزدا-میترا-وِرâثِرِغَنَه می‌شوند. در «وطن کُماژن» آناهیتا را می‌شناسیم که در کاپادوکیه به عنوان den masdayasniì یا «مذهب مزدائی» به آن اشاره شده است.
آنتیوخوس کماژن با این عبارت: «باید مورد احترام تمام نسلهای انسانها باشد، که زمانه بیکرانه (= Zrvan akarana) بر اساس سرنوشت زندگی او برای وراثت این سرزمین تعیین خواهد کرد» ، بر شاه مقدس صحه گذاشته است. معلوم شده است که مذهب آنتیوخوس کُماژن، آنطور که او در نوشته‌هایش بیان کرده، مذهب زروانی بوده و زمانه منبع تمام چیزها و به مثابه یزدان برتر تلقی شده است . چهار یزدان مورد تکریم آنتیوخوس چهار حالت از زروان بوده‌اند، یعنی یزدان چهارچهره‌ای که آئین وی پیش از زمان شکل‌گیری امپراطوری هخامنشی در بین ایرانیان وجود داشته است.
در واقع، به نظر نیبرگ، آئین زروانی یک آئین بسیار قدیمی مذهب ماد و خیلی پیش از ورود مذهب زردشتی است . آیا اثری که در آن زروان یزدان ارائه شده ، و از گورستانهای لرستان (قرنهای هشتم و هفتم قبل از میلاد) که گورستانهای مادی هستند به دست آمده، یک وزنه سنگین واقعی را به این نظریه نمی‌دهد؟
هریک از چهار یزدانی که آئین زروانی چهارگانه را تشکیل می‌داده، برای خود نیایشگاهی روی صفه مقدس مسجدسلیمان، این مرکز مذهبی، داشته و برای اولین بار از طریق بیان مادی‌اش حالت انجام این آئین زروانی را بیان می‌کرده است. آن چه که بر روی این صفه بازشناسی می‌کنیم ما را ملزم به تشخیص پیروان مذهب زروانی در جماعت محلی ایرانی می‌کند. این بررسی و مشاهدات از نظریه‌ای پشتیبانی می‌کند که بر اساس آن آئین زروانی بخصوص در زمان پارتها شکوفا شده و در جنوب غربی ایران مسلط بوده است .
انهدام خشونت آمیز پیکره‌هائی که در معابد صفه جای داشته و از همان ابتدای شروع کارمان ملاحظه کردیم، ما را وادار به این فرض کرد که این تخریب‌ها را فاتحان مسلمان، یعنی مخالفان بازسازی چهره انسانی، انجام داده‌اند. ولی سریعآ مجبور به کنار گذاشتن این فرضیه به عنوان یک فرضیه غیرممکن شدیم، زیرا هیچ نوع سفال شکسته‌ای، هیچ نوع سکه اسلامی به چشم ما نیامد .

متن کامل فصل هفتم به همراه تصاویر و پاورقی ها در فایل پیوست:

sacred platforms 7