بردِ نشانده و مسجد سلیمان
ایران جنوب غربی از قرن هشتم قبل از میلاد تا قرن پنجم بعد از میلاد
رومن گیرشمن برگردان اصغر کریمی
نوشتههای مرتبط
توضیح تصویر: مسجد سلیمان. . پرسپکتیو. مراحل هلنی و پارتی.
(طرح از:H. Gasche ).
فصل ششم
صفه مقدس، عصر پارتی
(نقشههای سوم، چهارم، هفتم، هشتم)
ـــــــــــــــــــــــ
الف – معبد بزرگ. نقشههای هفتم و چهارم.
مرحله اول
بازماندههای ناچیزی از قدیمیترین مرحله این معبد، که در فصل قبل نیز ذکری از آن به میان آمد، از طریق گمانههای عمیقی شناخته شدند که در اتاقهای شمارههای ۳، ۴، ۶ و ۷ زده شد. سطح تا حدی سراشیب صخره در این حوزه را با یک بلوکبندی سنگی پر کرده (اتاق شماره ۸، لوح شصت و نهم) و اولین بنای معبد را روی آن بنا کردهاند. ولی از این بنا چیزی باقی نمانده مگر ردیف سنگهائی که میتوانسته بیانگر اثر دیوارها باشد. بنابراین تعیین یک نقشه کلی از مجموعه این مرحله یا حتی بخشی از آن ممکن نیست. به نظر میرسد که این مرحله قربانی یک انهدام سخت بوده و لایهای به ضخامت تقریبآ یک متر از خاک نشانگر این انهدام است. این لایه خاک، سنگهای دیوار(؟) و بلوکبندی را پوشانده است (لوح هفتاد و هفتم، شمارههای ۱ و ۲).
نقشه معبد بزرگ عصر پارتی با اتاق قبل از محراب و اتاق محراب که در طول یکدیگر بودهاند، نقشه مشابه معبد هرکول عصر هلنی، و نیایشگاه غربی، دست کم امکان این فرض را میدهند که معبد آتنا، یعنی معبد مرحله اول معبد بزرگ عصر سلوکی، روی همان نقشه برپا شده بوده است. این معبد مشابه با سایر نیایشگاههای هلنی ایران و افغانستان، مثل نیایشگاههای شامی و آیخانم بوده است.
مرحله دوم.
نقشه ۷، دیوارهای رنگ خاکستری.
به ندرت دیده میشود که نیایشگاه ویران شدهای موجودیت خود را به همان صورت ویران شده حفظ کرده باشد. در ایران تعداد آتشکدههای زردشتی که موقع ورود اسلام به این سرزمین تبدیل به مسجد شدهاند فراوان است. این تغییر را در جزیره خارک مشاهده کردیم.
شکافی که به دنبال خراب کردن معبد مرحله اول وجود داشت با ساختن یک نیایشگاه جدید پایان میپذیرد. اگر اتاق شماره ۷ را مستثنی کنیم، دیوارهای بنای این مرحله دوم تقریبآ در زیر این مرحله سومa قرار گرفته یا این که اندکی نسبت به آنها تغییر جا دادهاند. با این همه، به نظر میرسد که سطح این معبد جدید مرحله دوم کوچکتر از سطح معبد مرحله سوم است. در واقع، دیوار شمال غربی میتواند با اتاقهای شماره ۷ و شماره ۳ (؟) مشترک باشد. به این ترتیب، به نظر میرسد انتهای شمال شرقی رابطهای با دو قطعهای دارد که از طریق گمانههائی شناخته شدهاند که در فضای شماره ۵ (راهروی شمال شرقی مرحله سوم) زده شده است.
متن کامل فصل ششم به همراه تصاویر و پانویسها در لینک پیوست: