انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

شیوه انتخاب آثار برای ترجمه در دوره ی مشروطه

این نوشتار سعی دارد با بررسی اجمالی شرایط مختلف مثل سیاسی ، فرهنگی و اجتماعی در دوره ی قبل از انقلاب مشروطه ( دوره ی حدوداً ۵۰ ساله ی منتهی به صدور فرمان مشروطیت توسط مظفرالدین شاه در ۱۲۸۵ هجری شمسی ) ، نقش و تأثیر این شرایط را بر نحوه ی انتخاب متون ترجمه شده – و بندرت نحوه ی ترجمه ی آنها- از سوی مترجمان این دوره دریابد .

فهرست مطالب
چکیده
مقدمه
شرایط مختلف سیاسی،اجتماعی و فرهنگی ایران پیش از مشروطه
شرایط اجتماعی،فرهنگی
شرایط سیاسی
مترجمان برجسته ی این دوره
حاجی عبدالرحیم طالبوف
میرزا فتحعلی آخوندزاده
میرزا آقاخان کرمانی
میرزا ملکم خان
نتیجه گیری
منابع

نحوه ی انتخاب آثار برای ترجمه در دوره ی مشروطه
چکیده :
این نوشتار سعی دارد با بررسی اجمالی شرایط مختلف مثل سیاسی ، فرهنگی و اجتماعی در دوره ی قبل از انقلاب مشروطه ( دوره ی حدوداً ۵۰ ساله ی منتهی به صدور فرمان مشروطیت توسط مظفرالدین شاه در ۱۲۸۵ هجری شمسی ) ، نقش و تأثیر این شرایط را بر نحوه ی انتخاب متون ترجمه شده – و بندرت نحوه ی ترجمه ی آنها- از سوی مترجمان این دوره دریابد .

از میان مترجمان متعدد د راین دوره ۴ نفر یعنی میرزا عبدالرحیم طالبوف ، میرزا آقاخان کرمانی ، میرزا ملکم خان ناظم الدوله و میرزا فتحعلی آخوندزاده ، براساس شهرت و تأثیر افکار در جامعه ی ایرانی برای این بررسی انتخاب شده اند .
کلمات کلیدی : دوران قبل از مشروطه ، اوضاع سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ایران ، مترجمان
مقدمه :
گرایش مترجم به انتخاب متون خاص یا عوامل دخیل در انتخاب نوع متن توسط مترجم در هر دوره ای مسئله ای است که محققان می توانند به شناخت و بررسی آن بپردازند وآنچه در این پژوهش سعی شده تا به علاقمندان ترجمه و مسائل تاریخی و سیاسی کشور نشان داده شود، تاثیر شرایط مختلف اعم از اجتماعی، فرهنگی یا سیاسی بر انتخاب نوع متون برای ترجمه از سوی مترجمان دوره ی پیش ازشکل گیری انقلاب مشروطه می باشد. یعنی توضیح اینکه چه عواملی برسوق دادن مترجم به انتخاب متنی خاص برای ترجمه دخالت داشته اند.
به منظور شناخت بهتر عملکرد مترجمان آن زمان ،این تحقیق به چند بخش مجزا اما مرتبط تقسیم بندی شده است.دربخش اول اوضاع و شرایط حاکم بر ایران که برشکل گیری انقلاب مشروطه منجرشده مورد بررسی قرارگرفته است.یعنی مسائل اجتماعی،سیاسی و فرهنگی که موجب تلنگر فکری برخی از مردم خصوصا قشر تحصیلکرده در آن زمان شده است و درنتیجه مترجمان جهت آماده سازی فضای فکری و اجتماعی سعی بر تزریق اندیشه های نو واغلب ناب غربی به اقشار مختلف مردم از طریق ترجمه داشته اند.مثلا وجود مسائلی چون فقدان آزادی اندیشه و بیان،بی توجهی به تعقل و عقل گرایی،نبود ادارات و وزارتخانه های دولتی،وجود استبداد شدید شاه و اطرافیانش،نبود قانون اساسی ،عدالت و ….موجب شده بود تا مترجمان جهت پر کردن این خلاها آثاری در ارتباط با این معضلات و حل آنها را از زبانهای مختلف به فارسی ترجمه کنند تا بلکه بتوانند از این طریق فضای فکری،اجتماعی سیاسی و فرهنگی لازم را جهت بهبود شرایط ایجاد نمایند.به عنوان مثال می توان به ترجمه ی قانون اساسی ژاپن توسط طالبوف در این راستا اشاره کرد.
روشن است که کار ترجمه های آن دوره عمدتا ً انتقال داشته های دیگر فرهنگها به جامعه ی ایران و ایجاد فضای فکری و اجتماعی مشابه در این جامعه است .؛ که در این تحقیق به صورت عوامل اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی دخیل بر انتخاب مترجمان ذکر شده است .
در ادامه به بررسی نقش و تأثیر شرایط مذکور بر ۴ تن از روشنفکران و مترجمان مشهور آن دوره میرزا عبدالرحیم طالبوف ، میرزا آقاخان کرمانی ، میرزا ملکم خان ناظم الدوله و میرزا فتحعلی آخوندزاده و چگونگی و چرایی انتخاب نوع ترجمه از سوی آنها می پردازیم ؛ شایان ذکر است که به دلیل جامعیت این نوع پژوهشها از یک سو و ذیق وقت و کمبود شدید منابع از سوی دیگر و نیز عدم دسترسی به اصل تمام ترجمه ها ، امکان بررسی دقیق و همه جانبه به منظور دستیابی به نتیجه ای کاملا ً نشخص و عینی برای محققان میسر نبود ؛ به همین دلیل ممکن است خواننده ی محترم در بخشهایی از متن دچار ابهام شود که متأسفانه محققان را از آن گریزی نبوده است .
در پایان از دوستان و اساتید محترمی که ما را در پیش بردن این تحقیق یاری داده اند صمیمانه سپاس گزاریم . به ویژه از استاد محترم سرکار خانم نوشین فر ، آقای محمدی ، سرکار خانم علیزاده و عزیزان دیگری که از لطف بی دریغشان بهره بردیم .
شرایط مختلف سیاسی،اجتماعی و فرهنگی ایران پیش از مشروطه

 

شرایط اجتماعی،فرهنگی

تصور معمول و کلی ما از ایران عصر قاجار ( قبل از مشروطه) در یک جامعه بسته ، ایستا و عقب مانده خلاصه می شود که تغییر و تحول چندانی در آن رخ نداده مگر در یکی دو دهه پایانی آن بدلایل مختلف (مثل ظلم قاجارها ، بی لیاقتی آنها، آشنایی مردم با تمدن نیمه اروپایی روسیه و شکست های پیاپی از روسیه و بعد از انگلیس و آشنایی با تمدن کاملا پیشرفته اروپا ، بیداری عده ی زیادی از گروهها و طبقات مختلف اجتماعی و .. ) که ذیل متن خواهد آمد و نهایتاً به نهضت انقلاب مشروطه انجامید . در این نوشتار سعی نداریم تا انقلاب مشروطه را صرفاً و قطعاً بر خاسته از تلاش چند نفر محدود و مشخص بدانیم چون واقعیت تاریخی ایران چنین چیزی را نشان نمی دهد . و حقیقت امر این است که چندین گروه و طبقه و بسیار ی از عوامل بر پدیده ای به نام انقلاب مشروطه مؤثر افتاده اند .با این همه در قرن نوزدهم حجم و سرعت تغییرات بسیار زیاد بود و ” کمتر مقطعی از تاریخ را می توان سراغ گرفت که ظرف یک سال شاهد این همه دگرگونی باشد.”(زیباکلام،مقدمه ی نویسنده)
در بعضی از آثار وقتی صحبت از نوگرایی و اصلاحات شده – متأسفانه – مطالب به گونه ای است که گویا اصلاح طلبان صرفاً با تأثیر آنچه در غرب دیده بودند به فکر اصلاحات افتادند اما چنین دیدی بیراه است چرا که مشاهده ی اوضاع داخلی جامعه ی ایران در آن زمان هم نقش بسیار مهمی در پیدایش افکار اصلاح طلبانه و بیداری افکار مردمی داشته است .(همان،۱۲-۱۳) لذا در این قسمت به پاره ای از عوامل مؤثر بر تغییرات که نهایتاً به انقلاب مشروطه انجامید می پردازیم .
۱-اقتصاد ایران در این دوره ی زمانی به درستی «اقتصاد معیشتی» یا «بخور و نمیر» بوده است.(همان،۴۵)
۲-تجارت ایران به علت نبود وسایل ارتباطی مناسب،خشکسالی،نبود تولید کافی، وضع اسفبار صنعتی و … در وضع بدی به سر می برد.- اوضاع اجتماعی نیز به همین منوال وخیم بود چرا که مثلاً با سوادان کمتر از ۵ درصد جمعیت شهر نشین را تشکیل می دادند و اصولاً خواندن و نوشتن تقریباً به سه قشر دربار، روحانیون و بازار منحصر شده بود.(جمعیت ایران حدود ۵ تا ۶ میلیون نفر بوده که از میان جمعیت اسکان یافته در حدود ۲۰ درصد شهرنشین بوده اند.)(همان،۴۴-۴۷)

۴- آموزش و پرورش نیز وضع مناسبی نداشت. در پایان قرن ۱۹ صرفاً۲۰ مدرسه جدیده به علاوه ی یک دبیرستان احداث شده بود و در نتیجه تا اواسط قرن۱۹ که امیر کبیر دار الفنون را تأسیس کرد و برای نخستین بار بعضی از ایرانیان با علوم جدید آشنا شدند هیچ یک از دانش های فیزیک ، شیمی ، بیولوژی ، علوم سیاسی ، اقتصاد و پزشکی در ایران ترجمه و شناخته نشده بودند.۵- آگاهی جهانی مردم ایران در سطح بسیار پایینی بود؛ رنسانس ، کشف سرزمین های جدید مثل آمریکا، انقلاب علمی ، انقلاب صنعتی و انقلاب کبیر فرانسه همه اساسا برای مردم ایران ناشناس بود و آنها منقطع ومنفک و جدا مانده از مابقی جهان بودند ( زیباکلام،۴۸،۴۹ به نقل از چارلز عیسوی،تاریخ اقتصادی ایران عصر قاجار)
۶- آگاهی داخلی : ساکنین خراسان اطلاع چندانی از اوضاع و احوال گیلانی ها نداشتند و مردم تهران نمی دانستند در اصفهان چه می گذرد و همینطور شهرهای دیگر همه از وضع یکدیگر بی اطلاع و کم اطلاع بودند .

شرایط سیاسی

۷- دیکتاتوری: حرف شاه واجب الاطاعه بود و او را سایه خدا بر زمین می دانستند . مردم رعیت بودند و نوکر شاه.۸- ضعف نظام سیاسی : علاوه بر دیکتاتوری که ضعف بزرگی است ، نه حزبی وجود داشت نه تشکیلات سیاسی ، نه حق و حقوق صنعتی ، نه امنیت سیاسی و نه قانونی.اساسا فکر مخالفت جدی با حکومت قاجار در سطح جامعه مطرح نبود.(همان،۶۸)

اتحاد داخلی میان گروههای مختلف وجود نداشت.به همین خاطر مردم در شهرهای ایران ، بر خلاف شهرهای اروپای قرون وسطی ، هرگز قادر نشده بودند که از حکومت امتیاز بگیرند زیرا آن چنان متفرق و رقیب با یکدیگر بودند که امکان هیچ گونه حرکت دسته جمعی در میانشان وجود نداشت (همان ، ۸۲ به نقل ازتاریخ ایران ، جان ملکوم، ۹۹). در میان مردم دید اشتباهی نسبت به غرب وجود داشت؛به این معنی که آنها غرب را دیار کفر و فساد می دانستند و بر همین اساس هر چه از آن سو می آمد برای جامعه ی خود نامناسب می دانستند. یک ارتش نیرومند و بوروکراسی مدرن و همه جانبه در کشور شکل نگرفته بود. رجال سیاسی اغلب نالایق و فاسد و ظالم بر مسند امور بودند.
۸- گسترش سریع شهرنشینی یکی از مهمترین و بنیادی ترین تغییرات اجتماعی ایران قرن ۱۹ بود.(جمعیت شهری از ۱۰-۱۴ درصد به ۲۰-۲۵ درصد افزایش یافت.)( همان ،۱۴۰)

همه ی این تغییرات ذهنی و عینی به یک نقطه یعنی نارضایتی ایرانیان از حکومت قاجارها و ایجاد فکر تغییر و تحول در اذهان بسیاری از ایرانیان رسید؛ البته باید گفت که این تغییرات ذهنی و عینی به هم مربوط و بر هم مؤثر بوده اند .
تمام این ها باعث شد تا جریانات اصلاح طلبانه که بعضی پیشتر آغازشده بود پر اثرتر شوند و اصلاح طلبان هم از بیرون نظام قاجار ( روشنفکران ، فرنگ رفته ها ، قفقاز رفته ها ، تجار و روحانیون و … که بعضی از آنها مثل ملکم خان ، طالبوف یا آخوند زاده سمت های دولتی هم داشتند) و هم از درون نظام قاجار (صدر اعظم ، خود شاه یا شاهزاده ها ، دیپلمات ها و کسانی که منصب خاصی نداشتند) به فکر اصلاحات عمیق و گسترده د ر نظامات اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی ایران بیفتند.
در هر حال مجموع این شرایط و عوامل عارض بر ایران د رآن سالها،که در نهایت به پیروزی انقلاب مشروطه در ۱۲۸۵ شمسی انجامید،مترجمان را به انتخاب گونه های خاصی از متون برای ترجمه سوق داد که در بخش بعدی به آن می پردازیم.
مترجمان برجسته ی این دوره:
۱-حاجی عبدالرحیم طالبوف

وی از جمله ی مردان تجدد طلب و آزادیخواهی است که در قرن اخیر موجبات تنویر افکار و نهضت آزادی را در ایران به وجود آورده اند . در زمان سلطنت ناصر الدین شاه، محیط داخلی ایران برای نشر عقاید آزادیخواهانه و متجددانه مساعد نبود . اما با این وجود طالبوف از تلاش بی وقفه برای آگاهی بخشیدن به توده ی خواب زده و استبداد پذیر مردم دست نکشید . در همین راستا دست به ترجمه و تألیف آثار بسیاری زد . از جمله آثار تألیفی او می توان به « مسالک المحسنین » و « مسائل الحیات» و « ایضاحات در خصوص آزادی» « کتاب احمد یا سفینه طالبی» اشاره کرد که تقریباً همگی ملهم از آثار متفکران مشهور غربی همچون « جان استوارت میل» ، « فلاماریون» ، « اگوست کنت» و … هستند .(دهخدا،لغتنامه،مدخل طالبوف)
طالبوف به دلیل زندگی در قفقاز و آشنایی با زبان روسی توانست آثار بسیاری از اندیشمندان غربی را که در آان زمان به روسی ترجمه شده بود به فارسی برگرداند . برخی از ترجمه های او عبارتند از : « پند نامه ی مارکوس قیصر روم » که نام اصلی آن تفکرات » است ، ( کتابی است در مورد اندیشه های اخلاقی و فلسفی مارکوس اولریوس ، قیصر و حکیم رواقی (م ۱۸۰-۱۲۱ ) ، ترجمه فیزیک یا حکمت طبیعیه (۱۳۱۱) ( مؤلف ناشناس ) ترجمه ی هیئت جدیده ( از فلاماریون).(اکبری،۱۰۱)
بیشتر ترجمه ها و آثار تألیفی طالبوف که آنها نیز به نوعی حاصل مطالعه آثار اندیشمندان غربی است ، پیرامون (مسائل اجتماعی و سیاسی) آن دوران و ابتلای مردم ایران به این مسائل است . مسائلی چون فقر مالی و فرهنگی ، جهل و بیسوادی بسیار گسترده ، استبداد زدگی، هرج و مرج و …. یکی از مواردی که طالبوف تأکید بسیاری برآن دارد همانا قانون و استقرار همه جانبه آن در همه شئون زندگی ایرانیان است . در واقع قانون مداری و قانون پذیری ترجیع بند گفتمان همه روشنفکران آن دوره در ایران است .
به عنوان مثال طالبوف در کتاب « ایضاحات در خصوص آزادی» که در مورد مسائل مربوط به مجلس شورای ملی اول است به مسایلی چون « تکلیف ملت» ، « مالیات» و « ضرورت تدوین قانون اساسی » می پردازد .(دهخدا،لغتنامه،مدخل طالبوف) این افکار که تا پیش از این جایی در ذهن ایرانیان نداشت از رساله مشهور « آزادی » نوشته « جان استوارت میل» تأثیر پذیرفته بود .(اکبری، ۱۰۲)
طالبوف از مروجان علوم طبیعی و افکار اجتماعی و سیاسی جدید است . او از اصالت عقل و فلسفه تجربی پیروی می کند و جای این شیوه تفکر را در جامعه ایران بسیار خالی می بیند. پس بر همین اساس در کتاب احمد یا سفینه طالبی » خود اصول علوم طبیعی را بر اساس آخرین تحقیقات علمی و با الهام از « امیل» روسو تدوین می کند (اکبری ،۱۰۱)و نیز کتاب « فیزیک یا حکمت طبیعیه» (مؤلف نامعلوم) و « هیئت جدیده» ( اثر فلاماریون) را در همین راستا ترجمه می کند .(آدمیت ،اندیشه های طالبوف تبریزی،۳-۴)
طالبوف کمال نفس آدمی و نیکبختی جامعه انسانی را در ترقی و نشر علوم طبیعی می پنداشت . بر همین اساس وی معتقد به فلسفه تحققی و دین انسان دوستی اگوست کنت است .
“هرکس صلاح خود را در صلاح غیر داند و محبت دیگری را در محبت خود شناسد” (همان،۲۰به نقل از مسالک المحسنین)
او اندیشه های فلسفی و انتقادات اجتماعی خود از جامعه ایران را در کتاب مسالک المحسنین مطرح می کند . در این کتاب برای عبرت خوانندگان ترجمه قانون اساسی ژاپن در تأسیس حکومت ملی مشروطه نیز نقل شده است .(همان،۴-۵)
در زمینه سیاست عقاید سیاسی اش « ترکیبی است از لیبرالیسم سیاسی و دموکراسی اجتماعی» و برای تأسیس نظام دموکراسی بر حقوق آزادی و حکومت قانون تأکید دارد . بر آن است که حکومت نخبگان یعنی اهل دانش و فکر که عاملان اصلاح و ترقی هستند ، بهترین حکومت است، اما از آن سو دشمن سر سخت تعدی و تجاوز مغربیان است و از « تقلید مضحک» از آنان شدیداً بیزار.(همان،۴)
اما آثار او در میان مردم مورد استقبال قرار گرفته بود . « کتاب احمد» یا « سفینه طالبی» او را در مدرسه های جدید تبریز درس می دادند . پیش از او میرزا کاظم خان معلم طبیعیات مدرسه دارالفنون کتاب « صحبت ساده طبیعی و هیئت» نوشته یکی از « نسوان با فضل فرانسه» را به فارسی در آورده و در روزنامه علمی (۹۷-۱۲۹۳) انتشار داده بود . بعید نیست که طالبوف از موضوع آن ترجمه آگاهی داشته است .(همان،۵-۶)

۲- میرزا فتحعلی آخوند زاده

میرزا فتحعلی آخوند زاده که در سال ۱۲۵۰ ق به تفلیس رفته و در اداره مرکزی دولتی آنجا استخدام و به کار ترجمه مشغول شده بود، آثار دانشمندان و متفکرانی چون هیوم، ولتر مونتسکیو و .. را خواند و از اندیشه های آنان متأثر شد .(اکبری،۹۰)
وی تحت تأثیر اندیشه های دیوید هیوم انگلیسی (۱۷۱۱-۱۷۷۶ م ) الهیات سنتی را به چالش کشید و در زمینه سیاسی صاحب اندیشه ای با پایه حقوق اجتماعی طبیعی بود که از افکار مونتسکیو ،ولتر و میرابو نشأت می گرفت .و هدف او بر انداختن استبداد و ایجاد قانون اساسی بود و نیز در تعارض دین با عقل بشری جانب دومی را می گرفت .(همان،۹۳)
آخوند زاده تحت تأثیر عقاید پوزیتیویستی حکمای اروپایی اهمیت فوق العاده ای برای عقل بشری قائل است تا آنجا که دین را مقابل آن قرار داده و وحی و معجزات و ملائکه و شیاطین و .. را خرافات می پندارد و در « مکتوبات» خود تنها راه پیشرفت و ترقی ایرانیان را تبعیت از عقل و کنار گذاشت این خرافات و نیز دین تلقی می کند .
وی با تأثیر پذیری از رساله ی « درباره ی آزادی» جان استوارت میل معتقد است که یکی از حقوق انسانها آزادی است و نیز بدون آزادی « پیشرفت » معنا ندارد . او آزادی را بر دو نوع جسمانی و روحانی تقسیم می کند . وی اعتقاد دارد” علمای اسلام آزادی روحانی را از ما گرفته و در جمیع امور ما را تابع امر و نهی خود ساخته اند و نیز آزادی جسمانی را فرمانروایان مستبد از ما گرفته و در زندگی دنیایی ما را محکوم اوامر خویش نموده اند”(نصری،۱۱۳)

 

 

۳- میرزا آقاخان کرمانی

میرزا آقا خان کرمانی از جمله روشنفکرانی است که بیشتر در زمینه ی تفکر فلسفی به اندیشیدن پرداخت .اما وی نیزهمچون دیگر روشنفکران از پرداختن به اجتماع ایران و دردهای مزمن آن باز نایستاد .به عقیده ی فریدون آدمیت” اهمیت میرزا آقاخان در تاریخ تفکرات فلسفی در ایران در این است که اولاً نخستین بار عقاید و آرای حکمت جدید را در نظام واحدی عرضه کرد و ثانیاً کوشید ترکیبی از اندیشه های حکمای اسلامی و فیلسوفان مغرب زمین بسازد”(اندیشه های میرزا آقاخان کرمانی،۱۶)
آقا خان بر این عقیده بود که حکمت از علم جدا نیست و اندیشه هایی که بر اساس علم نباشد حکمت نیست و تنها خیالبافیهای پراکنده است . اندیشه های او از دو جنبه دیگر نیز تازگی داشت اول اینکه به پیروی از اندیشمندان غرب کوشش دارد قوانین ثابتی به دست دهد که بر همه دانش های انسانی قابل انطباق باشد . دوم اینکه مثل بیکن و دکارت هدف فلسفه را ارتقا اجتماع و بهبود زندگی دنیوی و کمال انسانی می داند .
میرزا آقا خان تعداد بیست کتاب و رساله تألیف و ترجمه کرده است که در اکثر آنها از ذکر نام خود پرهیز داشته است . از مجموع آنها فقط شش کتاب انتشار یافته .(همان،۳۶)
ترجمه تلماک ، اثر مشهور نویسنده هوشمند فرانسوی « فنلن» با زمینه سیاسی ، فلسفی و اخلاقی به دست میرزا آقا خان انجام گرفت . فنلن در این کتاب از روش حکومت استبدادی لوئی چهاردهم انتقاد کرده است . میرزا آقاخان چند جزوه از آن کتاب را بسیار منشیانه ترجمه نموده است .
میرزا آقا خان در اسلامبول به فلسفه مادی و عقل گرایی روی آورد . محور اندیشه هایش ترقی اجتماعی بود . هنر و ادب ،حکمت و منطق ، دین و علم بایستی در راه ترقی جامعه انسانی به کار افتد.
وی رساله هفتاد و دو ملت را بر پایه مقاله « قهوه خانه سورات » به قلم نویسنده فرانسوی « برناردن دو سن پیر» از معاصران و پیروان روسو پرداخته است .(همان،۴۹)
آقا خان بر این عقیده بود که « باید کاری کرد شاید آن طبایع بکر دست نخورده و ان خونهای پاکیزه مردم متوسط ملت از دهاقین و اعیان و نجبا به حرکت در آید »و در این کلام بر لزوم شرکت طبقه متوسط ملت در نهضت تأکید دارد.(همان،۴۹)
با انتشار روزنامه قانونِ میرزا ملکم خان دلگرم و امیدوار می گردد . در تأثیر آن می نویسد :” سخنان قانون همه جا پراکنده می باشد و هرکس اگر هم برای ارمغان و سوغات بوده چند نسخه به ایران فرستاده است”(همان،۱۸به نقل از نامه ای بدون تاریخ)
جای دیگر دارد : ” متعلمین دار الفنون و کسانی که ذوق علم را فهمیده اند فدوی اوراق قانون شده اند شمار ا به خدا مستقیم و پایدار باشید “(همان،۱۸.به نقل از نامه ای بدون تاریخ)
تأثیر میرزا آقا خان در اجتماع ایران نیز موضوع مهم و قابل تأملی است . از زمان انقلاب مشروطیت تا عصر ما برخی از اهل فکر و قلم از اندیشه های او الهام گرفته اند .، از جمله باید از میرزا جهانگیر خان صور اسرافیل و احمد کسروی نام بریم .(همان،۱۴)
۴-میرزاملکم خان

میرزا ملکم خان ناظم الدوله نیز یکی دیگر از روشنفکران و به نوعی مترجمان پیش از مشروطه است که در راه استقرار آن تلاش بسیاری را مبذول داشت.” نخستین چیزی که جوهر اندیشه ی ملکم و شاه بیت گفتار و نوشتاراوست،آیین ترقی است.در اعتقاد به ترقی پذیری انسان از فیلسوفان و دانشوران عصر روشنگری و سده ی نوزدهم هردو بهره برده است”(اصیل،۷۶) وی در بینش علمی پیرو آگوست کنت است و مانند او برای علوم اجتماعی قطعیت قائل است و دقت و شایستگی آن را همتای ریاضیات می داند.(همان)
ملکم با اثرپذیری از متفکران غربی ،راه رهایی ایران را در تحول اندیشه های اجتماعی می بیند ومی پندارد که تحول در اندیشه های اجتماعی موجب تغییر در نظام اداری جامعه می شود و این موجب پیشگیری از دزدی ها،پرداخت مالیات از سوی مردم و مورد توجه قرارگرفتن حقوق مردم می شود.(نصری،۱۴۱)
ملکم در زمان صدارت امیرکبیر که دستگاه دارالترجمه ای تاسیس گردید ،درشوال ۱۲۶۷ ق.به عنوان مترجم سفارت وزارت دول خارجه به خدمت دولت درآمد.(نورائی،۳۲)
سال بعد که مدرسه ی جدید التاسیس دارالفنون افتتاح گردید ملکم به کار مترجمی و معلمی پرداخت.البته ملکم اثر خاصی از متفکران غربی ترجمه نکرده است،ولی در آثار مختلف خود همچون:دفتر تنظیمات،دفتر قانون ،صراط المستقیم و…که در واقع رساله های اویند از افکار و بیانات متفکران علوم انسانی غربی به شدت تاثیر پذیرفته است.از جمله ی این اندیشمندان می توان به آگوست کنت،ولتر،گیزو،داروین و جان استوارت میل اشاره کرد.(نورایی،۴۵)
البته برخی تالیفات اورا نیز عینا ترجمه ی تحت اللفظی آثار اندیشمندان اروپایی دانسته اند و به این نحو ارزش آثار او را پایین می آورند.به عنوان نمونه «میرزامحمدخان قزوینی» از قول محمد علی فروغی چنین نقل می کند که : ” تمام مطالبی را که او درنوشتجاتش راجع به سیاست و مطالب اجتماعی و اقتصادی و غیره می نوشت عین ترجمه ی تحت اللفظی کتب ولتر و منتسکیو بود…گرچه نمی گفت صریحا که این مطالب عین ترجمه ی من است ولی این را هم نمی گفت که ترجمه ی از ولتر و منتسکیو و غیرهماست…”(نورائی ،۹۸، به نقل از یادداشتهای قزوینی،ج۷،ص۱۳۲_۱۳۶)
نتیجه :
نگاهی گذرا و اجمالی به مطالب آمده در تحقیق روشن می سازد که عوامل و شرایط داخلی ایران و تاحدودی خارج از ایران در زمان قبل از مشروطه اعم از اجتماعی، سیاسی، فرهنگی چگونه مترجمان آگاه و روشنفکران زمان را به سوی گزینش متون خاصی مثل متون مربوط به قانون ( مثل قانون اساسی ژاپن توسط طالبوف) سوق داده است. در واقع مترجمان با درک نسبتاً صحیحی از شرایط و کسب تجارب ارزشمند بواسطه ی حضور در جریانات ِ آن زمان، هر کدام با اندیشه های خاص و متفاوت اما – شاید- با یک هدف، آن هم بهبود وضع نابسامان ایران قبل از مشروطه به فکر بهبود اوضاع افتادند. شرایطی که در آن عدم وجود قانون برای ترقی و پیشرفت باعث درجا زدن جامعه شده بود؛ و متعاقبا ً سبب شده بود تا رفاه و سلامت و امنیت اجتماعی صورت وخیم و نابسامانی به خود گیرد که اگر میرزا ملکم خان، به گواهی تاریخ، نبود شاید به جای اینکه ملت ایران خود را در بحبوحه ی انقلاب مشروطه ببیند سر از یک وادی کور و بی نام و نشان دیگر درمی آورد.
توده های خاموش و ظلم پذیر ایران بدلیل عدم آگاهی از حقوق خود و همچنین عدم وجود خط فکری هدفمند و تجددخواه و در کل محرومیت از آزادی، بیش از هر چیز دیگری نیازمند بودند تا از این جریان رهایی پیدا کنند که این امر با تألیف و ترجمه ی آثار فکری پرارزشی همچون ایضاحات در خصوص آزادی، کتاب احمد یا سفینه ی طالبی، که عمدتاً برگرفته از آثار و اندیشه های متفکران غربی مثل آگوست کنت، ژان ژاک روسو، جان استوارت میل و غیره منجر شده است که این امر کمک کرد تا مردم این مرزوبوم از جهل و بی سوادی و عقب ماندگی فرهنگی تاحدودی نجات یابند؛ چرا که علوم طبیعی و برخی از علوم انسانی و ترجمه ی این آثار مربوطه با هدف خدمت به جامعه و برای ارتقاء سطح فرهنگ، پیشرفت و در کل معرفی قانون زندگی اجتماعی بوده است.
منابع :
آدمیت، فریدون. فکر دموکراسی اجتماعی، پیام، چاپ اول ۱۳۵۴.
آدمیت، فریدون. اندیشه های طالبوف تبریزی، دماوند، چاپ دوم ۱۳۶۳.
آدمیت، فریدون. اندیشه های میرزا آقاخان کرمانی، کتابخانه ی طهوری، اول ۱۳۴۶.
نصری، عبدالله. رویارویی با تجدد، علم، چاپ اول ۱۳۸۶.
آدمیت، فریدون. فکر آزادی و مقدمه ی نهضت مشروطیت، سخن ۱۳۴۰.
اکبری، حسن. مبانی فکری ادبیات مشروطه، پایا، چاپ اول ۱۳۷۹.
اصیل، حجت الله. زندگی و اندیشه ی میرزا ملکم خان، نشر نی ۱۳۷۶.
نورائی، فرشته. تحقیق در افکار میرزا ملکم خان ناظم الدوله، شرکت سهامی کتابهای جیبی ، چاپ اول ۱۳۵۲.
آجودانی، ماشاءالله. مشروطه ی ایرانی، اختران، چاپ اول ۱۳۸۲.
زیباکلام، صادق. سنت و مدرنیته، روزنه ۱۳۷۸.

پرونده ی «مشروطه» در انسان شناسی و فرهنگ
http://anthropology.ir/node/11223