معرفی کتاب طنز سرخ، نوشته «اسعد اردلان»
حوزه طنز و شوخطبعی اگرچه حوزه مطالعاتی گسترده و پر جاذبهای است که انواع گوناگون مطایبات، جوکها، اشعار، تصاویر و کارتونهای آمیخته با شوخطبعی و خندهآفرین را شامل میشود، اما در کشور ما بهصورت تخصصی و دقیق چندان مورد توجه نبوده و نیست. متأسفانه آثار منتشر شده در این حوزه عموماً به برخی کتب و نمونههای طنز محدود مانده است، ازجمله در ادبیات کلاسیک فارسی و از میان قدما صرفاً به بررسی و تحلیل نوع طنز و طنزپردازی در نوشتهها و آثار حافظ و عبید زاکانی، و از آثار متأخرتر به تحلیلنمونههای طنز درنوشتههای دهخدا و نیز مجلات توفیق و گلآقااکتفا شده است. به همین دلیل است که علاقهمندان این حوزه، کمتر در این زمینه به کتاب یا مقالهای جدید و جذاب در باب جنبهها و عرصههایتازه یا متفاوتِ طنز و طنزپردازی برخورد مینمایند.
نوشتههای مرتبط
در چنین شرایطی که پژوهشگر یا خواننده علاقهمند با حجم انبوهی از آثار و نوشتههایی روبرو میشود که جز تحلیلهای ضعیف و سطحی در مورد طنز و تکرار مکررات و دانستههای قبلی نکته تازهای برای گفتن ندارند، روبهرو شدن با کتابی همچون «طنز سرخ» جالبتوجه است. «طنز سرخ»،کتابی نوشته اسعد اردلان است که نخستین بار در سال ۱۳۹۰ توسط انتشارات ژیار در سنندج چاپ شده است. این کتاب درواقع حاصل مأموریت دیپلماتیک نویسنده در کشورهای روسیه و اروپای شرقی طی دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ میلادی است. نویسنده در این اثر، ضمن تشریح وضعیت سیاسی و اجتماعی کشورهای بلوک شرق در زمان حاکمیت نظامهای کمونیستی، مجموعهای از جوکهای سیاسی متداول در این کشورها را گردآوری و ارائه کرده است.بدین ترتیب، «طنز سرخ»طنزی مربوط به دوران سلطه کمونیسم بر شوروی و کشورهای بلوک شرق است.
اردلان در این کتاب میکوشد با استفاده از نمونههایجوکها و کارتونهایی که در دوران سلطه کمونیسم در کشورهای بلوک شرق متداول بوده است، نشانههایی از جامعه و فرهنگ سیاسی اروپای شرقی و روسیه را به دست دهد. بهزعم وی، این مجموعه متعلق به ادبیات مخفی مردمی است که در روسیه از ۱۹۱۷ تا ۱۹۹۱ و در اروپای شرقی از ۱۹۴۵ تا ۱۹۸۹ توسط حکومتهای خودکامه از بیان آزاد گفتار و نوشتار محروم شده بودند. بدین ترتیب، طنز در اروپای شرقی، زبان مخفی مردم و قویترین رسانهای بوده است که در هر کوی و برزن در اختیار همه قرار داشت.
به گفته وی، در بلوک کمونیست برای هر اتفاقی طنز میآفریدند. از این رو کسانی که با این کشورها آشنا بودند، به محض ورود به اروپای شرقی این پرسش را مطرح میکردند که آخرین جوک چیست؟ در این کشورها در غیاب نظرسنجی آزاد افکار عمومی و رسانههای بیطرف، از طریق طنزها به واکنشهای مردم نسبت به سیاستهای حکومت پی برده میشد. همچنین تجربه زندگی در بلوک شوروی گواهی بر این ادعاست که طنز افزون بر آنکه نشانه گونهای پیوند اجتماعی بود که از نشاط اجتماعی پاسداری کرده، از مسخ مردم در ایدئولوژی و مرام حزبی هم جلوگیری مینمود.
نویسنده در تحلیل یافتهها و دادههای جمعآوریشده، چنین بیان میدارد که تجربه و برداشت وی از حوزه مورد مطالعه اروپای شرقی و رژیمهای دیکتاتوری آن این است که طنز سیاسی در دموکراسی رو به زوال میگذارد ولی در استبداد رشد میکند. بهزعم وی، طنز سیاسی و ضد قدرت در بسیاری از کشورها رواج داشته و دارد، اما در هیچ جای دیگر طنزهای سیاسی به میزانی که به عنوان بخشی عادی از ادبیات فولکلور کمونیسم درآمده بود، رواج ندارد. اردلان ضمن مقایسه طنزهای رایج در نظامهای فاشیستی و نازیستی، تأکید میکند که هیچکدام از آن دو رژیم نتوانستند به مانند کمونیسم فکاهههای مضحکی که انسان را به سرعت به خنده وادارد، خلق کنند. رژیم کمونیسم به یک ماشین تولید طنز تبدیل شده بود، تئوریهای اقتصادی و سیستم سرکوب، وضعیت خندهآور دائمی ایجاد کرده بودند. نکته دیگر مورد تأکید مؤلفِ کتاب آن است که میزان و سرعت انتشار طنز، میتواند به صورت معیاری برای شناخت جوامع دموکراتیک و غیر آندرآید، و تجربه روسیه و اروپای شرقی و در حال حاضر کوبا و کره شمالی، از مصادیق این سخن هستند.
ازنظر ریشهشناسی، وی معتقد است که با اتحاد بلوک شوروی پس از جنگ جهانی دوم، سنتهای طنز چکها و یهودیان اروپای شرقی و مرکزی که ریشه از امپراتوری اتریش-مجارستان داشتند، با رگههای شوخطبعی نهفته در چیستانهای ارمنی و زمزمههای مستانه گرجیها ترکیب یافتند و طنز شوروی را ساختند که عالیترین نوع طنزهای سیاسی ضد استبدادی است.بدین ترتیب، در دهه ۱۹۶۰ بلوک شوروی با سیلی از جوکهای جدید روبرو شد که میتوان آنها را تقریباً در ۲۰ زیرمجموعه موضوعی دستهبندی کرد که رایجترین آنها طنزهای اقتصادی بود. از دیگر موضوعات اساسی متداول در جوکها میتوان به موارد زیر اشاره داشت: تحقیر و تمسخر چهرههای سرشناس و رفتار آنها مانند سیاستمداران، رهبران بزرگ حزب و مسئولان اجرائی بلندمرتبه؛ شکاف میان آرمانشهر کمونیستی و واقعیت زندگی روزمره مردم؛ توصیف گام به گام سیاستها و تغییرات سامان حکومتی شوروی درنتیجه اِعمال سلایق شخصی مقامات این کشور؛ عدم وجود آزادی و برابری در سوسیالیسم موجود و نادیده گرفته شدن اصول بنیانگذاران سوسیالیسم در نظام حاکم؛ محدودیت آزادی بیان؛ مقایسه رژیمهای کمونیستی با یکدیگر برای نشان دادن ناکارآمدیها؛ شکست برنامهریزیهای اقتصادی؛ فقر و ناکارآمدی سیستم اقتصادی؛ انتقاد به سیستم مالکیت دولتی و برنامهریزی مرکزی؛ ناامیدی از نتیجه تسلط کمونیسم بر جهان؛ کمبود کالاهای ضروری مانند گوشت، مواد خوراکی، و حتی دستمال توالت در شوروی برای مدت طولانی؛ اِعمال قدرت نامحدود پلیس در زندگی شهروندان؛ حضور دائمی تصویر و سخنان رئیس حکومت در تمامی صفحات روزنامهها؛ انتقاد از بروکراسی طولانی و خستهکننده موجود در کشور؛ فساد و رشوهخواری به عنوان پدیدهای رایج در کشورهای بلوک شوروی؛ عدم اعتماد به دیگری و ترس از خبرچینهای حزب و پلیس؛ بهرهکشی از مردم ساکن در اروپای شرقی توسط شوروی؛ رویدادهای مهم سیاسی مانند حمله شوروی به کشورهای اروپای شرقی و استقرار نظامهای کمونیستی در آنها؛ کشاکش بلوک شرق و غرب و نفرت آنها از یکدیگر؛ هنر کمونیستی؛ تجاوز به حریم خصوصی مردم جهت القاء تفکرات کمونیستی؛ و شستشوی مغزی کودکان از آغاز آموزش در مهدکودکها و دبستانها.
از ویژگیهای مثبت این کتاب بررسی نمونههایجوکها و نیز کارتونها و کاریکاتورهای طنزآمیز به تفکیک کشورهای مختلف بلوک شرق، توضیح و تشریح زمینههای سیاسی- اقتصادی و تحولات اجتماعی که زیربنای جوکها هستند (مانند رسواییهای سیاسی، خصوصیسازی اقتصادی، و..)؛ و همچنین دربرداشتنجوکهای مربوط به شخصیتهای سیاسی طراز اول جهان کمونیستی است. به همین دلیل در این کتاب با جوکهاییرو به رو میشویم که زمانی نهچندان دور در مورد رهبران و دبیران کل حزب کمونیست در بلوک شرق متداول بودند، افرادی مانند استالین، چائوشسکو [۱] ، خروشچف [۲] ، گورباچف، کادار [۳] و… .
بخش پایانی کتاب طنز سرخ، به بررسی جوک و جوکسازی در دوران پس از کمونیسم در کشورهای روسیه و اروپای شرقی پرداخته و درنهایت، نشان میدهد که با وقوع دگرگونیهای سیاسی گسترده در کشورهای بلوک شرق و اضمحلال نظام کمونیستی شوروی، تولید طنز در این کشورها تا حد زیادی افول پیدا کرده است، یعنی با تغییر رژیم و آزادی نسبی مطبوعات و مشارکت فعالانه آنها در گفتمان سیاسی طنزها تغییر هدف دادهاند و به میزان زیادی از حلاوت و گزندگی آنها کاسته شده است. هرچند هنوز نیز موضوعاتی مانند کاپیتالیسم از کنترل خارج شده، سیاست ناموفق خصوصیسازی اقتصاد، بیلیاقتی رهبران کشور، طبقات اجتماعی تازه مانند روسهای نوین و نوکیسه، ناامنی اجتماعی، جنایات سازمانیافته و رواج ترور در روسیه، و درنهایت انتقاد از پوتین و خودکامگی و کیش شخصیت او در جوکهای جدید بهوضوح دیده میشوند. بر این اساس، میتوان چنین نتیجهگیری کرد که طنز با تغییر اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی پایان نمیپذیرد، بلکه موضوع و محتوای آن تغییر میکند.
ارتباط با نویسنده: fesfahany@gmail.com
[۱]- نیکولای چائوشسکو (۱۹۸۹-۱۹۱۸)، دبیرکل حزب کمونیست رومانیو حاکم مادامالعمر رومانی از سال ۱۹۶۵ تا هنگام مرگ (۱۹۸۹).
[۲] – نیکیتا سرگیویچ خروشچُف (۱۹۷۱-۱۸۹۴)، رهبر شوروی بعد از استالین، دبیر اول کمیته مرکزی حزب کمونیست در اتحاد جماهیر شورویاز ۱۹۵۳، نخستوزیر اتحاد جماهیر شوروی از۱۹۵۸ تا ۱۹۶۴.
[۳]- یانوش کادار (۱۹۸۹-۱۹۱۲)، رهبر، دبیرکل حزب کارگران سوسیالیست ونخستوزیر در جمهوریخلق مجارستان از ۱۹۵۶ تا ۱۹۸۸.