انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

شهر آرمانی الکترونیک: فناوری اطلاعات و ارتباطات و دگرگونی زندگی شهری

ویلیام جی. میچل برگردان مینوش صدوقیان‌زاده

اقتصاد شبکه‌ای و جامعه‌ی هوشمند به چه نوع ساختمان‌هایی نیاز دارند؟ این ساختمان‌ها چگونه باید در شهر قرار گیرند؟ این‌ها سوالاتی هستند که در این فصل به آن‌ها پاسخ خواهم داد، نخست به شکلی بسیار کلی و سپس با اشاره‌ مستقیم به کشور پرتقال.

بستر فناورانه

برای شروع باید به این نکته اشاره کنیم که بستر فناورانهجامعه‌ی شبکه‌ای تنها نه با میکروپروسسورها و اینترنت، که همچنین با موجی ازتکنولوژی‌های نوین و متنوعی پدید آمده که کاربرد‌شان در ارتباط با یکدیگر است. فهرست لملتون – ام آی تی از بیست و پنج نوآوری ‌مهم فناورانهبیست و پنج سال گذشته، این امر را به خوبی روشن می‌سازد. یقینا این نوآوری‌ها مهم هستند نه تنها به این دلیل که امکانات جدیدی فراهم کرده‌اند، که همچنین به دلیل آن که در بستری تکنولوژیکی، این امکانات به آن نیازهای انسانی پاسخ می‌دهند که نوآوری‌های پیشین در بستر اجتماعی متغیر پدید آورد‌ه‌اند. این فهرست به شرح زیر است:

۱ – اینترنت

۲ – گوشی همراه

۳ – رایانه شخصی

۴ – فیبر نوری

۵ – ای‌میل

۶ – GPS تجاری (کاربردی)

۷ – رایانه‌های قابل حمل (لپ‌تاپ)

۸ – دیسک های ذخیره‌ی حافظه

۹ – دوربین های دیجیتالی شخصی (در سطح مصرف‌کننده)

۱۰ – RFID (برچسب‌های شناسایی فرکانس رادیو)

۱۱ – MEMS (سیستم‌های میکرو‌الکترومکانیکی)

۱۲ – انگشت‌نگاری DNA

۱۳ – کیسه‌های هوا (Air bags)

۱۴ – دستگاه‌های ATM

۱۵ – باتری‌های پیشرفته

۱۶ – خودروهای دوگانه‌سوز

۱۷ – OLDs (دیودهای ساتع نور)

۱۸ – صفحه‌ی نمایش

۱۹ – تلویزیون‌هایHD (با رزولوشن بالا)

۲۰ – شاتل‌های فضایی

۲۱ – نانو‌تکنولوژی

۲۲ – حافظه‌های فلش

۲۳ – پست صوتی

۲۴ – وسایل کمک‌شنوایی مدرن

۲۵ – رادیو نزدیک‌برد با فرکانس بالا

نکته مهم آن است که غالبا از اطلاعات دیجیتالی و وسایل کوچک ارزان‌قیمت در برخی موارد خاص، استفاده‌های کاربردی می شود. همچنین به ارتباط دوسویه آن‌ها توجه کنید. اینترنت به رایانه شخصی نیاز دارد و رایانه‌ی شخصی به اینترنت؛ و ای‌میل به هر دو.

پیدایش فضای مرکب

از نگاه یک معمار،فناوریهای نوین بیشتر می‌توانند برای نشان دادن روش‌های تازه‌‌ی افزودن قابلیتی یا کیفیتی به فضای معماری به‌کار روند. لامپ الکتریکی، برای نمونه، فضاها را در شب قابل استفاده و ارزشمندتر می‌سازد.فناوریهای جامعه‌ی شبکه‌ای نیز غیر از این نیست. در مجموع آن‌ها می‌توانند فضای مرکب ایجاد کنند، یعنی فضای معماری که در آن، تکنولوژی دیجیتالی نوین، ترکیب‌های اجتماعی نو و ارزشمندی از انسان یا فعالیت‌ها فراهم می آورد. در اینجا چند نمونه بیان می‌شود.

هم‌اکنون، سالن‌های سمینار دانشگاه MIT، فعالیت‌های جداگانه‌ی مباحثه‌ی گروهی و وب‌گردی را به هم آمیخته‌اند. دانشجویان لپ‌تاپ‌های بی‌سیم خود را به کلاس درس می‌آورند. همین‌که موضوعی را عنوان می‌کنم، برخی‌ دانشجویان در گوگل به جستجوی آن می‌پردازند و یافته های مرتبط را وارد بحث می‌کنند. این امر به شدت تحرک (پویایی) اجتماعی و ذهنی فضا را دگرگون و سطح بالایی از مشغولیت فکری ایجاد می‌کند، گفت‌و‌گویی هیجان‌انگیز، پر‌شتاب و زنده ایجاد کرده و نقش معلم را تغییر می‌دهد. من دیگر نمی‌توانم برای حفظ اعتبار کلاسم به دانسته‌های برتر خودم تکیه کنم.

در خوابگاه‌های دانشگاه، کار انفرادی همراه با فشار درسی شدید، تبدیل به عاملی برای افسردگی، مصرف الکل و حتی خودکشی دانشجویان شده است. فضاهای استفاده از کامپیوتر‌های شخصی در خوابگاه‌ها می‌توانند این وضع را بدتر کنند. در‌حالی‌که ایجاد فضاهای چند منظوره و ترکیب فضای مطالعه و فضای اجتماعی، استراحت‌گاه‌هایی مجهز به ارتباطات بی‌سیم و گوشه‌هایی دنج و ساکت برای کار کردن یا فضاهایی برای ارتباط اجتماعی، انزوا را کاسته، روابط دوستانه‌ی گروهی را افزایش می‌دهد.

در کتاب‌خانه‌های پژوهشی، اطاقک‌های ویژه‌ی مطالعه‌ی انفرادی با کیوسک‌های تلفن ترکیب شده‌اند. مکررا می‌توانید پژوهشگران جوانی را پشت لپ‌تاپ‌های باز خود، مشغول گفت‌و‌گو با تلفن همراه ببینید که دورشان را کتاب و مجله پر کرده است. اگر استراق سمع کنید، در‌می‌یابید که آن‌ها تنها در حال وراجی نیستند، بلکه از استاد راهنما یا هماهنگ‌کننده‌ی خود، از راه دور کمک می‌گیرند. سپس هنگامی که صفحات مورد نظر خود، نوشته یا تصویر را پیدا می‌کنند، به‌سادگی و به‌سرعت با دوربین تلفن همراه خود از آن‌ها عکس می‌گیرند. در ابتدا، کتاب‌دار‌ها با تمامی این شرایط مخالفت می‌کردند، دقیقا شبیه سر‌آشپز‌های کلاسیک که به موج‌ جدید روش‌های ترکیبی آشپزی با سوء‌ظن نگاه می‌کردند. پس از آن بود که کتاب‌دار‌ها کم‌کم این پدیده را به عنوان یک رویه جدید و مهم علمی نگاه کردند و خواستار فضایی شدند که مناسب آن طراحی شده باشد.

اگر اطراف ساختمانی قدم بزنید که محل قرار‌گیری یک شرکت فناورانهپیشرفته است، احتمالا در می‌یابید که شمار قابل توجهی از دفاتر خصوصی تاریک و بسته است. بر‌عکس، چنان‌چه به تجهیزات الکترونیکی در صندلی‌های هواپیماها، قطار‌های سریع‌السیر، اتاق‌های استراحت خطوط راه‌آهن، کافه‌ها، اتاق‌های هتل‌ها و حتی نیمکت پارک‌ها توجه کنید، می‌بینید که بیشتر فضاها از طرح‌های نوع کلاسیک، یعنی فضای تک منظوره مشخص، به فضاهای مرکب چند‌منظوره تغییر یافته‌اند.

آپارتمانی را تصور کنید که در همه جای آن سنسور‌هایی قرار گرفته که داده‌های موجود را برای شناخت فعالیت‌های ساکنان منزل پردازش می‌کند. (اخیرا کنت لارسون در آزمایشگاه رسانه‌ای MIT چنین دستگاهی را به نام آزمایشگاه مکان ساخته است). این دستگاه می‌داند که شما در چه زمانی قهوه می‌نوشید، یا چه وقت لباس‌ها را می‌شویید. اکنون تصور کنید که بر اساس آن‌ چه که این دستگاه از الگوهای رفتاری شما در طول زمان مشاهده می‌کند، مشورت‌های دقیقا حساب‌شده و صحیحی در باره‌‌ی برنامه‌ی غذایی، ورزش، استفاده از فرصت برای پیاده‌روی، خوردن دارو‌ و موارد دیگر به شما بدهد که در واقع موجب سلامت شما می‌شود. به این ترتیب، آپارتمان خصوصی با خانه مراقبت از سالمندان ترکیب می‌شود. اگر شما یک سالمند هستید، این دستگاه شما را قادر می‌سازد تا سال‌های بسیار بیشتری به‌طور مستقل زندگی کنید.

سرانجام، یک اتوبوس مدرسه را در نظر بگیرید که سیستم مکان‌یابی GPS خود را برای باز‌یابی و نمایش اطلاعات در‌باره‌ی مکان‌هایی که از آن گذر می‌کند، به‌کار می‌گیرد. در واقع با این کار، این اتوبوس کلاس‌های جغرافیا، تاریخ و آموزش مدنی را با فعالیت حمل و نقل و فضای عمومی شهر در هم می‌آمیزد.

در چنین مواردی، این ترکیب نوین فعالیت‌های جداگانه‌ی پیشین است که توسط اتصال فعال اینترنتی سرچشمه‌ی قابلیت‌های جدید شده است.

تجدید نظر در‌باره‌ی مجاورت، نزدیکی و الگوهای فضایی شهر

اکنون بیایید به روابط متغیر فضای شهری با سایر فضاهایی که آن‌ را احاطه کرده‌اند، توجه کنیم. یک کلبه‌ی ساده، فضایی است تک و هم‌سان که بسیاری از فعالیت‌ها را در خود جای می‌دهد، حال آن‌که یک مجتمع ساختمانی بزرگ‌تر مجموعه‌ای است از فضاهای تخصصی‌تر که شبکه‌ی ارتباطی و تبادلی متنوعی آن‌ها را به‌هم پیوند می‌دهد. (مانند تفاوت میان ارگانیزم‌های تک‌سلولی و سیستم‌های بزرگ‌تر و پیچیده‌تر بیولوژیکی). در مقیاس بزرگ‌تر، می‌توانیم شهر‌ها را در نظر بگیریم، مجموعه‌هایی از ساختمان‌های تخصصی که با شبکه‌های حمل‌و‌نقل به هم وصل شده‌اند و یا آن شهرهایی که در شبکه‌ی جهانی ارتباطات قرار گرفته‌اند. ارتباطات راه دور دیجیتالی الگوهای فضایی فعالیت‌ها را درون این شبکه‌ها دگرگون می‌سازد، البته نه آن‌گونه که بسیاری از پژوهش‌گران در ابتدا می‌اندیشیدند، صرفا با جایگزین‌کردن ارتباطات راه دور در حمل‌و‌نقل و پیدایش مفهوم “مرگ فاصله” و امکان این‌که هر چیزی در هر جایی و در هر زمانی رخ دهد.

برای روشن‌ساختن این مکانیزم در عمل، مدل هزینه اولیه را توضیح می‌دهم. میزان هزینه در واحد زمان برای فعالیت یک سیستم شهری دارای شبکه، که به لحاظ فضایی، متفاوت و به لحاظ جغرافیایی، گسترده است، برابر است با مجموع:

۱ – هزینه های ثابت (به صورت اجاره) استقرار فعالیت‌های خاص در مکان‌های خاص شهر

۲ – هزینه‌های ارتباطات دو‌طرفه (مدت زمان و میزان پول صرف‌شده، در طول زمان، برای حمل‌و‌نقل) برای حرکت جریان افراد، مواد و کالا، انرژی و اطلاعات میان مکان‌‎های مختلف.

هزینه‌ی ارتباطات دو‌طرفه در واحد زمان برابر است با مجموع هزینه‌های تبادل میان هر جفت فعالیت در مکان‌های ویژه‌ی آن‌ها. هزینه تبادل میان هر جفت از فعالیت برابر است با:

فاصله * حجم * ضریب هزینه

فاصله میان فعالیت‌ها به جا‌نمایی فضایی نظام فعالیت‌ها وابسته است. حجم آمد‌و‌شد منوط به ماهیت ارتباط عملکردی میان فعالیت‌هاست، مانند ارتباط بین یک کارخانه و یک انبار. ضریب هزینه به کارایی ارتباط شبکه‌ای بین مکان‌ها وابسته است.

از نظر تاریخی، نقش بنیادی شبکه‌های جدید شهری، کاهش ضرایب هزینه‌ در سیستم بوده است. ساخت جاده و راه برای مردم و وسایل نقلیه، هزینه‌ی جا‌به‌جایی مردم و کالا را بین مکان‌های گوناگون کاهش داد؛ شبکه‌های لوله‌کشی هزینه‌ی حرکت آب و فاضلاب را کم کرد؛ سیم‌کشی موجب توزیع کارآمد نیروی برق گردید؛ و اکنون کانال‌های سیمی و بی‌سیم حرکت سریع وارزان اطلاعات را میسر ساخته‌است.

نخستین اثر ایجاد یک شبکه‌ یا اتصال شبکه‌ای جدید و کارا با ضریب هزینه‌ای پایین، کاهش هزینه‌ی تخصیص کنونی فعالیت‌ها به مکان‌هاست. به سخن دیگر، الگوی فضایی موجود می‌تواند با بازده بیشتری کار کند. دومین اثر، امکان وجود الگو‌های جدید فضایی در شرایطی است که سیستم برای رشد بیشتر یا پاسخ به نیاز‌های جدید، تحت فشار قرار دارد. برای نمونه، به‌کار‌گیری یک شبکه آب لوله‌کشی در یک روستا برای تامین آب را در نظر بگیرید که تا پیش از این به یک چاه مرکزی اتکا داشته است. نخستین اثر آن، کاهش آشکار زمان و انرژی انسانی است که برای حمل آب به خانه‌های موجود صرف می‌شود. یکی از اثرات رده‌ دوم، کاستن از لزوم قرار‌گیری خانه‌ها در فاصله‌ی مناسب برای حمل آب از چاه مرکزی، و امکان گسترش خانه‌ها به موازات لوله‌کشی آب، هنگام گسترش روستاست. از دیگر اثرات رده دوم، دگرگونی فعالیت حمام‌کردن است؛ هنگامی که روستا مرفه‌تر می‌شود، حمام‌کردن از یک فعالیت عمومی متمرکز در نقطه‌ای که آب مورد‌نیاز در‌دسترس است، به یک فعالیت خصوصی نامتمرکز در حمام‌های خصوصی خانه‌ها دگرگون می‌شود. درعین‌حال، اثر دیگر، نابودی سودمندی چاه قدیمی روستا به عنوان یک مغناطیس اجتماعی و نیاز به جایگزینی نو، مثل یک کافه است.

روشن است که تاثیر نخستین شبکه‌های ارتباطی راه‌دور، امکان پخش و تبادل اطلاعات به صورتی کارا‍‌تر در میان مکان‌های مختلف الگوی شهری کنونی است. تاثیرات رده دوم استفاده از شبکه‌های ارتباطی راه دور، که شاید مانند تاثیرات رده نخست آشکار نباشد، همراه ضرایب کم‌هزینه برای جا‌به‌جایی اطلاعات بدین قرارند:

۱ – کاهش ضرورت مجاورت و نزدیکی بین فعالیت‌هایی که عمدتا به تبادل اطلاعات می‌پردازند.

۲ – امکان پاسخ‌گویی به نیاز‌های ناپیدای دیگر برای مجاورت و نزدیکی.

۳ – امکان سازمان‌دهی مجدد فضایی از راه تجزیه و ترکیب مجدد، هنگامی که سیستم به‌شدت در معرض توسعه قرار دارد و باید به نیازهای جدیدی پاسخ دهد یا باید با فضاهای دیگر به رقابت بپردازد.

برای نمونه، یک کتاب‌فروشی سنتی و amazon.com را در نظر و مقایسه کنید، دسته فروش‌گاه‌های مختلف کتاب، در یک مکان، عمل‌کرد انبار کتاب، نمایش و جستجوی کتاب، مکان خرید، فعالیت‌های تدارکاتی و تبلیغات. amazon.com از مزیت‌های ارتباط راه دور دیجیتالی برای ایجاد یک الگوی فضایی جدید و کارآمد استفاده کرده است. این شبکه با حرکت، جستجو و خرید به صورت online، این عمل‌کرد‌ها را مجازی و نامتمرکز و آن‌ها را در هر مکانی از دست‌رسی اینترنت، قابل دست‌یابی ساخته؛ همچنین امکان وجود شمار بسیار زیادی از مشتریان وسیعا پراکنده‌ را فراهم کرده است. در همان حال، عمل‌کرد انبار‌کردن را در انبار‌های بزرگ و خودکار پیشرفته‌ و مراکز توزیع کتابی متمرکز کرده که در گره‌های شبکه‌های حمل‌و‌نقل قرار گرفته‌اند و امکان صرفه‌جویی‌های ناشی از مقیاس و استفاده از فضای کم‌اجاره و نگهداری عنوان‌های بسیار بیشتری از یک کتاب‌فروشی در فضای محدود و گران‌قیمت آن، را فراهم آورده است. و با استفاده از تکنولوژی پیچیده‌ی تجارت الکترونیک، عمل‌کرد‌های تدارکاتی پشتیبان را برای حرکت و انتقال به هر جایی که جذاب‌ترین بازار کار را دارد، از قید و بند آزاد کرده است.

اگر به انواع بی‌شمار ساختمان‌های سنتی و الگو‌های شهری کنونی نگاه کنید، می‌توانید فرآیند‌های فعال تجزیه و ترکیب مجدد را مشاهده کنید. از همه مهم‌تر، مفاهیم “خانه” و “محل کار”، همراه مفهوم ارتباط خانه به محل کار در حال دگرگونی است. یکی از الگو‌های استاندارد قرن بیستم برای یک شاغل بخش اطلاعات، داشتن یک خانه در حومه‌های شهری، و یک دفتر کار در مرکز تجاری، و آمد و شد روزانه میان آن دو است. اما در جامعه‌ی شبکه‌ای، نقش خانه ممکن است به عنوان محل کار با ارتباط الکترونیکی، دو‌گانه شود. شواهد اندکی مبنی بر این‌که همه به شاغلان راه‌دور در محیط خانه تبدیل شوند، وجود دارد که در آن صورت، فرصت‌های شغلی جدیدی برای افراد ناتوان و یا آن‌ها که در مکان‌های دور‌افتاده زندگی می‌کنند، ایجاد می‌شود. با این وجود، برای بسیاری، این به معنای اوقات کاری و محل کار بسیار منعطف‌تر است و نیز این‌که اکنون خانه باید یک دفتر کار خانگی را در خود جای دهد. این امر در برخی شرایط، ترکیب مجدد خانه‌ و دفتر‌ کار در دهکده‌های شهری با جمعیت بیست و چهار ساعته و مرکب از مساکن زندگی/کار را امکان‌پذیر می‌سازد. در برخی شهر‌ها، شکل‌گیری دهکده‌های زندگی/کار الکترونیکی یک گزینه جذاب برای احیای مجدد مناطق و ساختمان‌های موجود و بلا‌استفاده‌ی تاریخی است.

به سخن دیگر، همه این‌ها بدین معناست که تکنولوژی دیجیتال می‌تواند از دو راه کیفیتی را به فضا اضافه کند. به صورت مستقیم، با افزایش راحتی، کارآیی و سازگاری فضا به خودی خود، یعنی ایجاد فضای مرکب. یا به صورت غیر‌مستقیم، با افزایش توانایی اتصال و دسترسی فضایی برای هدف‌های گوناگون، یعنی افزودن بر کیفیتی که فضا با تکیه بر ویژگی مکانی خود درون نظام شهری بزرگ‌تر وچند شبکه‌ای دارد.

ارتباطات بدون‌سیم ( (Wireless

شبکه‌های بدون‌سیم مجموعه تاثیرات فضایی بیشتری را نسبت به شبکه‌های سیمی، برای تجزیه و ترکیب مجدد فراهم می‌آورد. این تاثیرات با توجه به میزان کوچک‌شدن ابزار و وسایل بدون‌سیم، چنین است:

۱ – ارتباطات بی‌سیم در زمین‌های نا‌هموار و یا در شرایط دیگری که استفاده از اتصالات سیمی دشوار یا گران است، می‌تواند جانشین آن‌ها شود.

۲ – ایجاد ارتباط متحرک (موبایل) در خودرو‌ها، امکان اعزام کار‌آمد و انعطاف‌پذیر تاکسی‌ها و هدایت خود‌رو‌های خدماتی اورژانس را فراهم می‌کند.

۳ – امکان انجام پژوهش و کسب اطلاعات و نیز کار‌های تفریحی به صورت غیر‌متحرک، نشسته پشت یک کامپیوتر لپ‌تاپ در یک مکان ثابت، قابلیت فضا‌ها را افزایش می‌هد.

۴ – امکان ارتباط متحرک (موبایل) برای افراد پیاده

این امکانات با کاستن از نیاز به فضاهای ویژه‌ی تخصصی – دفاتر کار، اطاقک‌های کار، اطاقک‌های کتابخانه و ازین قبیل – و افزودن بر ضرورت وجود فضای مرکب نا‌معین عمومی و نیمه‌عمومی که می‌تواند برای اهداف متفاوت تخصیص یابد و با ساکنانی که با همراه‌داشتن وسایل الکترونیکی، در هر لحظه امکان ارتباط دارند، بر معماری اثری کاربردی می‌گذارد. از این گذشته، در آب‌و‌هوای مناسب، از فضا‌های باز و نیمه‌باز بیرونی، استفاده‌های جدیدی می‌توان کرد. با استفاده از لپ‌تاپ بدون‌‌سیم، شما می‌توانید با همان آسودگی که در اطاق خود در یک برج اداری دارید، در نیمکت یک پارک در سایه‌ی یک درخت هم کار کنید.

برای نمونه، همین مقاله را در نظر بگیرید. من این مقاله را در “محل کار” رسمی خود، دفتر کارم در MIT ننوشتم. آن را در مجموعه‌ای از اتاق‌های هتل‌، صندلی‌های هواپیما و کافه‌ها، با استفاده از لپ‌تاپ نوشتم. آن را در لیسبون ارائه کردم، و در آخر، متن نهایی را در ایتالیا با ارتباط بدون‌‌سیم به ویراستار ای‌میل کردم.

همه‌ی این‌ها مفروضات مدل هزینه‌ای را که پیش‌تر گفتم، به چالش می‌کشد و ما را وا‌می‌دارد که استراتژی‌های طراحی و مدیریت فضای شهر را بازنگری کنیم. دیگر لزومی ندارد در چارچوب اختصاص ثابت فعالیت‌ به زمین، و متمایز‌کردن آن زمین‌ها با کاربری‌های ویژه – خانه، کار، آموزش، تفریح و مانند آن بیاندیشیم. عنصر رو به رشد فضای شهر را می‌باید فضا‌های چند‌منظوره‌ی انعطاف‌پذیری تشکیل دهند که به وسایل الکترونیکی مجهز هستند و افراد به صورتی منعطف و متحرک از آن استفاده می‌کنند.

تناقض درونی و نو‌ظهور ارتباطات بدون‌سیم متحرک آن است که این ارتباطات، فضایی را پدید نمی‌آورند که جلوه‌ی فن‌آوری پیشرفته داشته‌باشد. تکنولوژی ارتباطی بدون‌سیم هر‌چه بیشتر کوچک باشد، مداخله‌ی فضایی کمتری ایجاد می‌کند؛ آن‌ها در جیب شما، یا در چوب‌آلات پنهان هستند. در این شرایط، ضرورت زیادی برای سازماندهی فضا‌های دوروبر تجهیزات الکترونیکی، مثل نیاز به فضاهای ایمن دارای تهویه برای جا‌دادن کامپیوتر‌های قدیمی، یا نیاز به فضای آموزشی با قابلیت تاریک‌شدن برای به‌کار‌گیری وسایل سمعی/بصری وجود ندارد؛ دیگر استفاده از این نوع تجهیزات و یا استفاده از پرده‌های نمایشی و ویدیو پروژکتورها لزومی ندارد. معماری می‌تواند بدون قربانی‌کردن کاربرد‌پذیری فضا، تاکیدی مجدد بر هوا و نور طبیعی، دید، ارتباط با طبیعت، جامعه‌پذیری و معاشرت داشته باشد.

کاربرد فن‌آوری‌های بی‌سیم در کشور پرتقال

بسیاری از کاربرد‌های تکنولوژی دیجیتال برای معماری کشور پرتقال، همان‌هایی هستند که اکنون در سراسر جهان شناخته شده‌اند. ما شاهد نقش رو‌به‌رشد فضاهای مرکبی هستیم که به لحاظ الکترونیکی مجهز شده‌اند و نیز به‌طور مداوم، تجزیه و ترکیب مجدد انواع ساختمان و الگو‌های شهری را در اثر تقویت و گسترش بیشتر شبکه‌های دیجیتال می‌بینیم.

البته برخی امکانات ویژه وجود دارد. نظر به آب‌و‌هوای خوشایند و سنت‌های معماری پایدار در استفاده از فضای باز و نیمه باز بیرونی، کشور پرتقال امکانات ویژه‌ای برای بهره‌بردن از توانایی‌های معماری و شهری ناشی از ارتباطات بدون‌سیم دارد. همچنین، با ارائه‌ی غیر‌مداخله‌گرانه‌ی زیر‌ساخت‌های دیجیتال، فرصت جالبی برای حفاظت و کاربرد مجدد و سازگار ساختمان‌های موجود تاریخی در لیسبون و سایر مجموعه‌های شهری و روستایی زیبا وجود دارد، به‌طوری‌که بافت تاریخی می‌تواند بدون نابودی ویژگی تاریخی خود، با کاربرد‌های جدید سازگار ‌شود.

همان‍طور که مطمئنا نشان دادم، ارتباط دیجیتال اهمیت مکان یا ویژگی محلی معماری و شهر را کم نمی‌کند، بلکه بر‌عکس راه‌های جدید و نیرومندی را برای افزایش کیفیت فضا می‌گشاید. جامعه‌ای که می‌تواند امکاناتی به فضاهای متمایز، انسانی و زیبای خود اضافه کند، خوش‌شانس است. چالش پیش روی معماران و شهرسازان پرتقالی، پیوند موثر امکانات فناورانهجدید سده‌ی بیست‌و‌یکم با بستر شگفت‌انگیز فرهنگ، آب‌و‌هوا و سنت‌های معماری و شهری این کشور است.

 

این نوشته، برگردان مقاله‌ای از یک کتاب با مشخصات زیر است:

William Mitchell, E-topia: Information and Communication Technologies and the Transformation of Urban Life, in: Castells, Manuel and Cardoso, Gustavo, eds., The Network Society: From Knowledge to Policy. Washington, DC: Johns Hopkins Center for Transatlantic Relations, 2005

 

صفحه شخصی مینوش صدوقیان‌زاده در انسان‌شناسی و فرهنگ