تعریفی که اندیشمندان شهری از شهر سنتی ارائه میدهند، زیستگاهی است انسانساخت و در زیر یک قدرت سیاسی مشخص که تمرکز جمعیتی نسبتا پایداری را درون خود جای میدهد، فضاهایی ویژه براساس تخصصهای حرفهای به وجود میآورد، تفکیکی کمابیش مشخص و فزاینده میان بافتهای مسکونی و بافتهای کاری ایجاد میکند و فرهنگی خاص را به مثابه ی حاصلی از روابط درونی خویش پدید میآورد که درون خود خرده فرهنگهای بیشماری را حمل میکند (فکوهی، ۱۳۸۳). اما جامعه ی شبکهای چنان چه کاستلز میگوید همه ی جنبه های زندگی انسان از جمله حیات شهری را زیرورو کرده است. تاثیرات انقلاب الکترونیکی از سطوح اقتصادی فراتر رفته است. این انقلاب مفاهیمی مانند شهری/محلی را به شدت متحول ساخته است. شهرهای سایبری به شدت با شهرهای سنتی متفاوت هستند زیرا اطلاعات میتواند با سرعتی شگفتانگیز در آنها منتقل شود و افراد میتوانند ارتباطات و فعالیتهای خود را به شکلی سریعتر و اثربخشتر به انجام برسانند.
در چند دهه ی اخیر با گسترش ابزارهای ارتباطی، حجم فعالیتهای الکترونیکی در شهرها افزایش یافته و به دلیل افزایش درسرعت، دقت و امنیت در انجام فعالیتها، کشورها هرچه بیشتر تمایل به استفاده از این فنآوری پیدا کردهاند. به خصوص، شکلگیری دولت الکترونیک و پیشرفت روزافزون فرایندهای بانکداری الکترونیک فرایندهای اجتماعی را به سمت استفاده از ابزارهای شبکه های مجازی سوق داده است.
نوشتههای مرتبط
تاثیرات دیجیتالی شدن بر زندگی روزمره ی انسانها غیرقابل انکار است. وابسته شدن به روابط مبتنی بر پست الکترونیک، دریافت اطلاعات شخصی و کاری و اخبار از طریق ابزارهای الکترونیک، استفاده از ابزارهای شبکهای برای تفریح و تبادل اطلاعاتی (بازیهای اینترنتی، شبکه های اجتماعی، وبگردی و…) همه اجزای جدایی ناپذیر زندگی انسان در شهر دیجیتالی شده یمدرن هستند. مطالعه ی تاثیر این فرایندها در زندگی اجتماعی انسان، به خصوص در ایران که فرایندها به تازگی همگانی شده اند، نیازمند بررسیهای علمی بیشتر می باشد. درباره ی مزیت های دیجیتالی شدن فراگردهای روزمره مطالعات بسیار است. مطالعات بسیاری تاکید خود را بر کاربران شبکه های اجتماعی قرار داده و مزایای عضویت در این شبکه ها را مطرح کرده اند هرچند به نظر میرسد کیفیت تعاملات اجتماعی با توجه به اینکه مجازی شدن اساسا تعاملات دیداری و حتا گاه شنیداری را محدود میکند تحت تاثیر قرار گرفته است. اما مسالهای که در این جا مطرح میشود، فارغ از این که آیا این نظام نوپدید در زندگی اجتماعی تاثیراتی مثبتی یا خیر، این است که تاثیر منتقل شدن بسیاری از فعالیتهای انسانی به محیطهای مجازی در میزان و اهداف تحرکهای جغرافیایی و فراگردهای اجتماعی در شهر تاثیرگذار خواهد بود.
امروزه واژه ی شهر الکترونیک یا شهر مجازی، واژهای شناخته شده و میانرشتهای است. در سادهترین تعریف ممکن میتوان گفت در شرایطی میتوان به یک شهر لقب مجازی را داد که ارتباط میان نهادها و شهروندان با یکدیگر به صورت الکترونیکی برقرار شده باشد. امروزه دسترسی آسان به شبکه ی اینترنت و گسترش ارتباطات الکترونیکی بین افراد و سازمانهای مختلف از طریق دنیای مجازی، بستری مناسب برای رسیدن به این هدف را فراهم کرده است. تعریف تخصصیترِ دیگری که از شهر الکترونیک میتوان ارائه داد نظامی مجازی است که امکان دسترسی الکترونیکی شهروندان به کلیه خدمات و سرویسهای ادارات، سازمانها و اماکن درون شهری و دستیابی به اطلاعات مختلف مورد نیاز به صورت شبانهروزی و هفت روز هفته، به شیوهای با ثبات، قابل اطمینان، امن و محرمانه را مهیا میکند (جلالی، ۱۳۸۳).
درباره ی کارکردهای شهر الکترونیک نیز آرای مختلفی ارائه شده است از جمله این که شهر الکترونیک شهری است که در آن بر روی فرصتهای خلق شده توسط فنآوری اطلاعات و ارتباطات، به منظور افزایش موفقیت و اثرگذاری، سرمایهگذاری شده است (Odendaal, 2003). تعاریف دیگری نیز وجود دارند که تاکید خود را بیشتر بر خدمات فرهنگی همانند آموزش مجازی شهروندان در حوزههای عمومی و اختصاصی، امکان انتشار رسانههای دیجیتالی برای شهروندان، انتشار اخبار و اطلاعات به هنگام و اثرات فرهنگی دیگر قرار میدهند (King, 2007). عموما تعاریفی که از شهر الکترونیک ارائه میشوند بر مزیتهای افزایش فراگردهای الکترونیکی تاکید دارند و شهر الکترونیک را محیطی مطلوب برای زندگی، تفریح، کار و تلاش میدانند که در آن مردم زمان بیشتری برای تفریح و استراحت خواهند یافت و رشد اقتصادی و بهرهوری در اینگونه شهرها بسیار بیشتر از شهرهای سنتی فعلی خواهد بود (Reddick, 2002).
این که آیا شهر الکترونیک در ایران امروز شکل گرفته است یا خیر بحثی اولیه است که پاسخگویی به آن نیازمند مطالعات گستردهای است. به نظر میرسد این اتفاق تا حدودی در زندگی روزمره ی شهروندان شهرهای بزرگ (مانند تهران)، در طبقات اجتماعی و اصناف خاص (خبرنگاران) و برخی اجتماعات خاص (مانند اجتماعات علمی) روی داده باشد.
اندیشمندان شهری کوشیده اند از انقلاب شبکهای که در شهر رخ داده است نه تنها برای مطالعه در زمینه ی امکان تسهیل حل بهینه ی مسئلههای شهری (مانند ترافیک شهری) استفاده کنند، بلکه امکان ایجاد تاثیرات اجتماعی مثبت را با اثرگذاری بر سرمایه ی اجتماعی شهروندان، مورد بررسی قرار دهند. برای نمونه آنها مشارکت در فراگردهای شهر مجازی را نشانه ی مردمسالاری و تحقق دموکراسی تصور کرده اند کما این که گفته میشود مشارکت فعال ساکنان محلی یک شهر نشانه ی مردمسالاری است و برخی از چشم اندازهای جدید در زمینه ی احیای شهر مانند «شهرگرایی نوین» مشارکت زیاد مردمی را هدف اصلی خود قلمداد کرده اند (گوتدینر و باد، ۱۳۹۰).
البته مطالعه ی شبکه های اجتماعی نشان میدهد که این شبکه ها بیش از سایر ابزارهای مجازی بر زندگی اجتماعی تاثیرگذار هستند و میتوانند سرمایه ی اجتماعی بیشتری تولید کنند (Mandarano, 2011). شبکه های اجتماعی، شبکه های مجازیای هستند که افراد را قادر می سازند: ۱. در یک فضای محدود شبکهای که تنها اعضای شبکه به شکل مشروط به آن دسترسی دارند یک صفحه ی شخصی با مشخصات فردی بسازند ۲. به افراد دیگری را که با آنان اشتراکات و رابطه دارند اجازه ی ورود به صفحه ی شخصیشان را بدهند. ۳. در درون شبکه روابط متقابل محدودی را با افرادی که در لیست شخصیشان دارند برقرار کنند. از زمان پیدایش شبکه های اجتماعی در دهه ی نودِ قرن بیستم تا کنون تعداد زیادی از این شبکه های اجتماعی پدیدار شده اند که براساس میزان خدماتی که ارائه میدهند در میان مردم به خصوص جوانان محبوبیت یافته اند. در ایران فیسبوک، کلوب داتکام، کلوب ایرانیان و شبکه های مجازی دیگری وجود دارند که خدمات متنوعی را به کاربران خود ارائه میدهند.
به نظر میرسد که نه تنها زندگی شهروندان و به خصوص جوانان امروزه تحت تاثیر مستقیم این دگرگونیها در فرایندهای زندگی روزمره قرارگرفته است، بلکه خودِ شهر نیز به مثابه ی مکانی جغرافیایی که از طریق فراگردهای اجتماعی به فضای شهری تبدیل میشود (دوسرتو، ۱۹۸۴: ۱۱۷) تحتتاثیر این دگرگونیها قرار دارد.
مانوئل کاستلز (۱۳۸۲) در «عصر اطلاعات» این بحث را مطرح میکند که شهر اطلاعاتی نیازمند شهروندان اطلاعاتی است. کاستلز معتقد است بازسازی سرمایهداری به همراه فناوریهای نوین، منجر به تحولی اجتماعی و در نتیجه تحول شهر شده است. این تحول شهر دو قطبی را جایگزین شهرهای سنتی میکند. مجموعه تحولات بزرگی که در جامعه بشری اتفاق میافتد، شهروند جامعه را به سمتی سوق میدهد تا مهارت زیستن در چنین جامعهای را داشته باشد. اینجاست که مفهوم شهروند الکترونیکی نمود پیدا میکند. پیدایش مفهوم شهروند الکترونیک در کنار ابعاد دیگری از زندگی روزمره ی انسانها که تحت تاثیر استفاده از شبکه ی مجازی اینترنت قرار دارد، بر تحرک جغرافیایی شهری و فراگردهای اجتماعی که در جغرافیای شهری رخ می دهد تاثیر میگذارد:
شهروند الکترونیک برای انجام فعالیتهایی که مربوط به رابطه ی او با نهادهای دولتی میشود کمترین میزان تحرک جغرافیایی را تجربه میکند. او به دلیل عدم ضرورت حضور فیزیکی کارکنان و مشتریان در مکان مشترک، مزایایی را در ارتباط با رابطه شهروندان و دولت، نیازی به انجام تحرک جغرافیاییای که پیش از آن جهت مراجعه به نهادها تجربه میکرد ندارد. عدم ضرورت برقراری ارتباطات چهرهبهچهره نیاز به طی مسافتهای جغرافیایی را در شهر الکترونیک از میان میبرد. در جوامعی که شهر الکترونیک در آنها تحقق بیشتری یافته باشد نیاز به طی مسافت برای انجام فعالیت هایی که در ارتباط با دولت هستند به کمترین میزان خود میرسد. از این رو شاید یک فرد ساکن شهر نیویورک نسبت به یک فرد ساکن تهران مسافتی بسیار کمتر را برای مراجعه جهت رسیدگی به روابط خود با نهادهای دولتی طی کند.
به وجود آمدن امکانات تبادل اطلاعات الکترونیکی مانند نرم افزارهای مکالمه و ارسال تصویر نیاز افراد را به طی مسافتهای جغرافیایی برای ملاقات دوستان، خویشان و نزدیکانشان را کاهش میدهد. این امکانات در میزان طی مسافتها تاثیرگذار است (پیش بینی میشود که عبور از مسافتهای جغرافیایی برای ملاقات نزدیکان کاهش یابد و یا محدود به زمانهای خاص شود).
فعالیتهای آموزشی و علمی مجازی نیز امروزه کاربرد گستردهای در میان دانشپژوهان به خصوص در مراتب علمی بالاتر دارند. استفاده از موتورهای جستوجوگر کتابخانههای مجازی دانشگاهها و مراکز پژوهشی گستره ی وسیعی از منابع علمی را در اختیار آنان قرار میدهد. ضمن این که مراکز آموزشی با ایجاد دوره های درسی مجازی امکان تحصیل در تمام سطوح را به شکل مجازی مهیا کرده اند. همه ی اینها با کاهش نیاز مراجعه ی افراد به مراکز علمی (دانشگاهها، مدارس، کتابخانهها و …) و انتقال محل تحصیل به پشت ابزارهای الکترونیکی در منزل یا محل کار یا کافینتها، در تحرکهای جغرافیایی تاثیرگذار است.
با افزایش استفاده از شبکه ی مجازی توسط کاربران اینترنتی مشاغل شبکهای نیز در حال افزایش است. خرید و فروش اینترنتی، تبلیغات و بازاریابی اینترنتی، ارتباط با مشتریان و صاحبان کالاها از طریق شبکه ی مجازی، شرکت در حراجها و خرید از بازارهای مجازی (مانند آدینهبوک در ایران) سبب تغییر تحرکهای جغرافیایی سنتی میشود.
تفریحات و سرگرمیهای جدیدی که نظام مجازی در اختیار کاربران قرار میدهد و بسیار نوظهور هستند، گرایشهای جدیدی را در نوجوانان و جوانان برای انجام تفریحات داخلِ خانه ایجاد میکند. انجام بازیهای اینترنتی بین المللی که وعده ی جایزههای بزرگ را میدهند (به راست یا دروغ)، و امکان تعامل با همفکران در وبسایت ها و وبلاگ ها که تنوعِ موضوعی گسترده ای دارند، تحرک جغرافیاییِ را در فضاهای شهری کاهش میدهد.
نمونههایی که تا اینجا معرفی شد گرایش به کاهش تحرکهای جغرافیایی در شهر و کاهش فضاهای اجتماعی در جغرافیایی شهری را نشان میداد. اما تنها تاثیر فرایند مجازی شدن زندگی شهری، حفظ افراد در حریمهای خانگی و کاهش دادن تحرکهای جغرافیایی نیست.
از طرفی مطالعات در شهرهایی که اینترنت بی سیم شهری دارند (مانند نیویورک که در فضاهای عمومی شبکه ی بی سیم اینترنت برای استفاده ی رایگان شهروندان دارد، یا برخی فضاها مثل محوطه ی دانشگاهها و کالجها که اینترنت بیسیم رایگان دارند و یا امکان استفاده از خدمات اینترنتی از طریق موبایل در همه ی فضاهای شهری) جغرافیای شهری را نسبت به شکل سنتی دگرگون میکنند و کارکردهای سنتی را تغییر میدهند. بنابراین اگر فضاهای پارکهای شهری پیش از این برای تفریح و گذران اوقات فراغت طراحی شده بود، می تواند تغییر کارکرد بدهد و برای افرادی که مشاغل اینترنتی دارند فضایی برای کار را مهیا کند و یا محیطهای استراحتی دانشگاه میتواند محل مطالعه ی دانشجویان در محوطه ی دانشگاهی باشد. در این صورت نوعی تغییر کارکردی در جغرافیای شهری اتفاق می افتد.
فعالیتهای مدنی درون شبکه ی مجازی در پراکسیس انتقادی شهری نیز نقشی اساسی دارد. تمرکز فعالیت ها در اطلاعرسانی فعالیتهای انتقادی در شهرها از طریق شبکه های مجازی به دلیل امنیت و سرعت بالای برخی ابزارهای اطلاعرسانی مجازی، گسترش یافته است. فعالیت های مدنی از قبیل جنبش های خرد و کلان، گردهمآیی های سیاسی یا اجتماعی و … همه به سرعت در شبکه ی مجازی انتشار می یابند و عامل شکلگیری حرکتهای اجتماعی در مکانهای جغرافیایی شهر میشوند. این مساله از دو جهت بر فراگردهای اجتماعی در جغرافیای شهری تاثیر میگذارد. از طرفی شبکه ی مجازی به عنوان عامل تسهیلکننده ی تبدیل مکان جغرافیایی به فضای شهری عمل میکند و سبب تسهیل ساماندهی فعالیتهایی از قبیل تجمع های خیابانی و شرکت در اعتراضات مدنی میشود و از طرف دیگر، با شکلگیری کمپینهای مجازی نیاز به انجام اعتراضاتی که حضور فیزیکی افراد را میطلبد کاهش می یابد (مانند کمپینهای مدنی که امضای الکترونیک گردآوری می کنند).
به نظر میرسد که برای مطالعه ی تاثیر همگانیشدن استفاده از ابزارهای شبکهای در فراگردهای اجتماعی در جغرافیای شهری، میتوان از رویکرد تطبیقی استفاده کرد. مقایسه ی فراگردهای شهری در دو جامعهای که از لحاظ میزان سیطره ی شبکه ی مجازی بر فعالیتهای روزمره ی زندگی انسانها متفاوت هستند میتواند به شناخت تاثیرات این روندها بر فعالیتهای اجتمامی در جغرافیای شهری بینجامد.
منابع
جلالی، علی اکبر، ۱۳۸۳، شهر الکترونیک، تهران، انتشارات دانشگاه علم و صنعت.
فکوهی، ناصر، ۱۳۸۳، انسان شناسی شهری، تهران، نشرنی، چاپ دوم.
کاستلز، مانوئل،۱۳۸۲، عصراطلاعات، ترجمه ی احمد علیقلیان، تهران، انتشارات طرح نو.
گوتدینر، مارک؛ باد، لسلی،۱۳۹۰، مفاهیم اساسی در مطالعات شهری، ترجمه ی عبدالرضا ادهمی، تهران، بهمن برنا، چاپ اول.
De Certeau, Michel, 1984, The Practice of Everyday Life, Berkeley, University of California Press.
King, S., 2007, “Citizen as customers: Exploring the future of CRM in UK local government,” Government Information Quarterly, 24: 47-63.
Mandaranno, L., Steins, C., Building Social Capital in the Digital Age of Engagement, Journal of Planning Literature, 25: 123, pp. 124-135.
Odendaal, N., 2003, “Information and communication technology and local governance: understanding the difference between cities in developed and emerging economies”, Computers, Environment and Urban Systems, 27/6: 585-607.
Reddick, C., 2002, “Citizen Interaction with e-government: From the streets to servers,” Government Information Quarterly, 22: 38-57.
ایمیل نویسنده: rahbari.ladan@gmail.com