مارینا دا سیلوا
کتاب «غیبت حاضر»(١)، باعنوانی تکان دهنده برای اولین بار در سال ٢٠٠۶ منتشر شد ، این عنوان نامی است که اسرائیلی ها برای فلسطینی هائی، که در سال ١٩۴٨ مجبور به فراراز خانه وکاشانه شان شدند انتخاب کرده بودند : «غیبت حاضر». نثری شاعرانه به شکل وصیتنامه: این ما قبل آخرین کتابی است که در حیات محمود درویش منتشر شده است. درویش در این کتاب از پایان نزدیک زندگیش می گوید و فیلم زندگیش رابه تصویرمیکشد. از زمان تبعید از وطن به لبنان در دوران کودکی تا بازگشت به اردن غربی اشغال شده و محاصره غزه. زندگی سر گردان برای او ومردمش. این کتاب در بیست فصل با صمیمیتی اضطراب انگیز برای خودش وخوانندگان نگاشته شده است. هرگز به این اندازه درد دل شاعر با عذاب ورنج هایش، امید وآرزوهایش، احساس نشده بود.
نوشتههای مرتبط
پس از فاجعه ١٩۴٨( نکبت به زبان عربی)، تکانی تاریخی وشخصی، هیچ چیز دیگر مانند گذشته نخواهد بود. « همه چیز در اینجا مقایسه درد ناکی با دوران قبل در فلسطین است». علاوه بر وحشت قتل عام دیر یاسین(سپتامبر ١٩۴٨)، او خود را اسیر محاصره بیروت می یابد(ژوئن ١٩٨٢)، درد ورنجی بی پایان تا بازگشتی که« اشغال کنندگان از اطاق خواب بیرون رفته ولی در سالن ودیگر اطاقها جا خوش کرده اند».
سفری برون از خط زمان ومکان، سفری دراندرون حافظه ای درون گرا، شخصی وجمعی، گذاری منقطع، در رابطه با رایحه های دردناک ویا روشنگر. درویش، در گیر با اشباح عزیزانی که از دست داده، خاطرات پر درد زندان، ویا احیا شده از عشقهای سوزان، خود را می سازد. دوستی – که این ترجمه فاروک ماردم بی و والیاس سنبر از اثرات آنست- نیز یکی از ارزشهای بنیادی دنیای شعر اوست که حصار یست در برابر خیانت ها: « اگر بخشی از آنچه من میدانم را می دانستی، زبان عربی را کنار می گذاشتی». اندیشه های سیاسی، فلسفی، زیبا شناسی: پس از مرگ، درویش هنوز زنده است وسخنانش مدام تنهائی ما را التیام می بخشد.
روزنامه نگار لبنانی آمریکائی تبار ایوانا مارشالیان در جواب به این سوال که« چرا حرفه روزنامه نگاری را بر گزیدی چنین پاسخ می دهد:« برای اینکه یک روز بتوانم با محمود درویش مصاحبه کنم»(٢). او در سال١٩٩١، موفق می شود پس ازچهار سال با شاعر بلند پایه مصاحبه کند. این مصاحبه مقدمه یک دوستی است که روزنامه نگار با جزئیات به آن می پردازد. او به همان اندازه که مجذوب توانمندی شاعر است، بی باکی خویش را نیز به نمایش می گذارد. با وجود فقدان سبک، این کتاب تغذیه شده از گفتگوئی پر بار، روشنائی های تازه در مورد زندگی وکار شاعر و خوانشی لذت بخش به ارمغان میآورد.
درویش سخاوتمند و مملو از همدلی را می یابیم که خود را در این ماجرای طنز گونه رها می کند: « من محمود درویش امضا کننده زیر، به نام تمام ارزشهای اخلاثی ومقدس متعهد می شوم که مصاحبه با خانم ایوانا مخوف(*) در کلیتش را در ساعت چهار بعد ظهر روز ٢٨ دسامبر ١٩٩١ واگذار کنم » و ماشالیان نیز به نوبه خود متعهد می شود که پس از مرگ در ویش متن مصاحبه را منتشر کند. این مصاحبه طولانی همراه با نسخه ای به زبان عربی، در رابطه با زمین زندگی بخش، تبعید وجنگ، عشق وزندگی با نگاهی به مجموعه کارهای شاعر و مسائل هنری وسیاسی دوران زندگیش که مجموعه پر بار شاعر فلسطینی از آن تعذیه می کند را مورد بر رسی قرار می دهد. شاعری که احساس درونی شعری ما او را از دست داده است.
(*) اشاره ای طنز گونه به ایوان مخوف اولین تزار روسیه از سال ١۵۴٧ تا ١۵٨۴
١– محمود درویش، غیبت حاظر، تر جمه از زبان عرب توسط فاروک مردام بی و الیاس سنبر. اشر اکت سود ٢٠١۶، ١۶٠ صفحه ، ١٧ یورو
٢– من محمود درویش، مصاحبه با ایوانا مارشالیان، ٩۶ صفحه، ١٧ یورو