انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

سفرنامه جنوب هند(۲۳)

خیابانی در ساحل زیبای پرومنده در شهر پوندیچری ایالت تامیل نادو جنوب هند

روز چهارم در پوندیچری

ساعت یازده از خواب بیدار شدم  در بدنم احساس کوفتگی شدیدی می کردم پاهایم هم ورم کرده بود سرم را دوباره روی بالش گذاردم تا ببینم با این پاها چه کنم خوابم می آمد اما در پاها نمی گذاشت بار دیگر بخوابم  دیدم چاره ای نیست باید فکری به حالشان بکنم بلند شده و به طرف حمام رفتم پاهایم را با آب سرد شستم و ماساژ دادم و به اتاق برگشتم  کمی لنگ می زدم به اتاقک کوچک مدیر هاستل رفتم و درخواست آب گرم کردم تا کمی پاهایم را در آن بگذارم شاید ورم و درد آرام گیرند مدیر هاستل طبق معمول  بدون این که حتی نگاهی به من بیندازد فقط راهول را صدا زد و او برایم در عرض دو دقیقه تشت آبی گرم آورد  پاهایم  را در آن قرار دادم خدا می داند که واقعا به این تشت آب احتیاج داشتم سرم را به دیوار تکیه داده و چشمانم را بستم بیشتر ساکنان هاستل یا خواب بودند یا برای گردش و دیدار از پوندیچری و آوروله بیرون بودند باغ کاملا آرام و ساکت بود پس از گذشت نیم ساعت راهول را صدا کردم و گفتم بلیط کوچی چه شد؟ جواب داد حاضر است فردا عصر ساعت دو بعد از ظهر تشکر کردم و دوباره سرم را به دیوار تکیه داده و  سعی کردم از سکوت لذت ببرم

 

معبد باستانی اولاکان ایشوارا در شهر ماهابالی پورام  ایالت تامیل نادو در جنوب هند

پاهایم را تکان دادم تا ببینم در چه وضعیتی هستند احساس کردم وضعیت پاهایم بهتر شده اند پس دمپایی هایم را پوشیده و با سماجتی خاص برای دیدن معبد مادر به طرف آن راهی شدم البته تنها از روی کنجکاوی تا ببینم بالاخره در این مکان چه خبر است و چه چیزهایی برای دیدن دارد دوباره راه تماما خاکی از میان روستا شروع شد چند توریست دیگر هم در مسیر این معبد بودند به راهم  ادامه دادم چند گاو برای خودشان آزادانه می گشتند و بی توجه به ما آدمها آرام آرام به راهشان ادامه می دادند پس از حدود نیم ساعت پیاده روی بالاخره گنبد طلایی رنگی از دور پیدا شد بقیه راه سنگفرش شده بود نزدیک تر شدم همه جا چمن سبز محوطه را احاطه کرده بود خود این گنبد نیز در میان این چمن ها بر روی دوازده پایه صورتی رنگ قرار گرفته و اتاق اصلی یوگا و مدیتیشن در داخل آن قرار داشت چرخی دور آن زدم تا همه جای آن را ببینم چشمم به ساختمان مدرن دیگری افتاد که نمی دانستم چیست زیر لب گفتم باید این را هم ببینم فاصله چندانی بین گنبد طلایی و این ساختمان نبود وارد آن شدم این بنا درواقع موزه معبد بود که از آثار سازنده این مکان تا نقشه و ماکت معبد را در آن قرار داده بودند عکس های سیاه و سفید و رنگی بسیاری از اشخاص بلند مرتبه ای که زمانی  از این معبد دیدن کرده یا در آن کلاس های متعددی را گذرانده بودند بر دیوارها نصب شده بود شانه هایم را بالا انداخته و بیرون آمدم این هم از این

معبد ماتا در دهکده آورووله نزدیک شهر پوندیچری ایالت تامیل نادو جنوب هند

ماسالا چای ,چپاتی ,برنج ساده کته شده و نوعی خورش کاری که از سیب زمینی ,سیر , پیاز و ادویه جات هندی پخته می شود و به آن پوری ماسالا Poori Masala  می گویند سفارش دادم

خوراک پوری ماسالا در جنوب هند

ترجیح می دهم در هند بیشتر گیاهخواری کنم تا گوشت خواری هم بخاطر حفظ سلامت خودم و هم بخاطر تطابق با آب و هوای استوایی و شرجی این مناطق ,به طرف هاستل به راه افتادم ساعت دو بعد از ظهر بود جلوی در یکی از خانه های روستایی نماد جشنواره پونگال هنوز برپا بود چهار چوب نیشکر بلند که در بالا به هم وصل شده و در هم فرو رفته بودند  با طنابی ظرف سفالی زیبایی که با نقوش هندسی تزیین شده بود را از بالای آنها آویزان کرده و با پنبه سفید رنگ بر روی این ظرف شکل کف شیر را درست کرده بودند زیر آن نیز با چند سنگ اجاقی ساخته و این یعنی خوراک مخصوص پونگال در حال پختن است بسیار جالب بود به هاستل رسیدم و مشغول جمع کردن وسایل شدم ,پس از بند و بست وسایل بیرون آمده و در تابی که در حیاط باغ آویزان بود نشستم در تمام خانه های هند از فقیر و غنی این تاب های چوبی را که  معمولا از سقف ایوان یا سقف هال  آویزان شده  را می توان یافت شاید نصب تاب در خانه برای تمدد اعصاب و ریلکس کردن و هم چنین برای تفریح و شادی خانواده باشد و شاید هم علت دیگری دارد زیرا در هند وجود هر چیزی علت خاص خودش را دارد و هر شی نماد چیزی و سمبل فلسفه خاصی می باشد

تاب ( جولا در زبان های هندی و اردو ) در خانه های شبه قاره هند به شکل سنتی وجود دارد

در هر صورت روی تاب  نشستم و به یکی از زنجیرهای آن که آن را از طاق یکی از ساختمان های هاستل آویزان نگه داشته بود تکیه دادم معمولا این تاب ها  بلند و پهن می باشند و به راحتی می توان حتی روی آن دراز کشید چشمانم را دوباره بستم و سعی کردم به صدای طبیعت آرام گوش فرا دهم که البته اگر صدای ماشین ها و موتورها می گذاشت در حال چرت زدن بودم که صدای کودکی به گوشم رسید چشمانم را باز کردم و دختر دو ساله ماری آن را دیدم که نزدیک من ایستاده و با چشمان آبی زیبایش مرا نگاه می کرد لبخندی زده و گفتم سلام خوبی؟ او هم خندید و دست هایش را به هم کوفت دیدن بچه ها همیشه لذت بخش است بغلش کردم و در تاب نشاندمش سرم را به این سو آن سو کشیدم تا ببینم مادرش کجاست اما اثری از مادر نبود با زبان بی زبانی گفت این تاب را تکان بده که من هم اطاعت کرده و به آرامی تاب را تکان دادم جیغی از خوشحالی کشید با صدای جیغ او مادرش هم از راه رسید و فورا بغلش کرد اما کودک بیقراری می کرد طفلک دلش تاب می خواست بلند شدم و تاب را به مادر و بچه واگذار کردم تصمیم گرفتم تا از کسی درباره تاب سوال کنم که چرا در هر خانه ای یافت می شود که البته سوال مهمی هم بود چرا که تمام خدایان و الهه های هندی بر روی یک تاب نقاشی و یا تندیس سازی شده اند نزدیک ترین و در دسترس ترین کس در این هاستل راهول بود  که در باغ زیر سایه درختی نشسته و موبایلش را چک می کرد سلام کردم و سوالم را از او پرسیدم سرش را خاراند و با لبخندی گفت نمی دانم اما سنت ماست پس دوباره دست به دامن گوگل شده تا علت واقعی را دریابم و بله پس از گشتن و خواندن چند مقاله علت اصلی معلوم شد که من اینجا برای شما در چند سطر مختصر بیان می کنم …… کلمه تاب در زبان های هندی و اردو دولا  Dola  و جولا Jhoola  می باشد که درواقع ذات و ماهیت آن به شکل گسترده ای یادآور میراثی است که هر ساله فصل باران یا مونسون در هند برای انسان ها به ارمغان می آورد خود این فصل برای هندوها با عشق ,باروری و امید همراه است زیرا نشانه باروری زمین و احشام می باشد هم چنین تاب نشانه باد است که ابرها را به حرکت درآورده و باعث باران و در نتیجه نوزایی همه چیز می شود مثلا در ایالت اودیشا Odisha  در شرق هند هرساله جشنواره ای به نام راجو پرب  Rajo Parba   در فصل مونسون ( فصل باران های موسمی ) برگزار می شود که در تقدیس مادر زمین است در این جشنواره زنان ساری های رنگارنگ نو پوشیده و تاب سواری می کنند که نشانه شکستن سکوت و تسکین دادن دردهای روزمره زنانه می باشد در ریگ ودا Veda Rig یکی از چهار کتاب مقدس هندوها آمده است که دو برهمن ( روحانی و بالاترین کاست در آیین هندو ) نخست به تاب سواری پرداختند تا نمایش شبیه سازی خلقت را به نمایش بگذارند یعنی تاب نماد خلق مجدد حیات و هم چنین راهی آیینی برای شبیه سازی دوباره خلقت در هندویسم می باشد تاب چوبی بویژه نماد تاپاس Tapas   یا  زهدی داوطلبانه است که برای پاک سازی روح و بدست آوردن قدرت روحانی و معنوی می باشد.

تندیس زنی در پوشاک سنتی ساری و ادای احترام هندی ها ( نمسته) در ورودی هتلی در شهر فرانسوی پوندیچری ایالت تامیل نادو جنوب هند

توضیحات بسیار جالب بود و من در شگفت شدم که در پشت یک تاب ساده چه معنای عمیقی می تواند وجود داشته باشد و شاید در پشت هر چیز ساده ای که ما بی توجه به آنها می نگریم و می گذریم معانی بسیار ژرف و هوشمندانه ای حتما وجود دارد در مقاله دیگری این چنین آمده که  تاب درشبه قاره هند  نماد جشن وشادی است و هم چنین خدایان و الهه های هندو در فصل باران های موسمی که از اواسط خرداد شروع و معمولا در اوائل آذر خاتمه می یابد را نیز  در تاب می نشانند تا آنان نیز خوشحال شوند در جنوب هند نیز برخی خدایان را در پایان روز یا در یک روز خاص از هفته در تاب نشانده آن ها را تکان می دهند ,در بیشتر جشنواره ها زنان و دختران جوان  سوار بر تاب شده و در این تاب سواری دسته جمعی زنانه شور و هیجان خاصی را تجربه می کنند  که نشان آزادی در آن روز خاص از قید و بند مقرارت سخت و دست و پا گیری است که برای آنان وضع شده و هم چنین رهایی کوتاه مدت از مردانی است که باید همواره باید تابع دستورات و تصمیم گیرهای ایشان  در زندگی خویش باشند مردانی چون پدر ,برادر ,شوهر , پدر شوهر , برادر شوهر و پسر که در هند کنترل کل زندگی زنان را در دست دارند هم چنین در جنوب هند عروس و داماد را بر روی تاب نشانده و به آرامی آنان را تکان می دهند و سپس زنان حاضر در مراسم  برایشان آواز خاصی درباره شروع زندگی دونفره برای تمام عمر می خوانند  ,کودکان تازه متولد شده را نیز بر روی گهواره یا نوعی تختخواب چوبی کوچک گذارده و آن را آرام و آهسته تکان می دهند یعنی در فرهنگ هندی درواقع گهواره نیز نوعی تاب تلقی می شود که در زبان هندی به آن جولا Jhoola  می گویند,در ایالت مادیاپرادش در شهری باستانی به نام مندو Mandav    قصری قدیمی متعلق به دوران حکومت افغان ها وجود دارد به نام هیندولا محل  Hindola Mahal  که به معنی قصر تاب است و تالاری بزرگ برای اجتماعات درباری بوده در مراسم سنتی بلوغ دختران نوجوان نیز او را بر تاب نشانده و برایش آوازهای شادی آوری در وصف خارج از دوران کودکی و وارد شدن به دنیای زنان می خوانند به این رسم ریتو کالا سمسکار Ritu Kaka Samaskara  گفته می شود معمولا در سن ۱۳ سالگی زمانی که اولین عادت ماهیانه شروع می شود این جشن را برای دختران  تازه بالغ شده اجرا می کنند فقط زنان حق شرکت در این مراسم را دارند  دختر نوجوان باید ساری سبز رنگی بر تن کرده و النگوهای سبزی نیز بر دست های خویش کند که باز هم این رنگ نماد باروری و تولید مثل می باشد   …..  در نهایت راز تاب در هند بر من گشوده شد این هم رازی  دیگر از رازهای هند عجیب که توانستم آن را کشف کنم  ساعت حدود چهار عصر بود از راهول پرسیدم امروز چه چیز برای خوردن مهیاست؟ با لبخندی جواب داد چپاتی ,خوراک سیب زمینی و سبزیجات مخلوط و برنج کته گفتم عالی بیاور پشت یکی از میزها نشستم و منتظر ماندم پس از حدود ده دقیقه خوراک های خوشمزه جلوی رویم قرار گرفت خوراک سیب زمینی و سبزیجات مخلوط  درواقع چنانچه از اسمش نیز پیداست مخلوطی از سیب زمینی پخته ,هویج پخته ,پیاز خام خرد شده ,گل کلم سرخ شده , لیموترش تازه و نمک بود که با برنج و نان خورده می شود غذایی سالم و تازه برای استراحت دادن به معده و روده و یا به قول هندی ها ” صاف کردن مزاج” غذا تمام شد و بقیه روز را به استراحت پرداختم.

کلیسای تاریخی فرانسوی  ایماکولیت کانسپشن کاتدرال  در شهر پوندیچری ایالت تامیل نادو جنوب هند

مسیر چهاردهم  شهر کوچی Kochi :

ایالت : کرلا Kerala  – جنوب هند

معنی کلمه کوچی : این شهر به کوچین Kochin  نیز معروف بوده است که به معنی مانند چین می باشد  در زبان مالایالام Malayalam  که یکی از زبان های رایج در جنوب هند و ایالت کرلا Kerala است به آن کوچو آزیKochu Azhi  که به معنی آبگیر کوچک و یا کاچی Kachi  یعنی  بندرگاه می گویند

آثار باستانی و تاریخی در قلعه کوچی و اطراف :

  • خانه باستین Bastion Bunglow Va
  • قلعه امانوئل Fort Emmanuel
  • کلیسای سنت فرانسیس Francis Church
  • موزه هند و پرتغال Indo Portugese Museum
  • واسگو دو گاما   Vasco Da Gama Square  
  • خانه اسقف Bishop,s House  
  • خانه اسپینوال Aspinwall House
  • موزه دریایی هند Indian Naval Maritime Museum
  • کلیسای جامع سنتا کروز Santa Cruz Cathedral Basilica

-۱۰ قصر ماتانجری Mattancherry palace

۱۱-تورهای ماهیگیری چینی  Chinese Fishing Nets

۱۲-موزه عتیقه جات   Antique Museum Kochi

۱۳- موزه هنرهای مردمی کرلا Kerala Folklore Museum

۱۴- معبد پیروان آیین جین  Jain Temple

۱۵-موزه ابزار و آلات موسیقی Museum Of Music Insturments

۱۶– موزه تاریخ کرلا Museum Of Kerala History

۱۷-شهر یهودی ها Jew Town

۱۸-مرکز هنرهای نمایشی  گرینیکز ویلیج  Greenix Village

۱۹– گورستان هلندی ها   Duch Cemetery  

۲۰- کلیسای ارتدوکس سنت جورج St.George Orthodox Church

۲۱-گالری هنری دراویدین Dravidian Art Gallery

۲۲-قصر و موزه هیل Hill Palace And Museum 

۲۳-قلعه پالی پورام Pallipuram Fort

۲۴- جزیره ویلینگدون Willingdon Island

۲۵-آبشار آتیراپیلی Athirappilly Falls  و آبشار وازاچال Vazhachal Falls در دهکده مالایاتور Malayattoor  واقع شده

۲۶-قصر و موزه پالیام Paliam Palace Museum

۲۷-سد و جنگل بوتاتن کتو Bhoothathankettu Dam And Forest

۲۸ – گالری هنری کاشیKashi Gallery

۲۹-گالری هنری دربار Durbal Hall Gallery

۳۰-کنیسه یهودیان پردسی Paradesi Synagogue

۳۱-جاده ساحلی مارین داریو Marine Drive

۳۲-معبد سلطنتی ماتانچری پازان ئورMattanchery Pazhanur Royal Temple

۳۳-مرکز هنری و فرهنگی کاربرال یارد Carbral Yard

۳۴-قصر بولگاتی Bolgatty Palace

۳۵-معبد کودونگالوربگواتی Kodungallur Bhagavathy Temple 

قبرستان ماهی ها در ساحل قلعه کوچی  ایالت کرلا  جنوب هند

 ساعت نه صبح از خواب برخاسته و پس از کش و قوس دادن دست و پاهایم اول سری به وسایل و کوله پشتی هایم زدم تا ببینم همه چیز مرتب و آماده است یا نه  سپس به طرف باغ رفته و صبحانه مختصری که نان جو , مربای تمشک و چای بود را خوردم باید ساعت دوازده و نیم از هاستل خارج می شدم تصمیم گرفته بودم حدود دو هفته در کوچین اقامت کنم و دست از سفر پرشتاب برداشته و روی به سفر کم شتاب بیاورم دوباره در باغ خانم فرانسوی و دخترهایش را دیدم که همه سرگرم بازی بودند به او گفتم امروز  به کوچی می روم امیدوارم به شما و خانواده تان خوش بگذرد با تعجب گفت جدی چرا؟ واقعا جواب این که چرا از اینجا می خواهم بروم برایم کمی سخت بود جواب دادم کرلا در این فصل خیلی زیباست و واقعا دیدن دارد بعدا هوا بشدت گرم می شود و امکان ماندن در آنجا مشکل است دیدم با چشمانی باز از تعجب گفت گرم است? خوب گرما که خوب است بهتر از سرماست جواب دادم شاید برای شما اروپایی ها بله ولی برای من که در ایران باید هوای چهل درجه را در تابستان تحمل کنم چندان هم خوب نیست خندید و گفت بله درست است در این فکر بودم که واقعا تفاوت محیط زیست مختلفی که انسان ها  در آن رشد می کنند و فرهنگی که براساس این محیط زیست  شکل می گیرد چقدر می تواند در طرز تفکر و روش زندگی آنها نسبت به هر چیز کوچکی حتی مانند دمای هوا تاثیر گذار و بحث برانگیز باشد  به اتاق رفتم و وسایلم را برداشتم  و راهی شهر پوندیچری  و ترمینال شدم البته با ریکشا پس از حدود نیم ساعت به ترمینال رسیدم و دنبال محل اتوبوس کوچی گشتم جلوی اتوبوسی نوشته بود کوچی ایستادم تا ببینم راننده کجاست جمعیت زیادی می خواست به ایالت کرلا بروند البته در این فصل سال چندان هم عجیب نبود راننده آمد و همه بلیط ها را یکی یکی نشان دادیم و سوار شدیم این اتوبوس هم تختخوابی بود و تخت من باز هم طبقه دوم  از پوندیچری تا کوچی حدود پانزده ساعت راه هست ساعت دو بود و همه مسافران سوار شده و منتظر راننده بودیم که بالاخره پس از ده دقیقه راننده آمد و اتوبوس آغاز به حرکت کرد در جای خود جابجا شدم تا مسیر را به دقت ببینم قیمت بلیط  پوندیچری به کوچی هزار و سیصد روپیه است دوباره صدای آهنگی هندی در اتوبوس طنین انداز شد و افکارم را بر هم ریخت اما هندی ها خوشحال بودند عشاق موسیقی در هند کم نیست در سفر و حضر این موسیقی هندی است که زندگی پر از درد و رنج و فقیرانه آنان را رنگ و رویی تازه می بخشد و آنان را از زمین به آسمان می برد آهنگ های قدیمی هندی بسیار زیبا و هنرمندانه اجرا شده اند بسیاری از اساتید بزرگ موسیقی در هند که یا خود مهاجرانی از ایران , افغانستان و آسیای میانه بوده و یا پدران و اجداد ایشان سال ها پیش به هند مهاجرت کرده بوده اند کسانی چون امیر خسرو دهلوی که به طوطی هند معروف است و در روش های مختلف آواز خوانی چون ترانه ,خیال , غزل و قوالی سرآمد دوران خود بوده با ورود فارسی زبانان به شبه قاره هند نوعی موسیقی ترکیبی به نام موسیقی شمال هند یا موسیقی هندوستانی Hindustani  ابداع گشت این نوع موسیقی درواقع ترکیبی از موسیقی کلاسیک هندی و موسیقی ایرانی و افغانی است به گفته محققان هندی سازهایی  چون طبلا Tabla  ,سیتار Sitar  ,  شهنای Shehnai  , سرود Sarod  ,سنتور Santoor  و دلربا Dilruba  نیز از اختراعات فارسی زبانان ایران , افغانستان و آسیای میانه  می باشد

دیوید هال قلعه کوچی ایالت کرلا جنوب هند