انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

سفرنامه جنوب هند(۲)

دی ماه بود و روزهای نسبتا گرم و مرطوب مومبای شروع شده بود قدم زنان به طرف هتل تاج محل به راه افتادم و از ایست بازرسی پلیس که برای پیشگیری از حملات تروریستی آتی ایجاد شده بود پس از چک کردن کوله پشتی و خودم رد شدم به طرف یکی از نرده های سنگی و محکمی که در پیاده رو وجود داشت رفتم و به آن تکیه دادم دریای عرب در جلوی چشمان من بالا و پایین می رفت کشتی هایی که به سمت جزیره باستانی الفانتا Elepanta Island مسافران خود را سوار کرده و در پهنه بیکران دریای آبی محو می شدند بیشتر به چشم من یک تابلوی نقاشی قدیمی را به تصویر می کشیدند تا واقعیتی عینی چند نقاشی قدیمی که افسران و تجار انگلیسی و پرتغالی آن را در قرون ۱۸ و ۱۹ م از مومبای کشیده بودند قبلا در گوگل دیده بودم تماشای آنان همواره در من شادی شعف انگیزی ایجاد کرده بود و مرا به دنیای گذشته این بخش از مومبای می برد مومبای همیشه تحسین برانگیز بوده و بیشتر در طول تاریخ پس از استعمار و استقلال یک شهر تجاری محسوب می شده تا شهری نظامی – سیاسی ,در حال قدم زدن در پیاده روی کنار اقیانوس شروع به گرفتن عکس های متعدد از مناظر زیبایی که در جلوی چشمم رژه می رفتند شدم تا تصویر سفرم را از دیدگاه خود نسبت به مومبای ثبت کرده باشم , سگ های ولگرد هندی در همه جای هند دیده می شوند و شاید بی هیچ علتی همیشه به دنبال شما می آیند و بو می کشند شاید بویی به غیر از بوی هندی ها از من بیرون می آمد که برایشان جالب بود بویی بدون روغن های معطر و ادویه جات هندی در هند نزدیکی بسیاری بین انسان و حیوان وجود دارد هرگز چه مسلمان یا هندو به کشتن این سگ ها راضی نمی شوند نکته جالب این است که قرن ها ملت هند با طبیعت همزیستی مسالمت آمیزی داشته , این مساله در روحیه آنان تاثیر بسزایی به جای گذاشته و این مردم را نرم خو و ملایم بار آورده گیاه خواری و خام گیاهخواری از اشکال این همزیستی و احترام هستند که به شکل گسترده ای در شبه قاره هند رواج دارد تصمیم نداشتم بیشتر از یک روز در مومبای بمانم پس راه خود را به سمت ایستگاه قطار تاریخی ویکتوریا که پس از استقلال هند نام آن را به شیوا جی چترپیتیTerminus Chhatrapati Shivaji تغییر داده بودند کج کردم شیواجی یکی از سرداران و پادشاهان قوم مراتا Maratha بوده که در برابر نفوذ و سلطه پادشاهان مغول ( گورکانیان) و پادشاهان ایرانی سلسله عادلشاهیان در جنوب هند جنگیده بود این جنگ بزرگ بین امپراتوری مراتا و اورنگ زیب ششمین پادشاه از سلسله گورکانیان هند در منطقه دکن در جنوب هند در سال ۱۶۸۰ میلادی اتفاق افتاد نام اصلی او درواقع شیوا جی ماهاراج Shiva Ji Maharaj بوده که در زبان هندی جیJi به معنی آقا و سرور و ماهاراج Maharaj به معنی پادشاه پادشاهان می باشد به جستجوی بلیط قطار برای گوا برآمدم که البته پس از پرس و جوی زیاد فهمیدم نایاب است زیرا متاسفانه من در فصل پر رفت و آمد گردشگران به هند وارد شده بودم و بلیط قطار به گوا به سختی پیدا می شد در حال ناامیدی مردی که در ایستگاه قطار کار می کرد صدایم زد و مرا به سمت خیابان پشتی ایستگاه قطار هدایت کرد که در آن چند آژانس اتوبوسرانی وجود داشت پس از گفتگویی کوتاه با بلیط فروش توانستم بلیطی برای گوا در ساعت هشت شب پیدا کنم خوشحال به سمت یک رستوران هندی که صاحب آن مسلمان بود و همیشه خوراک های ساده و لذیذ گوشتی داشت به راه افتادم در رستوران بر روی نیمکت های چوبی سفید رنگ نشسته و دستور ساندویچ گوشت که معمولا از گوشت بز پاکستانی که در هند به آن بکری Bakri می گویند , ماسالا چای و ماست دادم ماست ها در هند همیشه پر چرب و از شیر گاو میش هندی تهیه می شوند ناهار خود را با لذت و آرامش تمام خوردم برای من که دوازده سال در هند زندگی و سفر کرده و به زوایای این گونه احساسات آشنا بودم این حس شیرین آرامش هنگام خوردن در هند احساس چندان گنگی نبود زیرا بارها و بارها آن را تجربه کرده بودم خوردن هر چیزی در نهایت آرامش و خونسردی با دست راست از خواص فرهنگ هند است معمولا در هنگام صرف غذا چندان صحبتی بین افراد رد و بدل نمی شود و همه چیز در آرامش طی می شود اگر واقعا می خواهید خوراک های خوشمزه غیرگیاهی Non Vegetarian یا بهتر بگویم گوشتی هندی را که در محله کولابا وجود دارند تجربه کنید پانزده رستوران خوب با قیمتی مناسب در این منطقه وجود دارند:
۱- دهلی دربار Delhi Darbur
۲- پرسپولیس Persepolis
۳- وود ساید این Woodside Inn
۴- سیپسکو گورمت کیچن Sepsso Gourmet Kitchen
۵- فود این Food Inn
۶- کویلا Koyla
۷- بوسابا Busaba
۸- گولدن دارگون Golden Dragon
۹- پیکادلی Piccadily
۱۰- ایلی پیسیس Elipsis
۱۱- کوپر چیمنی Copper Chimeny
۱۲- فینیکس Fenix
۱۳- بیروت کوفی پراده Bayroute Cuffe Parade
۱۴- بغدادی رستوران Bagdadi Resturant
۱۵- بادی میا Bademiya

منطقه مارین درایو Marin Drive  بمبئی دی (ژانویه) سال ۲۰۱۷ عکاس نسیم کمپانی

بعد از ناهار خوشمزه ای که با حلاوت تمام آن را نوش جان کردم به سمت خیابان شهید بگت سینگ Shahid Bhghat Singh Road    به راه افتادم که مهمترین مرکز خرید و بازاری تقریبا سنتی در منطقه کولابا محسوب می شود و در آن می توان هر چیزی را که یک گردشگر در جستجوی آن است مانند پوشاک ,زینت آلات ,کفش و دم پایی ,لوازم آرایش , صنایع دستی زیبای هندی و ادویه جات  را به راحتی یافت  ,می خواستم یک پیراهن هندی دیگر بخرم که هم پوشیده باشد , هم به شکل زنان هندی دربیایم  و هم بتوانم در کوچه و پس کوچه های هند به راحتی برگردم بدون اینکه جلب توجه کنم  گشت و گذار راحت و بدون دغدغه به راستی برای یک زن مسافر تنها جزء نعمات است بخصوص در شبه قاره هند که مزاحمت های گوناگون در خیابان و اتوبوس ممکن است رخ دهد   پس یک کورتای آبی زیبای کتانی خریدم و به هتل برگشتم  به آرامی مشغول جمع و جور کردن وسایلم شدم از مردی که در ریشپشن بود درخواست یک غذای سبک کردم تا بتوانم آن را با خود به اتوبوس برده و بخورم درباره جاده های هند باید بگویم که اصلا تعریفی ندارند و راننده های هندی هم به سرعت به هیچ وجه توجه نمی کنند ویراژ دادن و سبقت گرفتن با سرعت بالا واقعا هیجان انگیز و در عین حال ترس آور است و برای رانندگان هندی یک روش عادی  در رانندگی محسوب می شود ,در هر حال یک سمبوسه و یک ساندویچ کره ای گرفته و در کوله خود جای دادم  پایین هتل رفته و سوار ریکشا که نوعی تاکسی بدون در و پنجره  سه چرخه مانند در آسیای جنوب شرقی و شبه قاره هند هست شدم و در عرض یک ربع به  آژانس اتوبوس رانی رسیدم یک نکته مهم در هند برای سفر با اتوبوس این مساله است که اتوبوس برای سوار کردن شما به  آژانس نمی آید بلکه  معمولا یک ون  برای سوار کردن مسافرین جلوی آژانس آمده و مسافران را سوار می کند  که البته هزینه آن را هم خود آژانس می پردازد پس با دیگر مسافرین سوار ون شده و به سمت اتوبوس حرکت کردیم پس از پنج دقیقه به اتوبوس رسیدیم و پس از تحویل کوله خود به راننده وارد اتوبوس شده و تخت خود را پیدا کردم حتما تعجب می کنید که گفتم تخت و نه صندلی خدایا آن هم در اتوبوس بله اتوبوس ها  در هند تخت های یک نفره و دونفره دارند که به راحتی می توان در مسافت های طولانی سفر در آن خوابید پس هرگز پتو , یک بالش کوچک  و ملافه یادتان نرود اگر خانم هستید بهتر است تخت های بالایی اتوبوس را انتخاب کنید تا از مزاحمت های احتمالی مسافران مرد در امان باشید مساله ای که در هند یک پدیده بسیار شایع است ,با سوار شدن همه مسافرین اتوبوس به سمت ایالت زیبا و سحرانگیز گوا به راه افتاد.

شهر پنجی ایالت گوا دی ( ژانویه ) سال ۲۰۱۷ عکاس نسیم کمپانی

مسیر دوم ایالت گواGoa  :

معنی کلمه گوا : این کلمه از واژه سانسکریت  گومان تک Gomantak  آمده که به معنی زمین حاصلخیز می باشد .

آثار تاریخی – باستانی :

۱-کلیسای بوم آو جیسس Basilica Of Bom Jesus

۲– قلعه آگودا Aguada Fort

۳-معبد شری منگیشی Shir Mangueshi Temple

۴-کلیسای جامع سی Se Cathedral

۵-کلیسا و برج سنت آگوستین St.Augustine Church And Tower

۶- کلیسای سنت فرانسیس آسیسی و موزه باستانشناسی   St.Francis  Assisi Church And Archaeological Museum

۷-کلیسای سنت جاستین St.Cajetan Church

۸– کلیسای Chapel Of Our Lady Of The Mount

۱۰-قصر عادل شاه Adil Shah Palace

جاده مومبای – گوا  بسیار ناهموار , پر پیچ و خم و در اکثر مواقع سال شلوغ می باشد زیرا در بیشتر فصول سال گردشگران بسیاری به سمت آن سرازیر شده تا هم  از زیبایی های طبیعی و هم از جشن ها و تفریحات ساحلی که تقریبا هر ساعت برگزار می شود استفاده کنند ,در هر حال اتوبوس ما به سمت گوا به راه افتاد  من در تخت خود جابجا شده تا بتوانم ساعاتی را بخوابم چرا که در مومبای بسیار خسته شده بودم البته این خواب و خیال شیرین من بیشتر از ده دقیقه طول نکشید زیرا با اولین دست انداز به گوشه دیگر تخت پرت شده و تازه فهمیدم که امشب را باید بیدار خوابی درازی داشته باشم به هر حال اتوبوس در راه  به سوی گوا صفیرکشان می غرید این که می گویم می غرید واقعا می غرید زیرا بوق زدن بسیار و مداوم و هم چنین ویراژ دادن , از لا به لای دیگر ماشین ها رد شدن و سبقت گرفتن های مداوم  کاری بسیار عادی و معمول در هند  تلقی می شود چیزی که مسافران بیچاره باید آن را همیشه تحمل کنند و دم بر نیاورند خلاصه سعی کردم کمی بخوابم پس گوشی موبایل را در گوشم گذاشتم تا حداقل از شر سر و صداهای مزاحم خلاص شوم که البته این کار کمی کمک کرد و توانستم برای دو ساعت بخوابم با ویراژ بعدی از خواب پریدم و ترجیح دادم تا حداقل با خواندن کتابی که به همراه خود داشتم و درباره زندگی سنتی و مدرن خانواده های هندی در طی  صد سال گذشته بود خود را بیدار نگه دارم نام کتاب Modern Indian Family( خانواده مدرن هندی ) بود کتابی که شش سال پیش در دهلی خریده بودم و هرگز فرصت مطالعه آن را نداشتم لازم به ذکر است در هند کتاب و مجله بسیار ارزان است و خوشبختانه مردم هند نیز ملتی کتابخوان هستند شروع به مطالعه این کتاب چهار صد و پنجاه صفحه ای کردم پس از خواندن سی صفحه ازآن فهمیدم که بسیاری  از چیزهایی را  که خودم در طی دوازده سال زندگی در هند به چشم خود دیده , احساس و تجربه کرده بودم در این کتاب قطور ذکر شده در نتیجه به من ثابت شد سفرهای متعدد , طولانی و زندگی در یک کشور به شما این امکان را می دهد که تجربه دست اول و بدون واسطه از فرهنگ و مردم آن کشور داشته و کمتر به شایعات و داستان های خیالی درباره مسائل خاص آن ملت و مملکت توجه کنید  هم چنین سفر خود کتابی است که بهتر از نوشته دیگری به ما درباره دیگر مردم و فرهنگ ها می آموزد در همین افکار بودم که خوابم برد با تکان شدید اتوبوس دوباره از خواب پریدم  ساعت هفت صبح بود راننده جلوی رستوان دلبازی که پشت آن رودخانه ای در جریان بود نگه داشت خوشحال شدم که حداقل برای چند دقیقه ای می توانم راه بروم و پاهای خسته خود را به حرکت درآورم همه مسافران با عجله و شلنگ تخته اندازان به سمت دستشویی ها هجوم برده و صفی ایجاد شد  حوصله در صف ایستادن را نداشتم پس به سمت رودخانه رفته و خودم را به ارزیابی و تماشای محل سرگرم کردم ,رودخانه با شتاب در حال گذشتن از کنار جاده بود بی توجه به انسان ها و هر آن چه در اطراف اوست در حال پویایی و گذر از این مکان به جایی دیگر مساله ای که ما انسان ها هرگز به آن توجه نمی کنیم  یعنی بیشتر به مسائل جانبی توجه داریم تا هدف شاید برای همین باشد که طبیعت در بازسازی و احیای خود از ما بسیار موفق تر است ,سرم را به عقب برگرداندم تا ببینم وضعیت صف دستشویی در چه حالی است که خوشبختانه خلوت شده بود و بیشتر مسافران برای سفارش صبحانه به رستوران رفته بودند به سمت دستشویی  به راه افتادم نگاهم بر در آن افتاد  بر رویش تصویر خانم ساری پوشی که دستهایش را به شکل احترام  سنتی هندی یا نمسته Namaste به هم چسبانده بود دیده می شد نکته مهم درباره هندی ها این است که  فرهنگ خود را در همه جا باید به نمایش بگذارند تا به همه بفهمانند  اینجا هند است و ما هندی هستیم حتی پشت در دستشویی  نگاهی به دستشویی آقایان کردم بر روی در آن نیز تصویر مردی بود که در بخش بالا تنه برهنه و در بخش پایین تنه پوشاک سنتی مردان جنوب هند یعنی دوتی Dhoti  را بر خود پیچیده بود دوتی درواقع نوعی پارچه سفید بلند و پهن است که به شکل خاصی به دور کمر و باسن پیچیده و تا پایین پاها ادامه دارد قدمت دوتی به دوران باستان می رسد و این نوع پوشاک برای آب و هوای گرم و مرطوب هند بسیار مناسب است, پس از  شستن دست ها به طرف رستوران رفته و سفارش صبحانه مورد علاقه خود یعنی ماسالا چای و پوها Poha  را دادم پوها خوراکی است که از برنج کوبیده یا پرک شده ,جعفری تازه ,بادام هندی سرخ شده ,نمک ,ادویه جات و فلفل تازه تند تهیه می شود  این غذا بسیار خوشمزه و مقوی است بخصوص به عنوان صبحانه در کنار آن اغلب لیمو ترش تازه و نارگیل رنده شده  نیز می گذارند زیرا در فرهنگ خوراک هند خوردن لیموترش تازه در کنار انواع خوراک ها  و نوشیدن  شربت آبلیمو به دو نوع شیرین و به قول هندی ها  نمکین  یک سنت کهن محسوب شده که باعث پالایش خون و باز شدن عروق می شود .با صدای بوق ممتد و بلند اتوبوس از خیالات طبی – فلسفی به در آمده  و به سمت اتوبوس روان شدم  پس از بالارفتن از نردبان در جای خود مستقر شدم و به تماشای جاده محسور کننده گوا پرداختم جاده سرسبز و زیبای گوا مرا واداشت که از سر هیجانات درونی شروع به عکاسی بکنم و مناظر شگفت انگیزی  را در دوربین خود ثبت نمایم تا همیشه یادآور این سفر خاطره انگیز باشد همانطور که گفتم  دست اندازها و جاده های ناهموار هند عموما انسان را به این فکر می اندازد که راه دیگری برای سفر پیدا کند که  بهترین و ارزان ترین  آن  قطار است و راحت تر و کم دردسرتر از اتوبوس می باشد راه آهنی که بریتانیایی ها در طول سیصد سال استعمار آن را در گوشه گوشه این شبه قاره پهناور کشیدند تا بهتر بتوانند آن را اداره,مدیریت  و در نهایت بهره کشی کنند .با خوشحالی تمام راننده اعلام کرد که به شهر پنجی Panji مرکز ایالت گوا وارد شده ایم بقدری خوشحال شدم که وصف ناپذیر بود زیرا به علاوه بر سردرد و خستگی راه  گرسنه نیز شده بودم حتما می پرسید پس ساندویج کره و سمبوسه چه شد؟ آنها را همان اول شب در اتوبوس خورده بودم و چیز دیگری نداشتم .کوله خود را از شاگرد راننده گرفته و به سمت تاکسی به راه افتادم که البته بعدا فهمیدم که می توانستم با اتوبوس هم به سوی مقصد خود یعنی ساحل کلن گوت Calanguta Beach  بروم در اتوبوس با چند توریست دیگر که از کشورهای آلمان و فنلاند بودند آشنا شده بودم و می دانستم که آن ها نیز به سمت  ساحلی که من می خواهم بروم راهی هستند پس تصمیم گرفتم با آن ها تاکسی بگیرم که پول کمتری بپردازم و سرعت بیشتری هم داشته باشم چون اگر به تنهایی منتظر تاکسی ارزان می شدم شاید مجبور بودم ساعت ها وقت خود را به چانه زنی با رانندگان برای تخفیف کرایه تلف کنم  دوباره از سایت Booking.com هتلی مناسب را پیدا کرده و سوار تاکسی که یک ون بود شدیم از پنچی تا ساحل کلن گوت تقریبا بیست دقیقه راه است سواحل گوا در کل نزدیک به هم قرار دارند و می توان با کرایه  یک موتور یا یک ریکشا به تمامی آنها نیز سری زد و تفریح کرد از پنجی تا کلن گوت مناظر زیبای بسیاری با درخت های نخل بلند که در کنار دریای عرب قرار گرفته بودند مرا واقعا سرحال آورد و خستگی ناشی از مسافرت را از تنم خارج کرد.

شهر پنجی –ایالت گوا دی ماه (ژانویه ) سال ۲۰۱۷ عکاس نسیم کمپانی

راننده نیز با یک آهنگ پر شور و هیجان هندی به این حس دامن زد در کل هندی ها عاشق موسیقی خود هستند وشما کمتر هندی را پیدا می کنید که موسیقی غربی ,عربی یا مثلا ایرانی گوش کند  چه در اتوبوس چه در تاکسی و حتی در ریکشا گوش دادن به موسیقی هندی با صدای بلند به بخشی از فرهنگ هندی تبدیل شده است و البته هندی ها توقع دارند چون خودشان از این وضعیت لذت می برند بقیه ملت های دیگر دنیا نیز باید از آن خوششان بیاید و دست و پایی تکان دهند .پس از سی دقیقه به علت ترافیک زیاد به کلن گوت رسیدیم و در میدان ساحل پیاده شدیم هر کس سهم کرایه خود را پرداخت و به سوی هتل خود به راه افتاد منم به سمت هتل خود  پیاده روان شدم که البته چندان دور هم نبود  جاده ای باریک و سرسبز با مغازه های کوچک در اطراف آن  پس از حدود ده دقیقه پیاده روی وارد هتل JMD Villa  شدم که برای چهار شب قرار بود پنجاه دلار بدهم دو مرد هندی که در ریسپشن این هتل کوچک بودند پاسپورت مرا گرفته و به پسری که در حدود بیست داشت و از چهره چینی وارش معلوم بود که اهل  یکی از ایالات شمال شرق هند است دستور داد کوله مرا به اتاقم ببرد مردم ایالات شمال شرقی هند بسیار آرام و سربزیر هستند و با چهره های چینی  خود کاملا از بقیه مردم هند متمایز می باشند وارد اتاق کوچکم شده و بسوی حمام یورش بردم ساعت حدود دو بعد از ظهر بود و من گرسنه  پایین پله ها از همان پسر سوال کردم رستوان کجاست؟ و او با دستش چیزی را در کنار هتل نشان داد رستوارنی کوچک  با شیشه های قدی قهوه ای که باعث می شد حررات و آفتاب سوزان هند کمتر به دورن راه یابد داخل رستوران شدم جای نسبتا تمیزی بود چیزی که پیدا کردن آن در هند اهمیت فوق العاده دارد یعنی تمیزی سفارش یک خوراک هندی خوشمزه یعنی پنیر ماسالا Paneer Masala  با نان هندی یا چپاتی Chapati  را دادم ,نوعی پنیر در هند وجود دارد که قابل پختن و سرخ کردن است و از آن غذاهای متعدد و خوشمزه ای چون پنیر تیکا ماسالاPaneer Tika Masala  ( پنیر تکه تکه شده ),شاهی پنیرShahi Paneer  ( خوراکی با تکه های بزرگ پنیر) و تندوری پنیر Tandori Paneer  (پنیری که در تنور کباب می شود)  تهیه می کنند لازم به ذکر است کلمه ماسالا اصلا در زبان های هندی و اردو  به معنی ادویه دار می باشد .