انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

سفرنامه جنوب هند (۳۷)

تصویر: دنسک خوراک مخصوص پارسیان هند

عثمانی بیسکویت Osmania Biscuit نوعی بیسکویت در شهر حیدر آباد در جنوب هند به شکل گرد که نخستین بار پادشاه حیدرآباد معروف به نظام حیدرآباد دستور پخت آن را صادر کرد و اکنون با چای ایرانی در هند خورده می شود .
تصمیم گرفتم امروز را به موزه چتر پتی شیوا جی واستو سنگراهالا Chhatrapati Shivaji Maharaj Vastu Sangrahalaya که به معنی موزه شیواجی پادشاه بزرگ می باشد بروم. این موزه در سال ۱۹۰۴ میلادی به نام Prince Of Wales ساخته شد و ساختمان آن ترکیبی از معماری هندی و انگلیسی است. در سال ۱۹۹۸ میلادی دولت هند نام انگلیسی این موزه را تغییر داد، این موزه دارای سه بخش عمده یعنی هنر , باستانشناسی و تاریخ طبیعی می باشد و بیست و سه گالری برای معرفی فرهنگ و تاریخ هند دارد که به ترتیب زیر می باشند:
گالری مجسمه ها
گالری پیش از تاریخ
گالری تاریخ طبیعی
گالری نقاشی های مینیاتوری
گالری کریشنا
گالری هنر هیمالیایی
گالری اشیای فلزی تزیینی
گالری سکه و خانه الهه لکشمی
گالری کارل و مهربی کندال والا
گالری هنر چینی و ژاپنی
گالری سر رتن تاتا و سر دوربا تاتا و نقاشی های اروپایی
گالری اسباب و وسایل جنگی
گالری جهانگیر نیکولسون
گالری کلید
گالری طبقه اول دورانی
گالری پریم چاند روی چاند
گالری طبقه دوم دورانی
گالری هنر تزیینی اروپایی
گالری هنر مکتب بمبئی
گالری جهانگیر صباوالا
گالری منسوجات
گالری کتب و دست نوشته های خطی و حفظ منابع طبیعی

 

ساختمان جهانگیر گالری شهر بمبئی ایالت ماهاراشترا غرب هند

 

بلیط این موزه برای خارجی ها پانصد روپیه و برای هندی ها سی روپیه می باشد، من هم طبق معمول همیشه سی روپیه پرداخت کرده و وارد باغ بزرگ و زیبای موزه شدم. در کنار در ورودی یک کافی شاپ وجود دارد که نوشیدنی های مختلف و خوراک های سبک را عرضه می کند. شروع به قدم زدن کردم در وسط چمن مجسمه بزرگی از سر بودا به شکل خوابیده بر روی سکویی گذارده شده بود. مجسمه های باستانی متعددی نیز در گوشه کنار باغ چیده شده بودند در وسط یک چهار باغ مجسمه بزرگ فلزی پرنس ولز Prince Of Wales بر روی سکوی بلندی قرار داده شده بود. باغ واقعا به شکل زیبایی با درختان بلند نخل و گل های رنگارنگ تزیین شده و ساختمان را دور تا دور احاطه کرده بود. خود ساختمان سه طبقه با گنبدی بلند و سفید به سبک مغولی – هندو ساخته شده و عظمت و زیبایی آن مرا به شگفتی واداشت. در آن لحظه دقیقا این بنا مرا به قصه های هندی عجیب و اسرارآمیز برد، واقعا این موزه وصف ناپذیر بود. وارد ساختمان شدم و بلیط خود را به مسئول موزه که ورودی در نشسته بود دادم . تالارها و تزیینات داخل واقعا اعجاب انگیز و نمونه کامل یک بنای اشرافی در هند محسوب می شد. تعداد کمی توریست خارجی و تعداد زیادی هندی برای بازدید از این موزه آمده بودند. چشمم به چند خانم هندی با لباس های مدرن که به همراه گروهی کودک که دسته جمعی برای دیدن موزه آمده بودند خورد، ظاهر و لباس هایشان با دیگر هندی ها متفاوت بود، نزدیک تر رفتم تا ببینم آنها چه کسانی می توانند باشند. یکی از معلمان که خانم جوانی بود دختر بچه ای حدودا چهار ساله ای را صدا زد “زرین ” واقعا تعجب کردم به خانم معلم که زنی شاداب و بشاش بود سلام کردم و پرسیدم ببخشید شما هندی هستید ؟ لبخندی زد و جواب داد البته اما ما پارسی هستم و اینها کودکان کودکستان پارسیان منطقه کولابا هستند. دستم را به طرف خانم دراز کردم و گفتم من ایرانی هستم خانم معلم که نامش دلارام بود با خنده دست مرا گرفت و گفت عالی اینجا چه می کنید ؟ گفتم در هند سفر می کنم و می خواهم هر چه بیشتر با فرهنگ غنی هند آشنا شوم گفت خیلی هم خوب اصلا ما هم از ایران مهاجرت کرده ایم و پس از کمی مکث گفت یعنی اجدادمان گفتم البته می دانم دوباره با لبخندی گفت خوشحال شدم من باید بروم و خداحافظی کرد. در دل گفتم خدا را شکر که این دختر می داند اجدادش از کجا هستند. گردش در موزه شروع شد همه چیز عالی بود تمام بخش های آن به شکلی زیبا و منحصر به فرد تزیین و طبقه بندی شده بودند، دلم می خواست روزها در اینجا باشم و از همه چیز صورت برداری کنم تا بعدا بتوانم درباره آنها تحقیق بیشتری بکنم. می توانستم عکس بگیرم اما برای عکاسی دویست روپیه و برای فیلمبرداری هزار روپیه باید پرداخت می کردم که مجموعا در حدود هزار و دویست روپیه می شد و برای من بسیار گران بود. پس در نتیجه عطایش را به لقایش بخشیدم و بی خیال ثبت و ضبط دیجیتالی شده و تصمیم گرفتم بیشتر به ذهنم متکی بشوم وارد بخش مینیاتورهای هندی شدم نمی توانم توصیف کنم در چه مکانی قرار گرفته بودم گنجی بی پایان از نقاشی هایی محسور کننده تصمیم گرفتم وقت بیشتری را در اینجا صرف کنم تا حداقل در ذهنم همه چیز را ثبت و ضبط کرده باشم .مینیاتورها یکی از دیگری زیباتر این مینیاتورها از سراسر هند جمع آوری شده و تمامی مکاتب نقاشی هند را به نمایش می گذاشتند به طبقه سوم رفتم تا در زیر گنبد سپید آن قرار بگیرم و ببینیم چگونه است واقعا زبانم از این همه هنر و شگفتی بند آمده بود معمار این موزه درواقع مهندسی به نام جورج ویتر George Witter بوده است حدود سه ساعت در موزه در حال کشف و کرامات بودم وچیزهای بسیاری از تاریخ و فرهنگ هند بصورت زنده آموختم نوبت خوردن و نوشیدن بود به سمت کافی شاپ به راه افتادم در کنار این کافی شاپ یک مغازه برای فروش صنایع دستی و کتاب نیز وجود دارد که البته قیمت همه چیز برای یک توریست ساده واقعا گران بود.

بخشی از محوطه موزه چترپتی شیواجی واستو شهر بمبئی ایالت ماهاراشترا غرب هند

بر روی یکی از صندلی های چوبی بیرون کافی شاپ نشستم و دستور ماسالا چای و ساندویچ پنیر دادم ساعت سه بعد از ظهر بود پس از صرف عصرانه ای ساده و پرداخت سی روپیه به سمت هتل به راه افتادم تا کمی استراحت کنم.

روز سوم در بمبئی:

ساعت نه از خواب برخاسته و تصمیم گرفتم برای تنوع در یکی از هتل های اطراف محل اقامتم صبحانه امروز را بخورم به سمت هتلی به نام Fariyas Hotel به راه افتادم. که فقط ده دقیقه با هتل من فاصله داشت وارد هتل شدم در رستوران هتل صبحانه بر روی سه میز بزرگ مستطیل شکل چوبی انواع خوردنی ها و نوشیدنی ها هندی و بین اللملی بسیار مرتب و با سلیقه به شکل سلف سرویس چیده شده بودند در تالار رستوران به جز سه چهار نفری که به آرامی مشغول خوردن صبحانه بودند کس دیگری نبود شاید هم من برای خوردن صبحانه زود آمده بودم. نمی دانم صبحانه را اول با ماسالا چای شروع کردم و پس از آن مقداری نان تست با کره و مربا , پوهه , تخم مرغ با اسفناج و شیر برداشته و نزدیک پنجره رو به باغ نشستم باران تندی شروع به باریدن کرد به آرامی مشغول خوردن شدم امروز می خواستم به کتابخانه ساسون و جهانگیر هال سری بزنم پس از اتمام صبحانه و پرداخت پول که دویست روپیه شد.


خوراک تخم مرغ و اسفناج در هتل فریاس شهر بمبئی ایالت ماهاراشترا غرب هند

 

به طرف جهانگیر هال به راه افتادم این گالری و موزه هنرهای معاصر هند را سر کواس جهانگیرSir Cowasji Jehangir یکی از پارسیان ثروتمند و با نفوذ بمبئی در سال ۱۹۵۲ میلادی بنا نهاد محل دقیق آن درست پشت موزه پرنس ولز در منطقه کولابا قرار دارد ,این گالری دارای چهار تالار مجزا , یک کافی شاپ به نام سماور Samavar , یک کتابفروشی , یک سالن کنفرانس و یک باغ زیبا می باشد معماری آن واقعا زیبا و در نوع خود بی نظیر بود وارد موزه شدم بر روی دیوار روبرو نوشته بود بازدید کاملا رایگان است امروز دو هنرمند هندی نقاشی های خود را در این مکان به نمایش گذارده بودند من هم که عاشق نقاشی با شوق و ذوق فراوان مشغول تماشای آنها شدم اما از تکنیک های نقاشی اصلا سر در نمی آورم ولی از دیدن آنها واقعا لذت می برم.

 


ساختمان قدیمی کرافورد مارکت شهر بمبئی ایالت ماهاراشترا غرب هند

 

برخی از نقاشی ها برایم معنادار بود ولی برخی از آنها اصلا با این که زیر تمامی نقاشی ها توضیحی وجود داشت از دید من که به هیچ وجه هنرمند نبودم عجیب و در عین حال خارق العاده بودند زیرا در هر صورت تراوشات ذهنی و بصری شخصی است که شاید از من باهوش تر بوده و توانسته اثری چنین منحصر به فرد ایجاد کند اما خوب من عاشق عکاسی هستم هنری که احتیاج به هیچ چیزی جز یک دوربین ندارد البته خود عکاسی خوب هم علم و دانش خاص خود را می طلبد و به هیچ عنوان الله بختکی نیست از جهانگیر هال بیرون آمده و به طرف کتابخانه ساسون به راه افتادم از زیر طاق سقف داری که به شکل هندو- گوتیک طراحی شده بود رد شده و به کتابخانه رسیدم بسیار باعظمت و محسور کننده قد برافراشته و سر در ورودی به شکل طاقی بزرگ طراحی شده بود مجسمه دیوید ساسون نیز در میان حیاط خلوت کتابخانه بر روی سکویی قرار داده شده بود خانمی هندی گوشه ای بر روی صندلی چوبی قدیمی نشسته و در حال چک کردن موبایلش بود سلام کردم و پرسیدم آیا بازدید برای همگان آزاد است؟ نگاهی به من کرد و گفت نه فقط برای کسانی که عضو هستند تشکر کردم و پس از چرخیدن در همان ورودی و حیاط خلوت از در بیرون رفتم ساعت یک بعد از ظهر بود و به اندازه کافی وقت برای گردش در شهر این بخش تاریخی شهر و کشف دیگر آثار آن داشتم شروع به قدم زدن کردم به اطراف نگاه می کردم تا ببینم چه چیزی می توانم به چنگ بیاورم که چشمم به ساختمانی قدیمی چند طبقه خورد که در حال بازسازی بود نزدیک تر رفتم تا ببینم این چه بنایی می تواند باشد بر سر در آن نوشته بود Watson Hotel نمی دانستم چیست.

در گوگل نگاهی انداختم تا ببینم چه می توانم پیدا کنم پس از چند دقیقه این مطالب درباره این هتل دستگیرم شد نخستین هتلی که انگلیسی ها در سال ۱۸۶۹ میلادی آن را در منطقه کولابا و در محله کالا گودا Kala Ghoda ساختند اما هندی ها حق ورود به آن را نداشتند و فقط بریتانیایی ها پذیرفته می شدند عجب اوضاعی نژاد پرستی همه جا وجود داشته و دارد چه داستان عجیبی ما انسان ها داریم همه از نژاد انسانی اما هیچ کس ارزشی برای دیگری قائل نیست دوباره نگاهی به گوگل انداختم تا درباره محله کالا گوداKala Ghoda که به معنی اسب سیاه است اطلاعاتی کسب کنم و همینطور چرخی نیز در آن بزنم اول باید می دیدم که به چه علتی نام این محله اسب سیاه است که البته پس از چند متر پیاده روی به مجسمه مردی انگلیسی برخوردم که سوار بر اسبی سیاه بود او پادشاه ادوارد هفتم بود پس دلیل این نامگذاری بالاخره پیدا شد.
از دیگر مکان هایی که در این منطقه وجود دارد باید از :

Max Mueller Bhavan ماکس مولر بون مرکز فرهنگی هند و آلمان

St. Andrew And Columba Church کلیسای تاریخی سنت آندرو و کلمبیا

K.R.Cama Oreintal Institute کی.آر.کاما انستیتوی شرق شناسی – قدیمی ترین کتابخانه ,آرشیو نسخ خطی و مرکز پژوهش های هند و ایرانی و زرتشیتان هند که در سال ۱۹۱۶ میلادی بنا نهاده شد

Mumbai University دانشگاه مومبای که در سال ۱۸۵۷ میلادی ساخته شد

The Great Western Building خانه فرماندار انگلیسی بمبئی یعنی سر ویلیام هورن بی

Knesset Eliyahoo کنیسه تاریخی یهودیان بمبئی که در سال ۱۸۸۴ میلادی ساخته شد

Elphinstone College نخستین کالج شهر بمبئی که در سال ۱۸۴۵ میلادی ساخته شد

National Gallery Of Modern Art نخستین گالری و موزه هنر مدرن در بمبئی که در سال ۱۹۲۹ میلادی ساخته شد

Bombay Natural History Society مرکز تاریخ طبیعی هند که در سال ۱۹۱۱ میلادی ساخته شد
و دیگر ساختمان ها و بناهای تاریخی نیز در این محله کهن قرار دارد

راهی خوردن ناهار و عصرانه شدم چرا که ساعت از سه گذشته بود که رستورانی جالب سر راهم سبز شد به نام “دره خیبر مکان” که دری چوبی به رنگ خاکستری داشت و از بالا تا پایین به فارسی نوشته بود ” خوش آمدید به دره خیبر مکان ” وارد رستوران شدم و دستور یک غذای افغانی دادم به نام ” قابلی پلو ” که از برنج و گوشت تهیه می شود و دوغ هندی را دادم قیمت این غذا و دوغ در مجموع صد و پنجاه روپیه بود مزه غذا عالی و از خوردن آن بسیار لذت بردم به سمت هتلم به راه افتادم تا برای فردا استراحت کنم.

روز چهارم در بمبئی:

امروز تصمیم گرفتم برای دیدن جزیره الفانتا Elephanta Island راهی شوم قایق هایی که به سمت جزیره می رفتند در کنار The Gateway Of India به ردیف ایستاده بودند و منتظر مشتری تا پر شود و سپس به طرف جزیره حرکت کنند بلیط دوطرفه را از مرکز توسعه توریسم ماهاراشترا The Maharashtra Tourism Development به قیمت صد و پنجاه رویپه خریداری کرده و در کشتی نشستم از مومبای تا جزیره حدود یک ساعت می باشد ساعت هشت و نیم بود و کشتی ها معمولا ساعت نه صبح از بمبئی حرکت کرده و ساعت چهار بعد از ظهر از جزیره الفانتا دوباره به سمت بمبئی برمی گردنند , جزیره الفانتا درواقع در گذشته به نام گاراپوری Gharapuri معروف بوده که به معنی شهر قلعه است اما پس از ورود پرتغالی ها در قرن ۱۶ میلادی به جزیره الفانتا تغییر نام علت این تغییر نام درواقع مجسمه فیل بزرگی است که در زمان ورود پرتغالی ها در جزیره وجود داشته است پس از ورود انگلیسی ها به هند این مجسمه از جزیره به باغ ویکتوریا Victoria Gardens که اکنون به جی جا ماتا اودیان Jijamata Udyan تغییر نام داده و باغی بسیار بزرگی در بخش بایکولا Byculla شهر بمبئی است منتقل شد این باغ زیبا در سال ۱۸۶۱ میلادی تاسیس و یکی از قدیمی ترین باغ های عمومی در شبه قاره هند می باشد پس از گذشت چند سال دوباره این مجسمه به موزه Dr.Bhau Daji Lad Museum منتقل گشت و هنوز هم در آنجا قرار دارد مسافران یکی پس از دیگری وارد کشتی شده و جایی برای نشستن پیدا کردند همه منتظر حرکت ترجیح دادم بر روی صندلی هایی که بر روی عرشه قرار داشت بنشینم و از دریا , آفتاب و هوای مطبوع لذت ببرم پس از اطمینان از نشستن تمام مسافران بر جای خود کشتی حرکت کرد و من چشم بر دریا دوختم چهل مسافر با من در این کشتی همسفر بودند آشپزخانه کوچکی که در خود کشتی وجود داشت نوشیدنی و خوراکی های سبکی چون سمبوسه و ماسالا چای را به مسافران می فروخت اما من گرسنه نبودم در نهایت به جزیره رسیده و کشتی لنگر انداخت مردی که مسئول کشتی بود با صدای بلند فریاد زد ساعت چهار همه اینجا باشید فراموش نشود و مسافران بی توجه به او با عجله کشتی را ترک کردند از لنگرگاه تا خود غار معابد باستانی حدود نیم ساعت پیاده روی است که باید از روی پله های متعددی گذشت تا به آن رسید در دو طرف مسیر دستفروشان بسیاری در حال فروش همه چیز بودند صنایع دستی , خوراکی ها متعدد و نوشیدنی های گوناگون , کتاب ها و کارت پستال هایی درباره غارها به راه خود ادامه دادم تا هر چه زودتر به بالای پله ها و به غار معابد باستانی که در فهرست آثار فرهنگی جهانی یونسکو قرار گرفته اند برسم پس از طی مسیر آخر به بالای پله ها رسیده و محوطه بازی را روبروی خود دیدم.

 

غار معابد الفانتا نزدیک بمبئی ایالت ماهاراشترا غرب هند