روز نهم در قلعه کوچی
امروز احساس کردم واقعا احتیاج به ماساژ یا به قول هندی ها مالش دارم پس ترجیح دادم هیچ چیزی نخورم و شکمم کاملا خالی باشد به خانم صاحب خانه هم همین را گفتم پس راهی یافتن مکانی برای ماساژ شدم شروع به قدم زدن در خیابان های قلعه کوچی کردم که چشمم به نام خیابانی افتاد Burgher Street این نام نه هندی بود و نه حتی مالایالام چه عجیب از مردی که در یک آژانس مسافرتی پشت میزی نشسته بود پرسیدم این نام هندی است؟ خندید و گفت نه هلندی است یادگار دوران استعمار عجب پس معما حل گشت بر روی نیمکت سنگی کنار خیابان نشستم تا در این باره تحقیقاتی بکنم که در گوگل به این اطلاعات برخوردم دو خیابان در قلعه کوچی وجود دارد که نام آنها هلندی است یکی Burgher Street و دیگری Petercelli Street دیگر خیابان ها را انگلیسی ها نامگذاری کرده بودند مانند Princess Street یا خیابان شاهزاده خانم عجب تاریخ جالبی
نوشتههای مرتبط
ویلایی کهن در یکی از خیابان های قلعه کوچی ایالت کرلا جنوب هند
دوباره در گوگل به دنبال مکان های ماساژ گشتم پنج جا را معرفی کرده بود باید یکی را انتخاب می کردم حوصله گشتن و پیدا کردن همه آن ها را نداشتم الله بختکی یکی را انتخاب کرده و راهی یافتن آدرس آن شدم این مکان چندان از خانه اسقف دور نبود پس ترجیح دادم به آنجا بروم پس از ده دقیقه پیاده روی جلوی در مرکز ماساژ ایستاده بودم ساختمانی نوساز و تمیز با باغی کوچک و زیبا در جلوی آن بود بر بالای ساختمان نوشته بود Ayurville –Ayurvedic Treatment And Spa وارد شده و کفش هایم را در آوردم در هند پیش از ورود به هر مکانی بخصوص ماساژ باید کفش ها را دم در ورودی درآورد خانم جوانی و خوشرویی جلو آمد و نمسته گفت و مرا دعوت به نشستن بر روی یک صندلی چوبی -حصیری کرد دختر جوان دیگری وارد هال شد و با حوله ای خیس پاهایم را تمیز کرد و یک جفت دم پایی جلوی پاهایم گذاشت خانم دیگری که کمی مسن تر از دوتای اولی بود جلو آمد و با لبخندی پرسید برای چه چه کاری می توان برای شما انجام دهم ؟ گفتم ماساژ سر و کل بدن با همان لبخند جواب داد البته بفرمایید پرسیدم چند ساعت زمان می برد و چه مبلغی باید پرداخت کنم ؟ به آرامی پاسخ داد دو ساعت و ششصد صد روپیه وای چه قیمت خوبی عالی است گفتم ممنون مرا به اتاقی برای آمده شدن راهنمایی کردند همان دختر جوان که پاهایم را تمیز کرده بود پارچه سفید چهارخانه بلندی را به من داد تا به دور خود بپیچم لباسهایم را هم مرتب در کمدی چوبی گذاشت وارد اتاق دیگر شدم و خانم جوان قد بلندی با پوست کاملا قهوه ای نمسته گفت و مرا دعوت به نشستن بر روی تخت کرد در ظرفی سفالی مقداری روغن ریخته و مشغول گرم کردن آن شد در ماساژ هندی هرگز از روغن سرد استفاده نمی کنند باید روغن گرم باشد تا بتواند اعضاء و جوراح بدن را نرم و آماده مشت و مال کند نوعی ماساژ در جنوب هند رواج دارد به نام پنچاکارما Panchakarma که درواقع قدیمی ترین نوع ماساژ در هند محسوب می شود و معنی آن پنج معالجه یا پنج درمان است درواقع پنچاکارما شامل روش های خاصی برای به آرامش رسیدن بدن , مغز و همینطور تقویت قوای جسمانی و روحی می باشد این پنج روش شامل :
۱- آبی یانگاAbhyanga مشت و مال روزانه با روغن های گرم مانند روغن نارگیل و روغن کنجد
۲-شیرودهارا Shirodhara ریختن روغن گرم بر روی پیشانی به آرامی از بالای سر
۳-گرشنا Garshana کیسه کشیدن با پارچه ابریشمی یا پشمی بر بدن
۴-اودواتانا Udvartana مشت و مال بدن با خمیرهای دست ساز طبی
۵-نسیا Nasya ریختن روغن های گیاهی طبی درون بینی
خانم جوان و خوش اخلاق مشغول مشت و مال من شد پس از مدتی مشت و مال احساس خواب آلودگی عجیبی به من دست داد و نزدیک بود به خواب بروم که خانم با حرکتی که بر پیشانی من وارد کرد که از خواب پریدم دوساعت تمام این وضع آرامش بخش ادامه داشت سر تا پایم روغنی بود فکر کردم که همه چیز تمام شده و باید بروم که همان خانم دستم را گرفت و مرا به داخل حمام برد بسته ای پارچه ای را به من داد و گفت لطفا حمام کنید تشکر کردم و مشغول باز کردن بسته شدم تا ببینم چه چیزهایی در آن گذارده یک کیسه کوچک که در آن پودر سدر بود , یک صابون گیاهی به رنگ سبز و یک سنگ پای طبیعی به رنگ سفید اما هیچ چیزی برای شستن موهایم نداده بود چرا؟ بدین علت که این روغن باید حدود یک شبانه روز بر روی موها بماند تا اثر مطلوب خود را بر روی ریشه و ساقه مو بگذارد از آنجا که در مدت اقامتم در هند به مراکز ماساژ متعددی رفته و راه و چاه را یاد گرفته بودم می دانستم که نخست باید کل بدن را با پودر سدر به خوبی شست و سپس آبکشی کرد و سپس با کیسه و صابون گیاهی بدن را به آرامی تمیز کرده و کف پا را سنگ پا کشید معمولا روغن هایی که برای ماساژ استفاده می شوند گرم هستند و سدر که برای شستن بدن پس از ماساژ بکار می رود بدن را خنک می کند بله برای هر چیزی علتی است پس از حمام و پوشیدن لباس ها پارچه ای بلند و نخی را به دور سرم پیچیده تا روغن در موهایم بماند و خاصیت خود را از دست ندهد هزینه ماساژ را پرداخت کرده و همان خانم مسن که مدیر این مرکز بود مرا دعوت به نشستن کرد یک فنجان ماسالا چای با دو تکه بیسکویت آورده و جلوی رویم گذاشتند پس از صرف چای و بیسکویت به قول حافظ شاد و غزل خوان عازم از در بیرون رفته و عازم خوردن ناهار شدم واقعا انگار از مادر متولد شده بودم خستگی این سفر طولانی از تنم بیرون رفته بود می دانستم که پس از ماساژ نباید خوارک های سنگین ویا نوشابه های گاز دار مصرف کرد پس فقط به سالاد و آب قناعت کردم به خانه برگشتم تا استراحتی بکنم بعد از ماساژ واقعا خواب می چسبد.
داخل ویلایی کهن در قلعه کوچی ایالت کرلا جنوب هند