در جلسه ای که روز ۲۳ آذر ۱۳۹۴ برگزار شد، اساتید و دانشجویان گروه انسان شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، به بحث و تبادل نظر پرداختند. مشکلاتی مطرح شدند و پاسخ هایی دریافت شدند. این جلسه همچون تمام جلسات بحث آزاد که در این دانشکده و همه دانشکده های کشور در جریان هستند، البته، با برخی حواشی همراه بود که گاه در انعکاس آن فضایی بیشتر از مباحث جدی مطرح شده را شامل شدند و سوء تفاهم هایی ایجاد کردند. از این رو در زیر، نکات اصلی و مهم که در سخنرانی دکتر ناصر فکوهی، عضو گروه انسان شناسی در این جلسه ارائه شد، منتشر می شود. این نکته قابل ذکر است که در این مورد، همچون همه موارد دیگر سخنرانی های دکتر فکوهی که در نشریات و رسانه ها منتشر می شوند، تا زمانی که در سایت رسمی «انسان شناسی و فرهنگ» منتشر نشده باشند، نهایی محسوب نشده و صرفا پس از انتشار در سایت و در نسخه نهایی آن قابل استناد هستند. این نکته بارها تاکنون درباره سخنرانی ها و حتی یادداشت ها و نوشته هایی که در سایر رسانه ها گزارش و منتشر می شوند، بیان شده است، اما تکرار آن بی فایده نیست. بهر رو برگزاری این جلسات به خصوص اگر در همکاری با نهادهای علمی انجام بگیرد و در آنها از حواشی به طور کامل جلوگیری شود مفید هستند. هم اینجا نیز لازم است که به نوبه خود از اینکه در این جلسه یا هر جلسه ای توهینی نسبت به اشخاص حقیقی یا حقوقی انجام گرفته باشد، اظهار تاسف کنیم و امیدوار باشیم این روند در آرامش و بدون هرگونه احساس فشار، ادامه یابد.
خلاصه و متن نهایی شده سخنرانی دکتر فکوهی
نوشتههای مرتبط
پیش از هر چیز لازم می دانم از تشکیل چنین جلساتی اظهار خوشحالی کنم و امیدوار باشم با برگزاری مناسب آنها امکان تداومشان وجود داشته باشد. متاسفانه چندین بار چنین جلساتی تاکنون تشکیل شده بود که من فرصت شرکت در آنها را نیافته بودم و این بار توانستم شرکت کنم و شاید مفید باشم. همچنین باید از حضور همه اساتید گروه و دانشجویانی که در این جلسه شرکت کرده اند تشکر کنم، زیرا این امر نشان می دهد معتقد هستند که مشکلات را باید با بحث و تبادل نظر حل کرد. من همانگونه که بارها و بارها گفته ام اختلاف نظرها را عادی ولی حل آنها را برای نظام اجتماعی و به خصوص در نظام علمی ضروری می دانم و معتقدم فقط در فضای آرام می توان به سوی بهتر شدن حرکت کرد. افزون بر این، تاکید من همیشه بر قانون گرایی بوده است و معتقدم سر سوزنی نباید از قوانین خارج شد زیرا این کار حواشی را بر متن، اولویت می بخشد و مباحث را منحرف می کند.
از این رو فکر می کنم در این جلسات باید به مسائل علمی و جدی پرداخت و چشم اندازها و مشکلات را مطرح کرد. اصل دیگری که به نظر من در این جلسات که امیدوارم تداوم یافته و به صورت منظم به اجرا در آیند و شرایطی فراهم شود که بیشترین تعداد اساتید و دانشجویان در آنها شرکت کنند، آن است که به هیچ وجه مباحث شخصی نشوند و به خصوص اگر کسی در جلسه حضور نداشته باشد از نام بردن مستقیم یا غیر مستقیم پرهیز شود. مشکل ما هرگز مشکل فردی و شخصی نبوده و همه اساتید گروه مورد احترام بنده هستند و به نظرم بودن یا نبودنشان در اینجا اولا ممکن است به دلایلی باشد که به مشغله آنها مربوط باشد و ثانیا شاید این روش از پیش بردن مباخث را بهترین شکل ندانند و این هم حق آنها است. مسائل ما، به هیچ وجه مسائل شخصی نیست و با مشکلاتی اساسی ای روبرو هستیم که برخی از آنها را ذکر می کنم و راه حل خود را برای آنها ارائه می دهم و روشن است که دیگر اساتید محترم و دانشجویان نیز می توانند و قاعدتا چنین می کنند و از این مجموعه در میان مدت می توان به نظر من اکثریت قریب به اتفاق مشکلات را حل کرد.
اما درباره مشکلات، به نظر من اولا باید در نظر بگیریم که این مشکلات نه به این گروه محدود می شود، نه به این دانشکده و دانشگاه و نه حتی به این کشور. ما امروز در یک بحران جهانی نظام آموزشی همچون نظام های دیگر هستیم. اما در این بحران به نظر من هم باید دید محلی داشت و هم دید جهانی یعنی از یک سو مسائل رابیش از حد در دایره تنگ محلی ندید و دانست که حلقه های بزرگتر و موثرتری هم وجود دارند و از طرف دیگر باید توجه داشت که برغم وجود آن حلقه ها، کنشگران اجتماعی مسائل را در درجه نخست در حلقه خود تجربه می کنند و نسبت به آن کنش و واکنش دارند . رابطه میان این حلقه ها ضرورتی تام دارد. با توجه به این نکته پایه ای به چند مشکل اساسی اشاره می کنم.
نام رشته و گرایش. یکی از مشکلات و سردرگمی هایی که ما در حال حاضر در این حوزه داریم، مساله نام رشته و گرایش است. امروز، نام رشته ای که همه ما در آن قرار داریم، «علوم اجتماعی» است. اما نام گرایش کمابیش نامشخص است. در برخی از اسناد از «مردم شناسی» و در برخی دیگر«انسان شناسی» آمده است. این وضعیت به گونه ای بوده است که حتی در سال های اخیر یک بار نام درس ها نیز همه از انسان شناسی به مردم شناسی تغییر کرد ولی بار دیگر عوض شد و به انسان شناسی تبدیل شد. به نظر من نام انسان شناسی معادل درست آنتروپولوژی است. در حال حاضر نیز نام رسمی گروه در اسناد دانشگاهی «انسان شناسی» است، همان گونه که نام مجله این گرایش، نام انجمن علمی و مجله این انجمن، «انسان شناسی» است و بسیاری از پیشکسوتان این حوزه از جمله دکتر بلوکباشی و دکتر فرهادی و دوستان و اساتید دیگر نیز در کتاب ها و ترجمه هایشان از این عنوان استفاده می کنند. بنابراین به نظرم بهتر است این عنوان جایگزین عنوان قدیمی مردم شناسی شود ولی این موضوع می تواند در یکی از همین جلسات به بحث گذاشته شود.
دومین موضوع، به شیوه تدریس و محتوای دروس گرایش ما بستگی دارد. در این مورد باید بگویم اولا دانشگاه در این مورد سازوکارهای مشخصی را ایجاد کرده و بسیار هم جدی گرفته می شود یعنی ارزیابی دانشجویی از طریق سامانه دانشگاه و ناشناس. دانشجویان می توانند اساتید را ارزیابی کنند و این ارزیابی ها مورد بررسی قرار می گیرد و تاثیر دارند و حتی بنا بر نمرات آورده شده، گروه می تواند تصمیات مشخصی نیز بگیرد. افزون بر این، موضوع کیفیت و شیوه تدریس می تواند و بهتر است در خود کلاس با اساتید مطرح شود و به تفاهم رسیده شود. در نهایت این هم می تواند موضوع بحث هایی باشد که به دور از شخصی شدن بین اساتید و دانشجویان مطرح شود. اما باید توجه داشت که هر استادی روش خود را برای تدریس دارد و این روش ها متفاوت هستند و یکی کردن روش ها نه مناسب است و نه ممکن. اما در مورد محتوای دروس، ما در این مورد یک برنامه مصوب داریم که چندین سال پیش تصویب و در تمام سطوح از دانشکده تا دانشگاه به تصویب کمیسیون های مربوط رسیده و الان هم موجود است . من خودم نسخه ای از آن را دارم در این برنامه همه دروس به تفصیل توضیح داده شده اند و اساتید قاعدتا باید از فصول این برنامه تبعیت کنند. البته همیشه این امر با تسامح و انعطاف انجام می شده است، یعنی اساتید می توانسته اند تا اندازه ای برنامه را با مباحث خود تلفیق کنند اما اساس برنامه مصوبه است.
در مورد توسعه گروه، به نظر من این امر در چارچوب برنامه های توسعه دانشگاه تهران تعریف شده است و همفکری اساتید در کمیسیون های تخصصی و همفکری میان اساتید و دانشجویان در جلسات تعریف شده در نهادهای مناسب و مورد قبول همه شرکت کنندگان، مفید باشد. به نظر من توسعه باید بر اساس نیازهای کشور انجام بگیرد. ترکیب جمعیتی ، وضعیت زیستگاهی و مسائلی که در حال حاضر ما در کشور داریم، نیازهایی اساسی را در زمینه فرهنگ و مسائل اجتماعی ایجاد می کنند و توسعه باید در راستای آن مسائل و نیازها باشد. تصمیم گیری در این زمینه به صورت روشن در گروه های آموزشی و دانشگاه گرفته می شود افزون بر این گروهی از جلسات به صورت سیستماتیک در دانشکده و دانشگاه اجرا می شود که باز می تواند زمینه ای برای همفکری و همگامی باشد. در این سرنوشت اساتید، دانشجویان و این گرایش و رشته با هم در یک جهت قرار دارند و بنابراین دلیلی ندارد که ما آنها را در تقابل با هم بدانیم. شفافیت در همه زمینه ها تا جایی که ممکن است به نظر من باید انجام بگیرد.
مدیران گروه های دانشگاهی همواره با در اختیار بودن و امکان دادن به دانشجویان به ابراز نظرات خودشان می توانند قدمی مثبت برای تعامل بیشتر بردارند و دانشجویان را در تعامل با اساتید نگه دارد. دوری و بی اعتمادی و فاصله گرفتن کنشگران دانشگاهی یعنی اساتید و دانشجویان همواره تبعات منفی داشته و باید از آن اجتناب کرد. همین طور ظرفیت انتقاد و تحمل نظر دیگران باید در همه بالا برود. متاسفانه باید بگویم امروز ظرفیت انتقادپذیری در حوزه های مختلف کشور حتی در حوزه سیاسی بسیار بیشتر از حوزه دانشگاهی است. کافی است روزنامه ها و نشریات مختلف را بخوانیم و ببینیم تا چه اندازه در همه زمینه ها انتقاد انجام می شود و افراد نیز تحمل دارند. البته نقد در بسیاری موارد باید درست تر و مناسب تر باشد اما ظرفیت ها باید بالاتر رود.
سیاست های جذب و ارتقا و توسعه همکاری های اساتید نیز باید بر اساس برنامه های توسعه دانشگاه مشخص شود. در این زمینه دانشگاه تهران از چند سال پیش از اساتید خود برنامه کار پنج ساله می خواهد که اگر برنامه های ارائه شده اجرا شوند؛ به نظر من بسیاری از مشکلات حل خواهند شد. متاسفانه در سال های اخیر ما شاهد آن بوده ایم که نسبت به اجرای این برنامه توجه و دقت لازم نشده است و گاه ناهماهنگی هایی دیده می شود که بهتر است دقت بیشتری شود.
از مباحث جدی در نظام آموزشی ما مقابله با آفت سرقت علمی و عدم صداقت در این زمینه است. در حال حاضر دانشگاه تهران و چندین دانشگاه دیگر کشور با پرونده هایی در این زمینه روبرو هستند که تصمیم هایی برای مجازات خاطیان نیز گرفته شده است و امیدوارم در این زمینه شدت عمل زیادی به خرج داده شود تا به هیچ عنوان این آفت رشد نکند. دانشجویان در این زمینه بسیار باید محتاط باشند چون یک خطای کوچک در سن و سال جوانی می تواند تا انتهای عمر به زیان آنها تمام شود.
در پایان امیدواریم که این جلسات ادامه پیدا کنند و مدیر گروه و تمام اساتید، البته با توجه امکانات مشغله خود، در آن مشارکت کنند. بدیهی است هدف اصلی جلسات باید معطوف به ایجاد همدلی و همکاری جمعی در راستای تقویت گروه باشد. بدین منظور لازم است:
– موضوع هر جلسه مشخص و به یکی از مسائل و مشکلات اساسی رشته یا گرایش مربوط باشد و مباحث علمی باشند.
– به هیچ عنوان مباحث شخصی مطرح نشود و به هیچ عنوان به هیچ فرد و یا نهادی در دانشگاه یا خارج از آن، توهین یا اشاره ای توهین آمیز انجام نشده و اصولا از نام بردن از افراد اجتناب شود.
– هدف از جلسات باید تغییر در رفتارها و بهتر شدن روابط باشد، و باید دقت کرد که هر گونه انعکاس مستقیم یا غیر مسستقیم آنها با دقت انجام شود: مباحث شفاهی یک جلسه عمومی ( و حتی یک مصاحبه حضوری) با گزارش و ارائه مکتوب آنها یکی نیست. همه کسانی که در حوزه علمی و حتی رسانه ای حضور دارند می دانند که ما در یک جلسه عمومی ممکن است بسیاری حاشیه ها مطرح شود اما هر گونه جلسه ای که بخواهد به یک نوشته، مقاله یا هر شکل قابل استنادی تبدیل شود، ابتدا باید تلاش شود خالی از حواشی باشد و سپس اینکه این حواشی در انعکاس آن حذف شوند، زیرا موضوع اصلی را از یاد برده و تاثیر این کار همیشه منفی است. برعکس باید به اصول پرداخته و مباحث جدی پررنگ شوند. حتی روزنامه ها در گزارش های خود اگر هم حواشی را بیاورند آن را از متن اصلی جدا می کنند تا به آن متن از لحاظ اعتبار علمی ضربه نخورد.
با توجه به این نکات گمان من آن است که هیچ مشکلی در گروه ما وجود ندارد که قابل حل نباشد و تلاش مدیر گروه و اساتید که همگی مورد احترام کامل بنده هستند، بر آن است که این مشکلات حل شوند. روشن است که رویکردهای اساتید و دیدگاه های علمی شان متفاوت است، اما این امری طبیعی است که باید در تعامل های گروهی و علمی در کاهش اختلاف ها و همدلی بیشتر در جهت ارتقای علمی مجموعه برایش تلاش کرد. مساله آن است که باید به یکدیگر اعتماد داشته باشیم و بپذیریم که افراد با یکدیگر متفاوتند اما این دلیلی برای مخالفت با یکدیگر نیست، پس هر جا ممکن است اختلافی ظاهر شود و یا اختلافی بیشتر شود، راهی بیابیم که از این روند جلوگیری کنیم. با حسن نیات و با سخن گفتن و بحث کردن و نقد جدی می توان تمام این مشکلات را به تدریج از پیش پا برداشت. با امید به اینکه این سخنان بتوانند به صورت گویا تر و گسترده تری در جمع های بعدی ادامه یابند. بار دیگر در نهایت باید تاکید کنیم که هرگونه برخورد شخصی، نام بردن از افراد و نهادها، اهانت یا سخن دور از شانی که در این جلسه، خواسته یا ناخواسته، مطرح شده باشد، همانگونه که بنده خود شخصا همیشه در نوشته هایم از این کار پرهیز می کنم، جایگاهی در چنین جمع های علمی نداشته و باید نسبت به آن موضع گیری کنیم و تلاش همه ما باید بر آن باشد که بتوانیم در شرایط کنونی بیشترین شانس را برای ایجاد احترام و بالا بردن اعتماد همه نسبت به همه فراهم کنیم. اگر این گونه عمل کنیم و به خصوص از تندروی و تندگویی و زیر پا گذاشتن شان افراد پرهیز کنیم، بدون شک سخنان ما به نتیجه می رسد و می توانیم در آینده وضعیت های علمی و تعامل های بهتری را در گروه و در دانشکده و دانشگاه شاهد باشیم.