سال ۹۶ به روزهای آخر خود رسید؛ در این سال نیز اتفاقات توام با بیم و امید برای مردمان این سرزمین رقم خورد. حضور گرم و حداکثری آحاد ملت در انتخابات ریاست جمهوری و شورای اسلامی شهرها؛ نشان از امید مردم به اصلاح، پیشرفت و تغییرات مثبت در سطح ملی و شهروندی بوده است.
با اینکه رفتارهای تبلیغاتی و سیاسی کاندیداها و متعاقباً احزاب حامی هرکدام از ایشان به اذهان عمومی لطمه وارد نمود، لذا با این حال بارقه امید در دلها قابل مشاهده بود. بنابراین با یکدستی تقریبی فضای پارلمان شهری و مجلس شورای اسلامی و قوه مجریه، توقع رفع تشتت سیاسی در فضای اجتماعی امری کاملاً طبیعی به نظر می رسید که در سایه آن مسئولان در هر رده ای بدون اصطکاک و مانعی بتوانند ارائه خدمت نموده و البته در برابر کاستی ها پاسخگو بوده و به مسائل اصلی و بنیادین معیشت مردم رسیدگی کنند.
نوشتههای مرتبط
اما علیرغم تمام این امیدها و انتظارات؛ مردم پاسخ درخور و شایسته ای در قبال اعتماد و مشارکت خود دریافت ننمودند. عدم تحرک سازمانی و ماندگاری اغلب مدیران قبلی در سمت خود، فقدان شایسته سالاری ملموس در رده های اجرایی ملی و مدیریت شهری، ادامه روال سابق و تداوم مشکلات معیشتی مردم (و حتی سخت تر شدن شرایط)، احاله مشکلات پیش رو به ادوار مدیریت قبلی و مواردی از این قبیل؛ این بار توجیه قابل پذیرشی برای اذهان جامعه نبود.
اتفاقات ناخوشایندی نظیر زلزله کرمانشاه که جمع زیادی از هموطنان عزیز را قربانی نمود با حواشی سیاسی و مدیریتی مواجه گردید. تشکیل فوری نهادهای مردمی وغیر رسمی جهت امدادرسانی به زلزله زدگان، با در نظر گرفتن این که اقدامی بسیار مفید و شایسته بود، روی دیگری هم داشت و آن بی اعتمادی مردم به نهادهای مدیریت بحران محسوب می شد.
از دیگر سو، مشکلات گرانی ( بالا رفتن قیمت کالاهای ضروری مردم) که اخبار و شایعات دیگری نظیر گرانی بنزین، ارز و سایر اقلام … نیز به آن دامن می زد؛ موج جدیدی از اعتراضات مدنی را به دنبال داشت که این بار توسط نهادهای حاکمیتی (به طور غیر رسمی) حق طبیعی مردم تلقی می گردید. اما کماکان آن چه که در این میانه مورد غفلت واقع شد، کمرنگ شدن سطح اعتماد اجتماعی، متعاقب این اتفاقات بوده است. شاید اگر در آغاز این اعتراضات که از تجمعات افراد زیان دیده از موسسات اعتباری شروع گردید، مورد توجه و پاسخ گویی مسئولانه مدیران مربوطه واقع می شد، با هزینه های اجتماعی بسیار کمتری مواجه می شدیم.
سانحه کشتی سانچی و سرنوشت تلخ سرنشینان آن نیز از وقایع تلخ دیگری بود که در فضای مجازی بشدت مورد پیگیری عمومی قرار گرفت و عدم پاسخگویی مناسب درباره چرایی این حادثه و تاخیر در امداد رسانی به ملوانان کشتی و … بر تشدید حواشی آن دامن زد.
در حوزه مدیریت شهری نیز با تغییرات مدیریتی و گذشت چندین ماه از آن ، مردم کماکان شاهد کم تحرکی و عدم بهره گیری از توانمندی متخصصان و جوانان دارای تجربه در جنبه های گوناگون مدیریت شهری بوده و بیشتر انتصابات یا در تداوم حرکت تیم مدیریت قبلی بوده و یا جنبه سیاسی، جناحی و سفارشی داشته است.
بر این مبنی بارها شاهد تجمع اعتراضی شهروندان و مطالبه گری افراد از شهرداری و شورای شهر جدید بوده ایم. از جهتی اتفاقی طبیعی نظیر بارش نزولات آسمانی نیز این بار با برف سنگین دو روزه بهمن ماه ۹۶ در فضای حقیقی و مجازی مورد واکنش انتقادی و تند افراد قرار گرفت. همچنین به راه انداختن چالش های اعتراضی با موضوعات گوناگون در سطح جامعه نیز از موارد قابل تاملی بود. البته شایان ذکر است که رجوع مردم به یک نهاد (حتی اگر جنبه اعتراضی هم داشته باشد) فی نفسه نشانگر مقبولیت آن سیستم در نزد ایشان می باشد، چرا که از این طریق مطالبات و اعتراضات خود را جهت اخذ پاسخ ارائه نموده و در واقع نهاد مورد اعتراض را به رسمیت شناخته و مشکلات خود را جهت رفع، مطرح می نمایند.
لازم به توضیح است که هدف این نوشتار صرفاً نقد مدیریت جدید ملی و شهری نبوده و با علم به این موضوع که علیرغم تمام اقدامات صورت پذیرفته که در جای خود ارزشمند می باشند، در سال جدید از ارکان رسمی و مدیران ارشد ملی و شهری انتظار می رود؛ اعتمادی (به مثابه بعدی از سرمایه اجتماعی) که طی سالیان و به سختی بدست آمده و اکنون مخدوش شده است را با عملکرد خود ترمیم نمایند.
این مطلب متعلق به ویژه نامه نوروز ۹۷ است.