چندی است که از تیتراژ پایانی سریال مختارنامه هر هفته از تلوزیون به سمع و نظر تماشاگران میرسد. تکخوانی زنی بوشهری که در آیینی بومی به نام مختک علیاصغر در آن منطقه سالیان سال است که در جریان است. ولی همین سنت پذیرفتهشدهی عزاداری بوشهر وقتی به شهرستانهای حتی بسیار نزدیک به بوشهر میرسد در همان گفتمان سنتی بسیار مورد مهاجه قرار میگیرد تا بدانجا که نه تنها آنرا پرثواب و وارستهی عزاداری شهیدان دشت کربلا نمیدانند بلکه آنرا انحراف و معصیت به شمار میآورند.
این بحث در مقام مطالعه به دو موضوع مورد توجه قرار می گیرد، یکی حضور زنان در آیینهای عاشورایی منطقه بوشهر است و دیگری نقش پررنگتر یافتن و آوازخوانی ایشان است. در این یادداشت به تشریح و توصیف این پدیده بدنبال پاسخ به چیستی و اهمیت آن پرداختهخواهد شد و در یادداشت آتی علل رشد و چرایی آن مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
نوشتههای مرتبط
پس از واقعه عاشورا از همان زمان امویان مراسمهایی با موضوع واقعهی عاشورا شروع به شکلگیری مینماید، اما رویکردهای متفاوت داشتهاند برخی رویکرد تراژیک داشته و در رسای شهدای این دشت سوگوارانه مراسم به پا می داشتند و برخی در تمسخر و تحقیر ایشان و ارتقاع فاتحان جنگ رویکردی کمیک میگرفته است.(فلاحزاده، ۱۳۸۳: ۱۵۹) نقل است از ابوریحان بیرونی که تا زمان تسلط بنیامیه صورت کمیک گرایش مسلط بوده است تا زمان دیلمیان که به پشتوانه حکومت شیعی رویکرد تراژیک در جنوب و غرب ایران تسلط مییابد.(پرویز، ۱۳۳۶: ۱۴۵) پس از دورهی اموی دیگر گرایش کمیک مورد حمایت قرار نگرفت و به مرور این نگاه تراژیک رشد نمود.
در زمان صفویه که دولتی شیعی دوباره بر سر کار میآید علاوه بر اعتقادات با توجه به محور قرار دادن اعتقادات شیعی به عنوان عنصر وحدت دهندهی ایران در برابر عثمانی و … توجه حکومت به سامان دهی مناسک عزاداری شیعی معطوف میگردد. تنوع انواع آیینها ریشه در فعالیتهای این دوره دارد که به مرور در هر منطقه رشد و نمو مییابد. علاوه بر سینهزنی، دستهروی، زنجیرزنی که بعضا پیشینهی قویای داشتند نوحهخوانی و روضهخوانی نقش پررنگی مییابند و در ادامه آیینهایی چون تعزیه شکل مییابد. برخی دیگر از مناسک هم در هر منطقه رشد مییابد و در هرکدام، تعزیت این واقعه در قالب مراسمی، بزرگ داشته میشود. نظر به مخالفت شریعت با حضور و البته هنرنمایی زنان تمامی مراسم مردانه برگزار میگشته است و تنها برخی از آنها زنان تنها حق تماشا کردن میداشتند. بطورکلی باید اذعان داشت که علما وقت هیچگونه موافقتی با تعزیه نداشته و تشبه به ائمه و بزرگان دشت کربلا را گناه میدانستند چه رسد به حضور زنان در آن. حتی در زمان حکومت فتحعلیشاه که آیتالله قمی، مجتهد وقت، اجازه شبیه خوانی میدهد() و یا پس از ناصرالدینشاه که تعزیه بسیار فراگیر و همگانیشده بوده نیز اکثریت علما با تعزیه موافق نبودهاند و یکی از نیروهایی که پس از عصر ناصری تعزیه را به حاشیه برد همین مخالفت علما بوده است()
مراسم نوحه و روضهی نیز گاها بصورت زنانه برگزار میگشته است، بطوریکه تمامی حاضرین اعم از عزاداران و برگزار کنندگان همگی مونث بوده و هیچ عنصر ذکوری در میانشان حق حضور نداشته است و در ادامه تعزیه زنانه نیز بدانها افزوده شده است. اما نکته اینجاست که هیچ گزارش و سندی از حضور مختلط این آیینها و مناسک دیده نمیشود.
اما زمانی که مطالعه را در حوزه بوشهر متمرکز میشود، دیده میشود که این قواعد تقریبا هیچ معنا و مفهومی در آنجا نداشته و اکنون نیز ندارد، بسیاری از مناسکی که در سایر نقاط ایران و جهان تشیع تعریف نمیشوند در این نطقه بصورت مختلط و یا بعضا به عکس با حضور عمومی زنان برگزار میگردد.
آیینهای بسیاری در منطقه بوشهر حضور دارند که از تنوع مضمونی و فرمی خاصی برخوردار هستند. به عنوان مثال تنها آیینهای مربوط به ایام محرم شامل مناسکی چون شمعزنی، سینهزنی، زنجیرزنی، دمامزنی، مختک علی اصغر، روضهخوانی، نوحهخوانی، تعزیهخوانی و… میشود. نکتهی جالب در این منطقه حضور جدی و کمرنگناشدنی این آیینها است که علارغم اینکه این منطقه از مهمترین دروازههای ورود مدرنیته و مدرنیزاسیون به ایران است، حتی به کمک تکنولوژی حداقل در باب تعدد و کمیت رو فزونی نهاده است.
سینهزنی زنانه
بعضا دیده میشود که زنان بصورت زنانه بدنبال دسته سینهزن مردانه در هنگام تعقیب کاروان اولیا پیش از برگزاری تعزیه مراسم سینهزنی، دسته روی و نوحهخوانی برپا میدارند(۱). حضور زنان در حوزه عمومی در حالی که در حال دستهروی سینهزنی کنند و یکی در میانشان دم گیرد و نوحهخوانی نماید و سایر مردم اعم از زن و مرد ایشان را تماشا نمایند در پیش نظر هر مححق حوزه دین اسلام و مذهب تشیع و حتی تعزیه عجیب به نظر میرسد.
مختک علیاصغر
آیینهای مربوط به علیاصغر به عنوان کم سن و سال ترین شهید دشت کربلا که نوزادی بیش نبوده است مراسمی اغلب زنانه است که در بسیاری از نقاط کشورمان دیده میشود که یا به صورت مجزا برگزار می گردد و یا بصورت بخشی از تعزیه و یا نوحه و روضهخوانی برگزار میگردد. نکته اینجاست که در هیچ نقطهی دیگری به غیر از بوشهر نمیتوان تکخوانی رسای زن را در سوگ علیاصغر شنید، و همانطور که در ابتدا بدان اشاره رفت حتی زمانی که تنها بخشی از آن در صا و سیما پخش میشود در میان سنتیها بحران آفرینی میکند.
مختک به زبان محلی معنای گهواره میدهد و گهوارهی علی اصغر نمادی و نشانهای از مظلومیت شهید نوزاد آن و در یک سطح بالاتر مظلومیت سپاه اولیا و شقاوت اشقیا خوانده میشود. این آیین نمایشی معمولا بصورت زنانه در مکانی سربسته برگزار میگردد و شامل عزاداری بر گهوارهی علی اصغر با همراهی مرثیه سرایی و آواز هدایتکنندهای است.
تعزیهی مختلط
اما مهمترین عرصه تجلی این تفاوت فرهنگی در تعزیه بوشهر هویدا ست. همانطور که گفته شد در سنت تعزیهخوانی، شبیهخوانها و شبیهگردانها همه مرد هستند، تنها در میان کودکخوانها ممکن است از کودکان زیر نه سال دختر استفاده شود. شبیه زنان را نیز مردان و بویژه جوانان که صدای زیرتر و نازکتری داشتند ایفا مینمودند که به ایشان زنخوان میگفتند. تنها زنان میتوانند تماشاگر تعزیه باشند.
اگرچه وجود تعزیه زنانه از دوران فتحعلی شاه نیز گزارش شدهاست، در این زمان با توجه به قدرت زنان دربار تعزیه زنانه شروع به شکلگیری می نماید و ملاها (لقب زنان روضهخوان) تعزیهگردانی و تعزیهخوانی مینمودند. اما در آن سخن از اختلاط به میان نمیآید و همگی چه شبیهخوانها، چه شبیهگردان و چه مخاطبین همگی مونث بودهاست،(بیضایی، ۱۳۸۳: ۱۵۱) و در فضایی خصوصی به مانند روضههای زنانه و عزاداریهای زنانه به اجرای تعزیه میپرداختند که به علت نبود فضا، حامی، امکانات و کیفیت پایین اجرا خیلی کم برگزار میشدهاست.
باید اشاره داشت که «بوشهر هرگز به شکل مستقیم تعزیه زنانه نداشتهاست»(یاراحمدی، ۱۳۸۰: ۱۷۱) اما دیده میشود که در منطقه بوشهر(بویژه شهرستان بوشهر) زنان در اجرای تعزیه حضور دارند و همپای مردان شبیهخوانی میکنند و به آواز اشعار مربوط به خود را میخوانند.(بکتاش و غفاری، ۱۳۸۳: ۴) پیشینهی این مسئله به گفته سید قاسم یاحسینی به عصر قاجار باز میگردد. (مصاحبه یاحسینی) بکتاش اشاره میکند که «در بوشهر برخلاف عادت نقش زنان را خود زنها بازی میکردند و این موضوع بینهایت جالب است.»(بکتاش- غفاری، ۱۳۸۳: ۴)
تعزیه به عنوان یکی از مناسک و آیینهای شیعیان قلمداد میشود که برای بزرگداشت شهدای کربلا(و بزرگان دین) برگزار میگردد، بنابراین برگزاری آن میبایستی منطبق با اصول و قوانین دین باشد و از آنجا که در دین اسلام آواز خوانی زنان حرام است بنابراین بیان آوازی زنان در تعزیه مرسوم نبودهاست. از سوی دیگر عرف و فرهنگ قالب ایران در دوران اوج تعزیه نیز حضور زنان را در عرصههای اجتماعی بر نمیتابیدهاست. بنابراین حضور زن از یکسو و آوازخوانی آن از سوی دیگر در تعزیه بوشهر با توجه به موانع و تابوهای موجود عنصری خاص و منحصر بفرد است.
صدای زنان از دیدگاه شریعت
علمای پس از علامه حلی سماع یا «گوش دادن به صدای محرک و لذت بخش زن نامحرم» و اسماع یا «سخن گفتن مهیّج و لذت بخش زن» را از یکدیگر تفکیک کرده اند(۳). برخی هر دو را حرام(نراقی، ۱۳۷۳: ۶۸) و برخی دیگر در مسئلهی دوم حکم به احتیاط دادهاند. چنان که نویسنده «جواهر الکلام» اشاره دارد که:
«قطعا جایز نیست نابینا ـ چه رسد به بینا ـ به صدای زن نامحرم به قصد لذت بردن یا در صورت خوف از دچار شدن به حرام یا فتنه، گوش سپارد.. .. شایستهاست زن متدین از رساندن صدای خود به گوش شنونده که وی را تحریک میکند، و نیز کرشمه نازک کردن صدای خود بپرهیزد.»(بحرانی، ۱۳۶۳: ۶۶)
برخی دیگر از علما نیز صدای زن را در صورت بروز یکی یا همه عوامل «خوف فتنه»(ترس گناه)، «تلذّذ»(لذت بردن)، «ریبه»(قصد گناه) حرام دانستهاند. بنابراین اگرچه اتفاق نظر و اجماعی در مسأله نیست، اما وجه اشتراک تمامی آنها را میتوان اینگونه دانست که «گوش دادن به صدای زن نامحرم که معمولی و عادی نباشد و پیامدهایی چون خوف فتنه یا لذت بردن یا خوش داشتن به دنبال داشته باشد»، ممنوع است.
فقها اظهارات خویش را به دو سند استناد میدهند:
اول استناد به حدیثی از امام صادق است که میفرماید:
«رسول خدا بر زنان سلام میکرد و آنان نیز پاسخ میدادند و امیرالمؤمنین نیز بر زنان سلام میکرد و سلام کردن به زنان جوان را نمیپسندید و میفرمود: میترسم از صدای او خوشم آید که در این صورت گناهی که نصیبم میشود، بیش از پاداشی باشد که از سلام کردن نصیبم میگردد.»(عاملی، ۱۴۰۹ق.: ۲۳۴)
دوم مستند به آیه ۳۳ سوره احزاب است که میفرماید: «ای زنان پیامبر! شما مانند زنان دیگر نیستید اگر تقوا پیشه کنید؛ پس خضوع در گفتار نکنید، تا بیماردلان در شما طمع کنند، و سخن نیکو بگویید.» و منظور از«خضوع در قول» نازک کردن صدا و آرام و نرم سخن گفتن با مردان است.(مجمع البیان، ۳۵۶)
در نگاههای متاخرتر فقهی به آواز زنان مراجع دو رویکرد اتخاذ نمودهاند، طیف سنتیتر مراجع چون آیات عظام امام، بهجت، صافی، فاضل، مکارم و وحید، گوش دادن به آنرا حرام و طیف دیگر چون آیات عظام تبریزی، خامنهای، سیستانی و موسوی اردبیلی اشاره دارند که اگر غنا(۲) نباشد و باعث التذاذ جنسی و تهییج شهوت نشود و مفسده ای بر آن مترتب نگردد، اشکال ندارد.
حضور زنان در عرصه عمومی
از سوی دیگر غالب علما حتی تا پایان دوران قاجاریه تاکید بر حجاب و عفاف زنان به حدی داشتند که حتی قائل به فضیلت بیشتر نماز خواندن زن در خانه در مقایسه با مسجد و جماعت بودند و زن را حتی برای ادای فریضهی نماز نیز مجاز به خروج از خانه نمیدانستند(۴). استناد ایشان به آیه ۳۳ از سورهی احزاب است که میفرماید: در خانه هاى خود قرار گیرید و مانند روزگار جاهلیت قدیم، زینت هاى خود را آشکار مکنید. و یا رسول خدا(ص) فرمود: «به تنهایى و در خانه نماز خواندن زن، مثل نماز در جمع است، در حالى که ۲۵ درجه فضیلت دارد.»(عاملی، ۱۴۰۹: ۲۳۷) همچنین فرمود: «بهترین مسجد زنان، خانهاست»(شیخ صدوق، ۱۴۰۳ق: ج۱، ۳۷۴) که همانند این روایات در منابع اهل سنت نیز از پیامبر(ص) نقل شدهاست.
فقها نیز بنا بر اقوال ذکر شده حضور زنان را در اجتماع توصیه نمیکردند و برخی حتی آنرا جایز نمیشمردند. در عرف متعارف عصر قاجاریه نیز حضور زن در خارج از منزل جز به ضرورت آنهم با چادر بلند دو تکه و پوشیه بلند مرسوم نبودهاست. خدایاری در پایان نامهاش با عنوان زنان و فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آنها در عصر ناصری اینگونه نتیجهگیری میکند که:
«حتی در دورهی ناصری که آغاز آشنایی سنت با تجدد در ایران قلمداد میشود و دوران اوج تعزیه بودهاست، زنان به عنوان فرد ایرانی جایگاه و اعتبار شایستهای نداشتهاند و به نوعی اسیر ذهن متعصب مردان شده و اجبارا خانه نشین بودند، هرچند که فعالیتهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بسیار محدودی در این دوره آغاز میشود.»(خدایاری(۵)، ۱۳۸۴)
به عبارت بهتر از نگاهی درون دینی باید گفت که این آیین برای بزرگداشت شهدای کربلا برگزار میشود تا عزاداران با تمسک و توسل به این بزرگان حاجات و نذر و نیازهای خود را به واسطه ایشان طلب نمایند و با توبه و سختی دیدن در این ایام خاص مورد آمرزش واقع شده و پاک شوند. در دهمین روز محرم امام به همه شیعیان و پیروان حقیقت وعده میدهد که در صحرای محشر شفاعت آنان را نزد خدا خواهد کرد.(بیضایی، ۱۳۸۰: ۱۱۳ و ۱۲۴)
شیعیان بنا به حدیثی از امام صادق معتقدند که: «آن کس که برای حسین خودش را به حالت گریه درآورد، برای اوست بهشت جاویدان» (صدوق، ۱۳۸۴)، حال در این پالایش و آمرزش اگر فعل حرامی رخ دهد نقض غرض گشته و تمامی تلاشها عبث مینماید و از این منظر آواز خوانی زن در تعزیه و سایر آیینهای محرم نیز جایز نیست بطوریکه در سایر نقاط غیر از بوشهر دیده نمیشده و اکنون نیز مشاهده نمیشود.
بنابراین از آنجا که در روایت نمایشی واقعهی کربلا در تعزیه نیاز به شبیهخوانی زنان برای شبیهخوانی زنانی چون حضرت زینب، ام لیلا و… بوده است بنابراین همانطور که پیشتر نیز اشاره شد معمولا پسرهای جوانی که صدایی نازکتر داشتند در نقش این زنان حاضر میشدند و آواز نیز سر میدادند. هرچند که این تشبه مرد به زن نیز مسئلهدار است اما در کنار تشبه به ائمه سالیان سال علارغم مخالفت علما اما در کنار استقبال تودهی مردم و حمایت حکام وقت در جریان بوده و هست.
به بیان دیگر باید گفت که در جامعه اواخر صفویه تا زندیه که شروع شکل گیری اصول تعزیه بودهاست(حتی تا همین چند دهه گذشته در شهرهای کوچک) زنان از جایگاه بسیار نازلی برخوردار بودهاند، بطوریکه نه چندان حضوری در اجتماع داشته و تنها در حوزهی خانهی خود میتوانستند نقشی ایفا کنند، و بطورکلی زنان کنشگری اجتماعی بسیار پایینی داشتهاند. پس با توجه به جایگاه زن در جامعه آن زمان چندان دور از ذهن نیست که به زنان اجازه حضور در میدان تعزیه داده نمیشدهاست و به طریق اولی به هنرنمایی و آوازخوانی آن. اگرچه در کنار اولین تلاشهای روشنفکران برای پررنگ نمودن نقش زنان در عرصه اجتماع تعزیه زنانه نیز شکل میگیرد، اما حضور زن بر روی سکوی تعزیه در مقابل مردان در آن جامعهی سنتی دور از ذهن مینمودهاست.
پینوشتها
۱. جهت اطلاعات بیشتر یادداشت مشاهدهای از تعزیه اربعین و مراسم عزاداری پیش از آن در بوشهر ، مشاهدات اتنوگرافیک همین نویسنده است از منطقه بوشهر است که شیوه ی اجرای سینهزنی زنانه و تعزیه روز اربعین را در محله باغ زهراتوصیف نموده است.
۲. “غنا” عبارت است از ترجیع صدا، به نحوی که طرب انگیز و مناسب با مجالس لهو و گناه باشد
۳. به نقل از مقاله حضور بانوان در مسجد، عسکرى اسلامپورکریمى، پاسدار اسلام، اسفند ۱۳۸۷ و فروردین ۱۳۸۸ – شماره ۳۲۷ و ۳۲۸
۴. به نقل از مقاله پژوهشی فقهی در باره صدای زن و احکام آن، سیدجواد ورعی، پیام زن، بهمن ۱۳۷۹، شماره ۱۰۷
۵. به نقل از پایان نامه کارشناسی ارشد مهتاب خدایاری با عنوان زنان و فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آنها در عصر ناصری به راهنمایی عطاءالله حسینی و مشاوره محمد علی اکبری در رشته تاریخ ایران، دانشگاه آزاد، تهران مرکز، ۱۳۸۴
منابع:
۱. البحرانی، یوسف، الحدائق الناضره فی احکام العتره الطاهره، قم: موسسه النشر الاسلامی، ۱۴۰۵ق.، ۱۳۶۳ش.
۲. بکتاش، مایل، تئاتر ایرانی، با همکاری فرخ غفاری، تهران: قطره، ۱۳۸۳.
۳. بیضایی، بهرام، نمایش در ایران؛ تهران: نشر روشنگران و مطالعات زنان، ۱۳۸۰.
۴. پرویز، عباس- تاریخ دیالمه و غزنویان/ تهران: ، ۱۳۳۶.
۵. خدایاری مهتاب، زنان و فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آنها در عصر ناصری (پایاننامه کارشناسی ارشد به راهنمایی عطاءالله حسینی و مشاوره محمد علی اکبری در رشته تاریخ ایران)، دانشگاه آزاد، تهران مرکز، ۱۳۸۴.
۶. شیخ صدوق، امالی، ترجمه کریم فیض تبریزی، تهران:وحدتبخش، ۱۳۸۴.
۷. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۱، قم:جامعه مدرسین، ۱۴۰۳ق.
۸. فلاحزاده، مجید- تاریخ اجتماعی-سیاسی تآتر ایران، ج۱: تعزیه/ تهران:نشر پژواک، ۱۳۸۳.
۹. طبرسی، تفسیر مجمع البیان، مترجم احمد بهشتی، مصحح موسوی دامغانی – انتشارات فراهانی، ۱۳۵۰
۱۰. نراقی، مولی احمد، مستند الشیعه فی احکام الشریعه، مشهد: موسسه آلالبیت(علیهمالسلام)،
۱۱. عاملى، شیخ حر، وسائل الشیعه، ج۵، قم: آل البیت، ۱۴۰۹ق،
۱۲. یاراحمدی، جهانشیر، نمایش در بوشهر: از آغاز تا امروز، بوشهر: دریانورد، ۱۳۸۰.