“آیا هشدار و اعلام ممنوعیت میتواند زنان را از مصرف قلیان به رقم ضررهای جبرانناپذیر آن به بدن برحذر دارد؟ پاسخ آن به نظر روشن است؛ خیر!”
فرارو- باز هم بر طبلِ ممنوعیت قلیانکشیدن زنان در قهوهخانهها کوفته شد. نزدیک به دهسال است که مسئولان عزمشان را جزم کردهاند تا جلویِ ورود زنان قلیانکِش به قلیانسراها و سفرهخانهها را بگیرند.
نوشتههای مرتبط
به گزارش فرارو، دو روز پیش بار دیگر بر همه ممنوعیتهای قبلی تاکید شد.
رئیس اتحادیه قهوهخانهداران و سفرهخانههای سنتی گفت “ورود بانوان به قهوهخانههای معمولی غیرقانونی و ارائه سرویس قلیان به بانوان در قهوهخانهها و سفرهخانههای سنتی غیرمجاز است”.
اصرار بر این ممنوعیتها به زعم مسئولان به یک نگرانیِ برمیگردد. دبیرکل جمعیت مبارزه با دخانیات خرداد امسال از عادتِ ۲۵ درصدِ زنان به قلیانکشیدن پرده برداشت.
۲۵ درصدی که به گفته پزشکان و مسئولان در خطر انواع بیماریهایی هستند که قلیان با خودش میآورد.
اما چرا زنان ساعتی دور هم جمعشدن و دود قلیان به هوا فرستادن را به سلامتیاشان ترجیح میدهند.
یک انسانشناس در تحلیل آنچه در این رابطه در جامعه رخ داده میگوید زنان قلیان میکشند چون سلامتی برای آنها به اندازه زیبایی اهمیت ندارد.
توجه به بدن جای خیلیچیزها را گرفته
فاطمه سیارپور این امر را در گفتگو با فرارو چنین تشریح کرد: به نظر میرسد امر “توجه به بدن” در جامعه ما حداقل در دو بعد قابل بررسی است.
وی ادامه داد: اول توجه به بُعد بدن به لحاظ پزشکی که معمولاً آن را توجه به سلامتی مینامیم و دوم توجه به بعد ظاهری بدن که معمولا در حیطه مسائل زیبایی است.
وی با اشاره به همین بعد ظاهری و زیبایی توضیح داد: اگر روی این بعد تمرکز کنیم، در نگاه اول درمییابیم که جامعه ما به ویژه زنان به طور مساوی به این ابعاد توجه نمیکنند.
این پژوهشگر همچنین گفت: به عبارتی اینطور به نظر میآید که بعد زیبایی بر امر سلامتی پیشی گرفته است. این میتواند اثرات متفاوتی بر سیستم اجتماعی و فرهنگی ما بگذارد.
فاطمه سیارپور در این رابطه توضیح داد که چنین به نظر میرسد زیبایی یکی از دلایل این کمتوجهی به مسئله سلامتی در کنار توجه بیش از حد به آن، گران بودن و سخت بودن مسیرهای تعریف شده پزشکی است.
عضو شورای مرکزی انسانشناسی و فرهنگ با اشاره به هزینه بالای کسب سلامتی در ایران شرح داد: الان بدون احتساب بیمههای مختلف درمانی، یک آزمایش چکاپ خون که اتفاقاً پزشکان آن را توصیه میکنند، هزینهای چندصد تومانی در پی دارد. حالا تصور کنید هزینههای درمانی چطور است.
وی گفت: ایران در میان بسیاری از کشورهای جهان جز کشورهایی با شاخص هزینه پایین سلامت طبقهبندی میشود ولی باید دید در یک مقایسه سطح عمومی درآمد مردم چقدر است؟
وی همچنین ادامه داد: از سوی دیگر مسیرهای تعیین شده از سوی سیستم پزشکی و سلامت برای درمان یک بیماری خصوصاً در بخش دولتی هم پیچیده و وقتگیر است و هم ابهامات زیادی دارد.
این انسانشناس دلیل دیگر کمتوجهی به سلامتی را وجود سایر ابهامات در حوزههای دیگر وابسته به پزشکی به ویژه حوزههایی مانند تغذیه دانست.
او در این باره گفت: امروز دادههای منتشرشده در پزشکی نمیتوانند پاسخی قطعی به مسائل سلامتی بدهند.
وی ادامه داد: به ویژه آن که شبکههای اجتماعی هم پا در این میدان گذاشتهاند و انواع اطلاعات از حوزههای پزشکی مدرن و سنتی و گیاهی و غیره را بدون توجه به اثرات و تبعات آن منتشر میکنند و هر آینه ابهامات را بیشتر میکنند.
سیارپور از این بحث نتیجه گرفته که در میان این ابهامات و شرایط شاید بهترین و بهصرفهترین راه کمتوجهی به امر سلامت باشد.
وی با ذکر مثال دیگری درباره لوازم آرایشی در ادامه توضیح داد: در مقابل پدیده افراطی توجه به زیبایی بدن در حال افزایش است. به نظر میرسد به این موضوع به اندازه زیادی پرداخته شده و نیازی بدان نیست که بخواهیم مثلاً از واردات بیش از حد اقلام آرایشی و ارزانی و وفور آن در ایران سخن بگوییم یا از تأثیر شبکههای ماهوارهای بر گسترش مد حرف بزنیم و یا به طور کلی بگوییم ایران رتبه اول جراحی پلاستیک را در دنیا به رغم گرانی آن کسب کرده است.
سیارپور همچنین تاکید کرد هرچه بیشتر مسئله را مورد کاوش قرار دهیم بیشتر واقف به این میشویم که سمت کفه زیبایی به نفع سلامت در حال سنگینتر شدن است.
قلیان چطور زیبایی را حفظ و سلامتی را به خطر میاندازد؟
سیارپور در ادامه به موضوع استعمال قلیان توسط زنان پرداخت. او گفت: گسترش پدیده گرایش به قلیان هم از این قاعده مستثنی نیست. باید توجه داشت روی دیگر سکه مسئله بیتوجهی به سلامت، به مخاطره انداختن آن است.
این انسانشناس تاکید کرد: در جامعهای که بیتوجهی به بدن از منظر سلامت هر لحظه در حال نهادینه شدن بیشتر است، به مخاطره انداختن بدن امری عادی میشود.
وی با اشاره به قدمت قلیان در ایران نیز گفت: مصرف قلیان یکی از رایجترین سرگرمیهای ایرانیان از اعصار گذشته است. در حال حاضر به دلیل جوانبودن جمعیت کشور و کاهش مصرف درست اوقات فراغت به دلیل نبودن یا کم بودن فضاهای مؤثر و مفید و متناسب فراغتی، مصرف قلیان رو به افزایش است.
بنابراین پرسش اساسی آن است که آیا هشدار و اعلام ممنوعیت میتواند افراد به ویژه زنان را از مصرف قلیان به رقم ضررهای جبرانناپذیر آن به بدن برحذر دارد؟
سیارپور در پاسخ به این سئوال گفت: خیر! تجربه نشان داده در جامعه ما هر امری هر چه بیشتر مورد ممنوعیت واقع شود، گرایش به مصرف آن بیشتر میشود. این مسئلهای واضح است.
وی با تاکید بر اینکه راهحل به هیچ وجه نمیتواند سلبی باشد ادامه داد: از سوی دیگر در چنین جامعهای بدن به لحاظ سلامت مورد بیتوجهی است و همین مسئله بر میزان مصرف قلیان دامن میزند.
این پژوهشگر در ادامه توضیح داد: هشدارهای پیدرپی و اعلام ممنوعیت و حتی تصویب قوانین مربوط به جرم بودن مصرف قلیان، در این خصوص ماجرا را پیچیدهتر میکند و مصرف آن را از ملأ عام به داخل فضاهای خصوصی میبرد که طبیعتاً غیرقابل کنترل میشود.
فاطمه سیارپور با ازائه راهحل گفت: یکی از راهحلها فرهنگسازی و آگاهسازی زنان در استفاده از مواد مخدر قلیان و در مقابل ایجاد فضاهای متناسب فراغتی است که به آسانی در دسترس باشد.
وی شرح داد: کافی است در شبهای تابستان یا شبهای جمعه در تهران سری به بوستان نهجالبلاغه یا جوانمردان یا چیتگر بزنید. عمق، میزان مصرف و نیاز به فضاهای فراغتی را میتوانید درک کنید. چون در بسیاری از موارد جای سوزن انداختن نیست! در حالی که دهها برابر این جمعیت در همان زمان در خانهها و به طور کلی فضاهای خصوصی به سپری کردن اوقات فراغت خود مشغولند!
سیارپور با اشاره به رابطه قلیان و مشکلات زندگی خانوادههای ایرانی گفت: از سوی دیگر ایجاد دود برای سپری کردن مشغلههای سخت و روزمره و فراموش کردن مشکلات و مصائب زندگی در میان افراد به یک ابزار بدل شده است.
وی ادامه داد: درست یا غلط بودن این گزاره مورد بحث نیست، چون شکی در آن نیست که دود هیچ ربطی به حل مشکلات زندگی ندارد و صرفاً شاید یک مسکن مقطعی در یک بازه زمانی حداکثر چند ساعته باشد.
راه حل مشکل چیست؟
او همچنین تاکید کرد: به همین دلیل آگاهسازی افراد نسبت به مصرف دود، به معنی گفتن مضرات مصرف آن نیست. زیرا تاکنون این مسئله هم آزمایش خود را پس داده و به نظر میرسد فایدهای نداشته است.
این کارشناس ارشد انسانشناسی همچنین معتقد است که نسل امروز باید بتواند مهارت حل مسائل زندگی خود اعم از ابعاد فردی، روانی و اجتماعی را داشته باشد. چیزی که متأسفانه جای خالیاش در نهادهای آموزشی وجود دارد. نسل امروز هر چه بیشتر درگیر درس ومدرسه میشود از مهارت زندگی کردن بیشتر باز میماند و آموختههایش برای حل بحرانهای زندگی کمتر کفایت میکند.
فاطمه سیارپور به عنوان نتیجهگیری گفت: آگاهسازی به معنی پرورش مهارتهای زیستن در دنیایی است که هر روز یک مسئله بغرنج و پیچیده جدید را پیش روی انسان میگذارد و پرورش انسانهایی است که مسئولیتپذیری، توانایی حل مسائل، توانایی رفتن به سوی مسائل بغرنج را داشته باشند؛ افرادی که دغدغهشان صرفاً داشتن شغل و به دست آوردن آن نبوده و بتوانند آیندهای روشن برای خود ترسیم کنند.
این انسانشناس در انتها تاکید کرد: طبیعتاً پرورش این نسل کار سختی است ولی باید بدانیم جامعه ما تا امروز که زمان و فرصت و امکانات مالی دارد باید تلاش کند و به سوی پرورش این نسل برود. وگرنه در آیندهای نه چندان دور، پدیدههایی کوچکتر و کماهمیتتر از قلیان او را از پای در خواهد آورد.
لینک گفتگو در فرارو