انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

رویای آمریکایی در آینه ی بسکتبال

گتوها، دانشگاه ها، اِن بی اِی، سه زمین برای یک ورزش

رویای آمریکایی در آینه ی بسکتبال

 

ورزش بسکتبال با حدود ۳۰ میلیون بازیکن تفننی از جمله ورزش های مردمی در ایالات متحد است و بسته به اینکه روی پارکت های ورزشگاه شیکاگو بولز بازی بشود یا در خیابان های گتوهای سیاهان یا در دانشگاه شهر کوچکی در ایالت ایندیانا کارکردهای اجتماعی کاملاً متفاوتی دارد.

نشسته روی تخت در اتاق مرتبش پسرک سیاه پوست غرق در نگاه به پرچم تیم محبوبش نیکس های (Knicks) نیویورک است؛ لباس کریستاپس پُرزینگیس (Kristaps Porzingis) را به تن کرده، بازیکن لتونیایی تیم که در سال ۲۰۱۵ با شش و نیم میلیون دلار دستمزد سالانه به این تیم پیوست. پرزینگیس در تبلیغاتی برای انجمن ملی بسکتبال (اِن بی اِیNBA ) می گوید: « رویای همیشگی ام بوده، از وقتی کوچک بودم توپ را به دستم گرفتم و هیچ وقت زمینش نگذاشتم. همیشه همینطور است اگر سخت کار کنی همه چیز ممکن می شود حتا برای بازیکنی که از روستای کوچکی از لتونی می آید».

امریکا شیفته ی شیفته بزرگداشت داستان هائی درباره موفقیت اجتماعی است و بسکتبال این شیفتگی را ارضا می کند. فروشنده ی نیجریه یی که در یونان بساط پهن می‌کرد، جیانیس آنته توکومپو (Giannis Antetokounmpo) که تازه در سال ۲۰۰۷ با این ورزش آشنا شد، ده سال بعد تبدیل می شود به یکی از بهترین بازیکنان لیگ؛ کوتاه قدترین بازیکن لیگ، ایسایا تامس (Isaiah Thomas)، با ۱،۷۵ متر قد نامزد دریافت جایزه ی بهترین بازیکن سال ۲۰۱۷ می شود. کودکی که از مادر نوجوان به دنیا می آید و خانواده‌ی دیگری سرپرستی اش را به عهده می گیرد – لبرون جیمز (LeBron James)- به همان ایالت محل تولدش بر می گردد و به شهر کلیولند اولین مقام ورزشی اش را در بین تمامی ورزش ها اهدا می کند.

به لیگ حرفه یی بسکتبال امریکا خوش آمدید جایی که ارزش افزوده ی سی تیم لیگ یا حق امتیاز آنها (به ارزش ۳۶.۳ میلیارد یورو) از مجموع تولید ناخالص داخلی کشورهای مالی، سنگال و بورکینافاسو بیشتر است. به لطف استراتژی تعیین شده از سوی دیوید استرن (David Stern)، کمیسر انجمن ملی بسکتبال بین سال‌های ۱۹۸۴ تا ۲۰۱۴ که مبتنی بر ستاره سازی از بازیکنان و نمایش پیشرفت اجتماعی آنان بوده است پول خوبی تزریق شده است: درآمد سالانه ی حق امتیاز اِن بی اِی از ۱۵۰ میلیون یورو در اوایل سال های دهه ی ۸۰ به پنج و نیم میلیارد یورو در سال ۲۰۱۶ رسید. قراردادهای جدید حق پخش تلویزیونی که منبع اصلی ریزش پول به این انجمن هستند در طول نه فصل به مجموع شگفت آور ۲۴ میلیارد دلار رسید.

این لیگ که در سراسر جهان دیده و از آن تقلید می‌شود رویای آمریکایی شایسته سالاری را تحقق یافته نشان می دهد. «از هر کجا که می خواهید به اینجا بیایید»، «اینجا روی عمل شما قضاوت می شود نه روی باورها یا ظاهرتان»، «توپ از آن همه است»، اینها جمله هایی است که حامی معروف لیگ، شرکت نایک، که یکصد و ده میلیارد دلار سرمایه اش در بازار بورس بسیار مدیون توپ نارنجی ست هر لحظه در اطراف و اکناف بمباران می کند. اما آیا هنوز برای کودکی که در محله های فقیر زاده می شود ممکن است که به اِن بی اِی بپیوندد؟

جمعیتی که در یک سده ی گذشته کمترین رشد قد را داشته

در آن سوی شیشه ی دودی سالن تمرینات تیم شیکاگو بولز(Chicago Bulls)، جیمی باتلر(Jimmy Butler)، دواین وید (Dwayne Wade) و بابی پورتیس(Bobby Portis) روی صحنه ظاهر می شو ند. روزی از ماه مارس ۲۰۱۷ است. در سالن آوای خشم آگین خواننده ی رپ تی گریزلی (Tee Grizzley) طنین انداز است. در حالیکه شوت ۳ امتیازی بازیکن تازه کار کامرون پین (Cameron Payne) از فاصله ی بیش از هفت متری به ثمر می نشیند درخواست می‌کنیم که با وید، ستاره ی تیم، مصاحبه کنیم. بازیکنی که در محله ی فقیر جنوب شیکاگو به دنیا آمده است و مثل یک قهرمان به محلش بازگشته. مسئول روابط باشگاه با رسانه ها کریستن دیل (Kristen Deahl) به ما جواب می‌دهد: «امکان ندارد». درخواست می‌کنیم با باتلر صحبت کنیم که او هم از محله های فقیر می آید. «تازه همین ماه دسامبر به سوال های خبرنگاران و گزارشگران بین المللی جواب داد. فایل وُرد اش را برای تان می فرستم» صحبت با بازیکن فرانسوی تیم هم: غیر ممکن!

چند سال پیش مطالعه ای در مجله ی بین المللی جامعه شناسی ورزش به این نتیجه رسیده بود که ۶۶ درصد بازیکنان سیاه و ۹۳ درصد بازیکنان سفید از طبقات مرفه می‌آیند(١). در سال ۲۰۱۳ پژوهش دیگری نتایج این مطالعه را تایید کرد. « برآوردهای مقایسه ای استفن داویدوویتس، آمارشناس ، حاکی از آن است که بافت اجتماعی-اقتصادی که ورزشکاران آینده در آن بزرگ شده اند نقش مهمتر ی دارد تا اشتیاق آنها به گرفتن انتقام اجتماعی … احتمال اینکه ورزشکاران سیاه پوستی که در اِن بی اِیNBA بازی می کنند از مادری مطلقه یا نوجوان به دنیا آمده باشند ۳۰ درصد کمتر از آفریقایی-آمریکایی های دیگر است(٢).

این پژوهشگر شایستگی‌های غیر شناختی که پیشرفت کردن را وابسته به بافت اجتماعی-اقتصادی می داند که ورزشکار در آن رشد کرده برشمرده است: پشتکار و استقامت، خودتنظیمی، اعتماد به نفس، همچنین قد، نشانی محل سکونت، نیروی جسمی و توانایی واکنش نشان دادن. « کودکان فقیر آمریکای امروز مواد غذایی به مراتب کم کیفیت تری از آنچه برای خط فقر در نظر گرفته شده می خورند که بی تردید در روند رشدشان موثر است. در بررسی های آماری مشخص شده که نرخ مرگ و میر برای آنها بیشتر و میانگین وزن آنها در هنگام تولد پایین تر است. تازه ترین مطالعات نشان داده که فقر در آمریکا امروز باعث پایین آمدن قد ساکنان آن شده است».

در سال ۲۰۱۶ مطالعه یی منتشرشده در مجله ی الکترونیکی ای لایف (eLife) تایید کرد که امریکایی‌ها به جای آنکه بلند قد بشوند چاق می شوند: در ۱۰۰ سال آینده میانگین قد آمریکایی ها از مقام سوم بلندقدترین ساکنان کره ی زمین به مقام سی و هفتم سقوط می کند (یک متر و هفتاد در سال ۱۹۱۴؛ یک متر و هفتاد و شش در سال ۲۰۱۶). براساس این مطالعه آمریکایی ها در عرض یک سال گذشته به علت رشد بی عدالتی و بی کیفیت شدن مواد غذایی کمتر از همه رشد کرده اند (٣). در حالیکه ورزشکاران کوتاه قد به خاطر اهمیت پرتاب‌های سه امتیازی در بازی مدرن هرچه بیشتر در سالن ها می درخشند اما همچنان مهمترین معیار در بسکتبال قد ورزشکار است:«هر دو و نیم سانتی متر بلندتر، احتمال ورود به دنیای ان بی ای را دوبرابر می کند.»

در ایندیاناپولیس به بازیکنان تیم پیسرز (Pacers) که در ان بی ای NBA بازی می کنند همانند همه ی ساکنان ایالت می گویند هوزیرز (۴). فیلمی مردمی به همین نام به کارگردانی دیوید انسپو روایتگر حماسه ی قهرمانی یک تیم مدرسه یی در کاپ قهرمانی ایندیانا ست (۵): داوود سفید کوچک در برابر جالوت بزرگ سیاه. در سالن تمرین تیم پیسرز برای اینکه بتوان با معروف ترین بازیکن، بازیکن بی نظیر پست بال، پل جرج (Paul George) صحبت کرد باید فشار زیادی را در میان جمعیت تحمل کرد. « کد پستی؟ کدام کد پستی؟ برای اینکه بتونی بسکتبال بازی کنی نیازی به کد پستی خوب نیست.» با خنده یی عصبی خود را به سمت دیوار تبلیغات می رساند تا بگذارد که لوگوی اتحادیه ی اعتباری معلمان که یک جور صندوق مستمری ست و نزدیک به ارزش های باشگاه «دقت، وفاداری، اعتماد، احترام، همکاری» چسبانده شده دیده شود. « موانع؟ نه هیچ مانعی سر راه من نبود.» کوین سرافین (Kevin Séraphin) بازیکن فرانسوی که یکی از ستون های تیم است کمی آنطرف تر ایستاده. قدش بلند است، ۲ متر و ۸ سانتی متر، اما به سوال از بالا نگاه نمی کند. « پدرم راننده ی لیفتراک بود و مادرم مغازه را اداره می کرد. ما هیچ وقت فقیر نبودیم آنطور که به فلاکت بیفتیم اما خب ثروتمند هم نبودیم. موقعیت اجتماعی هیچ ربطی ندارد کافیست سخت بازی کنی و موقع تمرین هم تیمی هایت را شارژ کنی. همین!»

سرافین متولد گویان از جمله بازیکنان فرانسوی است که در ان بی ای بازی می‌کنند؛ فرانسوی ها بعد از کانادایی ها مهمترین بازیکنان خارجی هستند (از ۴۵۰ بازیگر لیگ ۱۱۳ بازیگر در سال ۲۰۱۶ خارجی بودند که خود یک رکورد است). از ده هموطن سرافین، بیشترشان مثل تونی پارکر(Tony Parker)، نیکلاس بتوم(Nicolas Batum) یا رودی گوبر(Rudy Gobert) فرزندان ورزشکاران رده بالا هستند. در سال ۲۰۱۶ از هر دو بازیکن ان بی ای دست کم یکی، پدر و یا مادرش ورزشکار حرفه‌ای بوده اند (۶) (این آمار در مورد ورزش فوتبال امریکایی یک بازیکن از هر پنج بازیکن است). این داده ی مهم به قول جورج ادی که سی سال است صدای تلویزیونی بسکتبال آمریکا در فرانسه است به درک چشمه ی « قرعه ی بزرگ ژنتیک» کمک می کند.

برای میلیون ها جوان امریکایی که در رویای پیشرفت اجتماعی از طریق بسکتبال هستند و اما در این آریستوکراسی ورزشی به دنیا نیامده اند فقط کافی نیست که « سخت کار کنند». بازدیدی از محله های فقیر شیکاگو زنده بودن و البته عبث بودن این رویا را در امریکای شمالی نشان می دهد.

برای رفتن به ورزشگاه استارز (Stars)، که تیم آماتوری است، باید از پل فلزی گذشت که خیابان هشتاد و سوم را قطع می کند. ترنس هود (Terrence Hood) می گوید: « کسی ریسکی نمی‌کند که به آن طرف پل برود اینجا مرز بین دو قلمرو متخاصم است». هود بنیان گذار و مربی این تیم است که در مسابقات اتحادیه ی ورزشی آماتور شرکت می کند. این لیگی است که حامیان تیم ها اداره اش می کنند و جایی است که بهترین نوجوانان کشور که معمولاً هنوز در سال‌های مدرسه شان هستند به مصاف هم می‌روند. او در حالی که معذب به نظر می رسد زمین بسکتبال ترک خورده ای را در ورودی پارک آوالون (Avalon) نشان مان می دهد: « تابلوها را کنده ایم تا از تجمع هایی که معمولاً منجر به بزه کاری می‌شود جلوگیری کنیم. از طرفی بچه های اینجا هیچ جای دیگری را ندارند که بتوانند بازی کند». شیکاگو با ۷۶۲ قتل در سال ۲۰۱۶ در مقایسه با مجموع ۶۰۰ قتل در دو شهر لس آنجلس و نیویورک در همه زمینه‌های جنایت رکورددار است. در چنین بافت اجتماعی وارد یک شغل ورزشی شدن برای بسیاری راه فرار بزرگ است.

 

« بازیکنان ان بی ای جرئت نمی کنند به محله شان برگردند »

با عینکی کوچک، ریشی تنک و گرمکنی کلفت، هود که همه به او می گویند مربی تی(coach T.) زندگی اش را وقف بسکتبال کرده است با این هدف که « جوان ها را از خشونت باندهای تبهکار و دیگر مسائل منفی دور نگه دارد». این تابستان استارز درچند اردوگاه از دویست اردوگاهی که همه ساله نایک تدارک می بیند شرکت خواهد کرد. آنها همچنان به اردوگاه های آدیداس و آندر آرمور (٧) خواهند رفت و همینطور به مسابقاتی که مارک های حامی بازیکنان حرفه یی ترتیب می دهند. او به بازیکنانش می گوید: « من شما رو به اردوگاه های تابستانی می برم برای این که آنجاهاست که مسئولان استعدادیابی دانشگاه ها می توانند شما را ببینند. نایک و آدیداس مسابقه ترتیب می دهند، لیگ درست می کنند. الان یک جفت کفش رایگان می خواهید، تی شرت های رایگان، جوراب ورزشی، لباس ورزشی می خواهید؟ خیلی خوبه؛ اما این فقط شما نیستید که این ها را می خواهید».بازیکنان شیکاگو استارز باید هم ظریف بازی کنند و هم پس انداز کنند؛ برای اینکه اردوگاه ها هزینه دارند حالا اگر هزینه های سفر را حساب نکنیم برای مثال ثبت نام هر تیم ورزشی به تنهایی ۷۰۰ دلار هزینه دارد چیزی که برای بسیاری از خانواده ها خیلی گران تمام می شود و هود مجبور است برای پول جمع کردن در به در توی محل بگردد.

برای اینکه بتوان به جاه طلبی ورزشکار حرفه یی بودن جامه ی عمل پوشاند آیا باید در خانواده ای با منابع مالی کافی به دنیا آمد؟ پاسخ مربی تی این است: « دردآور است اما فکر می‌کنم که باید بگویم بله. ریشه های اجتماعی همه چیز را تعیین می کند. در هر حال بیشتر بازیکنان خوب محله های فقیر روحیه ی موفق شدن ندارند. کسی که در گتو زندگی می‌کند یاد می گیرد که برای موفق شدن باید خودخواه باشد و کوتاه مدت به مسائل نگاه کند در حالیکه برای بقا در ان بی ای باید نگاه بلندمدت داشت. آنها چنین روحیه ای ندارند».

هدف نهایی هود این است که از طریق پیشنهاد بورس تحصیلی که به بازیکنانش می شود آنها بتوانند خودشان را پیدا کنند. به این منظور آنها باید به صورت فردی در زمین بدرخشند و نشان بدهند که اهل مبارزه اند و… اینکه در تمام مدت تحصیل شان نمره های خوبی داشته باشند(٨) . « نسبت به موقعی که من جوان بودم چیزها تغییر کرده: الان باید هم در بسکت و هم در مدرسه خوب بود. اگر نمره های خوبی نداشته باشید می تواند راه شما را برای به دست آوردن کمک هزینه ی تحصیلی ببندد. پسر من به این ترتیب شانس اش را از دست داد.»

همانطور که اروین «مجیک» جانسون، عضو تیم رویایی (٩) سال ۱۹۹۲ نوشته « شانس ورود به ان بی ای خیلی کم است (١٠)». در سال ۲۰۱۶ حدود یکصدم درصد از پانصد هزار دانش آموز پسر مدارس توانستند وارد لیگ معتبر شوند. مربی تی این میلیونرهای خوشبخت توپ نارنجی را به شکرانه ی اردویی که بچه هایش را در آن تعلیم می دهد مرتب به اردویش می آورد. « شاید همه ی آنها از گتو نیایند اما بیشترشان چرا. از طرف دیگر بازیکنان معروفی مثل جاواری پارکر یا آنتوان واکر جرئت نمی کنند به گتو بیایند. واقعاً برایشان خطر دارد. بچه ها ازشان ناراحتند برای اینکه می دانند با این همه پولی که دارند برای محله‌شان کاری نمی‌کند (١١).» به نظر او « بازیکنان ان بی ای عروسک خیمه شب بازی هستند. همین که قرار است برای نمایشی چیزی بیایند همیشه یک نفر از ان بی ای پشت آنهاست که به آنها بگوید این کار را بکن یا آن کار را بکن که مجبورشان کند ۲، ۳ باری با بچه ها توپ را به سبد بیندازند. فقط آخرش می آیند برای اینکه ژستی گرفته باشند، در حالیکه اردوگاه نام آنها را بر خود دارد. آنها نماینده ی یک مارک، یک تجارت هستند . مردم که احمق نیستند.»

حضور در ان بی ای در آغاز، در سال ۱۹۴۶ که ایجاد شد برای بازیکنان سیاه قدغن بود. در سال ۲۰۱۷ بازیکنان سیاه ۷۴ درصد بازیکنانی را که قهرمان می شوند تشکیل می دهند.

یان دکام (Yann Descamps) پژوهشگر فرانسوی و نویسنده ی پایان نامه ی دکترا به نام « آیا به اندازه ی کافی برای شما سیاه هستم?»( دانشگاه سوربن، ۲۰۱۵) می نویسد: « در این زمینه تفاوت وجود دارد. بسکت دانشگاهی را بسکت سفید می دانند و بسکت ان بی ای را بسکت سیاه. ورزشی را که سفید پوستان اختراع کردند در یکصد سال تبدیل شده است به مشخصه ی فرهنگی خیلی مهمی برای اقلیت آفریقایی -آمریکایی ها. به طرز متناقضی، سیاهان که قدرت را در این زمینه تصرف کرده اند، خود را در کلیشه های اجتماعی که گفتمان رسانه ای به آنها تحمیل می کند زندانی می بیند: تبهکار، خواننده ی رپ و بازیکن بسکتبال.»

 

در ایندیانا فرزند کشیش یا پزشک

قلب پیشتازان بسکتبال در ایندیانا می تپد: ایالتی سفید، مسیحی و روستایی. این ورزش ابتدایی را استاد ژیمناستیک دانشگاه اسپرینگ فیلد (Springfield) ماساچوست در سال ۱۸۹۱ و در لوای انجمن مسیحیان جوان اختراع کرد. جیمز نسمیت (James Naismith) در زمستان های سخت ایندیانا بین فصل فوتبال و بیسبال به دنبال فعالیتی فیزیکی برای دانشجویانش می گشت. بسکتبال در اصل و در ابتدا ورزشی سالنی است که در آن توپ ها را به سبد های شکار که از ارتفاع ۳ متر و ۵ سانتی متری آویزان شده می اندازند. مبلغان انجمن مسیحیان جوان (YMCA) این ورزش را از شمال شرقی آمریکا با خود به سراسر جهان منتقل کردند. بسکتبال با بیشتر از ۴۵۰ میلیون دارنده ی پروانه در سال ۲۰۱۳ بعد از فوتبال دومین ورزش جمعی جهان است.

ماریون شهری است با ۳۰۰۰۰ نفر جمعیت، صد تایی کلیسا، مرکز شهری برهوت، ده ها مرکز تجاری کوچک و یک کارخانه ی جنرال موتورز. اینجا سبدهای بسکتبال را همه جا می بینید. روی برج های برق فشار قوی، روی دیوار سرویس کارخانه ها، گوشه ی خیابان، در حیاط خلوت خانه ها؛ همه جا. در این شهر دو تیم معتبر رشد کرده اند: جاینتز (Giants)، تیم دانش آموزی که ۱۱۲ سال است مسابقه می‌دهد و هشت بار قهرمان ایندیانا شده و تیم وایلد کتس (Wildcats)، تیم دانشگاهی که از سال ۲۰۱۳ تا به حال دوبار در رده ی ملی قهرمان شده است. ورزشگاه تیم جاینتز با ۸ هزار صندلی یکی از بزرگترین ورزشگاه های کشور است. جیم برونر (Jim Brunner) با ۴۶ سال سابقه ی روزنامه نگاری ورزشی و گزارشگری بازی های محلی می گوید: «هر جا که کارخانه ی جنرال موتورز دیدید آنجا یک باشگاه بسکتبال هم هست.»

« در استادیوم جاینتز کارفرمای مولتی میلیونر شرکتی را می بینید که کنار کارگری که ساعتی ۱۰ دلار بیشتر حقوق نمی‌گیرد نشسته است. بسکتبال تمام مرزهای اجتماعی را کمرنگ کرده است. متوجه هستید چه می گویم؟» . در پارکینگ رادیو، فورد موستانگ زرد قناری اش این شعار را نشان می دهد: «عظمت را به آمریکا برگردانیم».

برونر مانند رابرت نایت مربی سابق تیم هوسیرز که در میتینگ های نامزد جمهوری خواه شرکت می کرد یکی از طرفداران سرسخت دانلد ترامپ است و این برخلاف نظر بیشتر بازیکنان ان بی ای است که به شدت مخالف رئیس جمهور جدید هستند. باید گفت که ترامپ از هیچ کوششی برای اغوای ساکنان ایندیانا فروگذار نکرد، مثل چند برابر کردن میتینگ هایش یا محکوم کردن برون سپاری که این ایالت صنعتی را تهدید می کند و یا نامیدن فرماندار اینجا، مایک پنس، به سمت معاونتش. برونر می‌گوید « در ان بی ای بازیکنان بیشتر دموکرات هستند و مدیران و صاحبان باشگاه ها بیشتر جمهوری خواه. پدیده ایست که بیشتر به سن ربط دارد، جوان‌تر که باشید کمتر محافظه کار هستید، به نظرم منطقی ست. اینجا کار نیست. اوایل سالهای ۹۰ مدرسه ی ماریون پنجمین مدرسه ی بزرگ ایندیانا بود، امروز از نظر تعداد دانش آموزان نودمین مدرسه در ایالت است. تعداد دانش آموزانش از سه هزار به کمتر از ۱۰۰۰ نفر رسیده است.»

در ماریون تیمی که برونر هر روز صبح گزارشش می کند، یعنی تیم دانشگاه وزلی (١٢) ایندیانا (IWU) از چند جهت یادآور آموزش های حرفه یی است. حامیان مالی وایلد کتز حامیان بخشنده یی اند که از میان شان می توان به والت بتینگر(Walt Bettinger)، رییس چارلز شواب(Charles Shwab) که موسسه ی حق العمل کاری در بورس است اشاره کرد. در زمین، پسرهای خانواده های سربه زیر (١٣) ، پسرهای خانواده های کوچک طبقه ی متوسط، پسرهای کارگران، کشیش ها، پزشک ها در کنار هم بازی می کنند و همه سفید هستند.

در هر دو طرف می توان دو بازیگر سیاه پوست دید: یکی از سودان می آید کشوری که ان بی ای در آنجا در جستجوی استعداد است و دومی از نیجریه. برای به وجود آوردن« کیمیا»ی مناسب برای برد، مربیان دانشگاه در تعطیلات بین لیگ ایندیانا به دنبال استعداد های جدید هستند . جف کلارک کمک مربی می گوید « ما مثل حرفه یی ها مطالعات خیلی پیشرفته یی نمی‌کنیم. آنها تا آنجا پیش می روند که دوست دختر قدیمی بازیکنان را پیدا کنند تا بلکه روحیات واقعی بازیکنان را دریابند. برای ما بسکتبال وسیله است. ما به بچه های مان نظریه ی ’من سومی هستم’ را آموزش می دهیم: اول خدا، دوم تیم و بازیکن در مقام سوم. به آنها می‌گوییم اگر می خواهید اولی باشید اول راهی پیدا کنید که سومی باشید. در زمین اگر پنج بازیکن باشند که برای خودشان بازی می کنند این بازی هیچ شباهتی به بازی پنج بازیکنی ندارد که برای دیگران بازی می کنند.»

به همراه کلارک به مأموریت استعدادیابی اش به شهر رنسلار (Renesselaer)، شهری کوچک در ایندیانا می رویم. دانشگاه سن جوزف که قدمتی ۱۲۵ ساله دارد اعلام ورشکستگی کرده است. غرق در بدهی حامیان مالی متوجه می شوند که آه در بساط نیست. در نتیجه بازی ۲۴ فوریه ی ۲۰۱۷ به عنوان آخرین بازی تاریخ تیم پوما، تیم دانشگاه سن جوزف که طبیعتاً بعد از بسته شدن دانشگاه وجود نخواهد داشت، اعلام می شود. کلارک تمرکزش به بازیکنان بلند قد است. « اسمش نیک است و ۲ مترو یک سانتی متر قد دارد. به بازیکنان بلند قد نیاز داریم که کمیاب تر و کمیاب تر می شوند. از خودم می پرسم حالا که او می داند تیمش قرار است منحل بشود با چه روحیه یی بازی خواهد کرد و در زمین و بیرون آن چطور رفتار خواهد کرد.»

 

آن شب تیم دختران و پسران دانشگاه سن جوزف همه بازی هایشان را بردند. نوجوان ها با چشم های گریان نقش های با هشتگ « # پوما جاودان، برای همیشه»( Forever #PumasForLife) را در دست داشتند. تماشاچیان وفادار که بیشتر از ده ها سال روی صندلی‌های مخصوص به خود نشسته بودند برای آخرین بار از جای خود برخاستند و کلارک به نیک، بازیکن شماره ۴۲ آفرین گفت و برای او آرزوی موفقیت کرد.« واقعاً در بازی خودش غرق بود اما بازیکنان دیگر اینطور نبودند. از خودم می پرسم با بچه های تیم ما چطور بازی خواهد کرد.» اما چیزی جف را اذیت می کند :« می گوید که ۲ متر و یک سانتی متر قد دارد اما رفتم کنارش ایستادم و فکر نمی کنم آنقدر بلند باشد. خیلی ممکن است که در مورد قدش دروغ گفته باشد. ۳ یا ۴ سانتیمتر بیشتر در بسکتبال همه چیز را تغییر می دهد!»

 

 

 

 

پی نوشت

 

١-

Joshua Kjerulf Dubrow et Jimi adams، “Hoop inequalities: Race، class and family structure background and the odds of playing in the National Basketball Association”، International Review for the Sociology of Sport، vol.4، no 1، Thousand Oaks (California)، ۲۰۱۲.

٢-

Seth stephens-Davidowitz، ” In the NBA، zip code matters”، The New York Times، ۲ nvembre 2013.

٣-

“A century of trends in adult human height”، ۲۶ juillet 2016، www.elifesciences.org.همچنین نک. Benoît Bréville، “Obésité، mal planétaire”، Le Monde diplomatique، septembre 2012.

۴- در امریکا به اهالی ایالت ایندیانا می گویند، به معنی دهاتی، کوچک و خرفت.

۵- Hoosiers، ساخته ی سال ۱۹۸۶ به کارگردانی دیوید انسپو و با بازی جین هکمن در نقش مربی تازه ی تیم و باربارا هرشی و دنیس هوپر که برای بازی در این فیلم نامزد جایزه ی اسکار شد. کتابخانه ی کنگره ی امریکا که مسوول بنیاد ملی ثبت فیلم است این فیلم را به علت “اهمیت فرهنگی، تاریخی و زیبایی شناسانه اش” برای حفظ و نگهداری در این بنیاد انتخاب کرد.

۶-

Van Jensen et Alex Miller، “Why basketball runs in the family”، The Wall Street Journal، New york، ۱۳ juin 2016.

٧- شرکت آمریکایی سازنده ی کفش ورزشی و وسایل ورزشی دیگر

٨- در امریکا بر اساس آمارهای رسمی درصد حضور اولین فرزندانی که از خانواده وارد دانشگاه می شوند (که بهشان می گویند first gens)) در تیم های سطح اول دانشگاهی (که منبع بازیکن یابی در ان بی ای هستند) بین سال های ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۵ از ۲۸ به ۱۹ درصد کاهش یافته است.

“Men’s basketball”، ۱۰ mars 2017، www.ncaa.org

٩- تیم رویایی نامی است که به تحسین شده ترین تیم در تاریخ ورزش مدرن داده شده است. در این تیم برای نخستین بار بزرگترین بازیکنان ان بی ای، مجیک جانسون، مایکل جردن، لری برد و … گرد هم آمده بودند تا برای تیم ملی امریکا در المپیک سال ۱۹۹۲ بارسلون هم بازی بشوند.

١٠-

Earvin “Magic” Johnson (avec William Novak)، My life، Fawcett، New york، ۱۹۹۳. همچنین نک. فیلم مستند زیر: Steve James، Hoop Dreams (1994)، KTCA Minneapolis Kartemquin Films.

١١- جرمن اونیل، بازیکن تیم ایندیانا در سال ۲۰۰۷ گفت: “همین که از محله مان بیرون می آییم [برای بچه محل هامان] می شویم گوشت شکار”. همچنین نک.

Pascal Giberné، “La psychose des basketteurs de NBA، cibless d’agessions”، Le Monde، ۷ janvier 2008.

 

١٢- یعنی دانشگاهی که بر اساس آموزه های جان وزلی (John Wesley) ، (۱۷۰۳-۱۷۹۱) الهی دان پروتستان انگلیسی و خالق روش آموزشی “متدیسم” تدریس می کند

١٣- bonne famille ،در فرانسه به خانواده های طبقه ی متوسط رو به بالا، کاتولیک و همواره مطیع قانون و بی دردسر می گویند. در هر دو مفهوم مثبت و طعنه آمیز به کار می رود.

لوموند دیپلماتیک مارس ۲۰۱۷

انسان شناسی و فرهنگ ناشر نسخه فارسی مجله لوموند دیپلماتیک در ایران است