انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

روش‌شناسی مردم‌نگارانه

در کتاب‌های روش تحقیق در علوم اجتماعی که به زبان فارسی ترجمه یا تالیف گردیده اند از روش تحقیق مردم شناسی و مردم نگاری یا سخن نرفته یا اینکه با تسامح از آن گذشته اند. این بی توجهی و یک سونگری سبب گردیده پژوهشگران علوم اجتماعی در مطالعات خود حتی در جوامع نسبتاً سنتی، از روش مردم شناسی به عنوان یکی از روش های عمده مطالعات و تحقیقات اجتماعی استفاده نکنند و از شیوه ی کار آن بی توجه بگذرند. در نتیجه محور اصلی و عمده پژوهش های آنان یک سویه است و بر بینش واحدی قرار دارد. حال آن که در یک تحقیق اجتماعی (در هر نوع جامعه اعم از عقب مانده و پیشرفته، سنتی یا صنعتی) پژوهشگر با به کار بردن شیوه های گوناگون تحقیق می کوشد در تبیین مسائل اجتماعی، دلایلی ارائه می دهد تا بتواند به چگونگی طرح و ترکیب مناسبات بین پدیده های اجتماعی و ساخت جامعه راه یابد و تغییراتی را که بر اثر این روابط و مناسبات رخ می دهد ریشه یابی کند. از این رو هنگامی که موضوع و قلمرو تحقیق یکی از جوامع سه گانه (شهری، روستایی وعشایری) است پژوهشگر جامعه شناس یا انسان شناس بایستی به موازات روش های تحقیق جامعه شناسی از روشهای مردم نگارانه نیز بهره گیرد چرا که هدف هر پژوهش اجتماعی از طرفی جستجوی رابطه هم بستگی های اجتماعی و از سوی دیگر دریافت سیر و تحول فرهنگ در جامعه است.
مردم نگاری معادل فارسی واژه (ethnomethodology ) است به معنای روش هایی که مردم هر روزه به کار می برند. این اصطلاح را اولین بار»هارولد گارفینگل« در دهه ۱۹۴۰ بکار برد ولی تغییرات عمده ای از آن زمان تاکنون در این روش ایجاد شده است. به نظر می رسد اتنومتودولوژی نظری کردن ساختار اجتماعی را باطل می داند و می خواهد بگوید نظم اجتماعی هستی پیدا نمی کند، یا حداقل چنین نظمی تکیه گاه کارکرد گرایانه ندارد و بهتر است ببینیم مشارکت کنندگان در کنش اجتماعی، درباره کنش خود چه می گویند وچگونه آن را تحلیل می کنند. لذا مشکل می توان آن را در جایگاه جامعه شناختی قرار داد.
«مردم نگاری را می توانیم مجموعه ای از روشهای گوناگون برای گردآوری و توصیف یک پدیده یا موضوع تعریف کنیم. مردم نگاری را می توان مرحله ای آغازین در پژوهش انسان‌شناختی به حساب آورد که در مراحل پیشرفته تر خود به مردم شناسی می رسد» (فکوهی، ۱۳۸۳: ۴۲۰)
«مردم نگاری صرفاً یک توصیف عینی مردم و رفتار آنها از دیدگاه خود محقق مشاهده گر نیست. بلکه تلاشی است نظم یافته برای کشف معرفتی که گروهی از مردم آموخته اند و طبق آن رفتارشان را سازمان می دهند. این نگرش برای بسیاری از متفکرین، برای ارزیابی کارهای خودشان یک دگرگونی اساسی است. به جای اینکه ضمن مشاهده از خود بپرسیم، «به نظر من این مردم چکار می کنند؟» باید بپرسید، «ببینیم این مردم فکر می کنند که چه کار می کنند؟» و ما می توانیم با استفاده از مفاهیم خودمان به سوال دومی جواب دهیم، زیرا اگر به چنین کاری دست بزنیم بطور ضمنی نگرشی خودمان را روی اعمال آنان پیاده کرده ایم. با اینکه این نوع مردم نگاری بخشی مهمی از تحقیقات بسیاری از مردم شناسان را تشکیل می دهد، اما اغلب بدین مسئله توجه نشده است» (اسپردلی و مک کوردی، ۱۳۷۲: ۲۹ ـ ۲۸).

تعریف :
واژه روش شناسی مردمی، به تحقیقی اطلاق می شود که در صدد تفحص درباره خصایص عقلانی بیان های قالبی با سایر کنش های عملی به عنوان تحقق مجتمل فعالیت های سازمان یافته وظریف زندگی روزمره است. پیروان این مکتب در صدند تا صور معضل آن را روشن سازند، روش هایی برای مطالعه آن تجویز کنند و بیش از همه معین کنند که ما مشخصا چه چیز می توانیم از آن بیاموزیم. (توسلی ، ۱۳۷۰، ص ۴۴۰ )
روش شناسی مردم نگارانه عبارت است از مجموعه ای از دانش مبتنی بر عقل سلیم ویک رشته رویه ها و ملاحظاتی که اعضای عادی جامعه به وسیله آنها شرایطی را که در آن قرار گرفته اند درک می کنند، راهشان را در این شرایط پیدا می کنند و دست به عمل می زنند. (ریترز ، ۱۳۷۴، ص ۳۶۵ )
روش شناسی مردم نگارانه فرضیاتی را درباره ماهیت جهان اجتماعی مطرح می کند که عبارت اند از:
– انسان ها در همه وضعیت های کنش می کوشند تا صورتی از اجماع را برقرار کنند.
– مجموعه کنش متقابل شامل گرایش های ذهنی واعتقادات افراد نیز می شوند.
– انسان ها برای ایجاد، برقراری، حفظ وهماهنگی واجماع در زمینه های مختلف به شیوه های گوناگون از ارتباطات شخصی متوسل می شوند.
– این شیوه ها به ادراک انسان ها از کنش متقابل منجر می شود.
– هماهنگی واجماع بازتابی است از قبول قوانین ومقررات و روال هر یک از شرکت کنندگان در هر جمع برای گرد هم آیی. هریک از افراد در جریان ارتباطات به شیوه ای مقررات ذهنی را می پذیرند و تا آنجا پیش می روند که بر سر آنچه در خارج وجود دارد توافق می کنند.
– در هر وضعیت کنش متقابل مقررات ویژه ای خواهد داشت که قابل تعمیم به سایر مجموعه ها نخواهد بود.
– افراد قادرند با تغییر و برداشت متفاوت از مقررات، جهان عینی وخارجی را که آنها را ملزم به ادراک و کنش می کند به یکدیگر معرفی کنند. (ادیبی وانصاری، ۱۳۵۸، ص ۲۷۹)
شوتس می گوید در زندگی روزمره آنچه را که ما عقل گرایی می نامیم، در واقع به وسیله مفروضات غیر علمی متعدد حمایت شده است که ممکن است چنین رفتار ظاهرا عقلانی را به وجود آورده باشد. چنین فکری ذهن های کنجکاو را از جهات متعددی به خود جلب کرد. یکی از این جهات، بررسی زبان است. زیرا گفتن آنچه که می کنیم، به نحوی نشان دهنده ی این نکته است که چرا وچه وقت آن را انجام می دهیم واین جنبه های اضافی توصیف ها اغلب به طور مستقیم وشاید حتی آگاهانه انتقال نمی یابد. (اسکیدمور ،۱۳۷۲، ۲۹۰) در واقع تحلیل گفتگو عبارت است از «توصیف وتوضیح قابلیت هایی است که گویندگان عادی ضمن مشارکت در کنش متقابل معقولانه واجتماعا سازمان یافته به کار می برند وبه آن اتکا دارند». تحلیل گفتگو مبتنی بر این فرض است که گفتگو سنگ مبنای صورتهای دیگر رفتار فیمابینی است وگفتگو رایج ترین صورت کنش متقابل است. (ریتزر ، ۱۳۷۴ ، ص ۳۶۶ ).
شاخه عمده روش شناسی مردمنگارانه تحلیل گفتگو یا توصیف و توضیح قابلیت های است که گوینده عادی ضمن مشارکت در کنش متقابل معقولانه و اجتماعا سازمان نیافته به کار می برد و به آن اتکا می کند و به عبارتی رویه های است که گفتگو کنند-گان به و سیله آنها رفتار خودشان را تنظیم می کنند و رفتار دیگران را از همین طریق می فهمند و با آن بر خورد می کنند (هرتیج و انگینسون۱۹۸۴) پس تحلیل گران گفتگو به دنبال کشف نظم و قاعده ای اند که در نتیجه گفتگوی مردم به دست می آید و در همین گفتگو ها نیز پیدا می شوند.
تحلیل گران گفتگو از جهت روش شناختی بیشتر به بررسی گفتگو-های مردم در موقیت های طبیعی و در عین گفت و شنود آنها می-پردازد و غالبا از نوارهای ضبط صوت و ویدئوی استفاده می-کنند ،این روش اجازه می دهد که اطلاعات از دنیای واقعی سرچشمه بگیرد، نه این که محقق آن را بر این جهان تحمیل کند . تحلیل گفتگو مبتنی بر این فرض است که گفتگو سنگ بنای صورت-های دیگر رفتار فیمابینی و رایج ترین صورت کنش متقابل است.
فهم و درک مردم‌‌نگارانه، از طریق بررسی و کاوشِ نزدیک منابع مختلف از داده ‌ها به دست می‌آید. استفاده از این منابعِ داده‌ ها به عنوان پایه و اساس، به قوم‌نگار امکان می‌دهد تا بر قالب و چارچوب فرهنگی تحلیل متکی باشد» (صادقی،۱۳۸۸).

مراحل تجزیه فرهنگی را می توان به شکل زیر خلاصه نمود:
کسب ابزرهای مفهومی، ورود به میدان تحقیق، انجام کار میدانی، توصیف فرهنگی
درک مفهوم فرهنگ و آموختن بعضی از روشهای تحقیق میدانی، انتخاب یک زمینه فرهنگی و ایجاد رابطه با افراد اطلاع رسان مورد نظر، جمع آوری و ثبت داده ها، تجزیه و تحلیل و گزارش توصیف فرهنگی

(اسپردلی و مک کوردی،۱۳۷۲: ۲۰).

از نتایج تحقیق مردم نگاری این است که اطلاعات فرهنگی جامع و غنی که بدست می آید می تواند به غیر از نوشته های علمی اساس هر نوع نوشته ای نیز باشد. همچنین ما معتقدیم که مردم نگاری می تواند زمینه ای برای ایجاد دگرگونی اجتماعی باشد) (اسپردلی و مک کوردی،۱۳۷۲: ۲۱).
مردم نگاری به عنوان تکنیک، روشی است برای جمع آوری اطلاعات و داده هایی پیرامون فرقه، گروه یا دسته ای با انجام مشاهده یا مصاحبه ایی که غیر رسمی است. یعنی مصاحبه شونده (گان) دقیقا نمی داند که فرد مقابل او یک پژوهشگر مردم نگار است. بنابراین, از هدف او نیز بی اطلاع خواهد بود. در این حالت نه گفته ها ضبط می شوند و نه کاغذی در میان است که یادداشتی برداشته شود. مصاحبه به صورت یک گفتگوی دوستانه در محل طبیعی مورد مطالعه انجام می شود. در ضمن مردم نگار در حین گفتگو فقط به محتوای صحبت ها توجه نداشته بلکه، هم به اصطلاحات و فرهنگ خاص شخص هم به نوع برخورد و رفتارهای اجتماعی او توجه دارد. هم به فرهنگ ظاهری شخص شامل پوشش و نوع آرایش توجه می کند. در واقع، کلی عناصر فرهنگی موجود در فرد و در آن محیط از نظر مردم نگار بدور نخواهد ماند.
«نوشتن توصیف مردم نگاری،آخرین فراورده تحقیق است. تحقیق میدانی به یک مسافرت علمی شباهت دارد که نگاشتن مردم نگاری پایان آن است. محقق، به زمینه های فرهنگی نا آشنا مسافرت می کند و برای درک آن هفته ها، ماه ها یا حتی سالها وقت صرف می کند. او گوش فرا می دهد، مشاهده می کند و در فعالیت ها شرکت می کند تا بفهمد که مردم تجربیات خود را چگونه سازمان می دهند و چه تعاریفی از آنها ارائه می کنند. سپس او باید در جهت عکس حرکت کند. یعنی پس از درک آن فرهنگ خاص، داده هایی را که جمع آوری کرده است به شیوه ای توصیف کند تا برای آنهایی که با آن فرهنگ آشنا نیستند قابل فهم باشد. یک مردم نگاری نوشته شده چنین برگردانی است، این نوشته، مفاهیم موجود در آن فرهنگ را با واژگانی که برای خواننده معنی دار است، بیان می کند و این نوشته، مثل هر ترجمه ای ناقص است. زیرا هیچوقت که معانی مفاهیم، در دو فرهنگ جداگانه، دقیقاً مثل هم نیستند. یک مردم نگاری خوب می تواند با زحمات زیاد خوانندگان را با معرفت فرهنگی یک گروه بیگانه آشنا سازد» (اسپردلی و مک کوردی، ۱۳۷۲ : ۱۳۳).

روش مشاهده به ویژه در تحقیقات بر حوزه ی شهری از اهمیت بسیاری برخوردار است. مشاهده به عنوان روش علمی جمع آوری اطلاعات، در مقایسه با سایر روش ها، دارای مزایای خاصی است، ” از بزرگترین مزیت های مشاهده این است که روشی است مستقیم و بدین طریق می توان اطلاعات دست اول تهیه کرد. در واقع دسترسی به رفتار و حوادث در حالت طبیعی و بدون دخالت سایر عوامل از طریق مشاهده ممکن است و همین امکان آن را روشی مناسب جهت جمع آوری اطلاعات می کند” ( طالقانی، ۱۳۷۰: ۱۲۶-۱۲۵).
مصاحبه از مهمترین روش های کیفی و ابزار کاری در تحقیقات رشته مردم شناسی و انسان شناسی به شمار می رود. مصاحبه های شهری به نسبت سایر مصاحبه ها با مخاطبان بیشتر و در شرایطی متنوع تر صورت می گیرند. مصاحبه ها می توانند به شکل انفرادی و یا گروهی متمرکز و مفصل و نیز “مصاحبه های در موقعیت” یعنی مصاحبه با افراد در شرایط خاص مکانی/زمانی با سؤال ها و جواب های کوتاه، صورت پذیرد.
مصاحبه با اطلاع دهندگان اصلی روشی است بری کشف اطلاعات راجع به شیوه های زندگی که در زمان ورود محقق میدانی به صحنه وجود خارجی نداشته و یا دگرگونی های اساسی پیدا کرده اند. ” فرانک و روت یانگ کارآیی اطلاع دهندگان اصلی را در مدت کار میدانی شان در مکزیک به تحلیل کشیده اند. آنها دریافته اند که اطلاع دهندگان اصلی برای دادن اطلاع درباره ی موضوع های زیر بیشتر از هر زمینه ی دیگری کار آمد و قابل اعتمادند:
۱- محیط جغرافیایی و ساختمان های عمومی
۲- نهادها و نقش های نهادی
۳- زمان وقوع رویدادهای مهم اجتماعی ( پلتو، ۱۳۷۵: ۱۴۶)
به موارد بالا می توان نحوه ی شکل گیری و تاریخچه ی یک منطقه ی مشخص را نیز افزود چنانچه می توان از طریق مصاحبه با افراد شاخص و پیشکسوتان و قدیمی ترهای یک محل به اطلاعات و جزئیات بسیاری در باب نحوه ی شکل گیری و تحول منطقه ی مورد مطالعه رسید.
برای دریافت اطلاعات بویژه در ارتباط با سرشماری یک اجتماع، تعداد اماکن مشخص، قومیت، سن، جنس و اینگونه موارد در یک منطقه می توان از مصاحبه های ساختار بندی شده بهره گرفت. ” اینگونه مصاحبه ها در جهت تکمیل و تعدیل ابزارهای بنیادی تحقیق میدانی، یعنی مشاهده و مصاحبه بسیار مؤثر بوده و د ربازسنجی داده های اطلاع دهندگان اصلی یاری می رسانند” ( همان: ۱۵۵-۱۵۳). مصاحبه ی عمقی شیوه ای دیگر از مصاحبه است که ” هم مشاهده کنندگان و هم محققانی که وانمود می کنند جزئی از موضوع مورد مطالعه اند از آن استفاده می کنند” ( ببی، ۱۳۸۱: ۵۸۴). می توان در زندگی روزمره از این نوع مصاحبه ها بهره جست ولی فنون ویژه ای این فعالیت را از شکل علی کنش متقابل به یک ابزار قدرتمند علمی تبدیل می کنند.
علاوه بر روش های میدانی که ذکر آنها گفته شد در یک تحقیق موردی خاص همچنین می توان از مطالعات کتابخانه ای و گردآوری داده های اسنادی نیز بهره گرفت.

منابع:
ادیبی حسین؛ انصاری، عبدالمعبود (۱۳۵۸). نظریه های جامعه شناسی، چاپ اول، تهران: جامعه.
اسپرولی، جیمزپی؛ مک کوردی، یوجین ای. دیولیو (۱۳۷۲). پژوهش فرهنگی: مردمنگاری در جوامع پیچیده، ترجمه بیوک محمدی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
ببی، ارل (۱۳۸۱). روش تحقیق در علوم اجتماعی، تهران، سمت
پلتو، پرتی (۱۳۷۵). روش تحقیق در انسان شناسی، تهران، علمی
توسلی، غلام عباس (۱۳۷۰). نظریه های جامعه شناسی، چاپ دوم، تهران: سمت.
ریتنرز، جورج (۱۳۷۴). نظریه جامعه شناسی در دوران معاصر، ترجمه ی محسن ثلاثی، چاپ سیزدهم، تهران:انتشارات علمی.
صادقی، رسول (۱۳۸۸). ﺟﻤﻌﻴﺖ و ﺗﻮﺳﻌﻪ در اﻳﺮان: اﺑﻌﺎد و ﭼﺎﻟﺶ. ﻫﺎ، ﺗﻬﺮان: اﻧﺘﺸﺎرات ﻣﺮﻛﺰ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت و ﭘـﮋوﻫﺶ. ﻫـﺎی. ﺟﻤﻌﻴﺘﻲ آﺳﻴﺎ و اﻗﻴﺎﻧﻮﺳﻴﻪ، وزارت ﻋﻠﻮم، ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت و ﻓﻨﺎوری
طالقانی، محمود (۱۳۷۰). روش تحقیق نظری در علوم اجتماعی، تهران، دانشگاه پیام نور
فکوهی، ناصر (۱۳۸۳)، انسان‌شناسی شهری، تهران، نشر نی