انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

روز کلمب یا روز بومیان آمریکا؟

روز دوشنبه هفته گذشته، یعنی ۱۲ اکتبر سال ۲۰۱۵، مانند سال های پیش روز کریستف کلمب در کشورهای آمریکایی از جمله ایالات متحده و کشورهای آمریکای لاتین و برخی کشورهای اروپایی مانند ایتالیا و اسپانیا جشن گرفته شد. اما امسال (مانند چند سال اخیر) صداهای مخالف بیشتری در برابر این به اصطلاح جشن ملی وجود داشت. اتفاق بزرگ دیگر این بود که آلاسکا عنوان روز ملی کلمب را به «روز بومیان آمریکا» تغییر داد و پیشرو یک تغییر بزرگ در نگرش نسبت به ریشه های نام گذاری این روز شد.

روز کلمب را دانشنامه ویکی پدیا این گونه معرفی می کند: بسیاری از کشورها در دنیای جدید و نقاط دیگر جهان دیگر رسماً سالگرد ورود کریستف کلمب به قاره آمریکا، که در ۱۲ اکتبر ۱۴۹۲ رخ داده است، را به عنوان یک عید جشن می‌گیرند. در ایالات متحده آمریکا این روز تحت عنوان روز کلمب، در باهاما تحت عنوان روز کشف و در بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین تحت عنوان روز مسابقه برگزار می‌شود. کلمب دریانوردی اهل جنوای ایتالیا بود که بر حسب اتفاق در مسیر حرکت خود به قاره آمریکا پا گذاشت. او که از طرف پادشاهی کاستیل اسپانیا مأموریت داشت تا راهی از سمت غرب به سوی هندوستان و چین بیابد که منبع گنج های طبیعی تصور می شدند، در سال ۱۴۹۲ میلادی با سه کشتی از عرض اقیانوس اطلس گذشت اما به جای آسیا به آمریکا رسید. کلمب پس از برخورد با بومیان آمریکا می در نامه ای به پادشاه نوشت که اگر لازم باشد می تواند تمام بومیان را به کاستیل بفرستد به اسارت بگیرد. به نظر او بومیان چنان مردمان ساده، نجیب و بی سلاحی بودند که تنها پنجاه مرد کافی بود تا کل آن مردم را تحت انقیاد درآورد و به انجام دادن هر کاری وادار سازد.

آغاز جشن گرفتن روز کلمب به قرن هجدهم بر می گردد؛ یعنی زمانی که در سال ۱۷۹۲، جشن ۳۰۰ سالگی کشف بزرگ کلمب برگزار شد. از آن به بعد بسیاری از شهرها و ایالات در ایالات متحده این روز را در اماکن عمومی جشن می گرفتند. این جشن عموما به دستاوردهای پیروزمندانه کلمب و بزرگداشت شخصیت او، و از طرفی به بزرگداشت نیاکان ایتالیایی و میراث فرهنگی ایتالیایی – آمریکایی نسبت داده می شود. در حال حاضر روز کلمب در تقویم آمریکا یک روز تعطیل رسمی است. البته ثبت رسمی این روز به سال ۱۹۳۷ بر می گردد. این ثبت تحت تاثیر لابی بسیار قوی کاتولیک ها در آمریکا رخ داده است؛ گروه سازمان یافته ای از سیاستمداران کاتولیک که خود را شوالیه های کلمب می نامیدند.

مقاومت در برابر روز کلمب نیز تاریخچه ای طولانی مدت دارد. اولین مقاومت ها در قرن نوزدهم آغاز شد. با این تفاوت که در آغاز، این مقاومت ها از جانب گروه های لیبرال و طرفدار حقوق بومیان صورت نمی گرفت، بلکه بیشتر حاصل تلاش گروه های ضد-مهاجرپذیری در آمریکا بود که از نفوذ کاتولیک ها در آمریکا ترس داشته و در برابر آن به هر طریقی مقاومت می کردند. در واقع، تنها در دهه های اخیر است که گروه هایی متشکل از بازماندگان بومیان آمریکا و گروه های طرفدار اتحاد بومیان در کنار گروه های نواندیشی که این به اصطلاح کشف را چیزی غیر از استعمار تعبیر نمی کنند، به مقاومت در برابر روز کلمب پرداخته اند و در برابر آن واکنش نشان می دهند.

صرف نظر از این که اهداف استعماری به شکل مستقیم در نفوذ اروپا در آمریکا دخیل بوده است یا خیر (که این مساله هنوز قابل بحث است)، این نفوذ به مرگ میلیون ها انسان و برخوردهای استعماری انجامیده است. شاید آبله و آنفولانزایی که اروپاییان به بومیان منتقل کرده و سبب مرگ میلیون ها تن از آنان شدند، عمدی به آنان منتقل نشده باشد، اما به بردگی کشیدن، کشتار، شکنجه و قطع اندام های صورت گرفته کاملا عمدی بوده است. رفتارهایی که شخصیت قهرمان سازی شده ای مانند کلمب هم در آن ها مستقیما نقش و دخالت داشته است. دستاوردها و به اصطلاح کشف کلمب اساسا زیر پرسش است زیرا کلمب دریانوردی بوده که به دنبال ادویه و گنج در جزایر آسیایی راهش را گم می کند و تصادفا در جزایر آمریکا فرود می آید. در واقع بومیان آمریکا هستند که کمب و همراهانش را که گم شده بودند پیدا کردند.

از طرفی ایجاد ارتباط میان روز کلمب و بزرگداشت ایتالیایی-آمریکایی های مقیم آمریکا هم اساس درستی ندارد و تنها به گمانه زنی هایی بر می گردد که کلمب را اهل جنوای ایتالیا معرفی می کنند (در مورد ملیت کلمب هنوز بحث وجود دارد). ورود کلمب به آمریکا شاید به نوعی آغازگر موج مهاجرت محسوب شود، اما مستقیما باعث مهاجرت ایتالیایی ها به آمریکا نشده است. کمب ماموریت اکتشافی خود را زیر نظر پادشاه و ملکه کاستیل اسپانیا انجام داد و اسپانیایی ها بیشترین گروهی بودند که پس از ورود کلمب به آمریکا به آن مهاجرت کردند. اگرچه ایتالیایی ها دریانوردان خبره ای بودند، اما حضور گسترده اسپانیایی ها در آمریکا پیش از ایتالیایی ها و از قرن شانزدهم آغاز شد در حالی که مهاجرت ایتالیایی ها در قرن هفدهم شروع شد و در قرن های بعدی شدت گرفت. ایتالیایی – آمریکایی ها امروزه حدود شش درصد جمعیت کنونی آمریکا را تشکیل می دهند. در واقع، آن چه ایتالیایی ها با انجام مراسم خود بزرگ می دارند تنها می تواند ایتالیایی بودن کلمب (و برخی دریانوردان برجسته ایتالیایی دیگر آن دوران) باشد.

تاریخچه ی آن چه امروزه از آن تحت عنوان فتح آمریکا یا کشف آمریکا یاد می شود، علاوه بر شخصیت کلمب، پیرامون شخصیت قهرمانان دیگری نیز شکل گرفته است. افرادی مانند بارتولومه دلاس کاساس، که برای کمک به بومیان آمریکایی و نجات آن ها از دست استعمارگران، پیشنهاد استفاده از بردگان سیاه آفریقایی را داد و به نوعی نام خود را به عنوان یکی از آغاز کنندگان ایده ی برده داری سیاهان آمریکایی ثبت کرد (هرچند در اواخر عمر خود به اشتباه خود پی برد و در نوشته های خود به اشتباهش اعتراف کرد)، جان اسمیت استعمارگر مشهور و دیگران، همه در تاریخ، ادبیات و فرهنگ عامه به عنوان کاشفان و شکوفاکنندگان تمدن دنیای جدید شناخته شده اند. فرهنگی که از اجتماع مهاجرانی بیرون آمده است که از منابع بی اندازه ی دنیای جدید بهره برده اند. رمان ها، کتاب های داستانی و اخیرا فیلم ها و کارتن ها، شخصیت هایی مانند کلمب، دلاس کاساس و اسمیت را کاوشگران خیرخواهی تصویر می کنند؛ تصویری که هیچ دقت تاریخی ای ندارد. نمونه ی بارز آن شخصیت اسمیت در کتاب مصور و کارتن پوکاهونتاس است که شخصیت اسمیت را در کنار قهرمان زن بومی پوکاهونتاس (پوکاهونتاس یک دختر بومی آمریکایی بود که توسط انگلیسی ها گروگان گرفته شد و پس از مسیحی شدن و ازدواج با یک مرد مسیحی به انگلستان رفت و در سن بیست و یک سالگی جان سپرد) قرار می دهد؛ و یا فیلم آپوکالیپتو که در ان در نهایت، ناجیان اروپایی سرزمین خونخواران بومی را فتح می کنند.

بسیاری از شهرها و ایالت های آمریکا (الاسکا، پورتلند، کارولینای جدید، سن فرناندو و …) عنوان روز کلمب را به روز بومیان آمریکا تغییر داده و آن را رسمیت بخشیده اند اما هنوز روز کلمب، کشف، فتح و … در بسیاری از نقاط قاره آمریکا به رسمیت شناخته می شود. با این وجود، تغییر نگرش و نام های صورت گرفته و توسعه شناخت نسبت به وقایع تاریخی از نقطه نگاه بومیان، مصداق خوبی از به رسمیت شناخته شدن روایت های اقشار ضعیف فرهنگی و تبدیل این روایت ها به دلالت های سیاستی است.