در دنیای کنونی، هنر از طریق حراج، دلالان(آرت دیلرها[i])، موزهها، برخی مؤسسات و بسیاری از افراد یا مستقیماً توسط هنرمندان به فروش میرسد. یکی از مهمترین افرادی که در خریدوفروش آثار در دنیای امروز نقش دارند دلالان هستند.
بر اساس مطالعات انجام شده، شواهدی در دوران رم باستان وجود دارد که آثار هنری از طریق حراج و یا توسط دلالان بهفروش میرسید. اما احتمالاً ظهور دلالان مدرن را میتوان به فروشندگان هلندی و فلاندری نسبت داد که آثار هنری را به طبقه متوسط مرفه میفروختند. با گذر زمان و گسترش تجارت هنر، نقش واسطهها در این حوزه پررنگتر شد. در قرون وسطی، کلیسا به عنوان حامی اصلی هنر، نقاشان و مجسمهسازان را به کار میگرفت و آثار هنری را برای تزئین کلیساها و صومعهها سفارش میداد. در این دوران، دلالانی به نام “آرت دیلر” یا “آرت بروکر[ii]” به عنوان واسطه بین کلیسا و هنرمندان عمل میکردند. با شروع عصر رنسانس و افزایش تقاضا برای آثار هنری، بازار هنر شاهد ظهور آرت دیلرهای حرفهای است. این افراد با دانش و تخصص خود، اصالت و ارزش آثار هنری را ارزیابی کرده و به خرید و فروش آنها بین هنرمندان، کلکسیونرها و اشرافزادگان میپرداختند. همراه با انفجار جمعیت و آموزش پس از سال ۱۷۰۰ میلادی، اندازه و ماهیت بازار هنر تغییر کرده تا جایی که ادبیاتی در مورد ظهور بازار هنر بینالمللی وجود دارد که در آن نقش هنر بهعنوان یک سرمایهگذاری مناسب موردبحث قرار گرفت.
نوشتههای مرتبط
در قرن هفدهم، تقاضای فزاینده برای نقاشیها و دیگر آثار هنری به عنوان اشیاء زیبا، شاهد رونق گرفتن تجارت هنر بود. این امر منجر به ظهور نسل جدیدی از دلالان هنری شد که در کنار دلالان سنتی در مغازهها و کارگاههای هنرمندان فعالیت میکردند. این دلالان جدید اغلب به عنوان واسطههایی عمل میکردند که آثار هنری را از ایتالیا و سایر نقاط اروپا برای ثروتمندان در خارج از کشور خریداری میکردند. برخی از چهرههای برجسته در این زمینه شامل ژان میشل پیکارت[iii] بود که در قرن هفدهم تعداد زیادی از آثار روبنس[iv] را به دوک ریچلیو[v] فروخت؛ همچنین سر دادلی کارلتون[vi]، سفیر بریتانیا در ونیز که در اوایل قرن هفدهم برای چارلز اول[vii] آثار هنری خریداری میکرد؛ کشیش ویلیام پتی[viii]، که در دهههای ۱۶۳۰ و ۱۶۴۰ برای ارل آراندل و چارلز اول فعال بود؛ و بالتازار گربیر[ix]، که در دهههای ۱۶۲۰ و ۱۶۳۰ برای جرج ویلیرز[x] (دوک باکینگهام)، آثار هنری جمعآوری میکرد. تجارت هنر در قرن هفدهم نقشی اساسی در توسعه مجموعههای هنری بزرگ در سراسر اروپا ایفا کرد. دلالان و نمایندگان هنری در این امر نقشی حیاتی داشتند و به عنوان واسطههای کلیدی بین هنرمندان، خریداران و بازار هنر عمل میکردند. در قرنهای هجدهم و نوزدهم، با رونق گرفتن تجارت جهانی و تشکیل بازارهای هنری در شهرهای بزرگ اروپا، نقش آرت دیلرها به طور فزایندهای مهمتر شد. این افراد با برقراری ارتباط با هنرمندان سراسر جهان، به معرفی و فروش آثار آنها در بازارهای بینالمللی کمک میکردند.
امروزه دلالان بخشی جداییناپذیر از بازار هنر معاصر هستند. آنها بهعنوان میانجی بین هنرمندان و مجموعهداران عمل میکنند و مسئولیتهای مختلفی از جمله تولید، ذخیرهسازی، نمایش و فروش اشیا هنری را بر عهده دارند. همچنین، دلالان بهعنوان مشاوران هنری نیز فعالیت میکنند که با قراردادن آثار در گالریها، موزهها و… به هنرمندان کمک میکنند تا شهرت خود را توسعه دهند. این دلالان ممکن است در برخی موارد بهعنوان افراد معتمد مجموعههای خصوصی عمل کنند و از هنرمندان حمایت اخلاقی کنند. آنها با هنرمندان معاشرت کرده، فرصت تعاملات اجتماعی را فراهم میکنند و اغلب بهعنوان نمایندگان دوستان هنرمند انتخاب میشوند، حتی زمانی که آثار آنها ممکن است فروش خوبی نداشته باشد. دلالان سعی میکنند بازار هنر را تقویت کرده و هنرمندان جدیدی را به جامعه معرفی کنند.
موضوع اصلی این است که معاملات هنری باید بهعنوان یک “مجموعه ابزار” از شیوهها در نظر گرفته شود که در زمانهای مختلف بر منطق یا چارچوبهای متفاوتی برای تعامل با حوزه معاصر عمل کند. در دنیای امروز بازار هنر کمترین شفافیت و قاعدهمندی را در میان فعالیتهای تجاری عمده جهان دارد. هرکسی میتواند یک جواز کسبوکار دریافت کرده، تبدیل به یک دلال شود. هیچ پیشزمینه، پیشنیاز، آزمون یا گواهینامهای لازم نیست. البته درست است که برای ورود به این عرصه نیازی به مدرک تحصیلی در رشته تجارت یا هنر نیست، اما در بیشتر موارد دلالان تجربه و دانش گستردهای در زمینه هنر دارند. آنها با دنیای هنر و بسیاری هنرمندان ارتباط داشته، دارای مدرک تاریخ هنر یا رشته مرتبط هستند، از خانوادههای هنرمند یا گردآورنده آثار هنری بوده و یا در مؤسسات «خاص هنر» مانند خانههای حراج آموزش دیدهاند. بسیار نادر است که یک فروشنده هنر معاصر، بدون مواجهه قبلی وارد این شغل شود. یک دلال آثار هنری معمولاً درک کاملی از کار موجود در زمینه خود دارد و بر اساس تقاضای بازار، تغییرات احتمالی قیمت و عوامل مشابه در مورد خرید یا عدم خرید این آثار تصمیم میگیرد.
برای یک مجموعهدار که قصد خرید یک اثر جدی هنر معاصر را دارد، بهترین راه این است که اثر را از یک دلال بخرد که نماینده هنرمند اثر در بازار اصلی است. این کار بسیار بهتر از خرید در بازار ثانویه یا حراجیها است (بازار ثانویه یعنی فروش مجدد، خرید فروش و تجارت بین مجموعهداران، دلالان و موزهها و بازار اصلی هنر به معنای خرید اثر به طور مستقیم از هنرمند یا نماینده او، در زمانی که برای اولینبار جهت فروش عرضه شده است). خرید مستقیم از دلال میتواند به مجموعهدار کمک کند تا به هنر تازه عرضه شده به قیمت مناسبتری دسترسی پیدا کند.
رفتار دلالان و هنرمندان در بازار هنر تا حد زیادی تحت تأثیر انگیزهها و شرایط اقتصادی غالب است. آنها برخلاف دیگر مجموعهداران هنری، سعی نمیکنند که مجموعهای عالی جمعآوری کنند. دلالان با تکیه بر دانش خود از بازار، مهارتهای مذاکره و شبکه روابط گسترده، به دنبال کسب حداکثر سود از فروش آثار هنری هستند. آنها از طریق حراجها، نمایشگاههای هنری و معاملات خصوصی با خریداران ثروتمند ارتباط برقرار میکنند. از سوی دیگر، هنرمندان ممکن است بیشتر بر جنبههای خلاقانۀ کار خود تمرکز کنند و دغدغه کمتری برای جنبههای تجاری آن داشته باشند. با این حال، برای موفقیت در بازار هنر، هنرمندان باید تا حدی درک اقتصادی داشته باشند و بتوانند با دلالان و خریداران به طور مؤثر ارتباط برقرار کنند.
توافق میان هنرمند و دلال هنری دارای محدودیتهایی است. به همین دلیل، بسیاری از هنرمندان کارهایشان را به گالریهای مختلف پیشنهاد میدهند، زیرا هر گالری بخش جداگانهای از بازار عرضه را پوشش میدهد. این روش برای هنرمندان این مزیت را دارد که میتوانند شرایط خود را تحمیل کنند و توزیع بهتری برای آثارشان فراهم کرده و آزادانه از خلاقیتش استفاده کند. بااینحال، یک معضل این روش این است که هنرمند نمیتواند مطمئن باشد که در مقابل آثارش پول دریافت میکند. در نتیجه، بخشی از آثار هنرمند نزد دلال میماند و پول تنها زمانی پرداخت میشود که آثار فروخته شوند. دلالان زمان زیادی را برای حضور در نمایشگاههای هنری، گالریها، حراجها و مکانهای دیگر صرف میکنند که بتوانند آثار موردنظرشان را پیدا کنند و با هنرمندان، خریداران آثار و دیگر متخصصان ارتباط برقرار کنند.
بازار هنر میتواند پیچیده باشد. این بازار به کارهای بینظیری پرداخته و اغلب اثرهایی را تولید میکند که قابلیت تکرار ندارند. برای بهدستآوردن یک اثر هنری خاص، خریدار باید دقیق بداند که چه اثری در دسترس است. به این معنا که باید بازار را بهخوبی شناخته و اطلاعات کافی در مورد هنرمندان، گالریها و فروشندگان داشته که بتواند تصمیم بگیرد که چه زمانی از نظر مالی مناسب است. این بازار به دلیل تولید آثار هنری بیتکرار، نیازمند دانش و تخصص ویژه است. ارتباطات مناسب با هنرمندان، گالریها و فروشندگان نقش بسیار مهمی در خریدوفروش آثار هنری دارند. دلالان میتوانند بهعنوان منابع قابلاعتماد در این بازار عمل کنند و به تسهیل فرایند خریدوفروش آثار هنری کمک کنند.
دلالان با استفاده از دانش و تخصص خود، اصالت و ارزش آثار هنری را ارزیابی میکنند، آنها را به خریداران بالقوه معرفی و به فروش میرسانند، به عنوان مشاوران هنری عمل میکنند و از هنرمندان در پیشبرد حرفه خود حمایت میکنند. خرید از دلالان مزایایی مانند دسترسی به آثار جدید، ارائه اطلاعات و مشاوره تخصصی، احراز اصالت و آسانی معامله را به همراه دارد. با این حال، معایبی مانند افزایش قیمت نهایی اثر هنری به دلیل کارمزد دلال، احتمال وجود منافع متضاد و محدودیت انتخاب آثار هنرمندان نیز وجود دارد. در نهایت، بازار هنر نیازمند دانش و تخصص میباشد و دلالان میتوانند به عنوان واسطههای قابل اعتماد در این بازار عمل کنند.
[i] Art dealers
[ii] Art broker
[iii] Jean-Michel Picart
[iv] Sir Peter Paul Rubens
[v] Duke of Richelieu
[vi] Sir Dudley Carleton
[vii] King Charles I
[viii] William Petty
[ix][ix] Balthazar Gerbier
[x] George Villiers
منابع:
- اقتصاد هنر معاصر:بازارها، راهبردها و نظام ستارهسازی،)۱۳۹۶( آلسیا زورلونی، لیلا میرصفیان، حمیدرضا ششجوانی، امین ایرانپور چاپ اول، موسسه تالیف ترجمه و نشر آثار هنری، تهران
- کوسۀ شکمپرِ ۱۲ میلیون دلاری، پروندهای دربارۀ اقتصاد سردرگم هنرِ معاصر،) ۱۳۹۸(دُن تامپسون، اشکان زهرایی، بیدگل، تهران.
- رونق؛ پولهای زیاد، ابر دیلرها و صعود هنر معاصر، مایکل اشنیرسون، ترجمه: نیما ابطحی، چاپ اول: پاییز ۱۴۰۰، آوامسرا، تهران
- Hook, P. (2017). Rogue ‘Gallery: A History of Art and its Dealers, London
- Tong, V. (2021). More Than Just Middlemen: The Legacy and Influence of Art Dealers Joseph Duveen, Peggy Guggenheim and Leo Castelli on Shaping Art Collections (Master’s thesis, Sotheby’s Institute of Art-New York).
- Shubik, M. (2003). 24 Dealers in art. A Handbook of Cultural Economics, 194.