انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

دریا هم می‌ میرد

دریا هم می‌ میرد

پرویز صداقت

ابراهیم یونسی، یکی از آخرین بازماندگان نسلی که سرشتی برآمیخته از آرمان‌جویی و استواری و اراده و پشتکاری‌ داشت، از جهان رفت. سرشتی که اکنون دیگر دست‌نایافتنی می‌نماید. برای نسل ما، یونسی دریچه‌ای بود برای آشنایی با ادبیات فاخر رئالیستی. چنین بود که خواندن کتاب‌های یونسی بخشی از نوجوانی ما را تشکیل ‌داد؛ آثاری مانند اسپارتاکوس از هوارد فاست، و آرزوهای بزرگ، خانه‌ی قانون‌زده و داستان دو شهر از چارلز دیکنز. این‌ها همه در شکل‌گیری نگاهی که ما به جهان پیرامون‌مان داشتیم و نیز آشنایی‌‌مان با سنت‌های جدی ادبی بسیار مؤثر بود.

یونسی، همچون دیگر «غول‌های زیبا»ی هم‌نسلش، گستره‌ای بی‌کران بود از دل‌مشغولی‌ها. از ادبیات داستانی و ترجمه و داستان‌نویسی و نقد ادبی، تا کنشگری سیاسی و زندان و بر دوش کشیدن حکم اعدامی که «با یک درجه تخفیف» به حبس ابد بدل شد.

یونسی، یگانه‌ای دیگر بود در فصل درخشان تاریخ کوتاه روشنفکری ما. نسلی از «هیئت پرشکوه انسان».
اینان همه از نظر گستره‌ی حیرت‌انگیز علایق و توانمندی‌ها یگانه‌اند و نادر. بی‌همتایانی‌ که تاریخ روشنفکری معاصر ما را نوشتند و تلاش کردند به «وسعت و فراخور» جهانی دیگر را برای نسل‌های بعد درنویسند.
در روزگارِ دریوزگی، یونسی که فقر را پذیرفت، اما نه به بهای «احتضار فضیلت»، در واپسین ماه‌های زندگی گرفتار آلزایمر و دیگر بیماری‌های کهنسالی، رفته‌رفته آب شد و به «گورستان غریبان» راه جُست.
ماترک یونسی برای نسل‌های بعد، صرفاً ترجمه‌ها و رمان‌هایش نیست. لحظه‌لحظه‌ی زندگی‌اش مهم‌ترین دلیل ماندگاری ‌او است.

*********************************************************

نام «یونسی» با خدمات بی نظیرش در طول عمر پر بار خویش به فرهنگ و ادبیات فارسی و به شناخت تاریخ زادگاه و ریشه های فرهنگی اش در کردستان کافی است که خاطره تنها یک انسان یزرگ را در نزد هر ایرانی فرهیخته ای زنده کند. ابراهیم یونسی، اندیشمند و مترجم برجسته ایران و یکی از افتخارات فرهنگ کرد در کشور ما و در سراسر جهان کرد، امروز چهارشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۸۹ (۸ ژانویه ۲۰۱۲) پس از یک بیماری طولانی مدت درگذشت. وی که دکترای خود را از فرانسه و در رشته اقتصاد اخد کرده بود، پیش از انقلاب به دلیل فعالیت های سیساسی اش به زندان افتاد و از سال ۱۳۴۱ که نخستین کتابش را تالیف کرد تا چند سال پیش از مرگ بیش از پنجاه سال بر زندگی جندین نسل از روشنفکران و اندیشمندان و دانشگاهیان ایرانی تاثیری عمیق بر جای گذاشت، بیش از ده جلد کتاب و ۶۰ عنوان ترجمه و مقالات بسیار، حاصل عمری بود که با شرافت گذشت و با شرافت به پایان رسید.

انسان شناسی و فرهنگ این ضایعه را به خانواده محترم ایشان و همه انیشمندان ایران زمین و ایران دوستان سراسر جهان و به ویژه به هم میهنان کرد خود تسلیت می گوید. یونسی یکی از بارزیترین نمونه های خدمات بزرگ کردها به فرهنگ ایرانی و جداناپذیر بودن کردستان به مثابه بخشی از فرهنگ و اندیشه ایرانی بود و از این رو در کنار سایر خدمات بزرگش، مایه افتخار همه ایرانیان.
در زیر بخشی از مطالبی که در محیط اینترنت درباره زندگی، اثار و درگذشت ابراهیم یونسی منتشر شده است را می خوانید. انسان شناسی و فرهنگ بزودی یک پرونده اینترنتی به این شخصیت ارزشمندد فرهنگ ایران اختصاص خواهد داد.

مدیریت انسان شناسی و فرهنگ

 

************************************************************

ابراهیم یونسی در ویکیپدیا
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85_%DB%8C%D9%88%D9%86%D8%B3%DB%8C

************************************************************

سه یادنامه از روزنامه شرق ۲۰ بهمن ۱۳۹۰

از آغازگران ترجمه ادبی
عبدالله کوثری

ابراهیم یونسی انسان بسیار ارزشمند، شریف و سختکوشی بود که کارهای بسیار مهمی در زمینه ترجمه ادبیات کرد. یونسی از آغازگران ترجمه ادبی در این مملکت است. ایشان با قریب به ۶۰ سال ترجمه مستمر در ایران خدمت بسیاری به فرهنگ معاصر ایران کرد.
یونسی از مترجمانی بود که آثار ادبی مطرح و معتبر جهان را به خوبی ترجمه و منتشر کرد. من برای سال‌ها فعالیت فرهنگی و ترجمه و البته شخصیت ایشان احترام بسیاری قایل هستم و از مرگ ایشان بسیار متاسفم.

به سبکی ابر، به سنگینی تگرگ
علی‌اشرف درویشیان

گاهی وقت‌ها خبر به سبکی ابر می‌آید و به سنگینی تگرگ بر سر و روی آدمی می‌کوبد. غافلگیر می‌شوی که چه کنی؟ تا حادثه را دریابی ضربه‌ها هر دم دردناک‌تر تو را زیر رگبار خود گرفته است.
خبر فوت ابراهیم یونسی را که شنیدم همین احساس به من دست داد، دقایقی شاید هم ساعتی حیران بودم و کم‌کم اندوهی گزنده‌ جای حیرانی را گرفت و در دلم جاگیر شد. سال‌ها پیش از طریق کتاب‌هایش با او آشنا شدم و بعدها خودش را شناختم که چقدر توانمند و مصمم بود.
کارنامه ادبی‌اش نیز همین را می‌گوید. نزدیک به ۸۰ کتاب آن‌هم در عرصه‌های مختلف از ترجمه تا تالیف، و این یعنی عمری قلم زدن.
نه! او نمرده است، او به واسطه آثارش هنوز در کنار من و شماست. او خود را در کتاب‌هایش ادامه می‌دهد و ما (و بعد از ما) هر گاه بخواهیم می‌‌توانیم کنارش بنشینیم و از او یاد بگیریم. گرچه در کردستان کم نیستند ادیبان و محققان و مترجمان اما حقیقت اینکه همچون ابراهیم یونسی زیاد نیست، حتی در ایران.
من به خانواده و همه خوانندگان آثار او این ضایعه را
تسلیت می‌گویم.

زمستان بی بهار
عرفان قانعی‌فرد

در میان چهره‌های تاریخ معاصر، یونسی چهره‌ای است که از هر زاویه و جهت می‌شود به او نگریست و به بررسی‌اش پرداخت. یونسی به مصداق اندیشه‌اش، آثارش در محدوده خاصی نیست.
با یونسی – برخلاف توصیه پدرم – سال ۷۳ آشنا شدم. بعد از فوت محمد قاضی، چند سالی با او حشر و نشر داشتم. با ذهن مواجش چشم‌انداز خاصی به ادبیات و فرهنگ و تاریخ داشت، به خطوط و رگه‌هایی از هر چیز که می‌نگریست ویژگی خاصی داشت و این ریزبینی و تردید و دقت، خصیصه حرفه‌ای و حتی شخصیتی او بود و گویا ریزبینی و تردید را لازمه ساختن چشم‌انداز فکری‌اش می‌دانست. اگر در برابر کسی دشت هموار باشد و آرام و سبزگون، طبعا در برابر دیدگان یونسی دندانه‌دار بود و خشن و خاکستری و دره‌ای بود فرو نشسته و رازآمیز.
یونسی همه‌چیز را به یاد داشت؛ مضمون‌های غریب و گاه دور از دسترس تاریخ کرد را پیش می‌کشید و به سادگی و صراحت – و گاه تند و غضب‌آلود – نقد می‌کرد، چه‌جور هم!… بدون محافظه‌کاری و ملاحظه‌کاری و تعارف در گفتارش اما از مناظره و مباحثه پرهیز داشت.
اهل فریب، امید، دروغ و دلخوشی هم نبود، گهگاه اگر قبول واقعیت چندان تلخ و به دور از تحمل بود و حرف گفتن دشوار، یونسی این دشواری را آسان می‌کرد و اصلا نسبت به جریان‌های روزگار قومش بی‌طرف نمانده بود، گویی در نوشتن فقط مرهمی برای درد نهانی‌اش می‌طلبید.
یونسی صرف‌نظر از حرفه مترجمی، گاه انسانی بدون داعیه و فروتن بود و گاه انسانی خشک و مغرور و رسمی…
و الان خبرش را شنیدم.خبر مرگ… اما برای ابراهیم‌خان، مرگ بی‌معناست و بود… باورش به اثری جاگذاشتن بود و عجیب هم به هویتش وفادار. محمد قاضی به زادگاهش برگشت و در مهاباد آرام گرفت و امروز هم ابراهیم‌خان در بانه و این است قصه چرخ کج‌رفتار. روانش شاد و یادش گرامی.

**********************************************************

همشهری آنلاین
ابراهیم یونسی،ادیب و مترجم نامدار و نخستین استاندار کردستان در دولت موقت بعد از سال ها تحمل رنج بیماری در سن ۸۵ سالگی ،ساعاتی پیش دار فانی را وداع گفت.
به گزارش همشهری آنلاین خبر درگذشت ابراهیم یونسی را خبرگزاری کتاب (ایبنا) به نقل از گفت وگوی تلفنی با دختر آن مرحوم اعلام کرد.افزود:پیکر این مترجم فقید امشب به شهر بانه، محل تولدش، منتقل می‌شود.-
سیروان یونسی، ‌دختر مرحوم یونسی گفت: مراسم خاکسپاری فردا (پنج شنبه ۲۰بهمن)در شهرستان بانه، زادگاه پدرم برگزار می‌شود و در این شهر نیز مراسم یادبودی برای ایشان برپا خواهد شد.
به گزارش همشهری آنلاین زنده یاد یونسی از سال ۸۸ به بیماری آلزایمر دچار شده بود.
تاریخ ادبیات روسیه،مجموعه ای از رمان های توماس هاردی،آرزوهای بزرگ چارلز دیکنز،اسپارتاکوس هوارد فاوست،تریستدام شندی لارنس استرن و آثاری تالیفی در زمینه کرد و کردستان و تاریخ کردستان و آثاری در زمینه داستان و داستان نویسی و رمان نویسی از جمله کتاب های این مولف و مترجم فقید است.

سایت آفتاب
ابراهیم یونسی نویسنده و مترجم پیشکسوت کشورمان پس از پشت سر گذشتن یک دوره بیماری ظهر امروز دار فانی را وداع گفت.

سیروان یونسی دختر زنده‌یاد ابراهیم یونسی با تایید خبر درگذشت پدرش گفت: پدرم ظهر امروز چهارشنبه ۱۹ بهمن ماه بعد از یک دوره بیماری، از دنیا رفت و ما را تنها گذاشت.

وی ادامه داد: پیکر ایشان فردا به بهشت زهرا برده می‌شود و از آنجا برای خاکسپاری به سمت بانه زادگاه پدرم خواهیم رفت تا او را در زادگاهش به خاک بسپاریم.

ابراهیم یونسی از نویسندگان و مترجمان شاخص کشورمان بود که بیش از ده‌‌ها عنوان کتاب نوشته و ترجمه کرده بود و بسیاری از آثار مطرح ادبیات جهان و آثار پژوهشی با ترجمه وی در ایران شناخته ‌شده‌اند. وی همچنین برخی از نویسندگان غربی را برای نخستین‌بار به ایرانیان معرفی کرد.

ابراهیم یونسی، نویسنده و مترجم پیش‌کسوت، متولد سال ۱۳۰۵ در شهر بانه است. وی بیش از ۱۰ کتاب تالیفی و ۶۰ ترجمه را در کارنامه ادبی خود ثبت کرده است.

فعالیت‌های سیاسی او پیش از انقلاب، منجر شد که رژیم پهلوی بعد از کودتای ۲۸ مرداد، یونسی را زندانی و محکوم به اعدام کند. او سپس با یک درجه تخفیف به حبس ابد محکوم شد.

یونسی بعد از انقلاب اسلامی، اولین استاندار کردستان بود. از میان آثار تالیفی این نویسنده و مترجم می‌توان آثاری را چون «هنر داستان نویسی» رمان «مادرم دوباره گریست»، «گورستان غریبان»، «شکفتن باغ» و «اندوه شب بی‌پایان» برشمرد و از میان انبوه ترجمه‌های این مترجم می‌توان به این آثار اشاره کرد: «آروزهای بزرگ»، «اسپارتاکوس»، «تاریخ ادبیات روسیه»، «جنبه‌های رمان»، «داستان دو شهر»، «دفتر یادداشت روزانه یک نویسنده»، «سه رفیق» و «تاریخ اجتماعی هنر».

به گزارش مهر،او که ماه‌های اخیر را در بستری بیماری به سر می‌برد و ۲ سال اخیر از بیماری آلزایمر رنج می‌برد. او در گفتگوهای قبلی خود از اینکه دیگر نمی‌توانست بنویسد و ترجمه کند به شدت ابراز ناراحتی می‌کرد. البته وی می‌گفت که با حقوق اندک بازنشستگی توان پرداخت هزینه‌های سنگین درمان را هم ندارد.

سایت خبرگزاری کتاب ایران

ابرهیم یونسی، ‌نویسنده و مترجم پیشکسوت، ساعاتی پیش در منزلش در گذشت. به گفته دختر یونسی، پیکر این مترجم فقید امشب به شهر بانه، محل تولدش، منتقل می‌شود.-
سیروان یونسی، ‌دختر مرحوم یونسی، در گفت‌و‌گو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) گفت: مراسم خاکسپاری فردا در شهرستان بانه، زادگاه پدرم برگزار می‌شود و در این شهر نیز مراسم یادبودی برای ایشان برپا خواهد شد.

وی افزود: به احتمال زیاد مراسم یادبود پدرم هفته آینده در تهران و به احتمال فراوان در مسجد الرضا(ع) واقع در میدان نیلوفر برپا خواهد شد که اخبار قطعی آن را اعلام خواهیم کرد.

به گفته فیض‌الله پیری، خبرنگار اهل بانه، به تازگی قرار بود تندیس یونسی که ساخته ضیاءالدین مهاجری است در زادگاه نویسنده رونمایی شود.

ابراهیم یونسی، نویسنده و مترجم فقید، متولد سال ۱۳۰۳ در شهر بانه بود. وی بیش از ۱۰ کتاب تالیفی و ۴۰ ترجمه را در کارنامه ادبی خود ثبت کرده است.

فعالیت‌های سیاسی او پیش از انقلاب، منجر شد که رژیم پهلوی بعد از کودتای ۲۸ مرداد، یونسی را زندانی و محکوم به اعدام کند اما سپس با یک درجه تخفیف به حبس ابد محکوم شد.

یونسی بعد از انقلاب اسلامی، نخستین استاندار کردستان بود. از میان آثار تالیفی این نویسنده و مترجم می‌توان به کتاب‌هایی چون «هنر داستان نویسی»، رمان «مادرم دوباره گریست»، «گورستان غریبان»، «شکفتن باغ» و «اندوه شب بی‌پایان» اشاره کرد و از میان انبوه ترجمه‌های این مترجم از «آرزوهای بزرگ»، «اسپارتاکوس»، «تاریخ ادبیات روسیه»، «جنبه‌های رمان»، «داستان دو شهر»، «دفتر یادداشت روزانه یک نویسنده»، «سه رفیق» و «تاریخ اجتماعی هنر» یاد کرد.

این مترجم پیشکوت از چندسال پیش از بیماری آلزایمر رنج می‌برد و در منزل بستری بود.

گزارش سایت راسخون از زندگی یونسی
http://rasekhoon.net/mashahir/show-903946.aspx

دکتر ابراهیم یونسی،داستان‌نویس و مترجم پیشکسوت ، در سال ۱۳۰۵ خورشیدی در شهر بانه به دنیا آمد. در سال ۱۳۳۳ به اتهام فعالیت های سیاسی دستگیر و تا سال ۱۳۴۱ در زندان به سربرد. پس از آزادی به تحصیل پرداخت و در رشته ی اقتصاد از دانشگاه سوربن فرانسه موفق به اخذ دکترا (در سال ۱۳۵۶)شد.وی ترجمه و کار داستان‌نویسی را از همان روز‌هایی که در زندان بود، آغاز کرد. پس از آزاد‌ی‌اش در سال ۱۳۴۱ «هنر داستان‌نویسی» را که در این ایام تالیف کرده بود، منتشر کرد. گروه : علوم انسانی رشته : اقتصاد گرایش : نویسندگی و ترجمه والدین و انساب : ابراهیم یونسی از خانواده خود چنین می گوید: ” دو ساله بودم که مادرم را از دست دادم. مادر بزرگ ،بزرگم کرد.با پدر بزرگ.این زوج مردمی بسیار قانع و زحمتکش بودند و البته مستمند.پدر بزرگ در هر حرفه ای مجرب بود از درودگری ،فعلگی ،خیاطی …. مردی بود در عین حال بسیار شوخ و زنده دل و مجلس آرا. مادر دختر رعیت بود و پدر خان زاده-از خوانین محلی- سلیمان خان ،نوه یونس خان ،حاکم بانه.خانه اش -خانه پدر- بسیار آشفته بودپنج خواهر داشت و سه زن بابا ،سه برادر ،یک بردادر زاده و کلی نوکر … هر یک برای خود حکومتی بود و هر یک برای خود تصوری از خود و خانواده بزرگش داشت .خانواده پدرم همه پشت رو اطلسی بودند بجز من و دو تا از عموهایم -ما یک رو اطلس و یک رو کرباس بودیم. من در پانزده سالگی جز به تصادف به خانه پدرم نرفته بودم و هر بار که رفتم تحقیر شدم- مادربزرگم نمی گذاشت بروم.”خاطرات کودکی : من در سال ۱۳۰۵ شمسی, در شهر بانه ـ قصبه آن روزـ متولد شده‌ام, که بر نوار مرزی است. اما این تاریخ ظاهراً درست نیست! شناسنامه دیر به کردستان آمد, مثل همه‌چیز. سال ۱۳۱۰ یا ۱۳۱۱ بود که شناسنامه برای من گرفتند. یادم هست بر سر سن من بین پدرم و مادربزرگم اختلاف بود. مادربزرگ می‌گفت سنّش را زیاد نوشتی و پدرم می‌گفت درست نوشته. مادربزرگ از نظام اجباری می‌ترسید و می‌خواست تا می‌تواند جریان رفتنم را به سربازی به تعویق بیندازد, بنابراین سعی می‌کرد مرا کوچکتر جلوه دهد. خودم با توجه به وقایعی که به یاد دارم, خیال می‌کنم دو سه سالی بزرگتر از این سنّی باشم که در شناسنامه آمده استتحصیلات رسمی و حرفه ای : ابراهیم یونسی درسال ۱۳۱۷ «دبستان دولتی پهلوی بانه» را به پایان برد و تصدیق کلاس ششم ابتدایی را گرفت. “بانه مدرسه متوسطه نداشت, بنابراین پدرم مرا به سقز فرستاد. شهر سقز شصت کیلومتری با بانه فاصله دارد. “وی سیکل اول (سه سال اول) دبیرستان را در سقز خواند. در سال ۱۳۲۰ سیکل اول متوسطه را به پایان رسانید.”سال ۱۳۲۰ سالی بود که طی آن کشور از سوی قوای متفقین اشغال شد. با اشغال کشور, منطقه آشفته و عشایری شد. دیگر مدرسه‌ای نبود و من تا سال ۱۳۲۲ بیکار بودم. در این سال, ارتش طی بخشنامه‌ای از خانواده‌های عشایری دعوت کرد که چنانچه فرزند یا فرزندان واجد شرایطی دارند, آنها را به مدارس نظام (دبیرستان نظام و دانشکده افسری) بفرستند. من واجد شرایط بودم. بنابراین در سال ۱۳۲۲ به تهران آمدم و در دبیرستان نظام ثبت‌نام کردم. ” ابراهیم جوان در سال ۱۳۲۴ دیپلم اش را گرفت و وارد دانشکده افسری شد. در سال ۱۳۲۷ با درجه ستوان دومی رسته سوار دو از دانشکده افسری فارغ‌التحصیل گردید, و مأمور خدمت در لشکر چهار رضائیه شد. ابراهیم یونسی پس از چنین سال تحمل سختی با واسطه دوستش جناب آقای دکتر روح الله عباسی در مدرسه عالی اقتصاد اسم نویسی کرد و از همان مدرسه لیسانس اقتصاد را اخذ کرد و دکترای همین رشته را هم در سال ۱۳۵۶ از دانشگاه سوربن فرانسه دریافت کرد.هم دوره ای ها و همکاران : عبدالقادر بهرامی و مرحوم احمد توکلی از هم دوره ایهای ابراهیم یونسی در زمان تحصیل در سقز بودند. ابراهیم یونسی با خیلی‌ها دوستی نزدیک داشته است، اما از “سیاوش کسرایی”، “محمدرضا شفیعی کدکنی”، “هوشنگ ابتهاج”، “احمد محمود” و “محمود دولت‌آبادی” به نیکی یاد می‌کند و معتقد است:‌ “ابراهیم گلستان” خیلی وقت است که کار نکرده، او به همراه “رسول پرویزی” از شیرازی‌هایی بودند که خیلی هم خوب کار می‌کردند، اما از وقتی که در کار فیلم افتاد، دیگر خیلی کار نکرد. همسر و فرزندان : ابراهیم یونسی در اواخر سال ۱۳۲۸ ازدواج کرد .ثمره این ازدواج سه دختر و یک پسر است.وقایع میانسالی : ابراهیم یونسی از اعضای گروهی بود که در سال ۱۳۳۳ بعد از دولت دکتر مصدق به عنوان افسر نظامی دستگیر و پس از کش و قوس‌های فراوان، هشت سال از عمرش را در زندان رژیم پهلوی سپری کرد. از گروه هم‌ردیف‌هایش، سرهنگ مبشری و سرهنگ سیامک اعدام شدند، اما او که در خدمت سربازی یک پایش معلول ‌شده بود، با تخفیف، به حبس ابد محکوم و پس از هشت سال با یک درجه تخفیف آزاد شد. ایشان از آن دوران چنین می گوید: “در سال ۱۳۲۹ در اثر سانحه‌ای در حین خدمت پای چپم را از دست دادم. برای معالجه به تهران آمدم و در بیمارستان شماره یک ارتش (بیمارستان یوسف‌آباد) بستری شدم. پس از چندی به اداره ذخایر ارتش منتقل شدم. تا سال ۱۳۳۳ در ذخایر ارتش بودم. در این سال بود که پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۳ سازمان نظامی وابسته به حزب توده ایران کشف شد و عده زیادی از افسران بازداشت شدند. من هم جزو بازداشت‌شدگان بودم. بنابراین ما را به سرعت در گروه‌های دوازده‌نفری به «دادگاه‌های فوق‌العاده نظامی» سپردند. من جزء گروه دوم, در بیست‌ودوم مهر ۱۳۳۳ محاکمه شدم. در دادگاه بدوی به اتفاق آرا هر دوازده‌نفر محکوم به اعدام شدیم. پیش از ما گروه اول همه محکوم به اعدام شده بودند. در آخرین لحظات ـ هنگام اجرای حکم ـ به من ابلاغ شد که به علت نقص عضو خدمتی از یک درجه تخفیف (یا عفو ملوکانه) برخوردار شده‌ام”مشاغل و سمتهای مورد تصدی : دکتر ابراهیم یونسی در سال ۱۳۴۰ یا ۱۳۴۱ از زندان آزاد شد.وی چهارسالی بیکار بود.یونسی به همراه “محمد قاضی” و “م. ا. به‌آذین” در بخش ترجمه شرکت کامساکس (شرکتی دانمارکی که راه‌آهن ایران را ساخت)، همکار بودند. طبق آن‌چه می‌گوید، در همان ایامی که در زندان به سر می‌برد، از “سیاوش کسرایی” که برادرش جزو زندانی‌شده‌ها بود و او مرتب به ملاقاتش می‌رفت، درباره ترجمه «آرزو‌های بزرگ» چارلز دیکنز می‌پرسد و او به یونسی پیشنهاد می‌کند که جا دارد این اثر را ترجمه کند؛ پس ترجمه می‌کند و کتاب، زیر نظر “سیروس پرهام” منتشر و در سال ۱۳۳۶ در دانشگاه تهران برنده جایزه می‌شود. او سپس در مرکز تازه تأسیس آمار استخدام گردید.در آنجا هم کار ترجمه می کرد.” هر رئیس جدیدی که می آمد وقتی رشته تحصیلی مرا جویا می شد تعجب می کرد و شاید قدری هم ناراحت می شد ،چون رئیس دارالترجمه بودم ،آن وقت بنده مجبور بودم قدری بند بازی کنم تا رئیس جدید بنده را به عنوان رئیس دارالترجمه به رسمیت بشناسد و فکر نکند که از جایی تحمیل شده ام.” وی پس از انقلاب، مدت کوتاهی نیز استاندار کردستان بود.همفکران فرد : دکتر یونسی ،چنین اذعان می کند که ما در حال حاضر توانایی خلق رمان را داریم. رمان در سال‌های ۱۹۲۰ توسط “محمدعلی جمالزاده” و “بزرگ علوی” به ایران آمد، اما ریشه کرد و از نمونه‌هایش به “احمد محمود”، “محود دولت‌آبادی” و “رضا براهنی” می‌توان اشاره کرد. این داستان‌های نو هم که چیزی به آدم نمی‌دهند و اگر دلیلش را بپرسی، سریع خود را به «اولیس» جیمز جویس و «سوسک» یا «مسخ» فرانتس کافکا نسبت می‌دهند و اصلا فکر نمی‌کنند چیزی که می‌نویسند در زندگی روزمره مردم هست یا نیست.آرا و گرایشهای خاص : یونسی درباره نوشتن عقیده دارد، نویسنده باید به زبان خاص افراد توجه کند و آن را به‌نوعی در اثر وارد کند که خواننده زبان شخصیت را به‌خوبی درک کند. مثلا زبان روایت یک پزشک با هنرمند تفاوت دارد. او که خود داستان‌نویسی را در زندان و از طریق مکاتبه با مدرسه آموزش رمان‌نویسی انگلستان تجربه کرده است، درباره پرورش نویسنده در کلاس‌های داستان‌نویسی عقیده دارد: حضور در این کلاس‌ها خیلی تاثیر ندارد. مثلا “جمال میرصادقی” یا “رضا براهنی” تجربه برگزاری کلاس را دارند که خودشان نویسنده‌اند، اما داستان باید طوری نوشته شود که خواننده فکر کند زندگی خودش را دارد می‌خواند. قاعدتاً آثار امروزی که نوشته می‌شوند، باید این خصوصیت را داشته باشند؛ چون نویسنده برای مخاطب می‌نویسد تا دلش را خالی کند و فکرش را بگوید. ابراهیم یونسی عقیده دارد که در ترجمه هم باید کتاب را خواند و خود را جای نویسنده گذاشت. مترجم معانی را باید کاملا منتقل کند؛ البته این کامل بودن به حد معلوماتش بستگی دارد. وقتی دایره واژگانت وسیع نباشد و کلمه را درست سر جایش نگذاری، معنا را اشتباه منتقل می‌کنی. وی در این‌باره گفت: یادم می‌آید کتابی را به اسم «شرلی» که ۷۰۰ صفحه بود، از شارلوت برونته ترجمه کردم، اما دیدم کتاب ضد کارگری شد و قرار بود علمی‌ها آن‌را چاپ کنند، اما چون به مصالح ملی ضرر می‌رساند، آن را پاره کردم و چاپ نشد. معتقدم که مترجم، باید کتابی را ترجمه کند که برای جامعه مفید باشد و به درد جامعه بخورد جوائز و نشانها : از این نویسنده پیشکسوت در سال ۱۳۸۲ به همراه “محمود دولت‌آبادی” در جشنواره داستان‌نویسی عذرا تقدیر شد. همچنین انجمن ‌آثار و مفاخر فرهنگی نیز در همین سال در مراسمی از تلاش‌های وی تقدیر کرد. چگونگی عرضه آثار : ابراهیم یونسی هم در تاریخ ادبیات ، هم اثر سیاسی ،هم تاریخ جنگ و هم رمان ترجمه و تالیفاتی دارد.آثار : آرزو‌های بزرگ ویژگی اثر : ترجمه، نوشته چارلز دیکنز (چاپ اول ۱۳۳۷،انتشارات نیل چاپ ششم نشر نو ،چاپ هفتم)۲ آسیاب کنار فلوس ویژگی اثر : ترجمه،نوشته جورج الیوت،چاپ اول ۱۳۶۸ نشر نگاه۳ آشیان عقاب ویژگی اثر : ترجمه،نوشته کنستانس هون،چاپ اول ۱۳۶۹ نشر نگاه۴ آغا،شیخ،دولت ویژگی اثر : ترجمه،نوشته مارتین وان بروئن سن،نشر پانیذ ۱۳۷۹۵ آمریکا و جنبشهای ملی ویژگی اثر : ترجمه ،نوشته بلانچ ویسن کوک ،چاپ اول ۱۳۶۵ نشر نگارش۶ اسپارتاکوس ویژگی اثر : ترجمه،نوشته هوارد فاست (چاپ اول ۱۳۳۷،انتشارات امیرکبیر ،چاپ هشتم نگاه،چاپ نهم امیرکبیر ۱۳۸۰)۷ اگر بیل استریت زبان داشت ویژگی اثر : ترجمه۸ امریکای دیگر(فقر در ایالت متحد) ویژگی اثر : ترجمه ،نوشته مایکل هنرینگتن،چاپ اول ۱۳۵۳ چاپ دوم ۱۳۵۶،انتشارات خوارزمی۹ بازگشت بومی ویژگی اثر : ترجمه،نوشته تامس هاردی،چاپ اول ۱۳۶۹ نش نو ۱۰ به دور از مردم شوریده ویژگی اثر : ترجمه،نوشته تامس هاردی ،چاپ اول ۱۳۶۵ نش نو۱۱ پشه‌ی بینی‌دراز ویژگی اثر : ترجمه۱۲ پنماریک ویژگی اثر : رمان،نوشته سوزان هوواچ،انتشارات نگاه۱۳ تاریخ ادبیات آفریقا ویژگی اثر : ترجمه ،نوشته دی تورن،چاپ اول ۱۳۶۸ انتشارات نگاه۱۴ تاریخ ادبیات روسیه ویژگی اثر : ترجمه،دو جلد فنوشته میرسکی،چاپ اول ۱۳۵۵،انتشارات امیرکبیر ،چاپ دوم ۱۳۷۲ امیرکبیر۱۵ تاریخ ادبیات یونان ویژگی اثر : ترجمه،نوشته اچ جی ،چاپ اول ۱۳۵۸،انتشارات امیرکبیر،چاپ دوم ۱۳۷۲،چاپ سوم امیرکبیر ۱۳۷۹۱۶ تام جونز ویژگی اثر : ترجمه،نوشته هنری فیلدینگ،چاپ اول ۱۳۶۱ نش نو۱۷ تاماس هاردی ویژگی اثر : ترجمه،نوشته آر.ای.اسکات جیمز و سی.دی لوییس ،چاپ اول ۱۳۷۲ نشر نشانه۱۸ تجارت اسلحه ویژگی اثر : تاریخ و سیاست،ترجمه،گزارش انجمن جهانی پژوهش در صلح استکهلم،چاپ اول ۱۳۵۳،چاپ دوم ۱۳۵۶ انتشارات خوارزمی۱۹ تکیه گاه ویژگی اثر : ترجمه،نوشته تئودور درایزر،پیام امروز ۱۳۷۹۲۰ تیس دور برویل ویژگی اثر : ترجمه،نوشته تامس هاردی،چاپ اول ۱۳۶۲ چاپ دوم ۱۳۶۹ نشر نو۲۱ جنبش ملی کرد ویژگی اثر : تاریخ و سیاست،ترجمه،نوشته کریس کوچر،چاپ اول ۱۳۷۳ ،چاپ دوم ۱۳۷۷،انتشارات نگاه۲۲ جنبه‌های رمان ویژگی اثر : حوزه‌ی زبانشناسی و ادبیات،ترجمه ،ای. ام. فورستر ،چاپ اول ۱۳۵۲ انتشارات امیرکبیر،چاپ دوم انتشارات نگاه۲۳ جنگ کبیر میهنی ویژگی اثر : ترجمه،ناشر ستا ارتش شوروی ،چاپ اول ۱۳۶۱ نشر نو۲۴ جوان و جوانی ویژگی اثر : تالیف،آماده چاپ۲۵ جود گمنام ویژگی اثر : ترجمه،نوشته تامس هاردری،چاپ اول ۱۳۶۲ نشر نو۲۶ خاطرات دوران خبرنگاری در بالکان ویژگی اثر : ترجمه ،تروتستکی انتشارات خوارزمی۲۷ خاطرات نیکیتا خروشچف ویژگی اثر : ترجمه،دو جلد چاپ اول ۱۳۶۹ انتشارات نگاه۲۸ خانه قانون زده ویژگی اثر : ترجمه،نوشته چارلز دیکنز_چاپ اول ۱۳۴۱ ،انتشارات امیرکبیر ،چاپ سوم نگاه)۲۹ خوش آمدی ویژگی اثر : داستان و رمان،انتشارات توکلی۳۰ خیاط جادوشده ویژگی اثر : ترجمه،نوشته سولومن رابینوویچ،چاپ اول ۱۳۴۰ انتشارات امیرکبیر۳۱ داداشیرین ویژگی اثر : داستان و رمان،انتشارات نگاه۳۲ داستان دو شهر ویژگی اثر : ترجمه،نوشته چارلز دیکنز،چاپ اول ۱۳۵۵،چاپ دوم انتشارات فرانکلین ،چاپ سوم نشر دانشگاهی چاپ چهارم ۱۳۷۹ انشارات نگاه۳۳ در ستایش فراغت ویژگی اثر : ترجمه ،نوشته برتراند راسل،چاپ اول ۱۳۴۹ نشر اندیشه۳۴ دعا برای آرمن ویژگی اثر : داستان و رمان،تالیف،نشر پانیذ ۱۳۷۹۳۵ دفتر یادداشت‌های روزانه یک نویسنده ویژگی اثر : حوزه‌ی زبانشناسی و ادبیات،ترجمه ،فئودور داستایوسکی،سه جلدی ،چاپ اول ۱۳۷۰ انتشارات بزرگمهر۳۶ دلداده‌ها ویژگی اثر : داستان و رمان،تالیف،نشر البرز۱۳۷۲۳۷ دن کیشوت ویژگی اثر : ترجمه۳۸ دنیای کوچک دن کامیلو ویژگی اثر : ترجمه،نوشته جووانی گوارسکی ،چاپ اول ۱۳۶۹،انتشارات کتاب سرای بابل۳۹ دوره راهنمای دایر کت متد ویژگی اثر : امیرکبیر،۱۳۴۳ در دو جلد یا ۴ جلد۴۰ روابط ایران و ترکیه و مساله‌ی کرد ویژگی اثر : تاریخ و سیاست،ترجمه زیر چاپ،نوشته رابرت امن،نشر پانیذ۴۱ زمستان بی‌بهار ویژگی اثر : هم کتابی است که در سال ۱۳۸۲ به قلم او منتشر شد. این کتاب شامل خاطرات یونسی از کودکی تا آزادی از زندان است۴۲ زنانشویی و اخلاق ویژگی اثر : ترجمه،نوشته باربارا هاردی،چاپ اول ۱۳۷۲ انتشارات نشانه۴۳ سگ شمال ویژگی اثر : ترجمه۴۴ سه تفنگ‌دار ویژگی اثر : ترجمه۴۵ سه رفیق ویژگی اثر : ترجمه،نوشته ماکسیم گورکی،چاپ اول ۱۳۴۳،چاپ دوم ۱۳۵۲،انتشارات امیرکبیر چاپ سوم انتشارات امیرکبیر۴۶ سیاهان آمریکا را ساختند ویژگی اثر : ترجمه،نوشته بنجامین کوارلز،چاپ اول ۱۳۵۵،انتشارات خوارزمی۴۷ سیری در ادبیات غرب ویژگی اثر : ترجمه،نوشته جی بی پریستلی ،چاپ اول ۱۳۵۲ ،انتشارات فرانکلین ،چاپ دوم ۱۳۷۲،چاپ سوم ۱۳۷۸،امیرکبیر چاپ چهارم ۱۳۸۰ امیرکبیر۴۸ سیری در نقد ادب روس ویژگی اثر : حوزه‌ی زبانشناسی و ادبیات،ترجمه، نوشته اندروفیلد،چاپ اول ۱۳۶۹ نشر نگاه۴۹ شکفتن باغ ویژگی اثر : داستان و رمان۵۰ صیهونیسم ویژگی اثر : تاریخ و سیاست،ترجمه،نوشته یوری ایوانف،چاپ سوم ۱۳۵۶ انتشارات امیرکبیر۵۱ طوفان ویژگی اثر : ترجمه،نوشته ویلیام شکسپیر،چاپ اول ۱۳۵۱،چاپ دوم ۱۳۵۷،چاپ سوم ۱۳۵۹ نشر اندیشه۵۲ عیدآمد و بهار نیامد ویژگی اثر : رمان،انتشارات نگاه۵۳ فتنه های بیدار(کیوان بر فراز اب) ویژگی اثر : ترجمه ،نوشته جی بی پریستلی،چاپ اول ۱۳۴۳ انتشارات گوهرخای۵۴ فردا ویژگی اثر : داستان و رمان۵۵ فرهنگ کوچک انگلیسی-فارسی ویژگی اثر : چاپ اول ۱۳۴۵،انتشارات امیرکبیر ۵۶ کاشتانکا ویژگی اثر : ترجمه،نوشته انتوان چخوف،چاپ اول ۱۳۵۳ انتشارات امیرکبیر۵۷ کج‌کلاه و کولی ویژگی اثر : داستان و رمان،تالیف،نشر پانیذ ۱۳۷۹۵۸ کردها ویژگی اثر : ترجمه،نوشته وانلی،کندال ،نازدار،چاپ اول ۱۳۷۰ چاپ دوم ۱۳۷۲ انتشارات روزبهان۵۹ کردها و کردستان ویژگی اثر : ترجمه،نوشته درک کینان،چاپ اول ۱۳۷۳،انتشارات نگاه ،چاپ دوم ۱۳۷۶ انتشارات نگاه۶۰ کردها،ترک ها و عرب ها ویژگی اثر : ترجمه،نوشته سی .جی .ادموندز ،چاپ اول ۱۳۶۷،انتشارات روزبهان۶۱ کسی شبیه خودم ویژگی اثر : تالیف،چاپ نشده است۶۲ گورستان غریبان ویژگی اثر : داستان و رمان،چاپ اول ۱۳۷۲ ،انتشارات نگاه۶۳ لارنس استرن ویژگی اثر : تالیف،انتشارات نسل قلم۱۳۷۹۶۴ لینمارا،عشق و آرزو ویژگی اثر : ترجمه ،نوشته کاترین گاسکین،چاپ اول ۱۳۷۱ نشر البرز۶۵ مادرم دوبار گریست ویژگی اثر : داستان و رمان،تالیف،نشر پانیذ،۱۳۷۷۶۶ ماکسیم گورکی ویژگی اثر : تالیف،مطالعه ای در احوال گورکی،نشر ۱۳۵۷ نشر توکا۶۷ مرده ها ویژگی اثر : تالیف،آماده چاپ۶۸ مردی که خورشید را دوست می داشت،زندگی و نسان وانگوگ با همکاری انصاری ویژگی اثر : انتشارات خوارزمی۶۹ مشتی غبار ویژگی اثر : ترجمه،نوشته اولین وو،پیام امروز ۱۳۷۹۷۰ موسیقی و سکوت ویژگی اثر : ترجمه،نوشته رز تره مین ،انتشارات نگاه۷۱ میراث شوم(توده) ویژگی اثر : ترجمه،نوشته جورج گیسینگ،چاپ اول ۱۳۷۱،انتشارات نگاه۷۲ هنر داستان‌نویسی ویژگی اثر : تالیف-۱۳۴۱،چاپ هفتم انتشارات نگاه۷۳ یک جفت چشم آبی ویژگی اثر : ترجمه

گزارشی درباره یونسی در سایت دفتری برای ادبیات و هنر
http://www.madomeh.com/blog/1389/06/26/ebrahim-yonesi/
ضا تهرانی
ایرانی جماعت به سنتی که از دیرباز رایج بوده و از پیشینیانش سینه به سینه و نسل به نسل منتقل شده، عادت دارد بعد از اینکه کسی با زندگی خداحافظی کرد، تازه یادش می‎افتند که یادی از او بکند و اگر از زمره نامداران باشد، ادای احترامی کرده یا دینی را که بر گردن دارند به‎جای آورند. اما بگذارید این‎بار برخلاف این سنت عمل کنیم، سنتی که این اواخر بعضی‎ها می‎کوشند تغییری در آن به‎وجود آورند، اما چون در زمان حیات طرف از او غافل مانده‎اند، پس از مرگ او نیز می‎ترسند یادی از او کنند، مبادا پای نوشداری بعد از مرگ سهراب گذاشته شود!
در خبرها آمده ابراهیم یونسی – که عمرش دراز بادا- قلم نوشتن و ترجمه را برزمین گذاشت و اعلام بازنشستگی کرده، دلیل آن را نیز این گونه بیان شده: « خیلی وقت است کمتر کلمات را به یاد می‌آورم؛ برای همین دست به ترجمه نمی‌برم.»
نام یونسی برای علاقمندان ادبیات داستانی، با کتابها، داستانها و خاطرات بسیاری گره خورده، چنان که گویی اعلام بازنشستگی او اشاره به پایان یک دوره دارد، دوره‎ای طلایی در ترجمه که با نام‎های معتبری همچون، رضا سید حسینی، مصطفی رحیمی، نجف دریابندری، ابوالحسن نجفی، ابراهیم یونسی و… که تعدادی از آنها متأسفانه دیگر در میان ما نیستند. اما کتاب‎ها و ترجمه‎هاشان هست که تأییدی بر این واقعیتند که این نسل طلایی نقش بسیار مهم و سازنده‎ای در پیشرفت کیفیت ترجمه آثار ادبی داشتند و از آن سیمای کاری حرفه‎ای ودر عین حال هنری به نمایش گذاشتند. نسلی که اغلب قریب به دو دهه بعد از ارائه ترجمه‎های صادق هدایت از آثار مدرن و پیشروی نیمه اول قرن بیستم (مسخ و دیوار و…) و ترسیم سیمایی متفاوت از ادبیات داستانی و همچنین کیفیت ترجمه‎ی آن، به خوبی این میراث را درک کرده، پیش برده و به نسل‎های بعدی مترجمان منتقل کردند.
ابراهیم یونسی از جمله‎ی کسانی‎ست که دین بسیار زیادی برگردن ادبیات داستانی معاصر ایران دارد، نه فقط برای ترجمه‎های بسیار خوب و فراوانش از رمانهای بزرگ و مطرح ادبیات جهان، بلکه بیش از همه به دلیل ترجمه و تألیف کتاب هنر داستان‎نویسی که در زمان خود و تا قریب به ربع قرن یگانه کتاب جامع آموزش داستان‎نویسی در این دیار بود و بسیاری نویسندگان نسل‎های اخیر برای نخستین بار با این کتاب بود که با وجوه نویسندگی داستان آشنا شدند و بسیار آموختند. اثری که کتاب بالینی بسیاری از همین نویسندگان بود و بارها و بارها آن را خواندند.
ابراهیم یونسی اگرچه در طول زندگی پربارش بیشتر به عنوان مترجم شناخته شد، اما در عین حال نویسنده‎ای در خور اعتنا نیز بود، هرچند که در قیاس موقعیت ممتاز او در میان مترجمان، موقعیتش در میان نویسندگان بدین پایه برجسته نبود، اما جا دارد که آثار او بیشتر مورد توجه قرار بگیرد که نگرفت!
در عالم ترجمه اما یونسی اگر به همان تریسترام شندی بسنده کرده بود، و این همه آثار سترگ و شاخص از نویسندگانی چون دیکنز، داستایوسکی، تامس هاردی و … ترجمه نکرده بود، بازهم به واسطه حسن انتخاب و کیفیت ترجمه‎اش از این شاهکار ادبی، جاداشت نامش در میان مترجمان با اعتبار و بزرگ ایرانی آورده شود. با این حال او سالهای سال (تزدیک به شش دهه) به کار نوشتن و ترجمه پرداخت و آثار ارزنده‎ای را نیز به فارسی برگرداند و از این منظر دین بزرگی برگردن علاقمندان آثار داستانی داشت.
اما در این میان یونسی خدمات‎ بزرگ و ارزنده دیگری هم به علاقمندان ادبیات داستانی و به ویژه آنها که به خود داستان‎نویسی علاقمند بودند داشته، که چیزی نیست جز ترجمه کتاب کلاسیکی و معتبر در آموزش رمان‎نویسی همانند «جنبه‎های رمان» اثر ادوارد مورگان فوستر(۱۳۵۲)، و مهم‎تر از آن ترجمه و تألیف کتابی بود به نام «هنر داستان‎نویسی» که در عین جامعیت، از زبانی قابل فهم برای مخاطب نیز برخوردار و در در نوع خود نخستین کتاب‎های آموزش داستان‎نویسی به زبان فارسی به‎شمار می‎رفت‎، آن هم در سال‎هایی که خلائی جدی در زمینه احساس می‎شد، یونسی این کتاب را در زندان و در سی و سه چهار سالگی با استفاده از منابع خارجی و با ترجمه و تدوین آنها نوشت، خود نیز در مقدمه هنر داستان‎نویسی اشاره کرده که این کتاب « بیشتر تدوین نظریات گروهی از سخنشناسانی است که بررسی عقاید و آراء‎شان در کار داستان نویسی مورد قبول و اعتنای نویسندگان بنام است.» به هر حال هنر داستان‎نویسی که در سال ۱۳۴۱توسط انتشارات امیر کبیر به بازارآمد خیلی زود به کتاب بالینی اغلب علاقمندان داستان‎نویسی در دو دهه چهل و پنجاه بدل شد. بعد از او بود که دیگران نیز به فکر نوشتن چنین آثاری افتادند، رضا براهنی مقالاتش در فردوسی را در کتاب قصه نویسی (۱۳۴۸) جمع‎آوری کرد. اما این کتاب اگر چه دارای بحث‎های جالبی‎ست، اما فاقد یکپارچگی و جامعیت بود و بیشتر به درد نقد داستان می‎خورد تا آموزش داستان‎نویسی.
در دهه شصت اما جمال میرصادقی «عتاصر داستان» را ارائه داد که رقیبی جدیب رای کتاب یونسی یود به ویژه اینکه بیش از بیست سال از انتشار هنر داستان نویسی می‎گذشت وتا اندازه ای رنگ و بوی گهنگی گرفته بود. برخلاف یونسی میرصادقی بعد از انتشار عناصر داستان پابه پای زمان کتاب خود را ویرایش و حک و اصلاح کرد، فصولی بدان افزود و حتی برای جامعیت کار کتابهای دیگری هم نوشت.
هرچند که بسیاری براین باورند در این روزگاربه دلیل تنوع بسیار منابع آموزش داستان نویسی و همچنین تغییر تحولات حوزه داستان و رمان، هنر داستان نویسی دیگر ازآن لطف تازگی برخوردار نیست و به جهت شیوه‎ها و رویکردهای نو ومدرن در داستان‎نویسی‎ که در این کتاب از آنها خبری نیست، اعتبار خود را از دست داده است. شاید لازم بود، به مانند اغلب کتاب‎های آموزش که نویسندگان‎شان بعد از مدتی به فکر به روز کردن و اصلاح آنها می‎افتند، بهتر بود یونسی هم در دهه گذشته یک بازنگری اساسی در کتاب کرده، فصول جدیدی ترجمه و بر آن می‎افزود و همچنین کهنگی ها را نیز از متن آن می‎زدود. البته یونسی تمایلی به آن نشان نداد و کتاب به همان صورت سابق کماکان منتشر شده و در بازار است.
اما با این حال به جهت زبان راحت همه فهم کتاب و نگاه کلاسه‎بندی شده به اساسی‎ترین وجوه داستان‎نویسی، باز هم می‎توان «هنر داستان‎نویسی» را کاری خواندنی و سودمند برای درک مقدمات و اصول اولیه و اساسی داستان‎نویسی محسوب کرده و به عنوان نخستین گام برای آشنایی با داستان‎نویسی به علاقمندان معرفی کرد.
بیوگرافی ابراهیم یونسی:
ابراهیم یونسی یه سال ۱۳۰۵ در بانه متولد شده، در جوانی برای تحصیل به دانشگاه سوربن فرانسه و دکتری اقتصاد گرفت و سپس به ایران آمد و به ارتش پیوست و در ارتش هم یک پایش را از دست داد. او با وجود اینکه در فرانسه تحصیل کرد و با این زبان آشنایی داشت، مترجم زبان انگلیسی شناخته می‎شد و ظاهرا از میان بیش از هفتاد تا هشتاد اثری که با نام خود و یا نام مستعار سیروان آزاد ترجمه کرده تنها یک عنوان آن از زبان فرانسه برگردانده شده است!
همانند بسیاری از جوانان اهل کتاب آن روزگار به حزب توده متمایل شد و به همین دلیل هم گرفتار زندان شد. از افسران بازمانده شبکه نظامی حزب توده ایران در سالهای پیش از کودتای ۲۸ مرداد بود و پس از کودتا نیز در زندان ماند. ظاهرا ابتدا قرار بود او نیز همراه آن عده از افسران توده‎ای که توسط دولت کودتا تیربارن شدند، به جوخه‎ی اعدام سپرده شود. اما به دلیل از دست دادن پایش با یک درجه تخفیف به زندان محکوم و سالها در زندان بود. «هنر داستان‌نویسی» محصول همین دوران بود که با ترجمه برخی منابع آموزش داستان‎نویسی و تدوین و تألیف آنها در یک کتاب مستقل به سال ۱۳۴۱ منتشر شد. هنر داستان‎نویسی به دلیل آنکه تا آن زمان نمونه مشابهی به زبان فارسی نداشت با استقبال علاقمندان داستان‎نویسی روبرو و بارها تجدید چاپ شد. و تا سالها یکی از منابع مهم آموزش داستان‌نویسی درایران بود. او علاوه بر ترجمه به داستان‎نویسی هم روی آورد و تاکنون آثار گوناگونی را منتشر کرده است. داستانهای او دارای خصلت‎های بومی هستند و در روستاها و شهرهای مرزی کردستان می‎گذرند.
بعد از سالهای زندان در مرکز آمار استخدام شد(۱۳۴۴)، در میانه دهه پنجاه از جمله کسانی بود که کمیته دفاع از حقوق بشر را در ایران بنا گذاشت. در سالهای پس از انقلاب توسط دولت مهندس بازرگان به عنوان نخستین استاندار کردستان برگزیده شد.
یونسی ازجمله کردهایی بود که به کار فرهنگی در میان کردها ایمان داشت، وقتی که می‎توانست برای ترجمه آثار ادبی صرف شود، به پای ترجمه کتابهای زیادی در زمینه مسائل مختلف کردها گذاشته که نشان از حساسیت‎هایش دارد. در طول زندگی برای احقاق حقوق کردهای ایران کوشیده است. او همچنین زمانی تقاضای تاسیس «نهضت ملی کرد» به وزارت ارشاد داد که ظاهرا به نتیجه‎ای نرسید.
در اوایل نهمین دهه زندگی خود نیز همچنان به ترجمه ادامه ‎داد تا اینکه سرانجام در ۸۴سالگی قلم را بر زمین گذاشت و اعلام بازنشستگی کرد. رُمان «اگر بیل استریت زبان داشت» نوشته جیمز بالدوین، «شکفتن در باغ» به قلم خودش و همچنین گزارش های دوران خبرنگاری تروتسکی در بالکان از جمله واپسین کارهای او در حوره ترجمه و داستان‎نویسی‎ست. خاطرات خود نوشت او نیز با عنوان‌ «زمستان بی‌بهار» به زیور چاپ آراسته شده است.
آثار داستانی:
۱٫ دلداده‌ها
۲٫ رویا به‌ رویا
۳٫ ز
۴٫ مادرم دو بار گریست
۵ . کج کلاه و کولی
۶ . گورستان غریبان
۷٫ زمستان بی‌بهار
۸٫ شکفتن در باغ
۹٫ دادا شیرین
۱۱‌ – اندوه شب بی پایان
۱۲٫ دعا برای آرمن
عمده ترجمه‎ها:
۱. ادبیات آفریقا
۲. تاریخ ادبیات یونان – رز هربرت جنینگز
۳. تکیه‌گاه – درایز تودور
۴. قیام شیخ سعید پیران – اولسن رابرت
۵. کردها و کردستان – درک کینان
۶. هنرنمایشنامه نویسی
۷. طوفان – ویلیام شکسپیر
۸. جنبه‌های رمان
۹. اگر بیل استریت زبان داشت
۱۰. کردها ترکها عربها – سیسل جی ادموندز
۱۱. یک جفت چشم آبی – تامس هاردی
۱۲. به‌ دور از مردم شوریده – ‌ تامس هاردی
۱۳. جود گمنام – تامس هاردی
۱۴. موسیقی و سکوت – رز تره‌ مین
۱۵. بازگشت بومی – تامس هاردی
۱۶. گشتی در کردستان ترکیه ‌ – شرین لیزر
۱۷. مردی که‌ خورشید را در دست داشت – جک ریموند جونز
۱۸. مسله‌ کرد و روابط ایران و ترکیه‌ – السن رابرت
۱۹. با این رسوایی چه‌ بخشایشی – رندل جاناتان
۲۰. علامتچی – چارلز دیکنز
۲۱. داستان دو شهر – چارلز دیکنز
۲۲. چارلز دیکنز – هاردی باربارا
۲۳. دفتر یادداشت روزانه‌ یک نویسنده‌ – داستایفسکی فودورمیخایلویچ
۲۴. کردها – مصطفی نازدار
۲۵. اسپارتاکوس – فاست هوارد
۲۶. جامعه‌ شناسی مردم کرد(آغا، شیخ و دولت)- برویین سن، مارتین وان
۲۷. جنبش ملی کرد – کریس کوچرا
۲۸. زندگانی و عقاید آقای تریسترام شندی – استرن لارنس
۲۹. دست تکیده‌ – تامس هاردی
۳۰. تاریخ اجتماعی هنر – هاوز آرنولد
۳۱. سیری در ادبیات غرب – پریستلی ، جان بوینتن
۳۲. تاریخ ادبیات روسیه‌ – میرسکی سی دی
۳۳. میراث شوم – گیسینگ جورج
۳۴. لینمارا،عشق و آرزو – گاسکین کاترین
۳۵. زن شیشه‌ای
۳۶. آشیان عقاب – هون کنستانس
۳۷. تامس هاردی – لویس سی دی

شب ابرااهیم یوسفی در بخارا
به نقل از سایت تادانه
http://www.tadaneh.com/2007/08/ebrahim-yonesi-night.html

بیست و دوم مرداد ماه ۱۳۸۶
شب عجیب ابراهیم یونسی
دیشب شب ابراهیم یونسی بود. بعد از چند ماه رفته بودم به شب های بخارا. برای من شبی عجیب بود و پر انرژی.

دیشب از این که بر اثر یک اتفاق و یک دیالوگ کوتاه متوجه شدم کسی که کنارش نشسته ام “آذر عالی پور” مترجم کتاب های “فلانری اوکانر” است، در پوست خودم نمی گنجیدم. کتاب های اوکانر (مجموعه داستان شمعدانی و رمان شهود) در دوره دانشجویی همدم همیشگی ام بودند و بعدها هم نظریات اوکانر درباره داستان کوتاه را دوست داشتم و هرجا مطلبی از او منتشر می شد جمع می کردم. دیشب از این که دیدم آذر عالی پور همان است که طی دوازده سال گذشته با خواندن بارها و بارها ترجمه اش به شوق آمده ام بسیار خوشحال شدم. شاید به زودی دیداری با او بنویسم و عکس هایی اختصاصی برای تادانه از او بگیرم.

بعد هم برای اولین بار “احمد باطبی” را دیدم. بسیار خوش سیما بود و واقعا چنان بود که درباره اش می گفتند و در عکس معروفی که باعث آن همه بلا شد برایش. آن عکس را دیده بودم اما خودش را از نزدیک نه. شنیده بودم یکی دو بار برای عکاسی رفته به شب های بخارا اما به چشم خودم ندیده بودم. بسیار مسلط عکاسی می کرد و من داشتم فکر می کردم چه جالب! همه زندگی این آدم بخاطر یک عکس یک جریان خاصی پیدا کرد و تا دم مرگ رفته و اگرچه با عفو رهبری از اعدام رهیده اما به هرحال زندگی اش را یک عکس ساخته و حالا خودش عکاس شده. با دیدن او به یاد کوی دانشگاه افتادم و زندگی ام در آنجا و بعد حسرت این که کاش زمانی همت کنم و آن دوران را بنویسم که یادداشت های بسیار برداشته ام از گوشه های پنهان زندگی در این شهرک زیبا.

شب ابراهیم یونسی، رمان نویس و مترجم دیشب به همت علی دهباشی، سردبیر مجله بخارا و علیرضا رئیس دانایی، مدیر انتشارات نگاه و ناشر کتاب های یونسی در خانه هنرمندان برگزار شد. شبی که در آن رضا سیدحسینی، عبدالله کوثری، خشایار دیهیمی و سلطانی و دهباشی سخنرانی کردند و خانمی هم بخشی از رمان یونسی را خواند.
بگذریم که سیدحسینی مثل همیشه از همه چیز گفت و هیچ چیز نگفت و بیشتر همگان از بودنش خوشحال بودند تا گفته هایش درباره موضوع جلسه و بحث کوتاه کوثری و سخنرانی خاص سلطانی (از نوع کُردش)، تمام جلسه حتی اگر به خاطر همان ده- دوازده دقیقه سخنرانی خشایار دیهیمی هم برگزار شده باشد، می ارزید. این مرد بزرگ از بزرگ مرد دیگر (یونسی) حرف زد و ذوق و شوق و بعض را در کلام و نگاه و صورتش می توانستی ببینی. و بعد همان چند کلام پایانی دکتر ابراهیم یونسی.
در واقع حسرت من این بود که کاش دهباشی از قاسمعلی فراست می خواست تا نسخه اصلی فیلمش درباره یونسی را به او بدهد تا اینقدر گوش جماعت از دیدن نسخه کپی و بد کیفیت آزار نبیند. دکتر یونسی در همین فیلم که تلویزیون هم چند سال قبل پخش کرد! گفت پایش را در دورانی که در ارتش خدمت می کرده از دست داده است. دیگر این که همه آمدند و درباره ترجمه های دکتر یونسی حرف زدند و کسی دعوت نشده بود تا از رمان نویسی او بگوید.
شب ابراهیم یونسی غنیمتی بود برای ادبیات زابراه ما. اگرچه یونسی کلاسیک باشد و نویسنده امروز از روی غرور ، وقت نگذارد برای خواندن رمان هایش. اما آیا می تواند فراموش کند که با “هنر داستان نویسی” او شروع کرده به نوشتن؟

گزارش روابط عمومی مجله بخارا را هم در اینجا بخوانید

در آغاز پنجاه و سومین شب از شبهای مجله بخارا که به دکتر ابراهیم یونسی اختصاص داشت و در عصر یکشنبه بیست و یکم مرداد در خانه هنرمندان ایران برگزار شد علی دهباشی از ابراهیم یونسی چنین یاد کرد :
« به نام خداوند جان و خرد
با سلام از طرف مدیر انتشارات نگاه ، آقای علیرضا رئیس دانا و مجله بخارا به میهمانان گرامی به ویژه آقای دکتر ابراهیم یونسی ، همسرشان و فرزندان برومندشان خیرمقدم عرض می کنم .
مفتخر هستیم که پنجاه و سومین شب از شب های مجله بخارا به آقای دکتر ابراهیم یونسی اختصاص یافته است .
استاد ارجمند جناب آقای یونسی
ما از شما متشکر هستیم که دعوت دوستداران خود را پذیرفتید که از حضور شما بهره مند شوند . فرصت را مغتنم می شماریم و دوستان سخنران از اهمیت کار قلمی شما خواهند گفت.
جناب آقای دکتر یونسی ، نیم قرن از چاپ اولین کتاب شما ، ترجمه رمان « آرزوهای بزرگ » از چارلز دیکنز می گذرد . در طی پنجاه سال قلم شما با اراده ای ستودنی در دشوارترین شرایط زندگی از حرکت باز نایستاده است . به یمن همین اراده و استواری جنابعالی بوده است که ما با مهمترین متون ادبیات غرب در قرن گذشته آشنا شدیم . معرفی بسیاری از این نویسندگان مهم برای اولین بار توسط جنابعالی انجام گرفت .
آنچه را که جنابعالی در حوزه نقد ادبی به زبان فارسی هدیه کردید راهنمای نسلی از نویسندگان و منتقدان این مرز و بوم شد . همگان از تأثیر کتاب های « سیری در ادبیات غرب » ، « جنبه های رمان » ، « سیری در نقد ادب روس » و تاریخ ادبیات آفریقا ، روسیه و یونان در رشد و پا گرفتن نقد ادبی در دهه های اخیر خبر دارند.
استاد ارجمند ، گستردگی آثار قلمی شما محدود به رمان و نقد ادبی نیست . بلکه در عرصه مسایل تاریخ و سیاست نیز متون مهمی را ترجمه کردید که در ارتقاء اندیشه سیاسی در جامعه ما نقش مهمی ایفا کرد . هم در این حوزه کتابهای تخصصی و بسیار مهم شما درباره کرد و کردستان حائز اهمیت است . این کتابها که بالغ بر ده مجلد می شود از متون درجه اول کردشناسی در جهان محسوب می شود. انتشار این بخش از آثار شما منجر به شناسایی عمیق و دقیق و جامعی نسبت به تاریخ پر فراز و نشیب کردها شد . این آگاهی ها را مدیون قلم شما و احاطه جنابعالی می دانیم .
جنبه دیگری از توانایی هایی قلمی شما عرصه رمان نویسی است . جمعاٌ د رمان به قلم شیرین شما منتشر شده که هر کدام چندین مرتبه به چاپ رسیده اند. تصاویری که جنابعالی در کتاب های « گورستان غریبان » و « دعا برای آرمن » و دیگر رمان هایتان از زندگی مردم به دست داده اید از صحنه های فراموش ناشدنی تاریخ داستان نویسی ایران است .
استاد ارجمند ، جناب آقای دکتر ابراهیم یونسی
ما دوستداران شما خوشحالیم که این افتخار را پیدا کردیم تا در آغاز دهه هشتم زندگی تان ساعاتی را با جنابعالی بگذرانیم . کارنامه ای چنین پربار و افتخار آمیز که نزدیک به نود اثر را در خود ثبت کرده سعادتی است که نصیب جنابعالی شده و ما نیز مفتخر و بهره مند هستیم به این کارنامه درخشان. در مقابل جنابعالی بخاطر همه آنچه که از اراده و دانش و استواری و عدالتخواهی داشته اید سر تعظیم فرود می آوریم و آرزوی تندرستی برایتان داریم. »
و پس از نمایش فیلمی مستند از ابراهیم یونسی ، رضا سید حسینی طی سخنانی کوتاه از این همه تلاش و استمرار در توسعه فرهنگ و ادب در تمامی زمینه ها از وی تشکر کرد و افزود « آشنایی مردم با ادبیات جهان را به نوعی مترحمان سبب شده اند و معمولاٌ انتخاب متن برای ترجمه توسط مترجمان تصادفی بوده اما یونسی در این زمینه یک استثناست . او با فکر انتخاب و ترجمه کرده ، کتابی مثل « جنبه های رمان » فورستر را در زمانی ترجمه کرده که در ادبیات ما نیاز به آن احساس می شده و سپس تاریخ ادبیات ها را یک به یک ترجمه کرده است . ادبیات انگلیسی قرن هجدهم و نوزدهم چیزی نیست که هرکسی برای ترجمه به سراغشان برود. نوعی نظم در کار ایشان بوده و می توان گفت که یونسی نقشه پیشبرد فرهنگی این سرزمین را در سر داشته و از قلمی شیوا نیز برخوردار بوده است . »
سپس عبدالله کوثری از ابراهیم یونسی سخن گفت « سخن گقتن از کسی و کسانی که انسان در سال های نوجوانی بسیاری چیزها و بسیاری کسان را از دریچه چشم آنها دیده و شناخته جای سپاس دارد و باید از آقای دهباشی به خاطر این فرصت سپاسگزار باشیم . کسانی از هم عصران من که در سنین ۱۳ و ۱۴ سالگی با « آرزوهای بزرگ » آشنا شدند و چارلز دیکنز را شناختند ادبیات غرب را شناختند و به ویژه ادبیات کلاسیک غرب را . با همه اهمیتی که رمان دارد اگر کسی رمان قرن نوزدهم را نخوانده باشد لذت ادبیات را درک نکرده است . بعضی گمان می برند که ادبیات در همین ۵۰ سال بوده که شکل گرفته . اما با تجربه شخصی خودم می گویم که بدون ادبیات قرن ۱۹ رمان را نمی شناختیم . آقای یونسی و دیگر هم نسلانشان راویان نسلی بودند که ما می شناختیم که دو ویژگی داشت ، زمانی که شروع کردند می دانستند که چه کارهایی باید انجام شود ، یعنی انبوه عظیم آثار کلاسیک ، خواه در فرانسه ، خواه در روس ترجمه شد و ما آن ها را خواندیم . ویژگی دوم که هر چه دورتر می شویم کم رنگ تر می شود این نسل با زبان فارسی آشنایی عمیقی داشتند ، زمانی که شروع کردن آزمون زبان را طی کرده بودند . این مسئله مهمی است . متأسفم که این را می گویم اما با گذشت زمان این گونه آشنایی ها کمرنگ می شود . چه در نوشتن و چه در ترجمه زبان اصل است . ادبیات با لایه های پنهان و آشکار کلمه ها را غنی می کند . یعنی ادبیات کلمه را غنی می کند ، ادبیات تفکر ما را غنی می کند . کسی که با ادبیات آشنا می شود عمیق تر فکر می کند . این را ما از نسل گذشته خوب آموختیم اما چطور عمل کردیم بحث دیگری است . من از بسیاری فارسی آموختم ولی وقتی می گویم یونسی به من فارسی یاد داد تعارف نکرده ام . چون از ۱۴ و ۱۵ سالگی آثارش را خواندم . امیدوارم آنچه را به ما آموختند ما هم بتوانیم به نسل جوانتر بیاموزیم . »
به دنبال آن بیتا رهاوی فصل هفتم از رمان « گورستان غریبان » نوشته یونسی را برای حاضرین خواند و سپس خشایار دیهیمی از چگونگی آشنایی و دوستی اش با ابراهیم یونسی حکایت کرد « من نیز چون عبدالله کوثری با یک نسل پس از او با آثار کلاسیک اروپا به ویژه چارلز دیکنز توسط دکتر یونسی آشنا شدم و در همان سنین چوانی در پی آشنایی با او به خانه اش راه یافتم و به دنبال آن دوستی ما پای گرفت و دیدارهایمان ادامه یافت و یونسی در این دیدارها از خاطرات خود یاد می کرد که گرچه بسیاری از آنها تلخ بود و یادآور مشکلات و رنج های فراوان اما یونسی همواره یادآوری آنها را با طنزی خاص همراه می کرد که به همین خاطر لطفی خاص به این خاطرات و تجربه ها می داد . یونسی مظهر کار است و تلاش و مداومت و همانطور که عبدالله کوثری و آقای سید حسینی اشاره کردند ترجمه های ایشان از نظمی خاص متابعت می کرد و صرفاٌ از سر تصادف نبود و همین یکی از نکات بارز ابراهیم یونسی است . »
محمد علی سلطانی سخنران بعدی بود که اظهار داشت « جامع بودن شخصیت استاد یونسی ـ تربیت یافته جامعه سیاسی سنتی با تمام امکانات تحصیلی و تربیتی و حضوری و حصولی و کسبی آن ، فردی نظامی ـ دانشکده دیده و تئوری و علمی مراحل تجربی و درسی آن را طی کرده و به دریافت مدارج نظامی نایل شده . با اندیشه ای سیاسی ، نه سیاست تئوری و تبلیغی و طوطی وار ، با نیت براندازی نظام سلطنتی ، از نشیب و فراز و گرفت و گیر زمان گذشته و گرفتار آمده دژخیمان محکوم به اعدام . …استاد یونسی از سیاست به فرهنگ کاربردی و عملی رسید ، و در ترجمه و تألیف بالغ بر نود اثر ارزنده را به حال و آینده این سرزمین اعطا کرد ، نود اثر موفق و با طی این مراحل به نقطه اوج رسالت اجتماعی و فرهنگی خود می رسد. یونسی با وجود آنکه خود کرد است اما همواره به زبان فارسی ترجمه می کند که خود نشان دهنده اعتقاد او به اهمیت و کلیت زبان فارسی است .
کیمیاگری استاد یونسی و زندانیانی از این گونه که زندان را به دانشگاه بدل می کنند ، از عصر این سینا تا عصر حاضر ، آثار جاویدان ادب و فرهنگ شرق به جای دانشگاه در زندان جوانه زد که خود تاریخ و تحلیل مفصل دارد » سلطانی در ادامه سخنانش افزود « یکی دیگر از مشخصه های بارز استاد یونسی عبور از ایدئولوژی ها است . استاد یونسی واقع گراست و واقع گرایی او را می توان در رمان هایش چون « گورستان غربیان » ، « دادا شیرین » ، « کج کلاه و کولی » و … دید »
و در خاتمه ابراهیم یونسی به گرمی از همه سخنرانان ، تک تک ، و نیز همه حاضرین تشکر و قدردانی کرد.

 

فهرستی از کتاب های قابل دسترس یونسی در بخوان داتکام
http://www.bekhan.com/main/index.php?page=28&t=70772

فهرستی از کتاب های یونسی در آدینه بوک
http://www.adinebook.com/gp/search?search-alias=books&author=%D8%A7%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85+%DB%8C%D9%88%D9%86%D8%B3%DB%8C&select-author=author-exact