انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

درباره هانا آرنت: نظریه شهروندی (۴/بخش پایانی)

مائوریتزیو پاسِرین دانتِرِو ترجمه عباس شهرابی فراهانی

در این بخش، قصد دارم درکِ آرنت از شهروندی (citizenship) را حولِ محور دو مضمونِ ۱) حوزه عمومی (public sphere)، و ۲) عاملیتِ سیاسی (political agency) و هویتِ جمعی (collective identity)، بازسازی کنم، و سهم آرنت را در نظریه شهروندی دموکراتیک روشن سازم.

شهروندی و حوزه عمومی

نزد آرنت، حوزه عمومی شامل دو بُعدِ متمایز اما به هم وابسته می شود. اولین بعد عبارتست از فضای نمود (space of appearance)، فضایی برای آزادی و برابریِ سیاسی که با عمل ورزیِ هم نوا و مشترک شهروندان با میانجیگری سخن و اقناع، به وجود می آید. بُعد دوم جهانِ همگانی (common world) است، جهانی مشترک و عمومیِ متشکل از مصنوعات، نهادها و محیط های انسانی که ما را از طبیعت جدا می کند و بستری نسبتاً دائمی و ماندگار برای فعالیت های ما فراهم می سازد. هر دو بُعد برای پرداختن به شهروندی ضروری اند، اولی فضاهایی ایجاد می کند که شهروندی می تواند شکوفا شود، دومی فراهم کننده پس زمینه ای استوار است که فضاهای عمومیِ عمل و هم اندیشی می تواند از آن ظهور کند. برای آرنت، فعال سازیِ مجدد شهروندی در دنیای مدرن هم به بازیابیِ یک جهانِ همگانی و مشترک و هم به ایجادِ فضاهای نمودِ پُرشماری که در آن افراد می توانند هویت های خود را مکشوف سازند و روابط دوجانبگی و همبستگی برقرار کنند، بستگی دارد.

حوزه عمومی، و حوزه سیاست به طور عام، سه ویژگی دارد که برای درک آرنت از شهروندی محوری است. این ها عبارتند از کیفیت مصنوعی (artificial) یا برساختی (constructed)، کیفیت فضایی (spatial)، و تمایز میان علایق عمومی و خصوصی.

در مواجهه با ویژگی اول، آرنت همواره بر مصنوعیت حیات عمومی، و فعالیت های سیاسی به طور عام، این امر که آن ها انسان-ساخته و برساختی هستند نه طبیعی یا از پیش داده شده، تأکید می کرد. وی این مصنوعیت را به مثابه مسئله ای قابل ستایش می دانست و نه تأسف برانگیز. سیاست نزد وی، پیامدِ پیش زمینه ای طبیعی، یا تحققِ خصلت های ذاتیِ طبیعتِ بشری نیست؛ بلکه، دستاوردِ فرهنگیِ قاعده نخست، قادر ساختنِ افراد به فرا رفتن از ضروریاتِ زندگی و شکل دادن به جهانی برای شکوفا شدنِ فعالیت و گفتارِ سیاسی آزاد، بود.

تأکید بر مصنوعیتِ سیاست چند پیامد مهم دارد. برای مثال، آرنت تأکید می کرد که اصل برابریِ سیاسی بر مبنای نظریه ای درباره حقوق طبیعی یا درباره شرایط طبیعی مقدم بر بنیانگذاریِ (constitution) قلمرو سیاسی، قرار ندارد؛ بلکه، [برابری سیاسی] صفتِ شهروندی است که افراد با ورود به قلمرو عمومی کسب می کنند و فقط می توان آن را با نهادهای سیاسیِ دموکراتیک حفظ کرد.

پیامد دیگر تأکید آرنت بر مصنوعیت حیاتِ سیاسی در رویگردانی وی از هر گونه توسلِ نئو-رومانتیک به مفهوم خلق (volk) و هویت قومی به مثابه بنیانی برای جماعتِ سیاسی مشهود است. وی اصرار داشت که هویتِ قومی، مذهبی، یا نژادی ربطی به هویت یک فرد به عنوان شهروند ندارد، و هیچ گاه نباید بدل به بنیانِ عضویت در یک جماعت سیاسی شود.

تأکید آرنت بر کیفیت های صوری شهروندی، جایگاه وی را از آن دسته از حامیان مشارکت در دهه ۶۰ میلادی که مشارکت را برحسب کاربردِ مجددی از معنای نزدیکی، صمیمیت و اصالت می فهمیدند، به شدت دور می کند. نزد آرنت مشارکتِ سیاسی از آن رو اهمیت داشت که استقرارِ روابطِ مبتنی بر مدنیّت و همبستگیِ میان شهروندان را ممکن می کرد. وی باور داشت که پیوندهای ناشی از نزدیکی و صمیمیت هرگز نمی توانند سیاسی شوند، زیرا آنان نشانگرِ جایگزین های روانشناختی برای فقدانِ جهانِ مشترک هستند. تنها پیوندهای حقیقتاً سیاسی ناشی از دوستیِ مدنی و همبستگی هستند، چرا که این ها خواسته های سیاسی را پیش می کشند و رجوع به جهان را حفظ می کنند. بنابراین برای آرنت، خطرِ کوشش برای کاربردِ مجددی از معنای نزدیکی و صمیمیت، اصالت و احساساتِ گروهی این است که منجر به از دست رفتنِ ارزش های عمومیِ بی طرفی، دوستیِ مدنی و همبستگی می شوند.

دومین خصیصه مورد تأکید آرنت به کیفیتِ فضاییِ حیاتِ عمومی، با این امر که فعالیت های سیاسی در فضایی سیاسی قرار دارند که شهروندان قادرند با یکدیگر ملاقات کنند، عقایدشان را مبادله کنند و درباره تفاوت هایشان به مباحثه نشینند و به منظور رسیدن به یک راه حل جمعی برای مشکلات شان جستجو کنند. سیاست، نزد آرنت، مسئله مردمانی است که در یک جهان مشترک و یک فضای نمودِ مشترک با هم سهیم اند بطوری که امکانِ ظهور و صورت بندیِ دغدغه های عمومی از نظرگاه های مختلف فراهم می شود. از نگاه وی، کافی نیست که مجموعه ای از افرادِ خصوصی داشته باشیم که جداگانه و بی نام بر اساس عقایدِ خصوصی شان رأی می دهند؛ بلکه، این افراد باید قادر باشند ببینند و با یکدیگر در ملأ عام صحبت کنند، یکدیگر را در یک فضای سیاسی-عمومی ملاقات کنند، بطوری که ظهورِ تفاوت ها و شباهت هایشان و بدل شدن آن ها به موضوع مباحثه دموکراتیک ممکن می شود.

تصورِ یک فضای عمومیِ مشترک به ما کمک می کند تا دریابیم چگونه ممکن است عقاید سیاسی شکل بگیرند بی آن که به ترجیحات خصوصی و منحصربفرد، از یک سو و به یک عقیده جمعی بی نام، از سوی دیگر، تقلیل پذیر باشند. خود آرنت به ایده “افکار عمومی” بدبین بود، زیرا حاکی از یک رأییِ بدون تفکر جامعه توده ای بود. از دید وی، عقاید نماینده­وار تنها هنگامی می توانند ظهور کنند که شهروندان حقیقتاً در یک فضای عمومی با یکدیگر رویارو شوند، به گونه ای که بتوانند موضوعی را از چند چشم انداز مختلف بیازمایند، دیدگاه هایشان را اصلاح کنند و نقطه نظر خود را برای دربرگرفتن نظرگاه دیگران گسترش بخشند.

دلالت دیگرِ تأکید آرنت بر کیفیتِ فضاییِ سیاست به مسئله چگونگیِ اتحادِ مجموعه ای از افرادِ متمایز برای تشکیل یک جماعتِ سیاسی است. نزد آرنت، اتحادی که ممکن است در یک جماعتِ سیاسی به دست آید نه پیامدِ وابستگی مذهبی یا قومی است، نه تجلی یک نظامِ ارزشیِ مشترک؛ بلکه، اتحادِ مورد بحث را می توان با به اشتراک گذاریِ یک فضای عمومی و مجموعه ای از نهادهای سیاسی، و شرکت در کنش ها و فعالیت هایی که خصلتِ آن فضا و آن نهادها هستند، به دست آورد.

دیگر دلالتِ دریافتِ آرنت از کیفیتِ فضاییِ سیاست این است که از آنجایی که سیاست یک فعالیت عمومی است، نمی توان بدون حضورِ حداقلی در یک فضای عمومی بخشی از سیاست بود. شرکت کردن در سیاست یعنی مشارکتِ فعالانه در مجامعِ عمومیِ گوناگونی که تصمیماتِ موثر بر جماعت در آن اتخاذ می شوند. در نتیجه، پافشاریِ آرنت بر اهمیتِ مشارکتِ مستقیم در سیاست مبتنی است بر این ایده که چون سیاست نیازمند یک جایگاهِ جهانی است و تنها می تواند در یک فضای عمومی رخ دهد، آن گاه عدم حضور در چنین فضایی مساوی است با عدم شرکت در سیاست.

درک عمومی یا جهان-محور از سیاست بر پایه خصوصیتِ سوم مورد تأکید آرنت، تمایز میان علایق عمومی و خصوصی، قرار دارد. طبق نظر آرنت، فعالیتِ سیاسی وسیله ای معطوف به هدف نیست، بلکه خود یک هدف است؛ شرکت در عمل سیاسی به خاطر ارتقای رفاهِ شخصی نیست، بلکه برای تحقق بخشیدن به اصول ذاتیِ حیاتِ سیاسی، مانند آزادی، برابری، عدالت و همبستگی است. در مقاله ای با عنوان “حقوق عمومی و علایق خصوصی” (Public Rights and Private Interests) آرنت به شرح تفاوت میان زندگی در مقام یک فرد و زندگی در مقام یک شهروند، میان حیات وقف خود و حیات وقف اشتراک با دیگران می پردازد. علاقه عمومی نه مجموعِ علایق خصوصی است، نه بالاترین مخرج مشترک آن ها، و نه حتی کل علایق شخصی روشنگرانه. در واقع، علاقه عمومی ربط کمی با علایقِ خصوصی ما دارد، زیرا با جهانی مرتبط است که ماورای خود قرار دارد، جهانی که پیش از تولدِ ما وجود داشته و پس از مرگ ما نیز وجود خواهد داشت، جهانی که در فعالیت ها و نهادهایی تجسم می یابد که مقاصدِ ذاتی شان غالباً با علایقِ کوتاه مدت و خصوصیِ ما در تخاصم است. بنابراین، علاقه عمومی به علایقِ یک جهان عمومی اشاره دارد که ما در مقام شهروندان با هم در اشتراک داریم و تنها می توانیم آن را با فراتر رفتن از علاقه شخصیِ خصوصی مان دنبال کنیم و از آن لذت ببریم.

شهروندی، عاملیت، و هویت جمعی

درک مشارکت-محور آرنت از شهروندی، بهترین نقطه آغاز را برای پیش کشیدن هر دو مسئله بنیانگذاریِ هویت جمعی و شرایط کاربستِ عاملیت سیاسیِ موثر ایجاد می کند.

با توجه به ادعای نخست، مهم است اشاره کنیم که یکی از مسائلِ حیاتیِ مورد بحث در گفتارِ سیاسی عبارتست از ایجاد یک هویتِ جمعی، یک “ما” که بتوانیم هنگام مواجهه با مسئله تصمیم گیری درباره جریان های متنوعِ عمل، به آن چنگ زنیم. از آن رو که در گفتارِ سیاسی همواره پیرامون جریان های محتملِ عمل اختلاف وجود داشته، هویتِ “ما”یی که قرار است از طریق شکلِ خاصی از عمل ایجاد شود، بدل به مسئله ای مرکزی می شود. در حقیقت، با مداخله در این یا آن جریان عمل خواسته ای را به نمایندگی از یک “ما” ثبت می کنیم؛ به عبارت دیگر، ما شکل خاصی از هویت جمعی را می سازیم. از این لحاظ، عمل و گفتارِ سیاسی برای بنیانگذاریِ هویت های جمعی ضروری اند.

با این وجود، این فرایندِ هویت-سازی هرگز یک بار برای همیشه معین نمیشود و هیچ گاه ساده نیست؛ بلکه، این یک فرایند مذاکره مجدد و مبارزه دائمی است، فرایندی که در آن عمل ورزان برداشت های متخاصم از هویتِ فرهنگی و سیاسی را صورت بندی کرده و از آن ها دفاع می کنند. دریافتِ مشارکت-محور آرنت از شهروندی به طور خاص در این بستر بامعنا است زیرا شرایط استقرار هویت های جمعی را صورت بندی می کند. به هنگام نظر کردن به شهروندی به مثابه فرایندِ هم اندیشیِ فعال درباره هویت های متخاصم، ارزشِ آن در امکانِ استقرارِ اشکالی از هویت جمعی قرار دارد که می توان آن ها را به شیوه ای بُرهانی و دموکراتیک تأیید، آزمایش و متحول کرد.

با توجه به ادعای دوم، با نگاه به مسئله عاملیتِ سیاسی، مهم است که بر ارتباطی که آرنت میان عملِ سیاسی، به معنای دخالتِ فعالِ شهروندان در قلمرو عمومی، و کاربستِ عاملیتِ سیاسیِ موثر برقرار می کند، تأکید کنیم. این ارتباط بین عمل و عاملیت یکی از خدمات اصلیِ درک مشارکت-محورِ آرنت از شهروندی است. طبق نظر آرنت، دخالت فعال شهروندان در تعیینِ امورِ جماعت شان نه تنها برای آن ها تجربه آزادی عمومی و شادیِ همگانی، بلکه حسِ عاملیت و کارآییِ سیاسی را نیز به وجود می آورد- در بیانِ جفرسون، حسِ “مشارکت داشتن در حکومت.” در نگاه آرنت، تنها تقسیمِ قدرتی که از دخالتِ مدنی و هم اندیشیِ عمومی نشأت گیرد می تواند برای هر شهروند حسی از عاملیتِ سیاسیِ موثر ایجاد کند. سخت گیریِ آرنت نسبت به نمایندگیِ سیاسی را باید در این بستر فهمید. وی نمایندگی را به منزله جایگزینی برای مداخله مستقیمِ شهروندان، و به منزله وسیله ای که با آن تمایزِ میان حاکمان و محکومان باز-تأیید می شود، می فهمید. جایگزینِ آرنت برای سیستمِ نمایندگیِ متکی بر احزابِ بوروکراتیک و ساختارهای دولتی عبارتست از سیستمِ فدراسیونیِ شوراهایی که شهروندان از طریق آن ها بتوانند به طرز موثری امورِ سیاسی شان را تعیین کنند. نزد آرنت، تنها به وسیله مشارکتِ سیاسیِ مستقیم، یعنی به وسیله شرکت در عملِ مشترک و هم اندیشیِ جمعی است که می توان شهروندی را تصریح کرد و عاملیت سیاسی را به شکل کارآمدی تحقق بخشید.

* مطلب حاضر بخش چهارم و پایانی مدخل Hannah Arendt در دانشنامه فلسفی استنفورد است. نویسنده مدخل، مائوریتزیو پاسرین دانتِرِو (Maurizio Passerin d’entreves)، یک آرنت شناس برجسته است که کتابی نیز با عنوان فلسفه سیاسی هانا آرنت (Political Philosophy of Hannah Arendt) دارد. متن کامل مقاله دانترو در دانشنامه فلسفی استنفورد را در واقع می توان خلاصه ای از کتاب او درباره آرنت دانست. نکته بااهمیت درباره نگاه دانترو به هانا آرنت این است که دانترو، برخلاف میل خود آرنت، وی را یک فیلسوف سیاسی می داند. سه قسمت پیشین مقاله در همین سایت موجود است.

کتابشناسی این بخش مقاله

[PRPI]

“Public Rights and Private Interests.” In M. Mooney and F. Stuber, eds., Small Comforts for Hard Times: Humanists on Public Policy. New York: Columbia University Press, 1977.

کتابشناسی کل مقاله

آثار آرنت

[LA]

Der Liebesbegriff bei Augustin. Berlin: Julius Springer Verlag, 1929. Translation as Love and Saint Augustine, with an interpretive essay by Joanna V. Scott and Judith C. Stark. Chicago: University of Chicago Press, 1996.

[RV]

Rahel Varnhagen: The Life of a Jewish Woman. Revised edition translated into English by Richard and Clara Winston. New York: Harcourt Brace Jovanovich, 1974. Critical edition edited by Liliane Weissberg. Baltimore: Johns Hopkins University Press, 1997.

[OT]

The Origins of Totalitarianism. New York: Harcourt Brace Jovanovich, 1951. Third edition with new prefaces, 1973.

[HC]

The Human Condition. Chicago: University of Chicago Press, 1958.

[EJ]

Eichmann in Jerusalem: A Report on the Banality of Evil. New York: Viking Press, 1963. Revised and enlarged edition, 1965.

[OR]

On Revolution. New York: Viking Press, 1963. Revised second edition, 1965.

[BPF]

Between Past and Future. New York: Viking Press, 1961. Revised edition, 1968.

[MDT]

Men in Dark Times. New York: Harcourt Brace Jovanovich, 1968.

[CR]

Crises of the Republic. New York: Harcourt Brace Jovanovich, 1972.

[JP]

The Jew as Pariah. Edited and with an introduction by Ron H. Feldman. New York: Grove Press, 1978.

[LM]

The Life of the Mind. New York: Harcourt Brace Jovanovich, 1978.

[LKPP]

Lectures on Kant’s Political Philosophy. Edited and with an interpretive essay by Ronald Beiner. Chicago: University of Chicago Press, 1982.

[EU]

Essays in Understanding: 1930–۱۹۵۴. Edited and with an introduction by Jerome Kohn. New York: Harcourt Brace & Company, 1994.

[RJ]

Responsibility and Judgment. Edited and with an introduction by Jerome Kohn. New York: Schocken Books, 2003.

[RPW]

Hannah Arendt: The Recovery of the Public World. Edited by Melvyn A. Hill. New York: St. Martin’s Press, 1979.

[UP]

“Understanding and Politics.” Partisan Review, vol. 20, no. 4 (July–August 1953): 377–۹۲. Reprinted in Essays in Understanding: 1930–۱۹۵۴.

[PRD]

“Personal Responsibility under Dictatorship.” The Listener, (6 August 1964): 185–۲۰۵. Reprinted in Responsibility and Judgment.

[TMC]

“Thinking and Moral Considerations: A Lecture.” Social Research, vol. 38, no. 3 (Autumn 1971): 417–۴۶. Reprinted in Social Research, vol. 51, no. 1 (Spring 1984): 7–۳۷, and in Responsibility and Judgment.

[PRPI]

“Public Rights and Private Interests.” In M. Mooney and F. Stuber, eds., Small Comforts for Hard Times: Humanists on Public Policy. New York: Columbia University Press, 1977.

آثار درباره آرنت

Aschheim, S., ed., 2001, Hannah Arendt in Jerusalem. Berkeley: University of California Press.
Barnouw, D., 1990, Visible Spaces: Hannah Arendt and the German-Jewish Experience. Baltimore: Johns Hopkins University Press.
Benhabib, S., 1996, The Reluctant Modernism of Hannah Arendt. London: Sage Publications.
Bernauer, J., ed., 1987, Amor Mundi: Explorations in the Faith and Thought of Hannah Arendt. Dordrecht: Martinus Nijhoff.
Bernstein, R., 1996, Hannah Arendt and the Jewish Question. Cambridge: Polity Press.
Bowen-Moore, P., 1989, Hannah Arendt’s Philosophy of Natality. London: Macmillan.
Bradshaw, L., 1989, Acting and Thinking: The Political Thought of Hannah Arendt. Toronto: University of Toronto Press.
Calhoun, C. and McGowan, J., eds., 1997, Hannah Arendt and the Meaning of Politics. Minneapolis: University of Minnesota Press.
Canovan, M., 1974, The Political Thought of Hannah Arendt. London: J. M. Dent.
–––, ۱۹۹۲, Hannah Arendt: A Reinterpretation of Her Political Thought. Cambridge: Cambridge University Press.
Disch, L., 1994, Hannah Arendt and the Limits of Philosophy. Ithaca: Cornell University Press.
Dossa, S., 1988, The Public Realm and The Public Self: The Political Theory of Hannah Arendt. Waterloo, Ontario: Wilfred Laurier University Press.
Ettinger, E., 1995, Hannah Arendt/Martin Heidegger. New Haven: Yale University Press.
Gottsegen, M., 1993, The Political Thought of Hannah Arendt. Albany: State University of New York Press.
Hansen, P., 1993, Hannah Arendt: Politics, History and Citizenship. Cambridge: Polity Press.
Hill, M., ed., 1979, Hannah Arendt: The Recovery of the Public World. New York: St. Martin’s Press.
Hinchman, L. and Hinchman, S., eds., 1994, Hannah Arendt: Critical Essays. Albany: State University of New York Press.
Honig, B., ed., 1995, Feminist Interpretations of Hannah Arendt. University Park, PA: Pennsylvania State University Press.
Isaac, J., 1992, Arendt, Camus, and Modern Rebellion. New Haven: Yale University Press.
Kaplan, G. and Kessler, C., eds., 1989, Hannah Arendt: Thinking, Judging, Freedom. Sydney: Allen & Unwin.
Kateb. G., 1984, Hannah Arendt: Politics, Conscience, Evil. Oxford: Martin Robertson.
Kielmansegg, P., Mewes, H. and Glaser-Schmidt, E., eds., 1995, Hannah Arendt and Leo Strauss: German Emigrés and American Political Thought after World War II. Cambridge: Cambridge University Press.
Kohn, J. and May, L., eds., 1996, Hannah Arendt: Twenty Years Later. Cambridge, MA: MIT Press.
May, D., 1986, Hannah Arendt. Harmondsworth: Penguin Books.
McGowan, J., 1998, Hannah Arendt: An Introduction. Minneapolis: University of Minnesota Press.
Parekh, B., 1981, Hannah Arendt and the Search for a New Political Philosophy. London: Macmillan.
Passerin d’Entrèves, M., 1994, The Political Philosophy of Hannah Arendt. London: Routledge.
Pitkin, H., 1998, The Attack of the Blob: Hannah Arendt’s Concept of the Social. Chicago: University of Chicago Press.
Ring, J., 1997, The Political Consequences of Thinking. Albany: State University of New York Press.
Taminiaux, J., 1997, The Thracian Maid and the Professional Thinker: Arendt and Heidegger. Albany: State University of New York Press.
Villa, D., 1996, Arendt and Heidegger: The Fate of the Political. Princeton: Princeton University Press.
–––, ۱۹۹۹, Politics, Philosophy, Terror: Essays on the Thought of Hannah Arendt. Princeton: Princeton University Press.
–––, ed., 2000, The Cambridge Companion to Hannah Arendt. Cambridge: Cambridge University Press.
Watson, D., 1992, Hannah Arendt. London: Fontana Press.
Whitfield, S., 1980, Into the Dark: Hannah Arendt and Totalitarianism. Philadelphia: Temple University Press.
Wolin, S., 1977, “Hannah Arendt and the Ordinance of Time.” Social Research, 44/1 (Spring): 91–۱۰۵.
Young-Bruehl, E., 1982, Hannah Arendt: For Love of the World. New Haven: Yale University Press. Second edition, 2004.
منابع اینترنتی
“Hannah Arendt”, entry by Majid Yar, in The Internet Encyclopedia of Philosophy
“Hannah Arendt”, entry in the Wikipedia.

بخش اول:
http://anthropology.ir/node/15112

بخش دوم:
http://anthropology.ir/node/15318

بخش سوم :
http://anthropology.ir/node/15732