انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

درباره مستند های سعید شاه حسینی به بهانه ی مجموعه ی «دست ساخته ها»

“دست ساخته ها” چندبار به طورپراکنده از شبکه ی چهار سیما پخش شده است.کاش منظم تر پخش می شد.صنایع دستی به عنوان بخش مهمی از تولیدات فرهنگی بسیار مورد توجه فیلمساز ها بوده است.جایگاه ویژه‌ی این پدیده در جامعه‌ی سنتی و گرایش های مدرن آن در میان هنرمندان معاصر و تاثیر غیر قابل انکار آن در مبادلات بازار و صادرات به توجه دائم بر آن منجر شده است.اگرچه سالهاست که وضعیت این پدیده به دلیل رکود بازار و شاید عدم توفیق یافتن بازارهای مهم جهانی در حالت مناسبی قرار ندارد. مجموعه ی مستند دست ساخته ها دور دیدگاه های بازار و اقتصاد و با پرهیز از ارائه‌ی آمار و ارقام و توصیف تبلیغاتی صنایع دستی ایران، به حضور انسان و دست هایش در خلوتی که منجر به تولید کالای فرهنگی می شود، می پردازد.دست ساخته ها مجموعه مستند های کوتاهی است که موضوع هر قسمت یکی از صنایع دستی ایران است اما کمی بیشتر ازپرداختن به موضوع خود، می کوشد تا به اصالت پدیده ی “فیلم” بیندیشد. فیلمساز با گذشته‌ ا ی که در فیلم کوتاه دارد تک تک قسمت ها را به سوی سینمای کوتاه سوق می دهد. بنابراین تصویر و صدا بیش از آنکه برای پخش در یک رسانه ی خانگی طراحی شده باشد، برای شنیده شدن در سکوت و با تمرکز سامان یافته اند. هر قسمت با توجه به رنگ غالب در محصول دستی حاصله با همان رنگ غالب ساخته شده‌است. یعنی وقتی موضوع مسگری است رنگ غالب مسگون است و زمانی که موضوع منبت است رنگ غالب به رنگ چوب. و اگر موضوع آهنگری باشد رنگ فیلم سرد و سیاه. صدا ها متمرکز بر صداهای نزدیک هستند و به جای موسیقی صدای فعالیت ساخت اثر شنیده می شود و موسیقی بر خلاف عرف تلویزیون موسیقی سنتی نیست که اگر ایرانی باشد موسیقی سمفونیک ایرانی و اگر نباشد کلاسیک، مدرن و یا پست مدرن اروپا و آسیاست.

دست ساخته ها تکیه بر کشف فرم دارد .فرمهای نهفته در صدا و تصویر.

نمایش آثار مستند فرمالیستی که یک نوع از انواع مستند پذیرفته شده در جهان می باشند، در تلویزیون ایران که موضوع محور است نکته ای است جالب توجه.
شاه حسینی پیش از این سه مستند کوتاه را برای انجمن سینمای جوان ساخته است که همین موضوعات را داشتند.قلم زنی ( نقش)،سفالگری(چرخ)و کمانچه(کمانچه). این سه مستند تجربیاتی بودند که منجر به ساخت این مجموعه ی تلویزیونی شدند.البته ساخت سازهای سنتی به دلایلی در تلویزیون نتوانست در فهرست بخش های این مجموعه قرار گیرد.

مجموعه مستند های صنعتی دانشگاه اراک در سال ۱۳۸۰و ۱۳۸۶کارهای دیگری بودند که در مدت زمان کوتاه و بلند برای معرفی گذشته و عمران این دانشگاه توسط وی ساخته شدند و مجموعه ی علمی،آموزشی “برش” سال ۱۳۷۸ توسط وی از شبکه ی یک پخش شد.
شاه حسینی، سی و شش سال پیش، بیست و یک آذر ماه در یک صبح برفی در محله‌ی باغ شاه اراک در سرمای سال ۱۳۵۱ به دنیا آمد و به قول خودش کودکی اش پشت میز های کهنه دبستان خیام و در حسرت داشتن بسیاری از مواهب گذشت که یکی از آن ها دیدن یک فیلم در سالن تاریک سینمای شهر بود. کاری ممنوع و غیر قابل تصور. اما مثل خیلی از ممنوعیت ها در خفا شکسته می شد و با احساس گناه به توبه می انجامید! سال های مدرسه و جذبه‌ی جادویی سینما که هر کودکی را می تواند به دنبال خود بکشد او را به دنبال خود می‌کشد. سال ۱۳۶۷ انجمن سینمای جوان در اراک به راه افتاده است و چیزی که برای بسیاری به این منوال پیش می آید برای او نیز رخ داد و وارد فیلمسازی کوتاه شد. تصور می کرد به انتهای حسرت های خود نزدیک می شود اما می گوید: « تازه فهمیدم که آغاز حسرت ها اینجاست، نصف روز درس و نصف دیگر سینما.همه چیز ما شده بود همین.شب ها روی کاغذ های فیلم نامه به خواب می رفتم و روز را به انتظار تمام شدن درس های خشک رشته ریاضی و فیزیک به سر می بردم.تا به خانه بیایم و در تاریک خانه من درآوردی که در دخمه ای در خانه قدیمی مان درست کرده بودم و با آگراندیسور که خود ساخته بودم مثلا چیزی شبیه عکس را چاپ کنم».
« می خواستم بدانم» اولین فیلم هشت میلیمتری را در سال ۱۳۶۷ می سازد. دیگر هر شش ماه بود و یک فیلم هشت میلیمتری. او می گوید :«آن وقت ها می خواستیم با دوربین هشت میلیمتری و با هفده سال سن بن هور و جنگ ستارگان بسازیم اما زمان به ما فهماند که کجای جهان ایستاده ایم»!!
با این حال کاری دیگر را میان برف و یخ کشنده اراک در یک روستا می سازد این همه رنج برای یک نسخه ی هشت میلیمتری!؟ اکنون او سال۱۸ دارد و این فیلم به او گوشزد کرد که تو از دیگران کمتر نیستی. به گفته‌ی وی آن سال ها و بعد از آن برای همیشه تنها نزدیک خلوت او سینما است و موسیقی باخ ،بتهوون و موتسارت.
«همیشه آرزوهایم را در انتهای مرحله ی دیگری از زندگی می دانستم. و این بار قبولی در دانشکده ی سینما و تئاتر،دانشگاه هنر تهران، اما انگار این سراب ادامه داشت».
وقتی وارد دانشکده شد پیش از آن فیلمسازی آماتور را شروع کرده بود و بچه های فیلم کوتاه کم وبیش او را می شناختند و همان وقت تازه بحث فیلمهای یک دقیقه ای راه افتاده بود و فیلم یک دقیقه ای او به نام « سه چهارم» در یونیکا به نمایش در می آمد و فیلم « سایه ی دیروز» پس از گرفتن چهار جایزه داخلی در جشنواره ی دویسبرگ و هامبورگ به نمایش در آمده بود. اکنون او به قول خودش سرابی دیگر را مقابل خود می دید و تلاش می کرد تا از امکانات دانشکده برای فیلمسازی استفاده کند. پس نگاتیو هایی که برای تمرین کلاسی تحویل می‌گرفت به مرحله‌ی قطع نگاتیو می رساند.همیشه بچه هایی که دوره ی سینمای هشت میلیمتری را گذرانده بودند قدر نگاتیو های کهنه ی شانزده میلیمتری دانشکده ی سینما را می دانستند.
« از دید خودم نیرو و انگیزه ی عجیبی برای ساخت فیلم داشتم. تمام مدت دانشکده تلاش کردم تا بتوانم مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی را قانع کنم که فیلم نامه ای را مثل همه تازه وارد ها کارگردانی کنم و هیچ وقت تا به امروز چنین چیزی میسر نشده است! نیرویی که شاید می توانست با خیر اندیشی آنها مسیر مرا هموار تر کند که نکرد».

سال ۱۳۷۷ با درجه ی کارشناسی ارشد از دانشکده فارغ التحصیل می شود و در همان سال عضو هیئت علمی دانشگاه اراک می شود. اکنون بیش از پانزده فیلم کوتاه ساخته است.

« کاش برای فیلمسازی می توانستیم متعادل با استعدادمان شانس و حقوق اجتماعی داشته باشیم».

کار تدریس، فعالیت های اجرایی و حالا دیگر حتی فرصت چانه زدن برای تصویب فیلمنامه کمتر امکان دارد. این سالها همچنان فیلمسازی کوتاه ادامه دارد.
کتاب « مبانی فیلمسازی» اولین کتاب آموزش ساده و پایه ی به فارسی است که سعی می کند علمی و در نهایت سادگی و با رویکرد کاربردی با خواننده ارتباط بر قرار کند. وی به همراه نوشتن این کتاب فیلم کوتاه دیگری می سازد به نام « گاری شکسته» .
سعید شاه حسینی اکنون دانشجوی دکترای علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی است. وی پس از آغاز تحصیلات خود دو فیلم کوتاه دیگر را در سال جاری ساخته است.« باغ و بازی» و «آرامش گمشده» و می گوید:« اگر زندگی مجال دهد یک فیلم مستند و یک سریال علمی آموزشی را آغاز خواهم کرد».

فیلمنگاری و پیشینه حرفه ای از ۱۳۶۷تا ۱۳۸۷

می‌خواستم‌ بدانم.
جایی ‌برای ‌بازی.
تنهایی و راه.
ایست( انیمیشن).
سایه ی دیروز.
نبوغ.
آغاز.
سه چهارم.
نوازش.
مثل گلهای قالی.
شبهای خستگی.
امید.
روز سکوت و کار.
شب های خستگی(نسخه ی شانزده میلیمتری).
پناهگاه.
مجموعه‌ی‌تلویزیونی‌علمی‌آموزشی‌برش‌.‌
افسانه‌ی‌ستاره‌ی‌آبی.
تماس.
گره.
دانشگاه‌اراک.
نقش.
کمانچه.
چرخ.
مجموعه‌ی‌دست‌ساخته‌ها:گیوه؛‌مسگری؛قلمزنی؛سفال؛فرش؛چله‌کشی،تنه‌تابی،
رنگرزی؛نقشه‌ی‌فرش؛جاجیم؛منبت؛نگارگری؛آینه ‌کاری‌؛ سنگهای‌زینتی؛ .
نور،
سکوت و صدای آهن.
دانشگاه اراک در مسیر توسعه‌ی عمرانی.
باغ و بازی.
آرامش گمشده.

و نگارش تعدادی فیلمنامه‌ی کوتاه و بلند ساخته نشده.
شرکت در جشنواره های متعدد.
داوری تعدادی از جشنواره های داخلی.
نگارش کتاب مبانی فیلم سازی
تدریس