انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

درباره قصه های اسطوره ای

امیرقاسمی، مینو (۱۳۹۱)، درباره قصه های اسطوره ای، تهران، نشر مرکز

درباره ی قصه های اسطوره ای کتاب جدیدی از دکتر مینو امیرقاسمی در حوزه ی اسطوره شناسی و فرهنگ مردمی است. کتاب حاضر رویکردی انسان شناسانه به اسطوره دارد و در دو بخش نگاشته شده است. بخش اول به مفهوم اسطوره و اهمیت آن به عنوان یک واقعیت فرهنگی در بطن تاریخ و جامعه می پردازد. همچنین در این بخش به مفهوم قصه ی اسطوره ای نیز اشاره شده و تعاریف جامعی از آن ارائه شده است. در بخش دوم مشخصاً به چند قصه ی اسطوره ای و تحلیل آن ها اختصاص یافته است.

به نظر نویسنده، قصه های اسطوره ای، آثاری هنری هستند که از یک سو ریشه در اسطوره ها دارند و از سوی دیگر از دگرگونی های اجتماعی تأثیر پذیرفته اند. قصه های اسطوره ای اگرچه از وجه تقدس مذهبی اسطوره برخوردار نیستند، همچنان منبعی برای اشاعه ی آموزه های اخلاقی به شمار می روند.

“اسطوره در مرحله ای از تاریخ خود، احتمالاً زمانی که بخشی از تقدس خود را از دست می دهد، تبدیل به قصه و داستان هایی می شود که دوره به دوره محل انعکاس اندیشه های گوناگون، کلمات جدید، آیین ها و مناسک تازه تر می شود. این داستان های اساطیری ضمن اینکه جریان اصلی اسطوره ای را در خود حفظ می کنند، با عناصر و اجزای جدیدتر ، ساخته و پرداخته می شوند. در حالی که خود اسطوره اگرچه تغییرات زمان و تحولات فکر و باورها را در خود راه می دهد، همچنان قدسی و غیر زمینی می ماند و کماکان آن کارکردها را به عهده می گیرد. ” (ص:۱۶)

به عبارتی اسطوره می تواند به شکل قصه هایی تحول یابد و در میان عموم مردم به صورت شفاهی نقل شود. گاه پیوند قصه و اسطوره بارز است و گاه درک اسطوره ی مبدأ در اثر تغییرات و تحولات مداوم قصه دشوار می شود.

به نظر می رسد فرآیند تبدیل اسطوره به قصه ها، بیانگر حضور اسطوره در تمامی زمان ها و حتی در دوران مدرن است. آشفتگی دوران مدرن انسان را به جهان رمزآلوده ی اسطوره باز می گرداند. نویسنده بر آن است نشان دهد ذهنیت اسطوره ای سهمی مهم در بازشناخت جهان پیرامون انسان در همه ی زمان ها دارد. به نظر نویسنده انسان همواره نمادهای اسطوره ای را در ذهن خود دارد و در زندگی روزمره ی خود آگاهانه یا ناخودآگاه از آنها استفاده می کند.

“قصه های اسطوره ای، قصه هایی مرکب از اعتقادات و آیین های مرتبط با سیاست، طبیعت، دین، دانش و رفتارهای فردی و جمعی اند.” (ص: ۱۹۶) در حالت کلی نویسنده برای قصه های اسطوره ای ۶ ویژگی اصلی بر می شمارد به نحوی که این قصه ها را از قالب قصه های اخلاقی یا قصه های ملی خارج می نماید؛

قصه های اساطیری با آیین ها و ادیان ارتباط ندارند.
هر جزء و عنصر و شخصیت در این نوع قصه ها حامل مضامین نمادین است که قابل جیگزینی با هیچ عنصر دیگری نیست.
هر دسته از قصه های اساطیری ساختاری مشابه دارند. به عنوان نمونه ساختار قصه های کتاب حاضر به شکل طرح یک نیاز/ حرکت قهرمان/ جنگ و خطر/ دست یافتن به مطلوب/ ازدواج و خوشبختی می باشد.
عناصر مرتبط با جادو بخش چشم گیری از قصه های اسطوره ای را تشکیل می دهد.
اشاره هایی به آداب و رسوم بسیار کهن مانند قربانی انسانی، مناسک گذر و … در قصه ها دیده می شود.
قصه های اسطوره ای زمان و مکان ندارند. (ص: ۴۳)
بخش دوم کتاب حاصل یک کار پژوهشی است. نویسنده ۵ قصه از قصه های آذربایجان نقل می کند و سپس عناصر آن را تحلیل و تفسیر می نماید. منبع یکی از قصه ها (ملک محمد) روایتی از شنیده های ایام کودکی نویسنده است و چهار قصه ی دیگر (تیزتن، محمد گل بادام، بی بی لی جان و دختران انار) از کتاب ارزشمند افسانه های آذربایجان نوشته ی صمد بهرنگی و بهروز تبریزی است. تحلیل قصه ها به صورت واکاوی هر یک از عناصر کلیدی قصه و بیان ارتباط آن با اسطوره می باشد.

ممکن است این کتاب را نسخه ای بومی شده از کتاب ریخت شناسی قصه های پریان اثر ولادیمیر پراپ تصور کرد. پراپ بر ساختار قصه های پریان متمرکز شده و خویشکاری های موجود در این قصه ها را به روش ساختارگرایانه ی استراوس طبقه بندی می کند. در حالی که از پرداختن به جزییات قصه ها اجتناب می نماید و صرفاً عناصر اصلی منطبق بر خویشکاری های یاد شده را مورد مطالعه قرار می دهد. اما در کتاب “درباره ی قصه های اسطوره ای” تأکید نویسنده بیش از آنکه بر ساختار قصه باشد بر ارتباطات اسطوره ای عناصر آن است. مهمترین نکته ای که کتاب حاضر را از نمونه های ترجمه شده در این زمینه جدا می کند، قابل درک بودن قصه ها و ریشه های اسطوره ای آن برای خواننده ی ایرانی است. ضمن اینکه دقیق شدن بر قصه های بومی یک منطقه (آذربایجان) بر غنای علمی کار افزوده است. از سوی دیگر نویسنده صرفاً به بیان قصه ها و ارتباط عناصر اصلی آن با اسطوره اکتفا نکرده است بلکه به کمک تحلیل قصه های اسطوره ای نشان می دهد علیرغم عقلانیت خرد محور دوران مدرن، ذهنیت اسطوره ای کماکان بر زندگی روزمره سایه افکنده است و اسطوره همچنان در زندگی انسان ها حضور دارد.

ارجاعات دقیق، توضیحات پاورقی و کتاب شناسی نسبتاً جامعی با محوریت اسطوره شناسی، قصه های بومی و فرهنگ مردمی در انتهای کتاب، بر اهمیت علمی اثر افزوده است. در این کتاب می خوانیم:

بخش اول: پژوهشی در اسطوره

اسطوره
اهمیت اسطوره
اسطوره و جامعه، واقعیت فرهنگی
اسطوره و تاریخ
اسطوره، قصه های اساطیری و جامعه شناسی ادبیات
قصه های اساطیری به منزله آثار هنری
بخش دوم: قصه و تحلیل قصه

ملک محمد
تیز تن
محمد گل بادام
بی بی لی جان
دختران انار
فرجام

طرح چند نکته

کتابشناسی

نمایه

Roya_asiaei@yahoo.com