درباره فضای سوم- بخش نخستThird space
در رمانی به نام “شهر و شهر” نوشتهی چاینا میهویل(۲۰۰۹) ، دو شهر اروپایی توصیف شده است که هم زمان در یک فضا وجود دارند. خیابانها و حتی ساختمانهایی مشترک دارند اما طبق قانون موجود، مردم هر شهر حق ندارند مردم شهر دیگر را ببینند. حتی اگر تصادفا هم این اتفاق افتاد، باید یکدیگر را ندید بگیرند. برای حل مسائلی که ممکن است بین دو شهر اتفاق بیفتد نیز ساختمانی به نام “بریچ” وجود دارد. رفتوآمدِ میانِ دو شهر ممنوع است، مگر به اجازهی مقامات بریچ که تنها ساختمانِ مشترک میان دو شهر است و حکم مرز میانشان را دارد. اما ندرتاً چنین اجازهای را به کسی میدهند. هرچند رمان میهویل، تخیلی و در دستهی رمانهای پلیسی-جنایی است، ابعاد سیاسی-اجتماعی آن کاملا هویدا است. قانون درونی شدهی ندیدن در شهروندان این دو شهر نوعی گفتمان انضباطی غالب است که کار و وظیفه ذاتیاش این است که با تمام ابزارهای نظارتی و ارزشگذاری ممکن خود را به عنوان گفتمان غالب حفظ کند. این اثر روایت “دیگری” پنداری و ندید گرفتن تمامیت این دیگری تحت تاثیر قوانین سایه گونهای است که غیر از آنچه هنجار میداند، باقی را به حاشیه میراند.
نوشتههای مرتبط
پاتر و مکلافین (۲۰۱۷)، نوشتار خود در توضیح اصطلاح فضای سوم را با ذکر بخشهایی از این کتاب آغاز میکنند و شرایطی که در اثر میهویل ترسیم شده است را مشابه آنگونه که هومی بهابا در شرح بستر شکلگیری فضای سوم شرح داده میدانند. هرچند پژوهش این دو محقق در حوزهی فضای مجازی و بحث آموزش است، فضای سوم را موقعیتی میدانند که فضاهای استعاری، مجازی و فیزیکی را در بر میگیرد که همگی بین سازمان های نهادی بزرگتر شامل خانه، مدرسه، محل کار و غیره واقع شدهاند. این فضاها مکانهایی برای تفکر، کار، مذاکره، بازی و موارد دیگر هستند (Potter & McDougall, 2017: 9 ). مسی (۱۹۹۳) بحث دربارهی فضا را بسیار گستردهتر از گذشته میداند و از منظر وی ارتباط آن با دیگر مفاهیم سبب این بسط یافتگی است. مثلا در اندیشههای مربوط به هویت، اصطلاحات فضا، مکان و موقعیت برجسته میشود به طوری که برای نمونه هومی بهابا در مورد هویت فرهنگی، به مفهوم “فضای سوم” اشاره میکند. اصطلاحی که بیشتر توسط سوجا وارد مطالعات شهری شد.
ادوارد سوجا، جغرافیدان پسامدرن، متاثر از نظریهپردازان مکاتب انتقادی، پساساختارگرایی، فمینیسم و پسااستعماری[۱] است و به گفتهی خود، ترکیبی از رویکردهای ذکر شده را در قالب جغرافیای پسامدرن به کار گرفته است. وی از سویی منتقد برخی از این نظریهها نیز بوده و برای مثال نقدی را بر مارکسیسم وارد میکند چرا که معتقد است در این تفکر، اولویت بر جامعه است و نه فضا لذا غلبهی تاریخگرایی[۲] بر فضا نیز در آن مشهود است. سوجا معتقد است هم لوفور و هم فوکو موضوع یکسانی را با نگاهی دیگر به مقولهی فضا در دهههای ۶۰ و ۷۰ ارائه میدهند. اما نحوهی تفکر ایشان آنچنان که باید در زمان خود درک نشد و اکنون پس از سه دهه، الهام بخش وی در طرح مفهوم فضای سوم است. از منظر سوجا روش هر دوی این متفکرین (لوفور و فوکو) سهگانه سازی[۳] است به معنای ساختارشکنی منطق دوتایی غالب. لوفور این فضا را فضای زیسته[۴] نامیده و فوکو “فضاهای مشخصا متمایز[۵]” و این نوع نگاه به فضا را با ابداع مفهومی جدید، هتروتوپولوژی[۶] مینامد (Borch,2002; Soja,1996).
در نتیجهی این تفکرات، سوجا در ۱۹۹۶ در کتاب شاخصاش “فضای سوم: سفرهایی به لس آنجلس و دیگر مکانهای واقعی و تصور شده[۷]” ذکر میکند که فضا به اندازه تاریخ و جامعه مهم است و ابعاد فضایی زندگی ما هیچگاه به اندازهی ارتباط سیاسی و عملی امروز ما وسیع نبوده است. در واقع انفجار بحث در مورد فضا در متون به شرایطی برمیگردد که ترس از بیریشگی و بیمکانی در دنیای امروز افزون گشته است(James-Chakraborty & Strümper-Krobb,2011: 2). سوجا دیدگاههای نظریهپردازانی که در این حوزه با نامهای گوناگون فضای سوم و هتروتوپیا کار کردهاند را جمعآوری کرده است. همچنین با بررسی سه گانههای فضایی، به بسط افکار هنری لوفور اشاره میکند که وقتی که دو بعد کافی نیست، ضروری است که موضوع سوم را مطرح کنیم، بعد سوم “دیگر” است، با همه چیزهایی که این “دیگر” شامل میشود. در نتیجه مفهوم “تولید فضا[۸]” را بسط داده و ارزش و اهمیت آن در رسیدن خود به مفهوم “فضای سوم” را شرح میدهد (Soja,1996). بدین شکل که سوجا دسته بندی لوفور در مورد فضا را با شرح فضای ادراک شده، تصور شده و فضای زیسته به عنوان فضای اول، دوم و سوم به ترتیب جلو تر میبرد. وی توجه ویژهای به فضای سوم نشان میدهد به عنوان شکافی تخیلی یا عصیانی نسبت به فضای اول و دوم که در عمل شناخته شدهاند و در فرمول های فضای اول و دوم جا نمیشود (Maier, 2016: 163). مدلی که سوجا بر این اساس برای مفهوم فضامندی ترسیم میکند، در تصویر زیر نشان داده شده است.
سه گانه فضامندی سوجا (Soja, 1996: 43)
منایع:
- ژیلنیتس، آندری (۱۳۹۳)، فضا و نظریه اجتماعی، ترجمه محمود شورچه، چاپ دوم، تهران: انتشارات مدیران امروز
- کرنگ، مایک؛ ثریفت، نایجل (۱۳۹۴)، اندیشیدن درباره فضا، ترجمه محمود عبداللهزاده، تهران: نشر دفتر پژوهشهای فرهنگی
- Borch, Christian (2002), Interview with Edward W. Soja: Thirdspace, post metropolis and social theory, Distinktion: Journal of Social Theory, Volume 3, Issue 1, pp. 113-120
- James-Chakraborty, Kathleen. Strümper-Krobb, Sabine (2011), Crossing Borders: Space Beyond Disciplines, Peter Lang Publisher
- Maier, Paul (2016), Paul, Ignatius, and Thirdspace: A Socio-Geographic Exploration. In The Apostolic Fathers and Paul, Pauline and Patristics Scholars in Debate 2, ed. Todd D. Still and David E. Wilhite, Bloomsbury, pp. 162-180
- Massey, Doreen (1993), POLITICS AND SPACE/TIME, Keith, Micheal; Pile, Steve (ed), Place and the politics of identity, London & New York: Routledge.
- Potter, John; McDougall, Julian (2017), Digital Media, Culture and Education: Theorizing Third Space Literacies, London: Springer Nature.
- Soja, Edward, (1996). Thirdspace: Journeys to Los Angeles and Other Real-and-Imagined Places, Cambridge: Blackwell.
ادامه دارد …
[۱] Postcolonial
[۲] Historism
[۳] Thirding
[۴] Lived space
[۵] این واژه از منظر فوکو در ادبیات فرانسه des espaces autres ذکر شده و ترجمهی انگلیسی آن other spaces بوده است. این در حالی است که سوجا این ترجمه را کامل ندانسته و مفهوم این واژه در زبان فرانسه را وسیعتر و به معنای “فضاهای مشخصا متمایز” میداند.
[۶] Heterotopology
[۷] Third space: Journeys to Los Angeles and Other Real-and-Imagined Places
[۸] Production od space
در کتاب تولید فضا، از نظر لوفور سه نوع تقسیم بندی برای انواع فضا وجود دارد: ۱-عمل فضایی spatial practice 2-بازنمایی فضا representation of space و ۳- فضاهای بازنمایی representational spaces و سوجا نوع سوم را به عنوان “دیگر” شناخته و بسط میدهد. برای مطالعه بیشتر در مورد لوفور و سهگانه سازی امر فضا ، رجوع شود به Lefebvre,1991 ؛کرنگ و ثریفت، ۱۳۹۴؛ ژیلنیس، ۱۳۹۳