انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

درباره روسیه(۱): شیوه زندگی، زبان و مذهب

مقدمه:
روسیه کشوری مستقل است که به عنوان فدراسیون روسیه ( در زبان روسی: Rossiyskaya Federatsiya) به لحاظ رسمی شناخته شده است. روسیه تقریبا دو برابر کشور کانادا، که خود دومین کشور بزرگ دنیا است، بنابرانی با فاصله زیادی از آن بزرگترین کشور دنیا به حساب می آید. روسیه سرتاسر شرق اروپا و شمال آسیا را در بر می گیرد. این کشور دارای منابع معدنی است که در تطابق با کشور دیگری نیست. چهار پنجم مردم روسیه در بخش اروپایی آن زندگی می کنند، در غرب کوههای اورال (Ural Mountains). مسکو به عنوان پایتخت، مرکز اداری، تجاری، صنعتی و فرهنگی در قلب بخش اروپایی روسیه واقع است.
در قرون ۱۴ و ۱۵ دولت قدرتمند روسیه شروع به رشد و توسعه ی خود در اطراف موسکو کرد. روسیه به عنوان قدرت بزرگ جهانی در طی سلطنت پتر کبیر که سن پترزبورگ را به عنوان پنجره ای جدید رو به غرب ایجاد کرد و جایگاه دولت را در سال ۱۷۱۲ گسترش داد، پدیدار شد. امپراطوری عظیم روسیه در سال ۱۹۱۴ و پیش از جنگ جهانی اول به بزرگترین اندازه ی خود رسید. مسکو پس از تحولات روسیه در سال ۱۹۱۷ جایگاه اصلی خویش را دوباره بدست آورد و این زمانی بود که سوسیالیست های تندروی روسیه که به بلشویکها معروف بودنددر پی بر اندازی حکومت امپراطوری روسیه برآمده بودند. در سال ۱۹۹۲ آنها اولین حکومت کمونیست در جهان را پایه گذاری کردند. اتحادیه ی جمهوری سوسیالیست روسیه (USSR or Soviet Union) بزرگترین و قدرتمند ترین جمهوری شوروی به حساب می آمد.
USSR یک سیستم دیکتاتوری داشت که در آن رهبران گروه کمونیست قدرت اقتصادی و سیاسی خود را حفظ می کردند. این جمهوری همه ی شرکتها و زمین ها را در مالکیت خود داشت و حکومت بیشترین بخش از اقتصاد را کنترل می کرد. بعد از شکست و جدایی اتحادیه ی شوروی در سال ۱۹۹۱، روسیه شروع به هدایت خویش به درون جامعه ای دموکراتیک تر با اقتصاد مبتنی بر مکانیزم و اصول بازاری، کرد. برای شمار زیادی از روسیه ای ها این تغییر و انتقال انفصالی رو به کاهش را در زندگی معمو لشان به همراه داشت. در همین دوران، روسیه با اقتصاد جهانی یکپارچه تر شد و از روابط بهبود یافته با کشورهای اتحادیه ی اروپا آنچنانکه با همسایگانش در آسیا، سود برد.

شیوه ی زندگی:

سطح زندگی مردم روسیه به میزان زیادی به سطح در آمد آنها وابسته است. برای فقرای روسی، زندگی گذران یکنواخت روزمره است و افراد زیادی ساعات هر روزه ی خود را به فروش متعلقات و دیگر کالاهایشان در خیابان، می گذرانند. سبک زندگی ثروتمندان روسیه تا حد زیادی متناسب با زندگی غربی شده است؛ محصولات و تفریحات به سبک آمریکایی تولیداتی عوام پسند بویژه در شهر های بزرگ هستند. نگاه کردن تلویزیون و نوار ویدئویی شکل عوامانه ای از سرگرمی است. تلویزیون روسیه هم اکنون شامل برنامه هایی به سبک اروپایی است، برنامه های چون؛ شوها و نمایش های تلویزیونی یا رادیویی کم ارزش. مطالعه به گونه ای وسیع عامه پسندانه است، همانگونه که در طول دوره ی اتحادیه ی جمهوری شوروی بود، اما می توان گفت مطالعه ادبیات به طور قابل ملاحظه ای تغییر کرده است. کلاسیک های روسی فرصت خود را با جستجو در مورد رمانها، افسانه ها، داستانهای علمی تخیلی و رمانهای عاشقانه، از دست داده اند.
ورزش های اروپایی که در طی دوره ی اتحادیه ی جمهوری روسیه رسما سست و بی ارزش بود ( ورزشهایی همچون تنیس)، به طور قابل توجهی در میان طبقات مرفه تر رواج دارد. بازیها و ورزشهای سنتی همچون شطرنج و فوتبال هنوز هم در میان توده ی مردم وجود دارند. کنسرت های گروه های موسیقی غربی در مسکو و سایر شهر ها ی بزرگ تبدیل به مکانهایی متداول شده اند و تعداد زیادی از گروههای پاپ روسی با سبک غربی رقابت می کنند، اگرچه گروه های اندکی هنوز هم با عناصر موسیقایی سنتی روسی پیوستگی دارند.
بخش زیادی از مردمان روسی آخر هفته ی خود را در خانه های تابستانی شان (dacha) که در حواشی شهر است، سپری می کنند. حد متوسط این خانه ها تنها کلبه ی ساده ایست و روی قطعه ی بسیار کوچکی از زمین بنا شده است. برخی از این خانه های گرانبها و جدید چند اتاقه بوده و با استخر و دیگر ریزه کاریهای گران قیمت استقرار یافته اند. اغلب صاحبان این خانه ها در کلبه ی تابستانی خود باغچه ی خانگی دارند، این باغچه فضاییست که در آن سبزیجات و میوه هایی به عنوان مکمل غذایی پرورش می یابند.
روسها به طور معمول سه نوع غذا در روز می خورند. غذای صبح که zautrak نامیده می شود، این غذا معمولا شامل کلوچه از گندم سیاه یا kasha، فرنی سرو شده با سرشیر ترش و پنیر است، اگر چه برخی از روسها تنها نان و چای را به عنوان صبحانه مصرف می کنند. ناهار یا obed، بعداز ظهر سرو می شود و غذای اصلی در طول روز به حساب می آید. این غذا اغلب با سوپ همچون borshch ( که borscht هم تلفظ می شود) آغاز می شود که از چغندر تشکیل شده و با سر شیر ترش سرو می شود. ناهار همچنین ممکن است با zakuski – پیش غذا همچون سالاد ماهی، گوشت سرد، تخم مرغ سفت پز و خاویار- آغاز شود. بخش اصلی غذا به طور معمول متشکل است از بیف، گوشت خوک یا جوجه.
غذای عامه مردم شامل pelmeni ( نوعی گوشت) یا سبزیجات پر شده با پاستا به همراه سر شیر ترش، بیف استراگانوو (bifstroganov)، گوشت مکعبی یا ورقه ورقه شده با سر شیر ترش به عنوان سس روی بیف ها، است. Uzhin غذای عصرانه است که معمولا تنها چای و zakuski را شامل می شود، اگرچه رستورانها غذاهای متنوع تری را سرو می کنند. به علاوه ی چای؛ کافی و لیموناد، آشامیدنی های عمومی هستند، و ودکا (vodka) و آبجو نوشیدنی های الکلی هستند که به گونه ای گسترده توسط افراد مصرف می شوند. رستورانهایی که زمانی برای خدمت رسانی و سرو غذا برای فقرا شناخته شده بودند اکنون هم در تعداد و هم در تنوع افزایش یافته اند. غذاهای قومی سایر نقاط دنیا در اکثر شهر های بزرگ در دسترس هستند؛ غذاهای مکزیکی و چینی به گونه ی خاص تری گسترش یافته اند. غذا خوردن در رستوران شیوه ای متداول است، کار و بار یک غروب کامل، و مشخصه ی تعداد زیادی از رستورانها موسیقی زنده و رقص است.
سفر برای کسانی که استطاعت آن را دارند امری عمومی است، در طی دوره اتحادیه ی شوروی سابق حکومت با محدود کردن مقصد اصلی به دولتهای اروپای شرقی و دیگر کشورهای کومونیست، به گونه ای سخت گیرانه سفر ها را کنترل می کرد. اکنون ترکیه و قبرس مقاصد عمومی در میان طبقه ی متوسط هستند در حالیکه پشت سر گذاشتن بیشتر مقاصد در میان افراد ثروتمند، عمومیت یافته است، برخی از آنها دوره های طولانی از زندگی خود را دور از خانه سپری می کنند.

زبان:

زبان مردمان روسی زبان رسمی کشور است که به صورت متداولی در تجارت، حکومت و تحصیلات مورد استفاده قرار می گیرد. قومیتهایی که با زبان مادری خود صحبت می کنند تقریبا منحصر به فرد هستند. در سر شماری سال ۱۹۸۹، ۱/۴ در صد از قومیتهای روسی در اتحادیه شوروی قادر بودند که با یکی از دیگر زبانهای کشوری صحبت کنند، در حالیکه افراد متعلق به دیگر گروههای قومی، دوزبانه بودند. به بیش از ۱۰۰ زبان در روسیه صحبت می شود. زبان منطقه ای رسمی برخی از جمهوریهای قومی شناسایی شده است، اما میلیونها غیر روسی، زبان روسی را به عنوان زبان مادری شان اتخاذ کرده اند. حکومت شوروی به بخش زیادی از گروههای قومی کوچکتر کمک کرد تا دایره ی واژگانی و الفبایی خود را گسترش دهند. هر چند سیاستهای آموزشی USSR گسترش استفاده از زبان روسی را تضمین کرد.

مذهب:

در طی بیشترین دوران حکومت اتحادیه ی شوروی جرأت بیان مذهب به صورت جدی، تضعیف شده بود و گروه کمونیست نهادهای مذهبی را تحت کنترل خود داشت. هر چند در اواخر سالهای ۱۹۸۰، حکومت شروع به سبک کردن محدودیت های خود نسبت به مذهب کرد، و در ۱۹۹۰ قانون، آزادی به مراتب بیشتری را به روسیان اعطا کرد. به دنبال انحلال USSR در سال ۱۹۹۱، مذاهب شروع به افزایش کردند و مذاهب سنتی به خصوص مذهب مسیحیت ارتدوکس (orthodox) تجدید حیاتی دوباره یافتند.
اجداد روسیان امروزی مذهب ارتدوکس را در قرن ۱۰ اتخاذ کرده اند، این مذهب اکنون اولین مذهب در کشور روسیه است. کلیسای ارتدوکس روسیه به طور وسیعی هم توسط معتقدان به آن و هم توسط کسانی که اعتقادی به آن ندارند به عنوان نمادی از فرهنگ و میراث روسیه مورد احترام است، هر چند، نقش کلیسا پس از اتحادیه ی جمهوری شوروی تقسیم شده است. همچنین میان یک ضد سامی (فرقه های ملی گرا در سطح بالا درون کلیسا) و دیگر فرقه هایی که حامیان آزاد منشی بیشتر (یعنی رویکردی جهانی به امور جهانی) هستند، تضاد وجود دارد.
مسلمانان دومین گروه بزرگ مذهبی در روسیه را تشکیل می دهند. مسلمانان بیشتر در جمهوریهای قومی Tatarstan و Bashkortostan در ناحیه ی ولگای میانی، و در جماهیر Chechnya، Ingoshetia، Alania، North Ossetia، Kabardino ، Balkaria و Degestan ؛ تمرکز یافته اند. همچنین جمعیت به نسبت کوچکی از یهودیان، پروتستانها، کاتولیک ها و بودائیست ها در روسیه وجود دارند. یهودیان و مسیحیان در سر تا سر کشور پراکنده اند. بودائیان به طور عمده در جماهیر Buryatia و Tuva در مرز روسیه و مغولستان و در Kalmykia در شمال غرب در یای خزر (کاسپیان)، زندگی می کنند. با وجود بازیابی مجدد مذاهب سنتی، بیشتر روسیان به طور سختگیرتنه ای تنها معتقد به یک مذهب نیستند، در عوض، آنها عقاید سنتی شان را با دیگر اعتقادات جایگزین، ملحق می کنند. جادوگری (witchcraft ) و طالع بینی (astrology) بخصوص در میان قشر جوان امری عمومی است. روسیه ای ها همچنین تمایلی به سمت چندین اعتقاد، فرقه و طبقه بندیهای جدید مذهبی داشته اند. مسیونر های خارجی و دیگر پیام آوران مذهبی (proselytytizr) تنوع وسیعی از اعتقادات مذهبی و فلسفه های عصر جدید( New Age philosophies )را معرفی کردند. رشد ادیان خارجی در میان توده ی مردم نگرانی را در میان قانونگذاران روسی ایجاد کرد و در سال ۱۹۹۷ دولت تجدید نظری را در مورد قانون آزادی مذهبی سال ۱۹۹۰ اعمال کرد تا بتواند مذهب را در میان افرادی که جزو توسعه ی تاریخی روسیه بودند و آنها که نبودند، دسته بندی کند.
مسیحیت، اسلام، بودائیسم و یهودیت به عنوان تنها مذاهب سنتی روسیه شناخته می شدند. قانون فعالیت سازمانهای بیان کننده ی مذهبی و دیگر اعتقادات مذهبی را محدود می کند، این سازمان ها پیش از اینکه جایگاه بالاتری را کسب کنند، بایستی سالیانه برای یک دوره ی ۱۵ ساله توسط دولت به ثبت می رسیدند. در طول این زمان آنها قادر به انتشار، توزیع یا آموزش مادی مذهب نبودند، اگر چه می توانستند در فعالیتهای خیر خواهانه شرکت کنند.

منبع:
Engelmann, Kurt E., et al. “Russia.” Microsoft® Student 2009 [DVD]. Redmond, WA: Microsoft Corporation, 2008.