گروههای قومی :
روسیه یکی از گسترده ترین تنوعات قومی در جهان را داراست،اما قومیت روس یا حدود ۸۰ در صد از کل جمعیت اگثریت مطلق را تشکیل می دهند. تاتارها (Tatars) حدود ۴ درصد از کل جمعیت روسیه هستند. جمعیت غیر روس کمتر از ۲۰ درصد جمعیت را شامل می شوند و در میان آنها بزرگترین اقلیت قومی، تاتارها هستند که تنها ۴ درصد کل جمعیت را تشکیل می دهند. اوکراینی ها (Ukrainians) و چاوش ها (Chauvash) تنها اقلیت های دیگر هستند که بیش از ۱ در صد جمعیت را شامل می شوند. دیگر اقلیت ها شامل بلاروس ها یا روس های سفید (Belarusians)، آلمانها (Germans)، بشکیرها Bashkirs، و یهودیان (که در روسیه یک گروه قومی به حساب می آیند) هستند. اگرچه منطقه(ابلاست) مستقل یهودی نشین روسیه، ابتدا برای یهودیان اتحادیه ی جماهیر شوروی تشکیل شد، هرگز ناحیه ای با جمعیت اکثریت یهودیان نبود ؛ و مهاجرت های پس از فروپاشی اتحادیه ی شوروی جمعیت یهودی منطقه را باز هم کاهش داد.
ساختار اجتماعی:
در طی دوران اتحادیه ی شوروی، به اعضای گروه کمونیست امتیازات ویژه ای اعطا شده بود. سیتمی از فروشگاه ها، ماشین ها، هتل ها و پاتوق های مجزا برای نخبگان سیاسی اختصاص داده شده بود. هرچند برای عموم مردم تفاوت در درآمد و پذیرش کالاهای مادی ، به نسبت اندک بود. مالکیت خصوصی تجارت و سرمایه ( کالاها و شکلی از وجوهات نقدی که درآمد نهایی می تواند ناشی از آن باشد) غیر قانونی بود، چنانچه درآمد به علاوه ی دستمزد افراد از حکومت بسیار اندک و تمایزات اجتماعی اندک بود. ۱۰ در صد از ثروتمندترین افراد تنها چهار برابر بیش از ۱۰ در صد فقیر ترین مردم، درآمد داشتند. از زمان فروپاشی اتحادیه ی شوروی در سال ۱۹۹۱ تمایز میان طبقات اجتماعی بسیار بیشتر شد.
خصوصی سازی مالکیت و تجارت عمدتا در دست اندک گروه امتیاز یافته بود. گروههای رسمی زیادی از حکومت و کمونیست، از قدرت سیاسی خود برای کنترل فرآیند خصوصی سازی و بدست آوردن شراکت کمپانی ها، سود جستند. برخی از افراد شانس سرمایه گذاری فساد انگیز، ثروتمند شدند. رهبران جنایت های سازمان یافته از طریق اخاذی، قاچاق مواد مخدر و دیگر فعالیت های غیر قانونی، به منفعت رسیدند. هرچند، تعداد زیادی از روسیه ای ها نیز با نوآوری ، اختراع و دیگر فعالیتهای کارآفرینانه ثروتمند شدند.
ثروتمندانی که به عنوان قشر مرفه جدید یا روس های جدید شناخته می شدند اغلب زندگی واقعا عجیبی دارند. اکثریت دیگری که در فقر زندگی می کنند، شامل بخش زیادی از سالمندان هستند که با در آمد های ثابت همچون حقوق بازنشستگی دولتی زندگی می کنند. مابقی روس ها درآمدی دارند که آنها را مابین این دو گستره قرار می دهد و این افراد طبقه متوسط را در بر می گیرند. تعداد زیادی از روس های طبقه ی متوسط در اوایل دهه ۱۹۹۰ از طریق خصوصی سازی مسکن که با آنها اجازه می داد تا آپارتمانهایشان را با قیمتی به مراتب کمتر از بازار بخرند، بهره بردند. به تبع این امر، آنها توانستند بخش زیادتری از درآمدشان را که صرف کرایه خانه هایشان نمی شد را برای خرید غذا و دیگر کالاها اختصاص دهند. طبقه ی متوسط اغلب منحصر به شهر های بزرگی همچون مسکو هستند. در تعداد زیادی از مناطق روستایی افراد کمی از طبقه ی متوسط حضور دارند، و تفاوت درآمدها بسیار بیشتر است.
نوشتههای مرتبط
توزیع جمعیتی در روسیه:
تراکم جمعیتی در روسیه به طور کلی ۸ نفر در هر کیلومتر مربع است، اما این جمعیت به صورت ناهمواری در سراسر کشور توزیع شده است. تراکم جمعیت یک ناحیه ی خاص به طور عام بازتابی از ظرفیت کشاورزی زمین است و در عوض سبب استفرار مراکز جمعیتی در مراکز صنعتی و استخراج معدن می شود. بیشتر مردم کشور روسیه در روسیه ی اروپایی یعنی در مثلث حاصلخیز زندگی می کنند، که در طول مرز غربی میان بالتیک و دریای سیاه و باریکه ی شرقی سرتاسر جنوب کوههای اورال در جنوب شرقی سیبری، واقع شده است.
متراکم ترین جمعیت روسیه در نواحی شهری در حال گسترش همچونمنطقه(ابلاست) مسکو واقع است. در میان بیشتر روس های اروپایی روستایی، متوسط تراکم جمعیت در حدود ۲۵ نفر در هر کیلومتر مربع است. هر چند، بیش از یک سوم قلمرو کشوری تراکم جمعیتی کمتر از یک نفر در هر کیلومتر مربع، دارد. این بخش شامل شمال روسیه ی اروپایی و بخش وسیعی از نواحی سیبری است.
پس از فروپاشی اتحادیه ی شوروی در سال ۱۹۹۱، جمعیت تعداد زیادی از ساکنین شهری در روسیه، کاهش یافت. از سوی دیگر، وسعت چندین شهر و شهرک به صورت شدیدی افزایش یافت، بخصوص شهر هایی که با تولیدات گازی طبیعی و نفت، در شرق سیبری و نواحی اورال- ولگا، مرتبط بودند. در روسیه ی اروپا تعداد زیادی از روستاهای کشاورزی بدون نسل جوانی که در جستجوی کار به شهر های بزرگ رفتند، متروک شده بودند. همچنین جمعیت چندین شهرک در شمال ناحیه ی قفقاز، در نتیجه ی ورود پناهندگان جنگی چچن به سرعت افزایش یافت.
روسیه مهاجرت اساسی رو به شرق را قبل از سال ۱۹۱۷ و پس از پایان جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۵، بخصوص در جنوب و شرق سیبری تجربه کرد. این چنین مهاجرتی به شدت توسط حکومت اتحادیه شوروی که قصد ساختن مراکز صنعتی در شرق کوههای اورال، بعد از جنگ را داشت، مورد تشویق و تقویت قرار گرفته بود. در سالهای اخیر، این مهاجرت با ترک کردن شمال سیبری و شرق روسیه به سمت روسیه ی اروپایی توسط شهروندان آنها، معکوس شده است. همچنین در طول دوره ی اتحادیه ی شوروی، هزاران گروه قومی روسی به دیگر جماهیر اتحادیه ای مهاجرت کردند. این جریان از نیمه ی سال ۱۹۷۰ شروع به معکوس شدن کرد، و فروپاشی اتحادیه ی روسیه در سال ۱۹۹۱ منجر به بازگشت تعداد باز هم بیشتری از گروههای قومی روس به فدراسیون روسیه،شد. جنوب شرقی روسیه ( از شمال قفقاز تا جنوب شرقی سیبری)، مسکو و سن پترزبورگ، مقصد اصلی برای مهاجرین شده بودند. ملیت های خارجی مثل چینی ها، در تعداد به نسبت کمتری، به سمت شرق روسیه و شهر های بزرگ مهاجرت کردند. این مهاجرت ها برای جبران کاهش سراسری جمعیت روسیه نا کافی بودند.
خدمات اجتماعی در روسیه:
در اوایل سالهای ۱۹۹۰ شبکه ی امنیت اجتماعی نامتمرکز دولت فدرال روسیه، نظارت بر مراقبت بهداشتی و دیگر برنامه های رفاهی را به فرمانداریهای محلی واگذار کرد. در سال ۱۹۹۳ دولت سیستم جدیدی از بیمه سلامت اجباری را بنا نهاد تا آن را جایگزین سیستم مراقبت بهداشتی عمومی و با پشتوانه ی دولتی کند که از دوره ی اتحادیه ی شوروی به جای مانده بود. فرض این برنامه بر این بود که با ترکیبی از بودجه اخذ شده از کارفرمایان و شهرداری، سرمایه گذاری بیمه تامین شود، هرچند، مشکلات مربوط به بودجه و فساد در همه ی سطوح علتی برای شکست این سیستم است. شهروندان بیکار از آنجا که عایدی سلامتی آنها منحصرا توسط اعانه شهرداری، پشتیبانی می شود، بیشتر از این کمبود رنج می برند.
بر خی از امتیازات موجود بخشی از بقایای نظام شیشین هستند. کمک هزینه های خانواده، مادری، و بیکاری و حقوق بازنشستگی به گونه ی جزئی به زنان و مردانی که برای دوره ی حداقلی کار کرده باشند و در سن نیازمندی به سر می برند، تفلق می گیرد. هرچند بازنشستگان در حفظ این آهنگ حرکتی با توجه به افزایش چشمگیر هزینه ی زندگی که پیرو فروپاشی شوروی سابق بود، ناموفق اند..
مسائل اجتماعی:
تغییرات ااجتماعی و اقتصادی که از سال ۱۹۹۱ به وقوع پیوست، به خصوص زنان و کودکان را تحت فشار قرار داد. ازدواج کاهش یافت و نرخ طلاق رو به رشد بود. نتیجه ی این امر افزایش تعداد مادران تنها بود. از زنان انتظار می رفت تقریبا همه ی کارهای خانگی را انجام دهند حتی اگر دارای شغل تمام وقت در بیرون از منزل باشند. استخدام زنان در شغل هایی با درآمد پایین تمرکز یافته و بیکاری در میان زنان بیشتر از مردان است. در سر تا سر روسیه، تعداد بی خانمانان، بیکاران و افراد کم درآمد به گونه ی چشمگیری پیرو آنچه در اتحادیه ی شوروی بود، افزایش یافت.
بیماریهای اجتماعی مختلف که در دوره ی اتحادیه ی شوروی وجود نداشته و یا بسیار نادر بودند در روسیه ی معاصر مسئله ای مهم به شمار می آمدند. استفاده از داروهای غیر قانونی به دلیل فقدان عملکرد اجرایی و افزایش خریدو فروش داروها، به گونه ای اساسی رشد یافته است. میزان مصرف الکل نیز افزایش یافته است. مسمومیت ناشی از الکل یکی از علل مرگ و میر است. بخصوص الکل هایی که خانگی بوده یا توسط مخازن صنعتی رقیق شده اند. این مسئله عامل مهم در کاهش سن امید به زندگی روسیه ، بخصوص برای مردان است.
استفاده از مواد مخدر موجب تسریع در گسترش ایدز است، زیرا ویروسی که مسبب بیماری ایدز است یعنی HIV به صورت عمده ای از طریق درون وریدی ( موجود در سیاهرگ) مصرف کننده ی مواد مخدر از سرنگ تزریقی مشترک، منتقل می شود. در سالهای اخیر شیوع چندین بیماری واگیر دار دیگر افزایش یافته است. مرض و دیگر بیماریهای قابل درمان به دلیل درمان ناقص بیماران و فقدان بازشناسی علائم بیماریها در میان دیگر مبتلایان، گسترش یافته است. بیماریهای مقاربتی نیز به سرعت افزایش می یابد. در جهت مثبت، دولت مبارزه بر علیه بیماری های دیفتری و فلج اطفال را به صورت موفقیت آمیزی هدایت کرده است.
پایان بخش دوم- ادامه دارد
منبع:
Engelmann, Kurt E., et al. “Russia.” Microsoft® Student 2009 [DVD]. Redmond, WA: Microsoft Corporation, 2008