درباره دائرهالمعارف [روشنگری] (۱۷۵۱– 1772)/ زمینۀ شکلگیری دائرهالمعارف (بخش ۲)/ گردآوری: کریستیان دنی/ برگردان: مهرنوش غضنفری
روح عصر روشنگری؛ قرنی پرشور و خروش
نوشتههای مرتبط
دانش در خدمت؛
از مرگ لویی چهاردهم[۱] (۱۷۱۵) تا کودتای بناپارت[۲] (۱۷۹۹)، قرن هجدهم شاهد امواج خروشانی بود که در آن زیباترین، فاجعهبارترین، جسورانهترین، و وحشیانهترینِ اَعمال و اتفاقات به هم آمیخته بودند. نویسندگان و نقاشان حساسیت و قریحهی فرانسوی را میستودند، فیلسوفان در عرصه ایدهها شجاعت نشان میدادند و رویای پیشرفت در سر داشتند، دانشمندان و مسافران مرزهای دانش را گسترش میدادند و با طبیعت روبرو میشدند. در همین حال، نظام مذهبی و ساختار سیاسی زیر فشار بحرانهای اقتصادی و ایدههای نوین متزلزل میشدند. در این گردباد بود که دائرهالمعارف میرفت تا نقش خود را در گسترش روشنگری ایفا کند، البته نه بدون برخورد و چالش.
روح پژوهشگری
در طول قرون شانزده و هفده میلادی، به استثنای دوره کوتاه انسانگرایی، اندیشه دینی اغلب مانعی بود بر سر راه روحیهی کنجکاوی.[۳] قرن هجدهم میرفت که خود را از این وزنه برهاند و خود را به سودای بیپروای اکتشاف اختصاص دهد. «دانستن به قصد پیشرفت»، شعار دانشمندان، ریاضیدانان، سیاحان، و مخترعانی بود که در مخفیگاه اتاقکشان یا روی اقیانوسهای دوردست، خود را وقفِ خلق انسانی جدید میکردند. همگام با آنها، علوم و فنون نیز با همراهی نیوتن[۴]، دنی پاپن[۵]، لاووازیه[۶]، رو به تکامل میرفت و جهان رازهای خود را با بوگنویل[۷]، کوک[۸]، یا هومبولت[۹] در میان میگذاشت.
دیگر سنت معیار جستجوی حقیقت در علم و اخلاق نبود. از آن پس، حقیقت بر پایه واقعیاتی استوار میشد که مشاهده، اندازهگیری و تأیید شده و از غربال خرد و منطق عبور میکردند. از این رو، از آن لحظه به بعد، آزمودن و عدم تسلیم کورکورانه برابر اقتدار به دو رکن اساسی در اندیشه تبدیل شدند. ولتر، مونتسکیو یا دیدرو نیز این آگاهی جدید را که بر پایه تساهل، جهانوطنی و پیشرفت استوار بود، به اوج رسانیدند.
روح اصلاحات
در این دوره، طبقهی مرفه بیش از پیش در صحنهی سیاسی و اقتصادی حضور داشت و به همین دلیل، نیاز به تغییرات در ساختار جامعه به وضوح خود را نشان میدهد. برخی برای مثال، خواهان گسترش تجارت و کارخانجات بودند؛ دیگران به اصلاح نظام مالیاتی میاندیشیدند. همزمان و در دنیای متفاوتی از آنها، آتئیسم یا دئیسم بهعنوان پاسخهای قابل قبول به مسائل اخلاقی فردی مطرح میشدند.
نظریهپردازان روشنگری، که بسیاری از آنها به طبقه اشراف تعلق داشتند، هنوز به فکر پایان بخشیدن به نظام سلطنت نیفتاده بودند، اما خواهان تجدیدنظر در برخی از امتیازات و آزادیهای بیشتر بودند.
روشنفکران طبقهی متوسط در مواجهه با این غلیان عقیدتی، به شیوهی بهتری برای شناسایی ایدههای جدید میاندیشیدند، مسئلهای که به دلیل تهدید همیشگی سانسور، پیچیدهتر میشد. در این زمینه بود که پروژه دائرهالمعارفبه عنوان اثری تعلیمی عمل میکرد.
میراثی انسانگرایانه و روشنگرانه
دائرهالمعارف به عنوان اثری تعلیمی عمل خواهد کرد.
در جستجوی پیشرفت و حقیقت، در نهایت این سوال مطرح میشود که خوشبختی انسان روی زمن چگونه تعریف میشود.
انسانِ عهد روشنگری، که از مرحله بدبینی عصر کلاسیک رها شده بود، خود را میراثدار انسانگرایانه عهد رنسانس میدانست و میخواست انسان را به مرکز اندیشه و عمل خود باز گرداند: «اگر انسان یا موجود اندیشمند و تماشاگر را از روی زمین برداریم، این چشمانداز عظیم و والای طبیعت چیزی به جز یک صحنهی اسفبار و خاموش نخواهد بود. جهان خاموش میشود؛ سکوت و تاریکی آنرا تصاحب میکند. فضایی بس تهی بهوجود میآید که در آن، پدیدههای ناشناخته کر و کور میشوند. این حضور انسان است که وجود موجودات را جذاب میکند.» (دائرهالمعارف، مقالهی دائرهالمعارف)
پروژهی دائرهالمعارفنویسی (۱۷۵۱–۱۷۷۲)
نسخههای پیشین
اگرچه انتشار جلد نخست دائرهالمعارف در ژوئن ۱۷۵۱ از بعضی جهات مبتکرانه بود، اما نمیتوان ادعا کرد که این اثر به طور کامل تازه و بدیع بوده است. در حقیقت پیش از دائرهالمعارف دیدرو و دالامبر، پروژههای مشابه دیگری پا به عرصهی وجود نهاده بودند.
الگوی این اثر، دائرهالمعارفی انگلیسی بود؛
در سال ۱۶۹۰ واژهنامهی عمومی فورتیر[۱۰] منتشر شد که مجموعهای از واژگان فراوان و تخصصی در زمینهی هنرها و صنایع بود. در ۱۶۹۴ آکادمی فرانسه[۱۱] واژهنامهای مشابه منتشر کرد. همچنین در سالهای نخست سدهی هجدهم شاهد ظهور تعداد زیادی آثار مشابه هستیم که اغلب غنی هم بودند، ولی با روند پیشرفت دوران خود همراهی نکردند، و به همین دلیل، به سرعت منسوخ شدند. در ۱۶۹۶ واژهنامهی تاریخ و نقد[۱۲] نوشتهی پییِر بِیل[۱۳] برای نخستین بار اطلاعات و نقد سنت را به هم مرتبط کرد. این اثر به سرعت رنگ مبارزه با تاریکاندیشی را به خود گرفت. اما فرهنگ انگلیسی جامع هنر و علوم[۱۴] (۱۷۲۸) نوشتهی ایفرییم چمبرز[۱۵] بود که به مثابه جرقهای برای راهاندازی پروژهی دائرهالمعارفنویسی دیدرو و دالامبر محسوب شد.
برتون، دالامبر، و دیدرو
آندره فرانسوا برتون، کتابفروش پاریسی در سال ۱۷۴۵ امتیاز چاپ فرانسوی دائرهالمعارف چمبرز را به دست آورد و از سال ۱۷۴۷ مدیریت ترجمه این اثر را به ریاضیدان معروف، دالامبر و همچنین به دیدرو سپرد که دقت نظرش موفقیت این اثر را تضمین میکرد.
در سال بعد، پرورژه اولیه که قرار بود ترجمهای ساده باشد، ابعاد دیگری به خود گرفت: مقالههای تازهای به متن اصلی افزوده شدند و همچنین مقالات با استفاده از دائرهالمعارفهای دیگر تکمیل شدند. همین شیوه برای تصاویر نیز به کار گرفته شد: تعدادی به صورت ویژه حکاکی شدند، برخی دیگر از توضیحاتی دربارهی صنایع و پیشهها[۱۶] (۱۷۰۹) اثر رئومیور[۱۷] نسخهبرداری شدند. دیدرو مجوز چاپ یک دائرهالمعارف یا واژهنامهی جهانی علوم، صنایع و پیشهها را گرفته بود، و از این لحظه به بعد، اثری کاملا متفاوت در حال شکوفایی بود: طرحی که میرفت به عظیمترین پروژهی روشنفکرانه، اقتصادی، و فعالیت انتشاراتی قرن هیجدهم تبدیل شود.
پروژهای عظیم با امکانات گسترده
هفده جلد متن و یازده جلد لوح مصور!
دیدرو و دالامبر تنها به جمعبندی معقولی از دانشهای دوران خود اقدام کردند! دیدرو در سال ۱۷۵۰ اعلانی برای معرفی این پروژه منتشر کرد، چیزی مثل آگهی تبلیغاتی که نشانگر هدف بلندپروازانهی او بود. این پروژه، بینظیر، عظیم، و پرخرج بود. بیهمتا و عظیم بود، به دلیل اینکه هیچ کس تا آن زمان چنین حجمی از اطلاعات در زمینههایی تا این اندازه متنوع و با دغدغه به روزرسانی آنها، ارائه نداده بود. پرخرج، به علت اینکه تعداد چشمگیری از افراد و همچنین سرمایههای مالی را به مخاطره میانداخت.
در سال ۱۷۴۵، برای انتشار پنج جلد به همراه یک لوح مصور برنامهریزی انجام شد. در سال ۱۷۵۰، پیشبینی کردند که تعداد ده جلد منتشر شود که دو جلد از آنها، حاوی الواح مصور باشد… این ماجراجویی در سال ۱۷۷۲ با هفده جلد متن (مقاله) و یازده جلد لوح تصویری به قطع رحلی پایان یافت (بزرگترین قطع کتاب: طول ۴۲ سانتیمتر و عرض ۲۸ سانتیمتر!) که در هر صفحه دو ستون متن وجود داشت.
یکصد و پنجاه متخصص
برای مدیریت چنین پروژهای و به منظور پرداختن به تمامی حوزههای علوم مقدماتی[۱۸] (دانش عقلانی و نظری) و علوم مکانیکی[۱۹] (مهارتهای عملی و فنی)، قرار شد تعداد زیادی از متخصصان به کار گرفته شوند. در میان این همکاران صاحبنام، به غیر از دو سرویراستار دائرهالمعارف و همچنین ژکور وفادار، ولتر، روسو، اولباخ، و دومارسه هم حضور داشتند. ولی حسن شهرت آنها سبب نمیشود که یکصد و چهل نویسنده دیگر که امروز کمتر شناخته شده یا گمنام هستند، و یا افرادی که طی ۲۵ سال در شکلگیری این اثر مشارکت داشتند، فراموش شوند. در میان اینان، افرادی از طبقات مختلف اجتماع و اشرافزادگان، مَلّاکان و صنعتگرانِ خُرد، نظامیان و روحانیان نیز دیده میشوند. از همگی این افراد، چه پاریسی چه غیر پاریسی، و فارغ از وضعیت اجتماعیشان، بنا بر مهارتشان در زمینهی خاص، دعوت به همکاری به عمل میآمد: ریاضیدانان، معماران، گیاهشناسان، پزشکان، اسلحهسازان، کارگزاران مالی، فلاسفه، مهندسان، و وکلا. معیارهای معمول برای همکار پروژهی دائرهالمعارف اینها بود: فاضل، آزادیخواه اما نه انقلابی، و معتقد به پیشرفت. شایسته است به این جمع، طراحان و گراوورسازانی را که مسئول ساخت الواح مصور بودند، بیفزائیم: این هنرمندان، که بیشتر آنها گمنام هستند، در حرفهی خود به میزانی از مهارت دست یافته بودند که امروزه آثارشان به مثابه آثار هنری کاملاً مستقل محسوب میشوند.
پروژهای با هزینهی هنگفت
موضوع دیگری که مطرح میشود، مبحث تأمین بودجهی این پروژهی عظیم است. به غیر از مولفان، گراوورسازان و طراحان، میبایست به هزار تهیهکنندهی کاغذ و صنعتگران (چاپگرها و صحافان) که بین سالهای ۱۷۵۱ و ۱۷۷۲، در انتشار دائرهالمعارف دست داشتند، حقالزحمه پرداخت میشد. به همین منظور، آییننامه اشتراک تدوین شد: هر فرد که میخواست دائرهالمعارف را داشته باشد، متعهد میشد که ۲۸۰ لیور[۲۰] برای ده جلد نخست بپردازد. بر اساس تصمیم جمعی همکاران پروژه در نهایت این مبلغ به بیش از ۸۵۰ لیور به منظور تحویل تمامی جلدها در سال ۱۷۷۲ افزایش یافت. اگر مبلغ اولیه ۲۸۰ لیور را به عنوان میانگین حقوق سالانه یک کارگر در نظر بگیریم (یک لیور در سال ۱۷۶۰ معادل مبلغی بین ۴ – ۵ یورو در سال ۲۰۰۶ است)، به نظر میرسد خرید کل مجموعه دائرهالمعارف مختص خوانندگانی بود که از رفاه مالی برخوردار بودند.
در همین دورهی زمانی بود که معلوم شد که این پروژه معاملهای پرسود برای آغازگران این پروژه بود: چهار هزار خواننده در سالهای ۱۷۵۱ – ۱۷۶۰ آنرا سفارش دادند که سودی درخور توجه را برای همکاران دائرهالمعارف به ارمغان آورد. در نهایت، حدود چهار میلیون لیور به دستاندرکاران این پروژه بازگشت، [برای مثال] دیدرو به تنهایی ۸۰۰۰۰ لیور کسب کرد.
دائرهالمعارف در تمامی کشور تکثیر و توزیع و حتی نسخهی جعلی آن نیز منتشر شد. در مجموع بین سالهای ۱۷۵۱ و ۱۷۷۵، نزدیک به بیست هزار نسخه طبقات کتابخانههای خصوصی را به خود مزین کرد. اگر این کتاب تنها واژهنامه سادهای بود، انتشار آن به این گستردگی هیچ پیامدی نداشت؛ ولی محتوای ایدئولوژیکِ آن، موفقیتش را به تهدید تبدیل کرد، به گونهای که دولت خیلی زود سعی کرد جلوی گسترش آن را بگیرد.
بهای دیگری که باید پرداخت میشد
فراز و نشیب، توقفهای ناگهانی و تلاشهای مداوم برای بقا؛
روند تاریخی انتشار دائرهالمعارف سرشار از فراز و نشیب، توقفهای ناگهانی و تلاشهای مداوم برای بقای آن است. هدف اعتراضی اثر، که گاهی بهطور صریح و گاهی تنها بهطور ضمنی بیان شده است، نمیتواند پشت جنبههای آموزشی و اطلاعرسانی که زمینهی آن را تشکیل میدهند پنهان بماند. از این رو، و به محض انتشار نخستین جلد، حملههایی از سمت حکومت و مقامات کلیسا علیه آن صورت گرفت. در سال ۱۷۵۱، برادر یسوعی، پدر برتیه[۲۱]، اتهاماتی را مبنی بر «به مخاطره انداختن مذهب»، [و] «به ریشخند کشیدن حکومت» مطرح نمود. در سال ۱۷۵۲، مجلس حکمِ از بین بردن دو جلد از دائرهالمعارف را که منتشر شده بود، به اتهام «فساد اخلاقی، کفر، و بیایمانی» صادر کرد. به لطف حمایتهای مالزِرب[۲۲]، نمایندهی شریف و روشنفکر، انتشار [دائرهالمعارف] از سر گرفته شد.
ما به انسانیت خدمت خواهیم کرد؛
بین سالهای ۱۷۵۳ تا ۱۷۵۹، جلدهای دائرهالمعارف به طور پیاپی منتشر شدند؛ در پی انتشار مقالاتی که آنها را (در ژنو) ننگین میدانستند، با وجود اتهام سرقت ادبی (آنها را به سرقت از الواح مصور کتاب توضیحاتی دربارهی صنایع و پیشهها اثر رئومیور متهم میکردند) یا هرزنامههای خصمآمیز (فصل «بحث درباره دائرهالمعارف» را ببینید)، دستاندرکاران دائرهالمعارف تا سال ۱۷۵۹ که با ممنوعیت شدیدی مواجه شدند، به کار خود ادامه دادند: در سال ۱۷۵۹ با حکم مجلس که کلیسا آنرا ابلاغ کرد، دائرهالمعارف در ملاء عام سوزانده شد و ممنوعیت انتشار آن به این بهانه ادامه پیدا کرد که «بهرهای که از این گونه آثار در جهت پیشرفت علوم و صنایع میتوان بهدست آورد، هیچگاه نمیتواند خسارتی را که آنها به اخلاقیات و مذهب وارد میکنند، جبران کند».
اما اصحاب دائرهالمعارف با سماجت نوشتنِ خود را ادامه دادند. در سال ۱۷۶۶، ده جلد آخر که بدون شک به صورت مخفیانه در خود فرانسه چاپ شده بود، منتشر شد. در این مدت، گروه پایهگذاران دائرهالمعارف، با بازنشستگی دالامبر در سال ۱۷۵۸ و قطع ارتباط شدید دیدرو و برتونِ کتابفروش به سال ۱۷۶۴ از هم پاشید. با این حال دیدرو با منتشر شدن آخرین جلد الواح مصور در سال ۱۷۷۲، توانست تحقق رسالت خود را مشاهده کند. پانکوک[۲۳]، که کتابفروش پاریسی بود، بین سالهای ۱۷۷۶ – ۱۷۷۷ پنج جلد را به عنوان ضمیمهی دائرهالمعارف منتشر کرد. این روایت سردراز دارد، ولی آنچه مشخص است، این است که هیچگاه ستودن این پروژه بینظیر متوقف نشد، و همانطور که پایهگذار آن گفته بود: «بدون شک این اثر با گذر زمان تحولی را در افکار بهوجود خواهد آورد، و آرزومندم که ستمگران، ظالمان، متعصبان، و جزماندیشان بر آن پیروز نشوند. ما به انسانیت خدمت خواهیم کرد.»[۲۴]

[۱] Louis XIV de France (1638 –۱۷۱۵)
[۲] Napoleon Bonaparte (1769 –۱۸۲۱)
[۳] در قرون ۱۶ و ۱۷ میلادی، اندیشههای دینی مجدداً سلطه خود را باز یافتند. این امر باعث شد که کنجکاوی آزاد و تفکر علمی که انسانگرایان ترویج میکردند، محدود شود. به همین دلیل، دوره انسانگرایی بهعنوان یک «پرانتز» یا «وقفه موقت» در تسلط اندیشه دینی توصیف شده است.
[۴] Sir Isaac Newton(1642 – ۱۷۲۶)، فیزیکدان، ریاضیدان، ستارهشناس، فیلسوف انگلیسی.
[۵] Denis Papin (1647 – ۱۷۱۳)، فیزیکدان معروف فرانسوی.
[۶] Antoine-Laurent de Lavoisier (1743 – ۱۷۹۴)، دانشمند فرانسوی و بنیانگذار شیمی نوین.
[۷] Louis-Antoine, Comte de Bougainville(1729 – ۱۸۱۱)، دریانورد و کاوشگر فرانسوی.
[۸] James Cook (1779 – ۱۷۲۸)، دریانورد و کاوشگر بریتانیایی.
[۹] Friedrich Wilhelm Christian Karl Ferdinand von Humboldt (۱۷۶۷ – ۱۸۳۵)، زبانشناس، دیپلمات، و فیلسوف آلمانی.
[۱۰] Le Dictionnaire universel de Furetière
[۱۱] l’Académie française
[۱۲] Dictionnaire historique et critique
[۱۳] Pierre Bayle(1647–۱۷۰۶)، فیلسوف، نویسنده، و لغتشناس و فرهنگ لغتنویس فرانسوی
[۱۴] Cyclopaedia یا Dictionnaire universel des arts et des sciences
[۱۵] Ephraim Chambers(1680–۱۷۴۰)، نویسنده و دایرهالمعارف انگلیسی گه به دلیل تدوین دایرهالمعارف یا فرهنگ لغت جهانی هنرها و علوم شناخته شده است. دایرهالمعارف چمبرز به عنوان منبع اصلی دایرهالمعارف فرانسوی شناخته میشود.
[۱۶] Descriptions des Arts et Métiers
[۱۷] René Antoine Ferchault de Réaumur(1683–۱۷۵۷)، نویسنده و حشرهشناسی فرانسوی
[۱۸] Arts libéraux، علومِ مقدماتی، مقدمات، فنون متحرر، یا هنرهای آزاد، در اروپای قرون وسطی به هفت علمی گفته میشد که محصلان در تمامی رشتهها میبایستی به یادگیری آنها اهتمام میورزیدند. این علوم شامل دستور زبان، بلاغت، منطق، حساب، نجوم، موسیقی، و هندسه میشدند.
[۱۹] Arts mécanique، علوم مکانیکی یا عملی، علومی که در اروپای قرون وسطی در مقابل علوم مقدماتی (نظری) قرار میگرفت و شامل هفت رشتۀ خیاطی، کشاورزی، معماری، اسلحهسازی، داد و ستد، آشپزی، آهنگری، و هنرهای رزمی میشد.
[۲۰] لیور واحد پول فرانسه بین سالهای ۱۷۸۱ – ۱۷۹۵ و معادل ۱۰/۱ یوروی امروز است.
[۲۱] Guillaume François Berthier( 1704 – 1782)، نویسنده و سیاستمدار فرانسوی و از آبای کلیسا
[۲۲] Guillaume-Chrétien de Lamoignon de Malesherbes(1721–۱۷۹۴)، نویسنده، حقوق دان، سیاست مدار فرانسوی و عضو فرهنگستان فرانسه در دوران لوئی شانزدهم
[۲۳] André-Joseph Panckoucke (1703–۱۷۵۳ )، نویسنده و کتابفروش فرانسوی
[۲۴] برگرفته از نامۀ دیدرو به سوفی ولاند(Sophie Volland)، به تاریخ ۲۶ سپتامبر ۱۷۶۲
[۲۵] Jean Huber(1721 – 1786)، نویسنده، نقاش، چاپگر، و سیاستمدار اهل ژنو