انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

درآمدی بر مطالعات شوخ‌طبعی (۲)

شوخ‌طبعی چیست؟
تِرم (Term) یا مفهوم کانونی مطالعات شوخ‌طبعی، واژه شوخ‌طبعی است. بر این اساس، شناخت و آگاهی از ماهیت و گستره مطالعات شوخ‌طبعی، بیش و پیش از هر چیز منوط به شناخت بهتر این واژه یا ترمِ تخصصی است.
واژه شوخ‌طبعی در زبان فارسی به‌صورت خوش‌طبعی، بذله‌گویی (فرهنگ فارسی معین)، و تیزطبعی (لغتنامه دهخدا) تعریف شده است. مترادف واژه شوخ‌طبعی، مطایبه است که در لغتنامه دهخدا معانی شوخی، مزاح، خوش‌طبعی، و خوش‌منشی برای آن آورده شده است (لغتنامه دهخدا). در فرهنگ فارسی معین نیز در ذیل واژه مطایبه چنین آمده است: «۱- شوخی کردن با کسی، مزاح کردن ۲- شوخی، مزاح» (فرهنگ فارسی معین). همچنین این واژه در فرهنگ انگلیسی آکسفورد، به‌صورت کیفیتی در چیزها که آنها را خنده‌دار یا سرگرم‌کننده می‌سازد، و نیز توانایی خندیدن به چیزهایی که سرگرم‌کننده هستند، تعریف شده است (فرهنگ انگلیسی آکسفورد، ۲۰۰۵: ۷۶۱).
معادل انگلیسی شوخ‌طبعی یا مطایبه واژه humor است که از واژه لاتین umor اخذ شده است. umor یا umour در نظام پزشکی یونان باستان به معنای «رطوبت»، «بخار»، یا «مایع بدن» بوده است (استات، ۱۳۸۷: ۸۶-۸۵؛ خشوعی اصفهانی، ۱۳۸۶: ۳). در آن زمان، با توجه به نظام پزشکی سقراطی، چنین پنداشته می‌شد که در بدن آدمی چهار مایع سیال وجود دارد، شامل خون، بلغم، صفرا، و سودا یا صفرای سیاه (کریچلی، ۱۳۸۴: ۸۸). اعتقاد عمومی بر آن بود که این چهار مایع که اخلاط یا طبایع (Humours) چهارگانه نامیده می‌شدند، به میزان برابر در بدن انسان‌ها وجود دارند و برای سلامتی آدمی ضروری هستند. به‌علاوه، چنانچه این طبایع به‌طور متوازن در بدن وجود داشته باشند، مکمل یکدیگر خواهند بود و بدن نیز در سلامت به سر خواهد برد. اما چنانچه ترکیب متوازن این چهار مایع بهم بخورد و یک مایع بر دیگر مایعات چیرگی یابد، سلامتی فرد با خطر روبرو شده، وی دچار بیماری و ناراحتی می‌گردد. به‌علاوه تفوق یک مایع بر دیگر مایعات، تعیین‌کننده شخصیت و مزاج افراد تلقی می‌شد. بر این اساس، «کثرت خون، موجب خوش‌بینی یا خلق‌وخویی عاشق‌پیشه و امیدوار و شجاع می‌شد؛ بلغم زیاد یأس و بی‌احساسی را نتیجه می‌داد؛ سودا موجب افسردگی و مالیخولیا می‌شد؛ و صفرای نامتناسب تندخویی و زودجوشی را دامن می‌زد» (استات، ۱۳۸۷: ۸۶).
این شیوه تفکر در قرون‌وسطی به اندیشه هنری نیز راه یافت و بر این اساس، نوعی از کمدی بر اساس اخلاط چهارگانه پدید آمد که به آن کمدی طبایع (Comedy of Humours) گفته می‌شد. در کمدی‌های طبایع که در اواخر قرن ۱۶ و اوایل قرن ۱۷ رواج یافتند، شخصیت‌های نمایش بر اساس همین چهار گونه طبایع خلق می‌شدند و هر شخصیت رفتار و کرداری مطابق با مزاج خاص خود داشت. اغلب آدم‌های کمدی‌های طبایع، آدم‌های کج‌خلقی بودند که مزاج نامتعادلی داشتند. همین موضوع به شخصیت آنان پیچیدگی یا غرابت خاصی می‌بخشید (اصلانی، ۱۳۹۴: ۲۷۶؛ جوادی، ۱۳۸۲: ۲۳). از سوی دیگر، در کمدی‌های طبایع دوران الیزابت، شخصیتی به نام هیومرس (Humorous) وجود داشت که فردی نامتعادل و خنده‌آور به حساب می‌آمد (حری، ۱۳۸۷: ۴۱).
طی قرن هجدهم، واژه humor به‌تدریج معنای گسترده‌تری یافت و به هرگونه رفتار، گفتار یا نحوه پوشش شادی‌بخش، خنده‌دار و کمیک اطلاق شد (موریل، ۱۳۹۲: ۶۹). بدین ترتیب، درحالی‌که واژه شوخ‌طبعی در دوران پیشامدرن به معنای «رطوبت»، «بخار»، «مایع بدن»، و همچنین اخلاط یا طبایع چهارگانه بدن به کار می‌رفت، در دوران مدرن دچار تغییرات و تحولات مفهومی گردید و لذا، امروزه به‌طور خلاصه به همه امور مفرح و سرگرم‌کننده، گونه‌های ادبی و هنری طیبت‌آمیز، بازی با کلمات، و حتی مهارت‌های خلق لذت و خنده در روابط اجتماعی اطلاق می‌گردد (حری، ۱۳۸۷: ۴۸-۳۶).
در حال حاضر، شوخ‌طبعی واژه‌ای جامع و فراگیر است که هر امر، محتوا، پدیده یا واقعیتی را که در آن وجهی خنده‌آفرین، مفرح، لذت‌بخش و سرگرم‌کننده وجود دارد، شامل می‌شود. بر این اساس، همه امور و جنبه‌هایی که دارای ویژگی‌های خنده‌آفرینی و لذت‌بخشی باشند، در هر حد و اندازه‌ای چه کم و چه زیاد، و در وجوه مثبت و منفی یعنی طنز و شوخ‌طبعی مثبت یا طنزهای سیاه و تلخ، در حوزه امور شوخ‌طبعانه و بالطبع در چارچوب مطالعات شوخ‌طبعی قرار می‌گیرند. به‌علاوه، امور و پدیده‌های شوخ‌طبعانه از حیث فرم یا محتوا نیز بسیار متنوع هستند، و در قالب‌های گوناگون سینمایی، ادبی، زبانی، تصویری، گفتاری یا کلامی، ادبی و غیرادبی، تولید و منتشر می‌شوند. همچنین، همه انواع ادبی شوخ‌طبعانه (مانند طنز، هجو، هزل، نقیضه و….)، و همه شگردهای طنزآوری (مانند جناس، ابهام، بازی با کلمات، تضاد، بی‌معنایی و…) در ذیل واژه شوخ‌طبعی قرار می‌گیرند.
به‌زعم تجبر (۱۳۹۰) شوخ‌طبعی را می‌توان به‌مثابه درخت بزرگ و پر شاخ و برگی در نظر گرفت که شاخه‌ها یا انواع متنوعی مانند هجو، نقیضه، جوک، کاریکلماتور و… را در برمی‌گیرد (تجبر، ۱۳۹۰: ۸۴-۸۳). در عین حال، عرصه شوخ‌طبعی و مطایبه یکی از وجوه مهم هر فرهنگ و اجتماع یا از زیرمجموعه‌های فرهنگ عامه جوامع تلقی می‌شود، که با موضوعات شادی‌آفرین و خنده‌آور و نحوه ایجاد خنده و شادی در دیگران در ارتباط است؛ به‌علاوه، تلقی و نگرش خاص هر جامعه را نسبت به موضوع خنده و شوخی انعکاس می‌دهد.
با این مقدمه، می‌توان گفت که در مطالعات شوخ‌طبعی به‌عنوان یک شاخه بین‌رشته‌ای از علوم انسانی، انواع مختلفی از مسائل و موضوعات مرتبط با حوزه شوخ‌طبعی در زمینه‌های گوناگون مورد بررسی و مطالعه قرار می‌گیرد. در سه دهه اخیر، تحقیق در مورد شوخ‌طبعی به یک میدان چندوجهی تبدیل شده است که در حوزه رشته‌های گوناگون دانشگاهی-ازجمله رشته‌های جامعه‌شناسی، انسان‌شناسی، روان‌شناسی، مطالعات جنسیتی، روانشناسی اجتماعی، تاریخ زندگی، ارتباطات، و رسانه‌های سرگرم‌کننده- انجام شده و تلاش می‌کند پدیده شوخ‌طبعی و انواع گوناگون آن را، همراه با ویژگی‌ها و اثرات فیزیولوژیکی و روانی–اجتماعی آن، خواه مثبت و خواه منفی، بر فرد یا گروهی از افراد بررسی نماید، لذا در این مسیر، از نظریه‌های مختلف شوخ‌طبعی در کنار شیوه‌های مختلف تحقیق بهره می‌گیرد. همچنین در این دست تحقیقات، انواع گوناگون شوخ‌طبعی شامل شوخ‌طبعی‌های کودکان، بزرگ‌سالان، سیاستمداران، هنرمندان، و حتی تظاهرات شوخ‌طبعی و خنده در موجودات غیرانسانی، بررسی می‌شود.
با توجه به گسترده و تنوعی که در حوزه شوخ‌طبعی وجود دارد، مطالعات و پژوهش‌های علمی در باب شوخ‌طبعی متنوع و گوناگون هستند: در مطالعات جنسیتی و زیست‌شناسی، عموماً به تفاوت‌های زنان و مردان در تولید و ادراک شوخ‌طبعی ازنظر مغزی و شناختی پرداخته می‌شود. مطالعات زبان‌شناختی با اتکاء به نظریات زبان‌شناختی، شوخ‌طبعی را به‌عنوان یک برساخت زبانی که متأثر از دال‌ها و مدلول‌های هر زبان است، بررسی می‌کنند. مطالعات ادبی به بررسی شوخ‌طبعی از منظر بلاغی و به‌مثابه یک فرم ادبی می‌پردازند. در جامعه‌شناسی، زمینه‌ها و دلالت‌های تولید و خلق شوخ‌طبعی‌ها به‌ویژه در جوامع و فرهنگ‌های گوناگون و در دوره‌های تاریخی مختلف بررسی شده، و تأثیرات این شوخ‌طبعی‌ها بر سطوح گوناگون اجتماعی موردمطالعه قرار می‌گیرد. در انسان‌شناسی، جوک‌گویی به‌عنوان یک کنش، رفتار گروهی یا یک مناسک جمعی در گروه‌ها و جوامع انسانی مختلف موردتوجه است. در علوم ارتباطات، شوخ‌طبعی‌ها را با توجه به نوع پیام یا محتوایی که منتقل می‌کنند، در قالب یک فرم یا محتوای رسانه‌ای بررسی می‌نمایند. و در رشته‌های نشانه‌شناسی و مطالعات تصویری، نشانه‌های تصویری و نمادین نهفته در امور شوخ‌طبعانه بررسی می‌شوند.
مطالعات شوخ‌طبعی در نظام دانشگاهی کشور ما اگرچه دارای پیشینه‌ای در حدود سه دهه است، اما متأسفانه به دو رشته ادبیات فارسی و مطالعات رسانه‌ای محدود مانده‌اند و از موضوعاتی تکراری و همیشگی مانند مطالعه شوخ‌طبعی در آثار شعرا و ادبایی مانند عبید زاکانی، یا طنزپردازانی مانند دهخدا و گل‌آقا، فراتر نرفته‌اند. لذا جادارد که پژوهشگران و متخصصان رشته‌های مختلف به بررسی و مطالعه انواع شوخ‌طبعی به‌صورت هدفمندتر و علمی‌تر اقدام نمایند.
منابع و مآخذ:
استات، اندرو (۱۳۸۷). کمدی. ترجمه: بابک تبرایی. تهران: نشر چشمه.
اصلانی، محمدرضا (۱۳۹۴). فرهنگ واژگان و اصطلاحات طنز همراه با نمونه‌های متعدد برای مدخل‌ها. تهران: مروارید.
تجبر، نیما (۱۳۹۰). نظریه طنز بر بنیاد متون برجسته طنز فارسی. تهران: مهرویستا.
جوادی، حسن (۱۳۸۲). تاریخ طنز در ادبیات فارسی. تهران: کاروان.
حری، ابوالفضل (۱۳۸۷). درباره طنز: رویکردی نوین به طنز و شوخ‌طبعی. تهران: شرکت انتشارات سوره مهر.
خشوعی اصفهانی، مهدیه‌السادات (۱۳۸۶). روان‌شناسی شوخ‌طبعی. اصفهان: کنکاش.
فرهنگ فارسی معین.
کریچلی، سیمون (۱۳۸۴). در باب طنز. ترجمه سهیل سُمی. تهران: ققنوس.
لغتنامه دهخدا.
موریل، جان (۱۳۹۲). فلسفه طنز: بررسی طنز از منظر دانش، هنر، و اخلاق. مترجمان: محمود فرجامی و دانیال جعفری. تهران: نشر نی.