انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

خشم و هیاهو

فریدون مجلسی

ترکیه چهارنعل در مسیر توسعه اقتصادی و اجتماعی می‌‌‌‌‌‌تاخت؛ راهی که آن را نخست‌وزیر فقیدش تورگوت اوزال گشود و میراث و مزایایش نصیب حزب عدالت و توسعه و تیم گُل – اردوغان شد. این تیم مسیر پیشرفت اقتصادی را با سرعت و شدت ادامه می‌‌‌‌‌‌داد زیرا ترکیه دریافته بود که قدرت واقعی و حتی توسعه اجتماعی و سیاسی در پرتو قدرت اقتصادی امکان‌پذیر است. ترکیه به آستانه چنان قدرتی رسیده بود، اما توسعه مزایا یا شاید بتوان گفت مسائلی به همراه می‌‌‌‌‌‌آورد. وقتی به انسان‌هایی که سابقا – به خاطر عقب‌ماندگی کشورشان – به حساب نمی‌آمدند آموزش و امکانات داده شود و آن‌ها کارشناس، تولیدکننده و کارآفرین شوند، آن وقت انتظار دارند به حساب هم بیایند. در این‌جاست که فیل فرماندهی شرقی یاد هندوستان سنتی سلطه‌طلبی خودش را می‌‌‌‌‌‌کند.

وقتی در میدان تقسیم در استانبول تظاهراتی از سوی حامیان طبیعت و میراث فرهنگی ترکیه برپا شد که با ساخت و ساز مرکز تجاری در یک پارک قدیمی مخالف بودند، آن هم در زمانی که اردوغانِ نخست‌وزیر در سفر بود، رئیس‌جمهور گُل و معاون نخست‌وزیر به میان مردم آمدند و سخنان آنان را شنیدند و منطقی یافتند و پذیرفتند. شورش و خروش فروخوابید و اوضاع ظاهرا به‌خوبی پیش می‌‌‌‌‌‌رفت که ناگهان آقای اردوغان از سفر بازگشت و بی‌آن‌که ملاحظه رئیس‌جمهور و معاون خودش را بکند، مانند سردار سنتی شرقی که نگران زیاد شدن «روی ملت» باشد، آن قول‌ها را بی‌اعتبار کرد و برای اثبات حقانیت خود و اتکایش به ملت، مردمانی از عوام‌الناس را با اتوبوس و قطار و کشتی از روستاها به استانبول آورد. او سیاهی لشکر بزرگی به راه انداخت، با شعارهای تند و تیز که چنین و چنان خواهیم کرد هر کس را که بخواهد در راه پیشرفت مام میهن به بهانه‌های روشنفکرمآبانه سنگ‌اندازی کند.
به‌زودی آقای گل، رئیس‌جمهور اعتدالی، کنار رفت و تیم اردوغان – داوود اوغلو بر سر کار آمد. اردوغان، با تغییر قانون، انتخاب رئیس‌جمهور را مستقیم و موکول به آرای مردم کرد. به این ترتیب، از نفوذ پارلمان که پیش‌تر انتخاب رئیس‌جمهور را بر عهده داشت، کاسته شد. آقای داوود اوغلو که خود را نخست‌وزیر منتخب مجلس و به شکل قانونی مسئول امور می‌‌‌‌‌‌دانست، از این‌که فقط کارگزار تصمیمات رئیس‌جمهور باشد خودداری و استعفا کرد. این تحولات نشانگر سلطه روزافزون اقتدار و سلیقه فردی آقای اردوغان بر کشور ترکیه است.

بروز مسائل ترکیه فقط با تمرکز قدرت در دست رئیس‌جمهور تجلی نمی‌یابد. قدم‌های سیاسی قبلی که با هماهنگی جامعه اروپا برای توسعه حقوق فردی، اجتماعی و قومی در ترکیه برداشته شده بود نیز دستخوش تغییر شد. کردها که دست از مبارزه مسلحانه برداشته و پذیرفته بودند در قالب وحدت ترکیه با مبارزه سیاسی و حزبی قدرت‌نمایی و در امور کشور مشارکت کنند، به موفقت‌هایی دست یافتند. آن‌ها با مشارکت جمعیت بزرگ علوی که از دیرباز خواهان برخورداری از حقوق برابر سیاسی و اجتماعی شهروندی بودند، توانستند سهمیه ۱۰ درصدی رای‌دهندگان را کسب کنند و به مجلس راه یابند و دولت عدالت و توسعه را از اکثریت مطلق بیندازند. دولت ناچار به ائتلاف بود، بنابراین دعوت‌های نمایشی و بی‌نتیجه از روسای احزاب برای تشکیل دولت ائتلافی صورت داد اما سرانجام کافه انتخابات بازنده را به هم ریخت تا انتخابات تجدید شود. در این فاصله، دولت اردوغان دست به اقدامات نظامی در عراق و سوریه زد و با اغوای عربستان، راه حضور و تربیت و اعزام ستون‌های موتوریزه داعشیون را به موصل و رقه در این دو کشور گشود، شاید به این امید که در سایه نشان دادن تهدید خارجی، آزادی عمل داخلی بیشتری بیابد و نتیجه انتخابات بعدی را نیز به سود خود مهندسی کند. اردوغان در این انتخابات موفق اما در زمینه‌ای دیگر بازنده شد. سوریه از لحاظ بازرگانی برای ترکیه موقعیتی انحصاری و جنبه حیاط‌خلوت واقعی داشت اما ترکیه این را در نظر نگرفت که برای استفاده از بازار باید مشتری و پول وجود داشته باشد و نمی‌توان کشوری را ویران و فقیر کرد و انتظار داشت مشتری معتبری باقی بماند. عراق، با همان مزایا در اقلیم کردستان و قدری ملایم‌تر در بخش عربی خود و بغداد، نیز مشتری ثروتمند و مطلوبی برای محصولات ترکیه بود. با جنگ داعش و سقوط موصل و فجایع آنان در کنار مرزهای ترکیه، رونق بازار اقلیم کردستان نیز از بین رفت و بقیه عراق نیز دستخوش چنان هرج و مرجی شد که دیگر نمی‌شد از آن انتظار مشتری بودن داشت. ترکیه توجه نداشت که دخالت‌های عربستان در حمایت از داعش و سلفی‌ها به دلیل دشمنی آن کشور با ایران بوده است بنابراین انتظار نداشت همدستی‌هایش با ماجراجویی‌های عربستان در عراق و سوریه از سوی ایران بی‌پاسخ بماند. اما ناگهان واردات ایران از ترکیه نیز شدیدا کاهش یافت و سفرهای توریستی به ترکیه نیز با وجود تخفیف‌های ۵۰ درصدی به کمترین حد رسید. بازرگانان ایرانی هم کوشیدند در حد امکان جای ترکیه را در بازار روسیه بگیرند.
گفته می‌‌‌‌‌‌شود یکی از اهداف ترکیه در برهم زدن ثبات عراق و سوریه، جلوگیری از ایجاد خط لوله برای انتقال نفت و گاز از عراق و ایران به بنادر سوریه بود که می‌‌‌‌‌‌توانست رقیب بندر نفتی جیحان ترکیه شود. اما باید دید آیا ترکیه نیز نمی‌توانست از آن خط انتقال نفت و تنوع بخشیدن به منابع مصرفی و صادراتی خود منتفع شود؟ و آیا از دست رفتن آن منافع واقعی و تثبیت شده بازرگانی ارزش منافع احتمالی و ثابت نشده خطوط لوله فرضی را داشت؟
نکته دیگر این‌که ماهیت گستاخ و جاهلانه تفکر داعشی اصولا فرمانبردار نیست، بلکه مواضعش را چنان بحق می‌‌‌‌‌‌پندارد که برای خود آزادی عمل مطلق – حتی در کشورهای حامی تاکتیکی‌اش – قائل است. چنین بود که ترکیه، ضمن رنجاندن کردها و برهم زدن معادله پیشین، از سویی مورد حمله عناصر تندرو و ناسازگار و رنجیده یا مستاصل کرد و جنگ‌های چریکی شهری قرار گرفت و از سوی دیگر عناصر انتحاری و متعصب داعشی که متوجه سست شدن اراده ترکیه در ادامه حمایت از آنان شده بودند، شروع به ضرب‌شست نشان دادن‌های تروریستی و جنایت‌کارانه در استانبول و شهرهای ترکیه کردند.
اکنون برخوردهای تند ترکیه با کردها موجب شده است آنچه را این کشور پیش‌تر برای جلب حمایت اعضای اتحادیه اروپا برای پیوستن به آن اتحادیه ریسیده بود، پنبه کند. آشفتگی ترکیه بهانه تازه‌ای به اروپاییان می‌‌‌‌‌‌دهد که این کشور غیرخودی را – مانند پنجاه سال گذشته – در فهرست انتظار و پشت در نگه دارند و مایل به وارد کردن مسائل ترکیه به درون اتحادیه مسیحی خودشان نباشند. در شرایطی که بریتانیا از آن اتحادیه خارج شده است نیز جایی برای ترکیه باز نمی‌شود. اروپایی‌ها حتی موضوع لغو روادید با ترکیه را نیز به فراموشی سپرده‌اند. اما تاثیر وقایع ترکیه بر ایران نیز قابل توجه خواهد بود. تجربه تلخ ترکیه و از دست رفتن بازارهای اصلی بازرگانی و درآمدزای آن کشور موجب شد ترکیه درصدد دلجویی از مسکو برآید تا بلکه جبران مافات شود. ایران نیز باید این آمادگی را داشته باشد که تعاملی برد – برد با ترکیه را پذیرا شود و از آزمندی‌های زیانبخش عربستان در منطقه بکاهد. برای ایران مفید خواهد بود که با ترکیه برای فراهم آوردن زمینه بازگشت آرامش و توسعه اقتصادی به سوریه و عراق همکاری کند تا برای هر دو کشور منطقه زمینه طبیعی دستیابی به بازاری بزرگ و بی‌تنش فراهم شود.

این مطلب در همکاری انسان شناسی و فرهنگ با مجله کرگدن منتشر می شود.