انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

جوش های صورتم ذهنم را مشغول می کند!

فاطمه سیارپور / طرح ایرج اسماعیل پورقوچانی

پدرش پزشک و مادرش کارشناس ارشد ادبیات فارسی و مدرس در یک مدرسه ی معارف بانوان است. تنها دختر یک خانواده ی ۴ نفری و متاهل است. کارشناسی علوم اجتماعی دارد، اما برای گرفتن کارشناسی ارشد یک بازنگری طولانی در علاقمندی ها و توانمندی های فردی و خانوادگی اش داشته است. در فضاهای عمومی پوشش چادر دارد. پرانرژی و اهل معاشرت اجتماعی است و بیشتر دوستانش از هم دوره ای های مدرسه و همکاران فعلی اش هستند. در یک مدرسه ی مذهبی تدریس می کند. رمان های زیادی خوانده است. برای مانتو رنگ های تیره و غیر جذاب می پسندد ولی شال و روسری را از میان رنگ های شاد انتخاب می کند. مشتاقانه در مصاحبه شرکت می کنند و به پرسش ها در حیاط دانشکده اش پاسخ می گوید:

درباره ی ظاهرخود چه فکری می کنید؟

کلی حرف بزنم یا جزیی؟ یا بگویم مثبت هستم یا منفی؟ راستش من نگاه منفی ندارم. چون به جزییات فکر نمی کنم. مثلن نمی گویم چرا صورتم این جوری است یا چرا مثلن پایم این شکلی است یا کاشکی اون شکلی بودم. منتهی چیزی که ذهنم را خیلی مشغول کرده بود جوش های صورتم بود، اذیتم می کرد و فقط به آن فکر می کردم. به غیر از آن به طور کلی چیزی ذهنم را مشغول نمی کند. البته جوش های صورتم خودبخود رفع شده است برای همین نگاهم متفاوت شده و کمتر به آن فکر می کنم. در حالت کلی هم بدنم ذهنم را خیلی مشغول نمی کند.

الان به جوش های صورتت فکر نمی کنی؟

چرا، ولی کمتر از قبل. چون جوش هایم کمتر و هم این که در طول زمان نگاه من متفاوت شده است.

چه تفاوتی؟

نمی دانم. الان نسبت به گذشته کمتر به آن فکر می کنم. نه این که درصدد درمانش نباشم، هستم. خب از یک طرف جوش ها در حال بهبود است و از طرف دیگر ذهنم را دیگر اشغال نمی کند. فکرمی کنید دیگران درباره ی ظاهر شما چه می اندیشند؟ از برداشت هایی که به خاطر ارتباطاتم با دیگران از ان ها شنیده ام، می دانم که نظر منفی ندارند. ولی خب این فقط چهره و ظاهر نیست که که طرف مقابل را جذب می کند. ارتباط هم هست که خیلی تاثیر دارد. نمی توانم قیافه را به زشت و زیبا تقسیم کنم ولی خب کسی هم که از خودش نگاه مثبت ندارد هم می تواند برای خودش در خیلی جاها، جا پیدا کند. برای همین نمی دانم در مورد من به خاطر ارتباطم یا ظاهرم ، به هرحال دیگران نسبت من نظر مثبت دارند. البته بازهم تاکید می کنم ارتباطات خوب من موثر بوده است.

از نظر شما یک زن ایده آل چه ویژگی هایی دارد؟

در مورد ایده آل ها، چیزهایی که مدنظرم بوده و باید به آن می رسیدم را می گویم. من توی ایده آل هایم، چیزهایی توی ذهنم بوده و نمی دانم در آینده چقدر به آن خواهم رسید. هنوز کارشناسی ارشدم را نگرفته ام و تازه رشته ی مورد علاقه ام را پیدا کردم که سال ها تو ذهنم بود در صورتی که خیلی از هم سن و سال های من الان در مقطع دکترا هستند. یک مقدار در ذهن من قضیه علمی پررنگ است چون خودم ادمی هستم که به علم بیشتر از همه چیز اهمیت می دهم. توی سن من باید فرد ارشدش را تمام کرده و ایده آل این است که در مقطع دکترا باشد یا در حال آمادگی برای دکترا باشد. به علاوه این که ازدواج کرده و بچه دار شده باشد. این ها هم برایم ایده آل است ولی علم اهمیت بیشتری دارد.

از نظر شما بدن ایده آل برای یک زن چه ویژگی هایی دارد؟

در این مورد هرکسی عقاید خودش را دارد. ولی به نظرم پوشش مناسب پوششی است که توجه آدم ها را با قصد و غرض خاصی به خودش جلب نکند. حالا هر پوششی که باشد چون من برای پوشش چارچوب خاصی قائل نیستم. یعنی مثلن نمی گویم چادر یا مانتو ؟یا مثلن شال یا روسری؟ ولی باید طوری باشد که بتواند در هر محیطی با آرامش در آن حضور داشته باشد. این برای من خیلی مهم است. خودم هم سعی می کنم پوششم طوری باشد که جلب توجه نکند تا آرامش و امنیت من را به خطر بیندازد.

برای رسیدن به این ایده آل ها، چه کاری انجام داده اید؟

در مورد بدن خیلی به این نکته توجه می کنم که جوری در جامعه حاضر نشوم که جلب توجه کند. چادر و مانتو برایم مهم نیست. حتی نمی گویم کسی که یک تارمویش هم بیرون نباشد فقط می گویم که چارچوربی باشد بنابه عقاید هر کس که امنیتش را به خطر نیندازد. من هم سعی می کنم این قضیه را رعایت کنم. من خیلی وقت ها دیده ام که به زنان با مانتوهای تنگ در خیابان و کوچه تیکه می اندازند و بدوبیراهه می گویند. این مسئله به این معنی است که اگر هوا تاریک شود دیگر نمی توانی با این پوشش بیرون بروی یا حداقل نمی توانی سالم برسی به مقصدت. یا مثلن برخی طوری آرایش می کنند که شهوت مردان را تحریک می کنند. این مسائل خیلی مهم است و باید در نظر گرفته شود. ببین! در مورد خودم من از صورت شروع می کنم. من بعضی موقع ها با آرایش می روم توی خیابان ولی طوری آرایش می کنم که معلوم نباشد یک جورهایی شبیه گریم تا جوش های صورتم معلوم نباشد. یا مثلن ریمل کمرنگ یا خط چشم محو می کشم که جلب توجه نکند. چند وقت پیش در کوه یک دختر را دیدم که به معنای واقعی کلمه خودش را رنگ کرده بود. از نظر روان شناسی می گویند این افراد شخصیت های نمایشی دارند. می خواهند جلب توجه کنند. از بین صدتا آدمی که رد می شدند من فقط این فرد را دیدم . کسی که این گونه آرایش می کند پس نظرش همین است. تاکید می کنم که من آرایش خیلی خیلی تند را می گویم. یا کسانی که مانتوهای تنگ به تن می کنند که نگاه مردان را جذب می کنند، چه خوب چه بد این ها تحریک برانگیز است. در مقابل افراد می توانند جوری در خیابان و غیره رفت و آمد کنند که با امنیت بروند و بیایند در حالی که آرایش هم داشته باشند. ببین! مسئله ی شهوت مردان هم دوطرفه است یعنی پنجاه / پنجاه است. زن ها باید از جانب خودشان رعایت کنند تا مردان هم به ان ها گیر ندهند.

نوع پوشش و آراستگی تان را چگونه انتخاب کرده اید؟

ببین! من چادر را شاید دوست نداشته باشم. ولی در هر صورت پوشش حجابم همین را که الان دارم، می پسندم.

آدرس الکترونیک مصاحبه کننده : fsayyarpour@yahoo.com

از مجموعه ی این مصاحبه ها :

من نظر خودم را دارم – مصاحبه ی شماره یک

نمی خواهم متفاوت باشم – مصاحبه ی شماره دو

من کدامم ؟ مصاحبه ی شماره سه

زن نباید از مردش جلو بزند- مصاحبه ی شماره چهار

وقتی الگوها سایز عوض می کنند! مصاحبه ی شماره پنج

هر بدن یک کپی ناقص از یک الگوست. مصاحبه ی شماره شش

«می خندم» تا دیگران هم به راحتی رد شوند صاحبه ی شماره هفت