انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

جنگ در پیش از تاریخ

«جنگ‌های پیش از تاریخ» اشاره به جنگ‌های دارد که در دوران قبل از (پیدایش) خط و قبل از وجود سازمان‌های بزرگ اجتماعی مانند دولت صورت می‌گرفت. جنگ‌های تاریخی با ارتش دائم در عصر برنز (Bronze Age) سومرها انجام می‌شد، اما جنگ‌های پیش از تاریخ ممکن است در برخی از جوامع، در دوره خیلی نزدیک‌تر انجام شده باشد.

موضوع مورد بحث بین انسان‌شناسان و مورخان این است که چه زمانی انسان‌ها برای اولین بار شروع به جنگ کردند؟ پاسخ به این سؤال بستگی به تعریفی که از جنگ از دیدگاه خودشان ارائه می‌دهند، دارد.

 

جنگ بومی (Endemic warfare)

امروزه هنوز جوامع قبیله ای وجود دارند که بعضی از آن‌ها در زندگی خشونت‌های عظیمی را انجام می‌دهند، اغلب مورد یورش گروه های همسایه خود قرار می‌گیرند و یا توسط دیگران سرزمین، نان، زنان، و کالایشان با زور تصرف می‌شود. (البته) گروه ای دیگری مانند بوشمن هایِ (Bushmen) صحرای کالاهاری (Kalahari) هستند که در جامعه بدون جنگ و قتل‌های بسیار کم زندگی می‌کنند.
آنچه میان این گروه‌ها (که امروزه باقی مانده‌اند و اغلب مبارزه طلبند) مشترک است و به عنوان وضعیت جنگ بومی شناخته می‌شود، جنگ بسیار آیینی است، با تعدادی از تابوها و شیوه های که در جای خود تعداد تلفات و طول مدت درگیری را محدود می‌کند. درگیری بین جوامع قبیله ای در جنگ بومی ممکن است به دلایل مختلفی از قبیل فشار جمعیت و یا جنگ بر سر منابع، و حتی بدون هیچ دلیل آسان قابل فهمی، به تشدید جنگ واقعی در هر نسلی منجر شود.

 

عصر پارینه سنگی (Paleolithic)
فرضیه وجود دارد که قدیمی‌ترین جوامع شکارچی- گردآورندهِ (hunter-gatherer) هومو ارکتوس (Homo erectus)، احتمالاً به علت تراکم کم جمعیت بوده که موجب جلوگیری از درگیری‌های مسلحانه شدند. رشد پرتاب نیزه، همراه با تکنیک‌های کمین شکار، پتانسیل خشونت بین گروه‌ها را بسیار پٌر هزینه ساخت، (از سوی دیگر) فرمان اجتناب از درگیری، حرکت جدا گروه‌ها تا که آنجا ممکن بود موجب کاهش رقابت بر سر منابع شد. این رفتار در حدود ۱.۸ میلیون سال پیش، که مهاجرت آفریقا هومو ارکتوس تسهیل بخشید به عنوان یک پیامد طبیعی اجتناب از تعارض محسوب می‌شود. دورهِ «عصرِ پارینه سنگی بدون جنگ» تا ظهور انسان هوشمند در حدود دویست هزار سال پیش ادامه داشت، و احتمالاً تنها با تغییری در سازمان اجتماعی در عصر پارینه سنگی پایانی (Upper Paleolithic) به پایان رسید. در این مرحله، بسیجِ تمام اعضای گروه مرد در دستهِ حمله (به عنوان مخالف دستهِ شکار) به منظورِ حملات بامداد (سحرگاهی) بر یک چهارم گروهی که خواب بودند، از تغییر تاکتیکی از مدافعان به مهاجمان استفاده کردند، و در مورد مزایای استفاده از (حملات) غیر منتظره و برتری عددی سرمایه گذاری کردند. در بسیاری از نقاشی‌های عصر پارینه سنگی پایانی، هیچ تصویری از حمله افراد بر یکدیگر وجود ندارد. هیچ شاهد باستان شناسی از جنگ در مقیاس بزرگ شناخته شده تا در دوره اوریگنیشن (Aurignacian) وجود ندارد.

 

عصر پارینه سنگی پایانی (Upper Paleolithic)
اولین مدرک باستان‌شناسان که می‌تواند مربوط به نبرد در دوران پیش از تاریخ باشد، مربوط به دوره میانه سنگی (Mesolithic) در مکانی معروف به نام قبرستان ۱۱۷ (Cemetery 117) می‌باشد. این نبرد را حدود ۱۴٬۳۴۰ تا ۱۳٬۱۴۰ سال پیش تخمین زده‌اند که مکان آن رود نیل در نزدیکی مرز بین مصر و سودان می‌باشد. در آنجا تعداد زیادی اجساد، همراه با پیکان‌های جاسازی شده در بدنه‌ایشان وجود داشت که این می‌تواند حاکی از آن باشد که آن‌ها ممکن است تلفات جنگی باشد. تعدادی پرسش درباره این نتیجه گیری وجود دارد که استدلال می‌کنند که این بدن‌ها ممکن است بیش از چندین دهه انباشته شده باشند و حتی ممکن است شواهدی از قتل عام باشد تا اینکه از جنگ واقعی. نزدیک نیمی بدن‌ها، بدن زن‌ها می‌باشد، و این حقیقت نیز باعث سؤال (و تردید) از جنگی در مقیاس بزرگ می‌شود.
با آغاز دوازده هزار سال ق. م و با توسعه تیر و کمان، گرز و قلاب سنگ، مبارزه‌ها تغییر شکل دادند. به نظر می‌رسد تیر و کمان مهم‌ترین سلاح در رشد جنگ‌های آغازین بوده است، چرا که این امکان حمله را می‌داد که با خطر بسیار کمتری به دشمن حمله کند، در حالی که استفاده از سلاح‌های مبارزه جنگی، خطر درگیری تن به تن را بیشتر می‌کرد. در حالی که هیچ یک از نقاشی غارها، از جنگ انسان‌های مسلح با گرز وجود ندارد، توسعه تیر و کمان همزمان است با اولین تصاویر جنگی سازمان یافته که شامل تصاویری واضح و روشن از دو یا چند گروه انسانی مهاجم به یکدیگر است. این اشکال در خطوط و ستون‌ها با یک رهبری درجه بندی شده متمایز در مقابل یکدیگر آراسته شده بودند. حتی بعضی نقاشی‌ها، تاکتیک‌های قابل تشخیصی مانند حمله پوششی و جناحی را به تصویر کشیده است.
جنگ به طور مستقل در نقاط دیگر جهان از چهار هزار سال پیش سرچشمه گرفته‌اند.

عصر نو سنگی (Neolithic)
نو سنگی دوره توسعه تکنولوژی بشر به صورت سنتی می‌باشد و زمانی است که استفاده از ابزارهای فلزی گسترش یافت و به صورت سنتی گسترش کشاورزی مطرح شد. با وجودی اینکه نو سنگی در زمان‌های مختلف در مکان‌های مختلف در سراسر جهان رخ داده است، شواهدی وجود دارد که جنگ در طول این دوره زمانی وجود داشته است. نو سنگی در مقایسه با عصرهای بعدی خود برنز و آهن، دارای شهرهای کوچک، سنگ در مقابل فن آوری فلزی و فقدان سلسله مراتب اجتماعی شناخته می‌شود. به صورت کلی شهرها غیر مستحکم بودند و در مناطقی که دفاع سخت بود، ساخته می‌شد.
شواهد آشکاری از جنگ‌های نو سنگی در گودال مرگ تالهایم (Talheim Death Pit)در نکار (Neckar) (آلمان) وجود دارد که باستان‌شناسان بر این باورند که یک قتل عام قبیله در حدود ۷۵۰۰ سال پیش انجام شده است. تقریباً ۳۴ نفر (ابتدا) بسته شده بودند و (سپس) عمدتاً توسط ضربه به سمت چپ بدنشان کشته شده بودند. نواحی تالهایم یکی از قدیمی‌ترین نشانه های جنگ در اروپا نو سنگی را دارا می‌باشد.
منطقه مائوری (Māori) نیوزلند برای ساخت هزاران استحکامات ساخته شده، به منظور ارتقاء جایگاه گروه در مبارزه مستمر در جزایر خودشان در اقیانوس جنوبی، معروف هستند. در دوران قبل از اینکه سلاح‌های محاصره با سطح بالایی از تکنولوژی توسعه یابد، و هنگامی که مهاجمان با منابع و زمان کم در جنگ محدود شوند، استحکامات به نظر می‌رسد که روش موفقیت آمیزی برای تأمین امنیت جمعیت و مال داری در برابر مهاجمان بوده است، هر چند به احتمال زیاد مزارع و خانه‌هایشان توسط مهاجمان غارت می‌شد. این سنگرها به صورت قابل توجهی نشان می‌دهد که سازمان‌های اجتماعی مهمی در جوامع مردم ماقبل تاریخ وجود داشته است. این شواهد و سند غیر مستقیم برای جنگ به صورت سازمان یافته می‌باشد.

عصر برنز (Bronze Age)
آغاز عصر کالولیتیک (Chalcolithic) (عصر مس) با خنجر مسی، تبر و موارد دیگر می‌باشد. در اکثر موارد این سلاح‌ها بیش از مفید و قابل انعطاف و کارآمد بودند. آن‌ها توسط بسیاری از محققان به عنوان ابزارهای تشریفات تلقی می‌شود. با توسعه برنز بود که سلاح‌های فلزی لبه دار به امری عادی بدل شد.
فتوحات نظامی همراه با گسترش شهرهای تحت کنترل مصر بود. آشور و بعد از آن بابل، امپراتوری در بین‌النهرین ساختند در حالی که امپراتوری هیتی (Hittite Empire) بر بسیاری از مناطق آناتولی حکومت می‌کرد. ارابه در قرن بیست ق. م پدیدار شد و از قرن ۱۷ ق. م مرکزی برای جنگ در خاور نزدیک باستان تبدیل شد. هجوم‌های هیکسوس ها (Hyksos) و کاسیت ها (Kassite) نشانی از انتقال به اواخر عصر برنز (مفرغ) می‌باشد. اهمس یکم (Ahmose I ) هیکسوس ها را شکست داد و دوباره کنترل مصر از نوبیا (Nubia) تا کنعان (Canaan) را به دست گرفت، دوباره توسط رامسس دوم (Ramesses II) در نبرد کادش (Kadesh) -بزرگ‌ترین نبرد ارابه در تاریخ- از مصر دفاع کرد. حملات مردم دریا (Sea Peoples)و فروپاشی دوباره مصر در دره سوم میانی، نشان از پایان عصر برنز می‌باشد.

عصر آهن (Iron Age)
رویدادهای اوایل عصر آهن مانند هجوم دوریان (Dorian)، یونان استعمارگر و تعامل آن‌ها با نیروهای فنیقی (Phoenician) و اتروسک (Etruscan) در دوره ماقبل تاریخ قرار دارد. جوامع جنگجو ژرمنی در دوره مهاجرت که در جنگ بومی درگیر شدند و جنگ آنگلوساکسون ها در آغاز تاریخ قرار دارد، مطالعه‌شان عمدتاً با تکیه بر باستان شناسی و با کمک گزارش‌های نوشته های انجام می‌شود.

این مقاله ترجمه از مدخل «Prehistoric warfare» از ویکی‌پدیا است.
http://en.wikipedia.org/wiki/Prehistoric_warfare

com.yahoo@separdeh