انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

جشنواره‌های مذهبی باستانی (۱): «جشنواره‌های هندویان»

جشنواره‌های مذهبی باستانی (۱)

«جشنواره‌های هندویان» زهرا شعربافچی زاده

هندوستان، ماتورا، سر در معبد بزرگ ماتورا(کریشنا)۲۰۰۹/۰۲/۱۰

نخستین و قدیمی‌ترین آثار نوشتاری هندویان یعنی کتب مقدس هندو در چهار کتاب گردآوری شد. این کتاب‌ها شامل ریگ وِدا، سامه وِدا، یجوروِدا و اتروه‌وِدا است که هندویان ارزش و اهمیت ویژه‌ای برای آنان قائلند.

«ریگ وِدا» به معنای قطعات حمد و ستایش است. هر قطعه را به زبان هندی قدیم «منتره» می‌نامند. این کتاب مجموعه‌ای از اشعار مذهبی است که هر ده جلد خلاصه شده و متضمن هزار سرود است که قوۀ خلاقۀ نسل‌های متوالی افراد بشری را نمایان می‌سازد. این سروده‌ها، همه مناجات‌ها و ادعیه‌ای است که هر کدام به یک یا دو خدا از خدایان گوناگون قدیم خطاب می‌شود و زیباترین و جالب‌ترین صورت از پرستش طبیعت را جلوه‌گر می‌سازد.

سه ودای دیگر از بسیاری جهات وابسته به ریگ وِدا است. از آن جمله «یجور وِدا» که به نثر نوشته شده و ادعیه و ذکر و نمازهای مذکور و مقرر در ریگ وِدا را تکمیل می‌کند. وِدای دیگر موسوم به «سامه‌وِدا» مجموعه‌ای از سرودهای موزون است که برهمنان، هنگام قربانی و نیاز شراب «سوما» آنها را می‌سروده‌اند. امّا وِدای سوّم یا «اتروه وِدا» بیشتر از آن دو استقلال دارد و مجموعه‌ای از افسون‌ها و اوراد است که از سحر و جادوی زمان‌های بسیار دیرین باقی‌ مانده است. در این وِدا لغتنامه‌ها و تعریف‌ها و ادعیۀ سحرانگیز بسیاری هست و تا حدی علوم غریبۀ سحر و جادوی معمول در اروپا را به یاد می‌آورد، چنان‌که بعضی از آن اوراد برای شفای بیماری‌ها به کار می‌رود و با تلاوت آنها اشرار و ارواح موذی را دفع می‌‌کردند و یا با زور آن افسون‌ها ضربات هولناک سرنوشت را بر سر آدمی بدبخت و منفور فرو می‌آوردند. امّا پس از مدّتی برهمنان دارای افکار مترقی فلسفی شدند و از آنجا که می‌خواستند اصل پیدایش عالم را آشکار سازند و بدانند که اشیا از کجا آمده‌اند به ناچار به تفکرات فیلسوفانه متوسل شدند و کم کم عصر ودایی به پایان رسید. پس از سال‌ها تلاش و مطالعه به‌این نتیجه رسیدند که پیش از پیدایش زمین و آسمان و موجودات، موجود دیگری وجود داشته که مبدأ آفرینش بوده است و به این ترتیب اسامی بسیاری چون «ایندرا»، «میترا»،«وارونا» و «آگنی» را به او نسبت داده و آن موجود را دارای ذاتی علوی و نام‌های مقدّس «گروتمان» دانستند. پس از مدّتی دوباره مهاجمینی جدید به این منطقه هجوم آوردند و این منطقه به ناچار در معرض تحولات فکری و دینی گوناگونی قرارگرفت.
پس از این دوران برهمنیزم و طبقات و کاست‌ها پدید آمدند و به دنبال آن اوپانیشادها، امّا در پایان، چهار قرن از سکونت آریایی‌ها در صحراهای وادی رود گنگ گذشت و روز به روز شرایط برای مردم سخت‌تر شد. پس از گذشت این ادوار و بروز شرایط مختلف طبیعتاً مردمی که تحت لوای راجه‌ها و برهمنان زندگی می‌کردند و فرمانبردار آنها بودند به مناسبت‌های گوناگون مراسم، جشنواره‌ها و جشن‌های متفاوتی نیز برپا می‌داشتند. تعداد جشنواره‌های هندویان بسیار بوده است و تا امروز نیز تعداد زیادی ار آنها باقی‌ مانده‌ که اکنون به شرح برخی جشنواره‌های مهم باستانی آنها پرداخته می‌شود.

۱) گریشما پاروا (Grishma Parva):
گریشما پاروا یا جشنوارۀ تابستانی برای راندن شیطان «دوندها» در ماه «فالگونا» که اواخر فوریه و اوایل ماه مارس است و در قرص ماه کامل برگزار می‌شود. چنین نقل می‌شود که زمانی این شیطان برای کودکان مزاحمت و ناراحتی ایجاد می‌کند، بنا بر این ازآن پس برای ایجاد امنیت کودکان در میان جشنواره، آنها را در اتاق در بسته‌ای قرار می‌دادند و پدر و مادر تمام شب را بیدار می‌ماندند. آنها در این جشنواره «لرد سوماناتا» (شیوا) را مورد پرستش قرار می‌دادند.

۲) آمالاکا اِکاداسی (Amalaka Ekadasi):
در این مراسم که در غروب یازدهمین روز از ماه فالگونا برگزار می‌شد، مردم به ستایش و نیایش لرد ویشنو می‌پرداختند. آنان به ستایش او می‌پرداختند تا مورد لطف خدای خود قرارگیرند.

۳) شیوراتری (Shivratri):
در سیزدهمین روز ماه فالگون و در تاریکی شب مراسم شیوراتری آغاز می‌شد و چندین روز ادامه داشت. در این مراسم هدایای بسیاری از سوی شاه در میان مردم تقسیم می‌شد و هنرمندان و نوازندگان می‌نواختند و می‌رقصیدند و شعرا بهترین اشعار خود را با صدای بلند می‌خواندند و پاداش می‌گرفتند. در شب ششم این جشن سراسر تاریکی شب به پرستش «ماهادیوا» اختصاص داشت و مردم گل و عطر بسیاری را نثار این خدا می کردند.مردم از همۀ طبقات و اقشار به نزدیک‌ترین معبد رفته و در محضر خدای «لینگا» که یکی از جلوه‌های شیوا است به نیایش مشغول می‌شدند. نحوۀ نیایش زنان و پرستش لینگا توسط آنان در تصویری که بر سر در معبد این خدا نصب شده است کاملاً مشهود است.

۴) اسکاندا ساستهی (Skanda Shashthi):
اسکاندا که به نام‌های کارتیکا و شانموکا نیز شهرت دارد، دوّمین پسر شیواست. او به نام دِوا سِناپاتی یا بزرگ خدایان نیز مشهور است. قدیمی‌ها چنین نقل می‌کنند که اسکاندا در ساراوانا چشم به جهان گشوده است و کریتکاها مراقبان او بوده‌اند. مجسمه‌های بزرگی در ماتورا یافت شده است که اسکاندا با نیزه‌ای در دست خود را در کنار کرتیکاها نشان می‌دهد. چنان‌که نارادا پورانا نقل می‌کند این جشنواره که از پرستش اسکاندا تشکیل شده است در ماه «چاتیرا» برگزار می‌شود. در این زمان که به نام کواماریکی نیز شهرت دارد مردم طی مراسمی به پرستش خدا می‌پردازند.

۵) هندولا کوتساوا (Hindula Kotsava)
جشنوارۀ هندولا کوتساوا در فصل بهار و چهارمین روز چایترا برگزار می‌شود.«راجاسکارا» معتقد است که الهه «گوری» در این مراسم مورد پرستش رهروان هندو قرار می‌گیرد.

۶) دِوْیاترا (Devyatra)
نخستین روز این جشنواره که اواخر ماه آوریل و اوایل ماه مه برگزار می‌شود به پرستش‌برهما سپری می‌شود و به همین ترتیب روز دوّم به پرستش الهۀ آموزش، ساراسواتی، روزسوّم گنگ، روز چهارم گنگسا، روز پنجم ناگاس، روز ششم اسکاندا-کارتیکا، روز هفتم ‌خورشید، روز هشتم «رودرا»،روز نهم دورگا و مادران،روز دهم پریتوی،روز یازدهم‌ ویسواکارما،روز دوازدهم ویشنو،روز سیزدهم کامادِوا،روز چهاردهم کاپاردین و در قرص کامل ماه ویسوه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دیواس و خدای ماه مورد پرستش قرار می‌گیرند.همۀ این مراسم طی چهارده روز انجام می‌پذیرد. در روز چهارم و چهاردهم، یاما مورد ستایش قرار می‌گرفت. طی این چهارده روز و انجام این مراسم عبادت نارایانا نیزجزء برنامه شرکت کنندگان در برنامه بود. این جشنواره همه ساله در شش ماهۀ بعد از وایساکا (آوریل – مه‌) در معابد خدایان ‌الهه‌ها برگزار می‌شد. «باتالاکشمیدارا» چنین اظهار می‌دارد که اگر یک پادشاهی بدون‌چنین جشنواره‌ها و جشنهایی باشد، بلاهای هولناکی بر او نازل خواهد شد، بنابراین، وظیفۀ پادشاه بود که در مورد برگزاری مراسمی از این قبیل و پرستش خدایان مربوطه پافشاری کند.

۷) رات یاترای جاگانات (Ratha Yatra of Jagannatha)
این مراسم در ماه «آسادا» که از اواخر ماه ژوئن آغاز می‌شود و تا اوایل ماه جولای ادامه ‌دارد در منطقۀ «پوری» صورت می‌پذیرد. مجسمه‌ها و ایماژهای لرد «جاگانات»«بالاباردا» برادر وی و همچنین خواهرش «سوبادارا» بر ارابه‌های چوبی قرار می‌گیرند و ازمعبد به باغ خدایان، «گاندیچ باری» منتقل می‌شوند و پس از یک هفته به معبد باز گردانده ‌می‌شوند. معبد باشکوه جاگانات، که تناسخی از ویشنو است در کوه‌های نیلاچالا در«پوری» واقع شده است. دارشان (نگاه‌) خدا در روز جشنواره، «آداپ دارشان» نامیده‌می‌شد و مردم بسیاری از دور و نزدیک به این منطقه می‌آیند تا شاید به دریافت نیم نگاهی نایل‌شوند یا اینکه بتوانند مجسمۀ او را لمس کرده و بنا بر اعتقادات خود از چرخۀ زندگی‌ دوباره رهایی یابند. این مجسمه‌های چوبی تنها زمانی تجدید ساخت می‌شوند که پدیده‌های نجومی‌ویژه‌ای انجام گرفته باشد. چوب‌هایی که برای ساختن مجسمه‌های جدید مورد استفاده قرارمی‌گیرند بایستی از شرایط ویژه‌ای برخوردار باشند. اشیاء داخل آنها توسط مرد نابینایی درداخل مجسمه‌های جدید قرار می‌گیرند. مسئول این نقل و انتقال چنان‌که گفته شد مردی ‌نابینا گزینش شده است تا توان تشخیص اشیاء ارزشمند را نداشته باشد. او به دقت این ‌اشیاء را داخل پارچه می‌پیچد و به این ترتیب نه قادر است آنها را ببیند و نه لمس نماید.
افسانه‌ای در این زمینه نقل شده است که روزی «سوبادارا» قصد عزیمت به شهر«دواراکا» می‌نماید و دو برادر، «کریشنا» و «بالاراما» ارابه‌های خود را در دو طرف‌ ارابه‌های او قرار داده و سفر آغاز می‌کنند و از آن پس تاریخ عزیمت آنها به نام «راتایاترا»معروف شده و جشن گرفته می‌شود.از«باگاواتا پورانا» نقل است که شاه ماتورا، «آکرور» به «گوکولا» سفر می‌کند تا کریشنا را به ماتورا باز گرداند.کریشنا به همراه برادر بزرگتر «بالاراما» با ارابه‌هایی تزیین‌ شده به سمت ماتورا حرکت می‌کنند و در میان این سفر گوپی‌ها (چوپانان‌) نیز آنان را همراهی می‌کنند و به بزرگداشت آغاز این سفر (یاترا) جشنوارۀ راتایاترا از مرز«جاگانات» در «پوری» هم فراتر رفته و در معابد «وایشناوایت» شهرهای گجرات و به ویژه «دواراکا» نیز برگزار می‌شود. در افسانۀ دیگری نقل شده است که روزی شاه «مالاوا»، «ایندرادیمنا» نشانی ازویشنو در قالب یک کنده درخت می‌یابد و سازندگان را بر آن می‌دارد تا مجسمه‌هایی ازکریشنا، بالاراما و سوبادارا ساخته و در معبد جاگانات قرار دهند، بدین ترتیب، «لرد» ازاین عمل شاه و سپاس و ستایش او خرسند شده او و سلطنتش را غرق رحمت و برکت‌ می‌سازد.
در حال حاضر نزدیک ۶۲ جشنواره و ۲۵ جشن دیگر در این معبد برگزار می‌شود. روزتناسخ دوبارۀ «لرد» که «مرحلۀ تطهیر» نام دارد، تمثال‌های مقدس بر سکوهای ویژه‌ای ‌قرار می‌گیرد و ۱۰۸ کوزۀ آب مقدس نیز در اطراف آنها چیده می‌شود. در این زمان طبّالان ‌می‌نوازند و راهبان آیات ودایی را زمزمه می‌کنند تا این اعمال طی مراسم ویژه‌ای صورت‌پذیرد. پس از آن همه لباس‌های با شکوهی می‌پوشند و پس از این مراسم که به ‌مدت ۱۵ روز ادامه می‌یابد، راهبان اجازه دیدار لرد را خواهند داشت چرا که دیدار «لرد» دال بر شایستگی مذهبی آنهاست. ارابۀ زرد رنگ لرد جاگانات در این مراسم، «نادی‌گوشا» نام دارد که ارتفاع آن به ۴۵ پا می‌رسد و بر ۱۶ چرخ سوار است که هر چرخ آن‌قطری حدود ۷ پا دارد. «تالادواجا» نام ارابۀ «بالاراما» است، که دارای ۴۴ پا ارتفاع و ۱۴چرخ می‌باشد و به رنگ آبی است. «دوی راتا» آبی رنگ نیز به عنوان ارابۀ سوبادرا شناخته می‌شود که ارتفاع آن ۴۳ پا و تعداد چرخ‌های آن ۱۲ عدد می‌باشد.
شاه منطقۀ پوری که فرزند سازندۀ این معبد یعنی شاه «آنانتا‌وارمان» است، پس ازنصب خدایان برروی ارابه‌های ویژۀ خود به آنها کرنش می‌کند و آنها را مورد پرستش قرارمی‌دهد. این جشنواره همچنین در«رامنگر»، نزدیکی بنارس، «سرامپور» در نزدیکی ‌کلکته و «جاگاناتپور» در نزدیکی رانچی نیز برگزار می‌شده است.

هندوستان، ماتورا، سالگرد تولد کریشنا، مراسم تبرک، ۲۰۰۹/۰۲/۱۰

۸) کریشنا جانماشتامی (Krishna-Janmashtami)
سالگرد تولد لرد کریشنا – کریشناجایانتی – در ماه بدره (اوت – سپتامبر) توسط‌ پیروان او جشن گرفته می‌شد. طبق یادداشت‌های پورانا، حاکم ستمگر ماتورا، «کانسا» تحت‌تأثیر هشدار «نارادای» دانشمند قرار گرفت که مرگ او را به دست خواهرش «دیواکی»، به‌او گوشزد کرده بود. به این ترتیب شاه خواهر و شوهر خواهر خود را در زندان محبوس ‌ساخت و تصمیم گرفت تا بچه‌های آنها را نیز به قتل برساند. در همان زمان ویشنو به ‌درخواست «دیوا» اعلام کرد که در تناسخ کریشنا ظاهر خواهد شد و پس از کشتن «کانسا» جهان را از ستم این شاهان خودکامه رها خواهد ساخت. در نیمه‌های شبی که ماه در قرص‌کامل بود و در هشتمین روز ماه بدره «دیواکی» صاحب فرزند پسری شد که فوری به هیئتی ‌آسمانی مبدل شد. والدین فرزند را با چشمانی همچون نیلوفر یافتند که چهار بازوی‌ تنومند او همه به سلاح گرز و نیلوفر و چوب‌دست تجهیز بود و نقش «سریواتسا» را بر سینه ‌داشت و بسیاری ویژگی‌های شگفت انگیز و ربانی دیگر.
در همان زمان «یاسودا» همسر ناندا در «گوکولا» دختری به نام «یوگامایا» به دنیا آورد.کریشنا از واسودوا خواست که به همراه یاسودا، گوکولا را ترک کند و یوگامایا را به آنجا بیاورد. دیواکی به همراه کودک آن منطقه را ترک کرد. هنگام خروج از زندان دریافت که ‌زنجیرهایی که به پای او بسته شده بود کاملاً باز است و درهای زندان نیز خود‌به‌خود باز ‌شدند و او به راحتی از دروازه اصلی زندان نیز گذشت. در آن لحظه باران زیبایی باریدن‌ گرفت و«سِشا» با هوای باز دم خود چتری بر سر کودک قرار داد تا از باران در امان باشد.«واسودوا» پس از آن کریشنا را به محل استراحت یاسودا برد و در رختخواب او قرارداد و به همراه دخترش یوگامایا به زندان بازگشت و او را در رختخواب دیواکی نهاد ومجدداً زنجیرها در پای او حلقه شدند.
سربازان و محافظان زندان به محض شنیدن صدای کودک، شاه را در جریان امر قراردادند و او نیز فوراً دختر را به قتل رساند و به واسطۀ این جریانات مردم گوکلا همه ساله ‌مراسم باشکوهی برگزار می‌کنند. آثار ادبی باستانی موجود در «جانماشتامی» به شرح وقایعی که میان کریشنا، ودیواکی، واسودوا، بالاراما، ناندا، یاسودا و گاوها اتفاق افتاد را به تصویر کشیده‌اند.آگنی‌پورانا و برهمنداپورانا معتقدند که هر کس در این شرایط شاهد و ناظر این مراسم‌ باشد صاحب فرزندان خوبی خواهد شد و به رستگاری پس از مرگ نایل خواهد آمد.

 

۹)کامودی ماهوتساوا (Kamudi mahotsava)
این جشنواربزرگ در ماه کارتیکا (اکتبر – نوامبر) و در قرص کامل ماه آغاز می‌شود، هنگامی که ماه روشن‌ترین و واضح‌ترین پرتو‌افشانی را دارد. در این هنگام تمام خانه‌ها و مغازه‌ها با گل‌های زیبا و فانوس‌های رنگارنگ آذین بندی ‌می‌شوند. با نور چراغ‌های بسیار، کاملاً درخشان و نورانی می‌شوند. مردان و زنان با بهترین ‌لباس‌ها و زیورآلات به خیابان می‌آیند و به رقص و شادی و پایکوبی مشغول می‌شوند و هرکس به نوعی از این جشن بهره می‌گیرد. در این روز، جشن بزرگی برپا می‌شود وبه همین مناسبت دام‌های بسیاری ذبح می‌‌شوند تا در تهیۀ غذا برای برهمنان و اقوام و دوستان مورد استفاده قرار گیرند. شاه «هارشاواردانا» نحوۀ برگزاری این جشنواره را دریادداشت‌های خود کاملاً تشریح کرده است. بر اساس یادداشت‌های «باویشیاپورانا»، «ویشنوپورانا» و «لینگاپورانا» خدایانی که‌ در این جشنواره مورد پرستش مردم واقع می‌شوند «لاکشمی» و «ایندرا» هستند که برمرکب‌هایی آسمانی به نام «ایراواتا» نشسته‌اند. در این هنگام آیات ودایی بر لب‌های قدسیان ‌جاری می‌شود و حیوانات بسیاری قربانی می‌شوند و به حضور برهمنان تقدیم می‌شوند.
«سایوایتها» پس از پرستش شیوا هدایای بسیاری از جمله گلهای رنگارنگ، چراغ، گوشتهای خام و پخته، طلا و زیورآلات، میوه و از این گونه اقلام را به او پیشکش می‌کنند. طبق متون «مهابهاراتا» این روز برای «کارتیکیا» – خدای جنگ – روزی مقدس بود و به ‌این واسطه پیروان او این خدا را مورد ستایش و پرستش قرار می‌دادند تا از لحاظ مذهبی به ‌درجات رفیع و شایستگی والایی برسند.«نمی‌چاندرا»، در اثر خود به نام آکهیا ناکامانیکوسا می‌گوید که تمثال «مدانا»الهه عشق‌- با تالاکشمیدارا، وزیر جنگ و وزیر دفاع دولت «گاهاداوالا» در «کاناوج» وبنارس از این جشنواره به عنوان «جشنوارۀ نور مهتاب» یاد می‌کند و یاد‌آوری می کند که شاه به‌ منظور اجرای این جشنوارۀ بزرگ، شخص خاصی را مسئول برنامه‌ریزی و اجرای مراسم‌ تعیین می‌کند و رقاصان و نوازندگان در مناطق گوناگون به رقص و پایکوبی مشغول‌ می‌شوند، همۀ خانه‌ها پیش از شروع جشنواره کاملاً تمیز و گردگیری شده و به رنگهای ‌متنوع و فانوسهای زیبا آراسته شده است. شب‌هنگام نیز خیابان‌ها پر از نور و گلهای رنگارنگ‌ و جاده‌ها نیز پر از فانوسهای کوچک و بزرگ می‌شوند و مردم شاد و مسرور در خیابان به‌ افراد برگزار کنندۀ جشنواره می‌پیوندند و هر کس به نوعی غیر از این رفتار کند توسط ‌عاملان شاه تنبیه بدنی می‌شود.
با توجه به متون «دارما کومودی ماهوتساوا» این جشنواره همه ساله در فصل پاییز و درقرص کامل ماه در «مگده» (بیهار) و با نورافشانی بسیار برگزار می‌شود. در «مودراراکشاسا»ی معروف «سودراکا» که مکتوب شاه «چاندرا-گوپتا» ست، اشتیاق دیدارشاه از «کوسوماپورا» یا «پتنای» کنونی در زمان این جشنواره کاملاً عیان است. زیبایی و شکوه این مراسم در هنگام شب توسط هزاران نفر توصیف شده است، به ویژه دیدار عشاق در تاریکی شب در بسیاری از مکتوبات وصف شده و به شکوه این ‌مراسم افزوده است. در این روز مردم به شادی و بازی سرگرم هستند، عده‌ای با طاس‌های سنگی به بازی ‌شطرنج مشغولند و دیگران به نوعی در بازیهای دیگر شرکت می‌کنند. هنگام شب همه‌ بیدار می‌مانند چرا که معتقدند که الهۀ «لاکشمی» به همۀ خانه‌ها سرکشی خواهد کرد و به‌خانه‌هایی که ساکنان در خواب فرو رفته باشند توجهی نخواهد داشت.

۱۰)گاوتسارگا (Gavotsarga)
این جشنواره که به مفهوم آزادی گاوها است، همه ساله در اوایل ماه «کارتیکا»(اکتبر- نوامبر) برگزار می‌شود. در این روز گاوها پس از تزئین شدن با خواندن آیات ودا توسط مردم پرستش می‌شوند و پس از آن در فاصله بین دو تیرک مجبور به راه رفتن ‌می‌شوند و پس از این مراحل آنها را کاملاً محکم به جایی می‌بندند و در نهایت طی‌ مراحلی دیگر آنها را باز و رها می‌کنند. این جشنواره به منظور تثبیت حکومت برگزار می‌شود ومفاهیم دیگری چون جلوگیری از بارش بسیار باران، جلوگیری و دفع آفات، تهاجم ملخ‌ها و دور کردن پرندگانی که دانه‌های گندم نارس می‌خورند و از این قبیل را نیز داراست.

۱۱)بالی ماها (Bali-Maha)
هماچاندرا همچون آبهایاتیلاکا این جشنواره را به نام «بالی راجادیتا» معرفی می‌کند وتاریخ آن را میانه‌های ماه کارتیکا می‌داند. این مراسم در شب دیوالی آغاز می‌شود، اما درحقیقت اصل این مراسم روز پس از دیوالی خواهد بود که اولین روز سال جدید است. دراین روز مردم با لباس‌های فاخر و احترام فراوان به بزرگان به نیایش و شادی می‌پردازند.

۱۲) اِکاداسی (Ekadasi)
این جشنواره در بسیاری از ماه‌های سال، هم در هنگام شب و هم در روشنایی روزبرگزار می‌شد. طبق عقیدۀ عموم «لرد ویشنو» چهار ماه فصل باران را در خواب می‌گذراند. در کتیبۀ سنگی «گنادارا» «ویسوارمان» که تاریخ آن به اوایل قرن پنجم پس از میلاد می‌‌‌رسد از این جشنواره به نام «سایانا اِکاداسی» یاد شده و چنین وصفی آمده است: «در سیزدهمین روز از ماه کارتیکا که شادی را برای بشر به ارمغان می‌آورد، در این فصل (سارادا، پاییز) که آب‌های آبی و نیلگون رنگ قهوه‌ای به خود می‌گیرند، وقتی که دامن دشت پر از گل‌های «بندهوکا» و درختان پر از میوه‌ می‌شوند، موسم بیداری «مادهوسودانا» (ویشنو) از خواب فرا می‌رسد».

۱۳)کالاپریاناتا (Kalapriyanatha)
جشنوارۀ کالاپریاناتا، که نام دیگر آن «شیوا ماهادیوا» است در«اوجین» که مکان ‌معبد «ماهاکالا» و محل تجمع زایرین است طی مراسم باشکوهی برگزار می‌شود.جزئیات این مراسم توسط «بهاوابوتی» در «مالاتیماداوا» و «اوتارا ماچاریتا» به دقت‌ توصیف شده است.او در گزارش خود می‌نویسد :«در خلال برگزاری این جشنواره برای سرگرم ساختن مردم نمایشنامۀ ‌مهیجی در نظر گرفته می‌شد که توجه مردم را بیش از همۀ تفریحات دیگر به‌خود جلب می‌کرد.

۱۴) جشنوارۀ کوه (Mountain Festival)
طبق مکتوبات پورانا، لرد کریشنا با حرکت دادن و جا‎به‌جا ساختن کوه گواردانا برروی یک انگشت، غرور ایندرا را در هم شکست. بر طبق یکی از حکایات منقول در باگاواداپورانا، روزی کریشنا توده‌ای از گاو چرانان را مشاهده کرد که عاجزانه در حال پرستش وعبادت ایندرا (خدای باران‌) هستند، از آنان پرسید که «چرا چنین می‌کنید؟» ناندا – رهبرمردم و راجا – پاسخ داد : «آبی که اکنون باعث ایجاد و تداوم چرخۀ زندگی است به واسطۀ ‌قدرت و کرم ایندرا است».پس از آن نیز مردم به عبادت او می‌پرداختند و حیوانات بسیاری را برای او قربانی‌ می‌کردند تا همواره باعث بارش باران شده و به زندگی آنان رونق بخشد. کریشنا پس ازشنیدن پاسخ آن پیر به آنان چنین تذکر داد: «هیچ شهری یا دهکده‌ای و حتی خانه‌ای درتملک ما نیست. بلکه ما از ازل در دل جنگل و کوه زاده شده و زیسته‌ایم. پس باید گاوها، برهمنان و این کوه (گواردانا) را مورد پرستش قرار دهید و در کنار ایندرا، تمام آن موادی راپرستش کنید که دلیل پرستش او را ایجاد کرده‌اند. بدین ترتیب گاوها، برهمنان، این کوه وخود من (کریشنا) باید پرستش شویم. آنان نصیحت کریشنا را با دل و جان پذیرفته و گاوها را تغذیه نمودند و برهمنان را ستایش کرده و غذا و هدایایی به حضورشان تقدیم کردند ودر اطراف کوه گواردانا چرخیدند و با خواندان آیات مقدس خود کوه را نیزتقدیس نمودند. کریشنا برای اثبات اینکه کوه دارای باطنی ربانی است با صدای بلند فریاد زد: «من کوه‌ گواردانا هستم». پس از آن خطاب به مردم گفت:«نگاه کنید کوه علاقه و احترام خود را به ‌ما نشان می‌دهد». پس از نیایش و تقدیس کوه، آنها به همراه کریشنا به «وراجا» باز گشتند. هنگامی که‌ ایندرا از ترک سنت پرستش او توسط گاو چرانان مطلع شد به «ناندا» و «گوپاهای» دیگرخشم گرفت چرا که آنان برای کریشنا که محافظشان محسوب می‌شد احترام ویژه‌ای قایل ‌بودند.او بلافاصله ابرهای تیرۀ آسمان را تاریک و کدر ساخت و فرمانی بدین مضمون صادرنمود: خود را از شر جمودیت این گوپاها برهانید، آنچه که از فخر و مال و زر پدیدار می‌شود. گوپاها به پشتوانۀ مال و ثروت خود گمراه شده‌اند وذهن‌هایشان توسط کریشنا تباه شده است. آنها گله‌های خود را نابود می‌کنند. برفیل من – آیراواتا – سوار شوید، من نیز با خدایان باد پشت سر شما به سمت‌ وراجا خواهم راند. این خدایان بسیار شجاع و کار آزموده‌اند و قصد دارند وراجای ناندا را به نابودی بکشند».
بنا به دستور ایندرا، ابرها شروع به باریدن کرده و طوفان و رعد و برق بپا شد و حتی سنگ‌ها را از هم پاشید. مردم وحشت زده نزد کریشنا رفتند:«آه کریشنا، آه اغواگر ارواح، لرد را آرام ساز و او را از خشم رهایی بخش، ای عاشق پیروان خود !» پس از این تقاضای عاجزانۀ مردم، کریشنا به سهولت کندن یک قارچ از زمین، کوه را برسر انگشت خود قرار داد و از مردم خواست تا برای محافظت از جان خود و دام‌هایشان به ‌زیر کوه پناه آورند و به این ترتیب به مدت یک هفته کوه را بر انگشت نگاه داشت. ایندرا که عمل خود را بیهوده یافت به ابرها دستور داد تا از حرکت و بارش و طوفان ‌دست کشیده و آرام شوند و کریشنا نیز کوه را در محل اصلی آن قرار داد.
چوپانان بنای رقص و شادی را گذاشتند و مجدداً خدای کوه را ستایش نمودند. در این‌ جشنواره که هنوز هم برگزار می‌شود، هزاران نفر از پیروان و پرستش کنندگان این کوه در این ‌مکان گرد هم آمده و در روزهای ویژه‌ای کوه را طواف کرده و به رقص و شادی و پایکوبی‌ می‌پردازند.

۱۵) جشنواره کمان (Bow Festival)
این جشنواره اساساً توسط شاهان و حکما به منظور پرستش شیوا برگزار می‌شد. تیر وکمان سلاح باستانی و اصلی جنگ‌های هند بوده است بنا براین نزد مردم این کشور از ارزش‌ و اعتبار ویژه‌ای برخوردار بوده و در زمان خاصی مورد پرستش آنان قرار می‌‌گیرد.کمان ویژه‌ای که از اندازه معمول کمان‌ها بزرگتر است و برروی سکوی بلندی در اتاقک ‌مخصوص سلاح‌ها نگهداری می‌شود، در این روز مورد استفاده قرار می‌گیرد.«والمکی» در متن مکتوب خود به نام «رامایانا» این جشنواره را به عنوان«دانور-یاجنا» معرفی کرده و گزارشی از آن تهیه کرده است: «این مراسم توسط ‌شاه جاناکا در میتیلا و هنگام ازدواج دخترش «سیتا» برگزار شد. کمانی که به صورت‌ ادواری نسل به نسل در این خاندان مورد پرستش واقع شده بود اکنون نیز کمان این مراسم ‌بود. کمان توسط راما شکسته شد. راما جوانی از خاندان «راگو» بود که پس از این مراسم به‌عقد «سیتا» درآمد. در «مهابهاراتا» اهمیت این کمان از این جهت ذکر شده است که اگر آرجونا با دیدن‌انعکاس چشم ماهی در آب موفق می‌شد تا تیری به چشم او پرتاب کند به همسری شاهزاده ‌دراپادی در می‌آمد.«هاریوامسا پورانا» برگزاری این مراسم را توسط شاه کانسا در ماتورا چنین توصیف‌ می‌کند که کریشنا و بالاراما به دعوت شاه در این مراسم شرکت کرده بودند و کریشنا شخصاً کمان را شکسته‌ بود.

۱۶) چینا پوجا (Chinha Puja)
علت برگزاری این جشنواره به روایت «باتا لاکشمیدارا» در «راجا دهارماکاندا» چنین‌آمده است که پادشاه با برپایی این مراسم تداوم دورۀ سلطنت خویش را تضمین می‌کرده‌است. در این زمان الهۀ دورگا به اشکال گوناگون مورد پرستش قرار می‌گیرد تا به واسطۀ ‌حمایت او سلطنت تحقق یافته و ادامه پیدا کند.