کودک، کیست؟ چه سنین و شرایطی را شامل میشود؟ اینها پرسشهایی چالشبرانگیز هستند که پاسخی یکسان برای آنها وجود ندارد. طبق تعریف کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل متحد، کودک به هر انسانی که زیر هجده سال تمام باشد گفته میشود؛ مگر این که مطابق قانون حاکم بر آن شخص، سن کمتری برای رشد او مقرر شده باشد. [۱] همچنین این تعریف با دورههای زمانی و قوانین هر کشوری ارتباط دارد؛ مثلاً در نظام حقوقی ایران پیش از سال ۱۳۶۱ هجری خورشیدی سن قانونی ۱۸ سال تمام بود که با اصلاحات قانون مدنی در این سال، سن قانونی برای پسران ۱۵ و برای دختران به ۹ سال قمری تقلیل یافت. از دیدگاه فقهی دوران کودکی براساس بلوغ شرعی و قوهی تمیز تعیین میشود. در تبصرهی یک مادهی ۴۹ قانون مجازات اسلامی این سن مانند سن قانونی در دختران ۹ سالگی و در پسران ۱۵ سالگی است. اما این تعاریف جامع و مانع نیستند و تعاریف متعددی بسته به شرایط تاریخی، فرهنگی و اجتماعی برای دوران کودکی وجود دارد. بررسی کودکی، مسائل مرتبط به آن و تطوراتی که داشته است در علوم اجتماعی حائز اهمیت است. این دوره که یکی از حساسترین دورانهای زندگی بشر محسوب میشود، نقش مهمی در جامعهپذیری و شکلگیری شخصیت فرد دارد. از سوی دیگر کودکان آیندهی جوامع را رقم خواهند زد و از این رو توجه به سلامتی جسمی و روحی آنان و شرایطی که در آن رشد میکنند ضروری است.
همانطور که پیش از این ذکر شد، مفهوم کودکی و نوع نگاه به آن، از مفاهیمی است که طی تاریخ و بسته به شیوهی تولیدی جوامع دستخوش تغییر شده است. با نگاهی به دورانهای مختلف حیات انسان میتوان این تغییرات و عوامل مؤثر بر آن را بررسی کرد. ۱۸۰ هزار سال پیش در دورهی شکارچی-جمعآورنده به دلیل کمبود منابع تعداد فرزندان زیاد نبوده و جمعیت محدود است. در این زمان نوجوانی وجود ندارد؛ کودکی با بلوغ تمام شده و بعد از آن جوانی آغاز میشود. اما در دورهی کشاورزی که به ۱۲-۱۰ هزار سال پیش برمیگردد، نیروی کار اهمیت پیدا میکند و در نتیجهی نیاز به کمک، تعداد فرزندان بیشتر میشود. در این دوره در پی به وجود آمدن زمین، قوانین ارث نیز به وجود میآیند و مالکیت اهمیت پیدا میکند. پسران که نیروی کار اصلی محسوب میشدند، بیشتر از دختران تحت تعلیم و تربیت بودند. از ۴۰۰-۳۰۰ سال پیش در دورهی صنعتی، کار کودکان در کارخانهها چهرهی جدیدی از این دوران به وجود میآورد. مصائب کودکان کار در این دوران به نقد کشیده شد که نمونههایی از آن در آثار ادبی نویسندگانی چون «چارلز دیکنز» مطرح شدهاند. دیکنز نویسندهی انگلیسی در رمان مشهور خود «اولیور توئیست» که نخستین چاپ آن در سال ۱۸۳۸ میلادی بود، از طریق شخصیت اصلی داستان که پسری یتیم است وضعیت حاد و دشوار کودکان فقیر را به تصویر میکشد. در نهایت اعتراضات و مقابلهها با این بهرهکشیها سبب شد با به وجود آمدن قوانینی مرتبط با ساعات فعالیت و محدودیت سنی برای کار، رنجها و سختیهای کار کودکان تعدیل میشود (استیرنس، ۱۳۹۷).
نوشتههای مرتبط
در دورهی معاصر، نوع نگاه به این مفهوم شکل جدیدی پیدا کرده است. با توجه به متغیرهایی که گفته شد، در اینجا مورد ایران را بررسی کرده و روی خانوادههایی با سطح اقتصادی متوسط و متوسط رو به بالا تمرکز داریم. کودکان دنیای مدرن در این شرایط کودکانی نمایشی هستند که ویترینی برای افتخارات خانواده محسوب میشوند؛ به صورتی که به هر میزان با حوزههای بیشتری آشنا بوده و در آن مهارت داشته باشند، خانوادهی خود را در برابر دیگر خانوادهها سرافرازتر میکنند. برای تأمین این نیاز در کنار مدارس غیرانتفاعی، دوزبانه و… کلاسهای متعددی علاوه بر دروس رسمی آموزش و پرورش تعریف شده است. یک کودک نمونه، باید در رشتههای ورزشی، هنرهایی مثل موسیقی و نقاشی و تسلط به زبان انگلیسی توانا بوده و از مهارتهایی مثل فن بیان قوی نیز برخوردار باشد. نتیجهی چنین روندی، کاهش آزادی و زمان آزاد کودک است که معایب بسیاری از جمله محدود کردن تخیل و خلاقیت او دارد. کودکانی که در حال برآورده کردن ایدهآلهای پدر و مادر خود هستند، فراغت و رهایی ذهن را کمتر تجربه میکنند. از طرفی وجود چنین ارزشهایی در خانواده فضایی مقایسهای را در جمعهای کودکانه به وجود میآورد که به رقابت منجر میشود؛ رقابتی که سازنده نبوده و مخرب است. این چشم و همچشمی علاوه بر استرس و اضطراب، آسیبهای دیگری نیز با خود به همراه دارد. به عنوان مثال اگر کودک در مسیری که به آن علاقهای ندارد قرار بگیرد و در آن موفقیتی کسب نکند، سرخوردگی و شکست را زودهنگام تجربه خواهد کرد.
معیار در اینجا بالا بردن منزلت و موقعیت خانواده است؛ بنابراین فرصت یادگیری برای مواردی مهیا خواهد شد که به این امر کمک کنند. این روند نمایشی با گسترش حضور والدین در فضای مجازی و استفاده از شبکههای اجتماعی تقویت شده است. کودکان امروز علاوه بر کسب وجههی اجتماعی برای خانواده از طریق هنرنماییهایشان، به کسب درآمد آنها نیز کمک میکنند. در مواردی انتشار ویدئوها و تصاویری از کودکان با هدف جذب مخاطب صورت میگیرد که با بالارفتن این مخاطبها، صفحات افراد ارزش بیشتری پیدا کرده و در نتیجه تبلیغات بیشتری خواهد داشت که به صورت آشکار و پنهان در صفحهی فرد صورت میگیرد. علاوه بر این استفادهی غیرمستقیم از کودکان، در برخی مواقع آنها مستقیم به تبلیغ کالاهایی میپردازند که به طور کلی نسبت به آن ناآگاه هستند و تنها صحبت والدین خود را تکرار میکنند. در این بحث رعایت اخلاق انتشار نیز مطرح است. آیا والدین از نظر اخلاقی تعهدی برای این انتشار نخواهند داشت؟ انتشار عکسهایی از کودک زیر سن قانونی در همهی حالات، مورد رضایت فرزند آنها در آینده نیز خواهد بود؟ فردی که چند سال بعد با ورود به محیطهایی مانند مدرسه و دانشگاه با اطرافیانی ناشناس مواجه خواهد شد که او را میشناسند و حتی از اتفاقات زندگی خصوصی او مطلع هستند. به نظر میرسد نیروی کار پنداشتن کودکان اکنون در پوششی دیگر تجلی پیدا کرده است. کودکان امروز باید بامزه، شیرینزبان، زیبا و همهفنحریف باشند تا مقبول واقع شوند. این معیارها نسبت به معیارهایی مثل جنسیت فرزند که در دورهی کشاورزی مطرح بود، در اولویت بالاتری قرار میگیرند. به عبارت دیگر بیشتر از اینکه پسر یا دختر بودن کودک مهم باشد، اینکه برای مخاطب جذاب بوده و از طریق دنبال کردن، لایک کردن و… از او استقبال شود اهمیت دارد.
از نمونههای این کودکان میتوان به صفحهی اینستاگرامی پانیذ اسماعیلی به نشانی @panizesmaili7276 با آمار قابل تأمل بیش از ۱ میلیون فالوئر و ماهور نظری به نشانی @mahoor.nazarii با ۴۲۱ هزار فالوئر اشاره کرد؛ تعداد دنبالکنندگانی که در صفحات برخی از معروفترین هنرمندان هم وجود ندارد. پیج این کودکان توسط مادرانشان اداره میشود و علاوه بر آن پیجهای طرفداری از آنان نیز وجود دارد. در چنین شرایطی کودک بی آنکه اطلاع دقیقی از شرایط داشته باشد به یک سلبریتی تبدیل میشود که جزئیات زندگی روزمرهی او هم در معرض دید این تعداد شخص قرار میگیرد و میتواند ذخیره شود. در روزهای اخیر نام «آرات حسینی» یکی دیگر از این کودکان اینستاگرامر با اخبار فراوانی که حول او شکل گرفت بر سر زبانها افتاده است. حساب کاربری این کودک ورزشکار @arat.gym است که بیش از ۳ میلیون دنبالکننده دارد و توسط پدر او اداره میشود. در این روزها که به دلیل قرنطینهی دوران فراگیری ویروس کرونا حضور افراد در فضای مجازی بیشتر از قبل شده است، اخبار آن نیز با سرعت بیشتری ردوبدل میشود و واکنشها نیز نسبت به آنها شدیدتر است. کامنت «لیونل مسی» دریکی از پستها، لایو پدر آرات دربارهی «علی کریمی» و واکنش او و همچنین لایو مشترک آرات و «امیرحسین مقصودلو» (امیر تتلو) خوانندهی حاشیهساز، سبب شده است که برخی کاربران پدر آرات را متهم کنند. آنها معتقدند درگیر کردن این کودک ۶ ساله با چنین مسائلی فقط برای جلب توجه و در نتیجه سود مالی بوده و در نهایت آیندهی کودک را به تباهی خواهد کشاند؛ در حالی که عدهای به نقش مهم و غیرقابلانکار پدر آرات در پیشرفت او اشاره میکنند. این سه مورد تنها بعضی از اینفلوئنسرهای کودک هستند که پیش از موعد و بدون آگاهی دقیق درگیر فضای مجازی شدهاند. با این اوصاف، در خصوص کودکان، عصر ما میتواند عصر کودکان کارگر مجازی لقب بگیرد. کارگرانی که خود از سرمایهای که تولید میکنند، بیخبرند.
[۱] کنوانسیون ۱۹۸۹ حقوق کودک سازمان ملل متحد، مادهی ۱
منابع:
– استیرنس، پیتر. دوران کودکی در تاریخ جهان. ترجمهی سارا ایمانیان (۱۳۹۷). تهران: اختران.
– ولپی، اَلی. مشهور نیستی اما همه تو را میشناسند: داستانِ کودکان پرطرفدار اینستاگرامی. ترجمهی حسین رحمانی (۱۳۹۷). سایت ترجمان علوم انسانی.