جامعه مصرفی
فرزندان لوس و نازپرورده فروشگاه های بزرگ
نوشتههای مرتبط
لوئی پینتو* برگردان باقر جهانبانی
تصویر مصرف کننده دارای آزادی انتخاب در جامعه تجاری، چنان با قاطعیت تحمیل شده که کشمکش های بوجود آورنده آن را به فراموشی سپرده است. قبل از پیروزی لیبرالها وقرار دادن مصرف کنندگان مطلع و حسابگر در مرکز همه چیز، مفهوم جامعه مصرفی در سالهای ١٩۶٠ به عنوان پایه یک چالش با نظم اقتصادی حاکم بکار گرفته شد.
تمام ظواهر نشان از آن دارند که ما در یک جامعه مصرفی زندگی می کنیم. کافی است در خیابانهای شهرهای مهم گردش نمانیم تا وفور کالاها وپیامهای تبلیغاتی، شما را مجذوب یا عصبانی نماید. از این مشاهده که نیم قرن از آن می گذرد برداشتی دوگانه وجود دارد. اولین برداشت اینکه رفتار اکثریت عظیم جامعه عمیقا تغییر یافته: ما به مصرف کنندگان تمام وقت، سیری ناپذیرو مجذوب شده تبدیل شده ایم. برداشت دوم اینکه جامعه مبدل به جامعه یک بعدی شده و چیز دیگری جز مصرف کردن ارائه نمی دهد.
بسادگی می توان این برداشت دیپتیک « diptyque دو بعدی » را رد کرد: همه راضی نیستند و نابرابری چشم گیر درآمدها در نابرابری های شدید در مورد مسکن، وسائل خانگی و استفاده از اوقات فراغت انعکاس دارد. ولی این استدلال نیروی باورها را متزلزل نمی کند: جامعه مصرفی و نماد اصلی اش یعنی مصرف کننده، مفاهیمی به اندازه کافی مبهم وانعطاف پذیرند تا خود را به شرایط و اشکال متفاوت تطبیق داده و ادامه یابند. برای مقاومت در برابر پذیرفته شدن آنها بمثابه امری مسلم ، باید این مفاهیم وواژه ها را نه بصورت آینه های بیطرف و بی غرض دوران شان بلکه به عنوان ابزار عمیقا سیاسی نظام اجتماعی در نظر گرفت و در مقابل اهداف شان ایستادگی کرد.
اصطلاح « جامعه مصرفی » در سالهای ١٩۶٠ به عنوان ابزار نقد اجتماعی مطرح شد. روابط فروشندگان وخریداران که در نیمه اول قرن بیستم به تعاونی های خریداران، انجمنهای زنان خانه دار، کمیسیون برنامه ریزی بازار محدود می شد و تنطیم کننده عرضه و تقاضا بود ، بکلی تغییر می یابد. مجموعه ای از روشنفکران، از جمله هانری لوفور، آندره گورز و چند نفر دیگر در اواسط سالهای ١٩۵٠ به این موضوع می پردازند و با بازخوانی و طرح مجددش آنرا به مسئله ای برای اعتراض تبدیل می کنند.این شخصیت ها که اغلب تجربه شرکت در جنبش مقاومت در دوران اشغال، فعالیت در حزب کمونیست فرانسه و سپس جدا شدن از آن را داشتند، در دو امر باهم شریک بودند : توانائی های فلسفی ای که از سوی نهادهای دانشگاهی به رسمیت شناخته نمی شد و موضعی تهاجمی نسبت به احزاب چپ. با تکیه بر اندیشمندان آمریکائی یا به نظریه انتقادی آلمان، آثارشان به غنی شدن موضوعاتی چون « بیگانگی از خویش (aliénation) » ، « سیاست زدائی توده ها (dépolitisation des masses) و« طبقه کارگر جدید» کمک میرساند. برای پاسخ به چالشهای یک جامعه در حال تغییرات کلی که در آن پرولتاریای گذشته در حال از بین رفتن خود را با نظم موجود همسو میکند، به باور آنها یک انقلاب فکری ضروری است. آنها قصد دارند تجسم « چپ جدید» با مارکسیسمی رها از « جزمیات» در دهه های آینده باشند ، که آماده پذیرش جنبش اجتماعی وجامعه مدنی است.
پیوستن تعدادی از این روشنفکران به حوزه علوم اجتماعی، که در آنزمان در حال توسعه ای سریع بود، به ایجاد یک نوع تفکر دو وجهی(hybride)، در مرز های بین فلسفه، ادبیات و جامعه شناسی کمک می رساند: « هرمونتیک(١) زندگی روزمره که رولان بارت(Roland Barthes)در آن تخصص دارد(کتاب اسطوره شناسی)، ژان بودریار(Jean Baudrillard) ( کتاب های سیستم اشیاء، جامعه مصرفی)، گی دبور(Guy Debord)( کتاب جامعه نمایشی)، هانری لوفور(Henri Lefebvre )(کتاب زندگی روزانه در جهان مدرن) یا ادگار مورن(Edgar Morin) (کتاب روح زمان). این نویسندگان روش های تفسیر آزادانه از معانی پنهان در حوزه های مختلف زندگی معمولی را پیشنهاد می کنند، مسائلی چون تبلیغات، رسانه ها و از آن بالاتر « اتومبیل(bagnole)» با قدرت اغوای مقاومت نا پذیرش(نرینگی ، نماد تشخص اجتماعی). برای مثال هانری لوفور چندین صفحه شور انگیز به اتومبیل اختصاص می دهد:« اتومبیل بمثابه کالای سلطنت کننده، هدایت کننده »؛ « با وجود مرگ ومیرهائی که سبب می شود ، تغییری در روزمره گی زندگیست»؛ « نماد موفقیت و اعتبار اجتماعی است». مورد خود رو، نمونه جهانی است:« ” نمایش جهان ” به مصرف نمایش و نمایش مصرف تبدیل می شود»(٢).
« وحشت دلپذیر»
جامعه مصرفی (کالاها) که نوعی جامعه نمایش نماد ها و نشانه هاست، بیشتر زیر تسلط خیالپردازی شهوانی(فانتاسم) است تا قشار نیازهای واقعی. این جامعه بر دو پایه استوار است: انسان از خود بیگانه و بی حد و مرز، افسون شده توسط تصاویر نشاط انگیز تبلیغاتی و پیامهای کم وبیش رمز گونه در مورد کالا های پیشنهادی در بازار و سامانه ای ( سیستمی) که وی را به مصرف هر چه بیشتر وادار می کند. گرز(Gorz) چنین می نویسد:« تمدن نئو کاپیتالیستی، سیستمی سر کوبگر بنا نهاده…تروری بزرگ که هرفرد را به مصرف وا دار می کند(٣)». خرده بورژوزی و کارگران در یک سرگیجه مصرف گیر افتاده اند که نام آن از خود بیگانگی است.
این دیدگاه، شک وتردید جامعه شناسان میدانی را بر می انگیزد(۴). نویسندگان یک نظر سنجی معتبر «کارگر در عصر فراوانی»(۵)، جان اچ گلد تروپ(John H. Goldthorpe)، داوید لوکوود(David Lockwood)، فرانک بشهو فر(Frank Bechhofer) و جونیفر پلات(Jennifer Platt) یادآوری می کنند که باید با درایت عمیق تر به این مسئله نگاه کرد و « برای پرولتاریا، ماشین رخت شوئی فقط یک وسیله برای شستن لباس است» و نه یک « نماد» موقعیت ومقام ومنزلت.
در دهه ١٩۶٠، انتقاد مکتبی و اسکولاستیک جامعه مصرفی، توجه فعالان مصرف را به خود جلب نکرد. مه ١٩۶٨ به تبلوراین موضوع ها که مخاطبانشان را فرا تر از محافل روشنفکری گسترش دادند کمک کرد. در اواسط سالهای ١٩٧٠ تعدادی از انجمنهای مصرف کنندگان، نقد جامعه مصرف کننده را به عنوان شعار فعالیتهایشان انتخاب کردند.
برای اتحادیه فدرال مصرف کنندگان(UFC) صاحب امتیاز مجله «چه انتخاب کنیم (Que choisir)»، انجمنی که در سال١٩۵١ ایجاد شد، دیگر مسئله این نیست که فقط بسادگی مصرف کنندگان را با تست های مقایسه ای در انتخابشان کمک نمود، بلکه باید آنها را در مورد ترکیب تولیدات، مکانیزم پخش و استراتژی شرکتها نیز مطلع و همچنین آنها را به باز نگری شیوه زندگیشان تشویق کرد. مجله (Que choisir) بمرور افشاگری ها در مورد سواحل آلوده، جیوه در صدفها، پودر های سمی و غیره، وتا ئید بر روش مبارزاتی، تیراژ خود را از ٣۵ هزار نسخه در سال ١٩٧١ به ٣٠٠ هزار نسخه در سال ١٩٧۴ میرساند. در فوریه ١٩٧٢ در یک مقاله از استفاده اشتراکی برخی لوازم خانگی حمایت می کند( چه چیزی مانع استفاده اشترا|کی در سازماندهی خدمات می شود؟). مجله در پرونده ١٩٧۵ « هفت دلیل مخالفت با آگهی تجارتی» را ارائه می دهد. که یکی از آنها اینست که تبلیغات « رسانه های جمعی را فاسد می کند» و « جای اطلاعات واقعی را می گیرد». در سر مقاله نوامبر ١٩٧٧ چنین می نویسد:« هر جا که بی عدالتی، انزوا، خطر” اطلاعات نادرست ” وجود دارد، مداخله مصرف کننده لازم است»
زمانی که انتقاد جامعه مصرفی به عنوان وسیله ای برای مقابله با نظم اجتماعی بروز می کند، طرفداران این نظم اجتماعی وارد میدان می شوند. ژان سن کورس(Jean Saint-Geours) کارمند عالی رتبه که قبلا از طرفداران پیر مندس فرانس(Pierre Mendès France) بوده، عنوان کتابش را زنده باد جامعه مصرف(Vive Consumer Society!) انتخاب می کند. «کتابی علیه اعتراض» که در سال ١٩٧١ منتشر می شود. ریموند رویر(Raymond Ruyer) فیلسوف و ژان ژاک روزا(Jean-Jacques Rosa) اقتصاد دان، هر کدام به شیوه خود، از انتخاب آزاد مصرف کنندگان دفاع می کنند و فضائل بازار را ستایش می نمایند. آنها با تاکید، به افشای تکبر متفکران می پردازند: با چه وجاهتی روشنفکر روشنگر از توهمات دیگران مصون می ماند؟ به چه عنوانی ادعا می کند که نیازهای «درست» و « نادرست» را تشخیص می دهد؟ اندیشۀ محافظه کارانه، با بهره گیری از معایب طرف مقابل، خود را طرفدار عقل سلیم مردم عادی معرفی کرده و استقلال فرد را پیش می کشد: انتخاب فردی از داده های اولیه، در خرید ها منعکس می شوند، زیر سوال بردن آنها تنها می تواند یک تفکر تمامیت خواه ویا حکومت به سبک قدیم را بیان نماید.
نهایتا دنیای سیاست به این بحث ها که انعکاسشان توسط مجموعه ای از رسوائی ها در مورد آبهای معدنی آلوده (١٩٧٣)، آمیانت در شراب (١٩٧۶)، انفجارتایر های کلبر کولومب(Kléber-Colombes) (١٩٧٩)، گوساله هی هرمونی(١٩٨٠) وغیره تشدید شده، علاقه مند می شود. بخشی از جناح چپ در آن انگیزه ای برای گسترش اعتراض به خارج کارخانه و در سطح زندگی روزمره میابند. این روند اعتراضی کلی که از سال ١٩۶٨ تا « چرخش ضرورت سختگیری اقتصادی » دولت سوسیالیستی(١٩٨٣) غالب بود، به مسائل نیاز های عمومی، توافقنامه های جمعی بین انجمنهای مصرف کنندگان و شرکتها، بررسی محصولات در چارچوب شوراهای کار، می پردازد… در محدوده یک دیدگاه عمومی و سیاسی شده از جامعه، در این استدلالها فرد از خود بیگانه شده محکوم به اقدام و تفکر در چارچوب « سیستم» ، در مقابل فردی شورشی، قادر به درک و مقابله با علل و همچنین اثرات مکرر از خود بیگانگی، نه فقط در مورد تولید و توزیع بلکه همچنین در مورد دستمزد و توزیع ثروت تولید شده قرار می گیرد.
در جناح راست ، دوره ریاست جمهوری والری ژیسکار دستن، تعیین کننده است. در سال ١٩٧۶ وزارتخانه ای برای امور مصرف کندگان ایجاد نمود. هدفش پاسخ دولت به چالشهای اجتماعی وفرهنگی مصرف بود. مسئله بر سر ترکیب نیازهای لیبرالیسم گسترش یافته که برای سازگاری با نیازهای اقتصاد رقابتی می بایست به سالها اقتصاد مدیریتی پس از جنگ دوم جهانی که با « رانت» و « منافع ویژه» مبارزه می کرد خاتمه داده شود. نیروی «مصرف کننده»، از طریق انجمنها، به یک شریک اقتصادی به منظور افشای تخطی ها مبدل می شود. ولی به یک شرط اساسی: که به عملکرد شرکتها مداخله نکنند و عملشان را به داوری بین کالاهای ارائه شده در بازار محدود نمایند. کریسیان سونر(Christiane Scrivener) اولین وزیر مصرف کنندگان چنین توضیح می دهد:« سیاست مصرف نمی تواند در چهار چوب یک اقتصاد لیبرالی مبتنی بر انتخاب آزاد مصرف کنندگان و آزادی کارآفرینی تولیدکنندگان، هدفش تحمیل ساختاری متفاوت با مصرف و یا جایگزین کردن تولیدکنندگان برای طراحی محصولات باشد.».
از شورشی تا متخصص
از طریق ساخت و ساز اروپایی، ایده یک «نظم عمومی اقتصادی» که رفاه جمعی را بر اساس رقابت تضمین کند، با حکم دولتی در سال ١٩۶٧، در قانون فرانسه وارد شد. که به تدریج چارچوب مدنی و قراردادی قدیمی را به نفع الزامات بازار تخریب می کند (۶). این بار استدلالها، فردی هوشیار که حد اقل خواهان آموزش است را در برابر یک فرد غیر آگاه، قربانی جهل وآسیب پذیر نسبت به وسوسه های آسان قرار میدهد. در سال ١٩٩٣ پارلمان در چارچوب قانون مصرف کنندگان ،کاسب و بازرگان را که تنها انگیزه اش کسب سود بود را با «حرفه ای » هائی جایگزین می نماید که دارای تخصص هستند و موظف اند بصورت فعالانه و صادقانه از آن استفاده کنند. بدین ترتیب با تکیه بر اطلاعات که تضمین دهنده انتخاب آزاد و روشن بینانه مصرف کننده است و تحمیل شرائط درست معامله ( داشتن فرصت برای پس دادن جنس و تعهد فروشنده به دادن اطلاعات صحیح ) جامعه بازار به نظر مشروع تر میرسد.
معترض یا فعال اقتصادی منطقی ؟ منازعات سیاسی در مورد مصرف کننده تا بحال این اثر متضاد را داشته که جامعه مصرفی را به عنوان یک واقعیت عینی تحمیل کرده است. همه چیز آنچنان رخ می دهد، که گویا مخالفان و موافقان ، علی رغم اختلاف نطراتشان ، وجود نظم اجتماعی نوینی را پذیرفته اند که مبتنی بر تولید رقابتی وتبادل عظیم کالاست. برخی از وجود آن متاسف و به آن منتقدند ودیگرانی آنرا ستایش می کنند. چنین وضعیتی دیدگاهی مصنوعی از جوامع ما ارائه می دهد، که حول یک امر ، مصرف، متمرکز شده اند و گویا دربرگیرنده همه است: این دیدگاه فرد سیاسی که آزادانه همراه با دیگران جهت گیری های اقتصادی و اجتماعی اش را انتخاب می کند با کسی جایگزین می کند که فقط به دنبال بهینه سازی خرید هایش است. این دیدگاه که ابزار سیاست زدائی است، جهان نوینی را وعده می دهد که در آن «شکافهای قدیمی» چون مخالفت های اجتماعی ، جای خود را به مسئله ای تازه خواهد سپرد: چگونه جامعه مدرن مسائل «فرزندان لوس» ما را حل خواهد کرد ؟
(١) – هنر تفسیر.
(٢) هنری لوفور، زندگی روزمره در جهان مدرن، Gallimard، پاریس، ١٩۶٨.
(٣) آندره گورز، استراتژی کار و نئو سرمایه داری، Seuil، پاریس، ١٩۶۴، بازنویسی در Réforme et révolution، Seuil، ١٩۶٩.
(۴) پیر بوردیو و ژان کلود پاسرون، “جامعه شناسان اسطوره شناسی و اسطوره های جامعه شناسان “، مدرن تایمز، پاریس، دسامبر ١٩۶٣.
(۵) این کتاب در سال ١٩٧٢ در Seuil منتشر شده است خلاصه ترجمه فرانسه «کارگران ثروتمند»، منتشر شده در سال ١٩۶٨.
(۶) مراجعه به فرانسیس دونورد و آنتوان شارپس، اروپا اجتماعی ایجاد نخواهد شد، .
Raisons d’agir, Paris, 2009.
*جامعه شناس، نویسنده کتاب اختراع مصرف کننده. بر پایه مشروعیت بازار Presse universitaires de France , Pais 2018