انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

جامعه بازار(بازار و نظریه اجتماعی مدرن)

معرفی کتاب در حوزه ی شناخت بازار : اسلیتر، دن و فرن تونکیس، ۱۳۸۶، جامعه بازار(بازار و نظریه اجتماعی مدرن)، ترجمه: حسین قاضیان، تهران: نشر نی

کتاب مذکور با توجه به سرفصلها سعی دارد بازار را از حیطه ی اقتصادی فراتر برده و آن را در باب تنظیم اجتماعی و کنش اجتماعی در ارتباط قرار دهد. و همان گونه که در مقدمه به آن اشاره شده، به بررسی شیوه های مختلف درک و فهم بازار در نظریه ی اجتماعی مدرن می پردازد. اما این فهم در غالب یک چهارچوب برای فهم نظم اجتماعی قرار دارد که در تمامی فصول کتاب این محوریت حفظ شده است. در بخش هایی هم به جامعه بازار و نظریه بازار اشاره کرده و این دومفهوم را در مرکز توجه خود قرار می دهد.

نقطه ی قوت کتاب داشتن نوعی طرح اولیه و انسجام در مطالب و حفظ محوریت مورد تاکید نویسنده بوده و اینکه در هر فصل مقدمه و نتیجه گیری را قرار داده است.
سرفصل های کتاب:

– مقدمه
طرح کتاب
– فصل اول: پیدایش جامعه بازار
– فصل دوم: بازار و نظم اقتصادی
– فصل سوم: عقلانیت، فرد و نظم اجتماعی
– فصل چهارم: بازار و ساخت اجتماعی
– فصل پنجم: دولت و بازار
– فصل ششم: تجارت و فرهنگ
– فصل هفتم: چرخش فرهنگی
– نتیجه گیری: بازارها در مقابل جامعه بازار
واژه نامه ها
کتابنامه

نمایه
بنا بر آنچه که در طرح کتاب مطرح گردیده، در فصل یک؛ رویکردهای تاریخی به بازار مطرح می شود. این رویکرد، دو جنبه از بازار یعنی بازارهای جغرافیایی به منزله مکانی اجتماعی- فرهنگی و مناسبات بازار به مثابه الگوی عملی مبادله، را مورد توجه قرار داده است. این برداشت محتوایی از بازار با تحلیل تاریخی نویسنده از بازاری شدن مورد مقایسه قرار می گیرد، یعنی با فرایند پیچیده ای از جریان های کالایی شدن و پولی شدن که به واسطه آن ها جنبه های متنوع زندگی اجتماعی مدرن در ترتیبات بازار ادغام می شوند. این فصل با بررسی واکنش های فلسفه سیاسی در قبال گسترش انواع بازارها ادامه می یابد، چرا که طیفی از متفکران مدرن، از هابز و لاک گرفته تا بنتام و میل، در صدد تحلیل ریشه های نظم اجتماعی در جامعه بازار نوپا بودند.
در فصل دوم؛ با تمرکز بر بازار به عنوان الگوی صوری تری از نظم اقتصادی، به بررسی دیدگاه های اصلی در نظریه اقتصادی پرداخته شده است. توجه به این موضوع معطوف خواهد بود که افکار اندیشمندانی چون اسمیت، والراس و هایک، حتی در مقام تعریف و تعیین حدود رشته تخصصی اقتصاد، به مسائل اجتماعی چه پاسخی می دهند. وجه تمایز نظریه مدرن اقتصادی مدل های بازار بوده است، مدل هایی که مطابق آن آثار وبرآمدهای بازار و نیز نظم اجتماعی از تصمیمات عقلانی افرادی حاصل می شود که درصدد به حداکثر رساندن سود خود هستند. البته چنین مدلی از هماهنگی و چنین برداشتی از عاملیت دستخوش مخالفت هایی چند بوده است. بدین لحاظ دیدگاه های اقتصادی در زمینه نارسایی های بازار و نابه سامانی های حاصل از بازار، و نیز انتقادات مربوط به عقلانیت بازاری در حکم برای کنش اجتماعی پرداخته خواهد شد. در خود رشته اقتصاد هم مفروضات مرتبط با نظم بازار و منافع شخصی از این بابت در معرض انتقاد بوده اند، اما این مفروضات به دلیل مباحثی که در سایر رشته ها علیه همین صورت باوری رویکردهای اقتصادی مطرح شده نیز به چالش گرفته شده اند.
در فصل سوم؛ به بررسی تلاش های جامعه شناسی کلاسیک برای پی بردن به منطق جامعه بازار مدرن پرداخته شده است. نظم اجتماعی تا چه اندازه- و به چه بهایی- می توان برپایه مبادلات بازار و برپیروی افراد از نفع شخصی استوار کرد؟ متفکرانی چون مارکس، وبر، زیمل، دورکیم و پارسونز، به شیوه های گوناگون، ایده ی جاوعه بازار را در مقام تفسیری تقلیلی و سوال برانگیز از فرد و از نظم اجتماعی هنجاری مورد انتقاد قرار داده اند.
در فصل چهارم؛ به بحث های مطرح در انسان شناسی و جامعه شناسی اقتصادی پرداخته می شود که عنوان می کنند رفتارها و مناسبات بازار در بستر و بافت گسترده تری از کنش متقابل اجتماعی ریشه دارند. بحث ها در این مورد معطوف به کوشش هایی است که برای مرتبط کردن بازار با تفسیرهای گسترده تر از مناسبات و نهادهای اجتماعی صورت گرفته است.
در فصل پنجم؛ که به مشکلات نظم سیاسی مربوط می شود، دیدگاه های مربوط به رابطه بازار و دولت را بررسی می نماید و اینکه چنین ایده هایی چگونه در قالب نظریه های رقیبی چون رفاه باوری، جمع گرایی و نئولیبرالیسم کمک کرد تا ترتیبات سیاسی در چهارچوب برنامه های حکومتی متفاوتی برای اداره جامعه بازار شکل بگیرند.
درفصل ششم؛ به سراغ نظریه فرهنگی و انتقادی رفته تا به تنوع آن رابطه هایی بین اقتصاد و فرهنگ توجه دهیم که اندیشه مدرن اجتماعی را طراوتی دیگر بخشیده است. این نظریه ها طیفی از دلمشغولی های گوناگون را دربرمی گیرد، از دغدغه این که جامعه بازار انسجام فرهنگی و ارزش ها را تخریب کرده یا مبتذل ساخته است تا نگرانی های کنونی درباره ابعاد فرهنگی فرآیندهای بازار. انواع بازار در ارتباط با تعریف های متفاوت از فرهنگ، یعنی تعریف هایی چون جهان اجتماعی معنی دارتر؛ حیطه متمایز اعمال هنری و بیانی، وعرصه بیش از پیش کالایی شده ی تمایزات اجتماعی و ارزش های اقتصادی، مورد قرار خواهد گرفت.
درفصل هفتم؛ به موضوع چرخش فرهنگی در نظریه معاصر پرداخته شده که مطابق آن بازارها به گونه ای فزاینده از نظر فرآیندهای نشانه سازی و هویت یابی مورد توجه قرار گرفته اند. اگر پیدایش و گسترش بازارها برای درک و فهم ما از مدرنیته اهمیت داشته اند، منطق فرآیند بازاری شدن برای تحلیل و بررسی قالب های اجتماعی و اقتصادی مدرن متاخر اهمیتی بس آشکار تر دارند.

نظری به کلیت کتاب :
به طور کلی این کتاب در نظر دارد میان دو مفهوم بازار و جامعه بازار نوعی تفکیک مبتنی بر نظم قائل شود. به گونه ای که جامعه بازار حاکی از نقش سرنوشت سازی است که بازار در اندیشه اجتماعی مدرن ایفا کرده است. این اصطلاح نشان می دهد که جامعه مدرن را ، از قرن هجدهم به بعد، می توان با استفاده از استیلایی که مبادلات بازار کسب کرده، توصیف و حتی تبیین کرد، و تصورات اصلی درباره نظم اجتماعی که اندیشه اجتماعی مدرن را به خود مشغول کرده نیز از تجربه بازار یا از مخالفت با آن پدید آمده است. از یک سو، جامعه بازار راهی برای به تصویر کشیدن مدرنیته ای بود که از سنت و پیوندهای جمعی خلاصی یافته بود و در آن نظم اجتماعی عقلانی می توانست به نحو خودجوش از کنش های آزاد هماهنگ شده به وسیله بازار سربرآورد. و از سوی دیگر، جامعه بازار، استیلای منطق سرسختانه ی کمی سازی و عقلانیت صوری بر زندگی اجتماعی تفسیر می شد که موجد نابرابری، نابه سامانی اجتماعی، از دست رفتن ارزش های ذاتی و تخریب مناسبات فردی و اجتماعی است.
با این اوصاف، باید گفت که جامعه بازار در اندیشیدن به نظم اجتماعی مدرن و ایجاد این نظم نقشی سرنوشت ساز داشته است. علی القاعده در این کتاب روشن شده است که مفهوم جامعه بازار برای نظم بخشیدن به مضامین اصلی نظریه اجتماعی مدرن و بیان آن ها بسیار مفید است.
در عین حال این کتاب سعی داشته که شبهات مهمی در مورد خود ایده جامعه بازار را مطرح کرده و در بخش های پایانی به آن بپردازد. و آن شبهات این است که جامعه بازار اساسا استراتژی نظری مفیدی ترسیم می کند یا خیر؟ و بیشترین تاکیدش نیز بر دیدگاه همه یا هیچ به جامعه بازار است . یعنی بازار یا وجود دارد یا وجود ندارد.