انسان شناسی و فزهنگ
انسان شناسی، علمی ترین رشته علوم انسانی و انسانی ترین رشته در علوم است.

جامعه‌شناسان ماندگار: زیگمونت باومن

مجموعه جامعه­‌شناسان کلیدی: زیگمونت باومن، نویسنده: تونی بلک شاو، ۲۰۰۵، انتشارات راتلیج

BLACKSHAW, TONY, KEY SOCIOLOGISTS: ZYGMUNT BAUMAN, First published 2005 by Routledge, pp 185

 

فهرست کتاب

پیشگفتار

فصل اول: شرح مختصری از دوران زندگی و شغلی باومن

فصل دوم: جامعه­شناسی باومن: نظریه او درباب مدرنیته

فصل سوم: روش­ها و اصول (اهداف) مترجم

فصل چهارم: آزادی و امنیت در اجتماعیت مدرن سیّال

فصل پنجم: مصرف­گرایی به­عنوان شیوه­ زندگی مدرن سیّال

پیشنهاداتی برای مطالعه بیشتر

ضمائم

 

با توجه به همه ویژگی­ ها و اشکال در حال تغییر، این طرفداران اصلی جامعه ­شناسی هستند که موجب نظم و ترتیب در آن درطی سالیان متمادی شده­ اند، توانایی قطع رابطه با راست آیینی[۱] در جامعه ­شناسی همیشه به مثابه یک کالای کمیاب بوده و بیشتر جامعه­ شناسان به­راحتی در خانواده ­ای جای می­ گیرند که دیگرانِ قبل از آنها رفته­ را به ­یاد می­ آورند. به­ این صورت است، نظم و ترتیب که تا به امروز ادامه یافته مورد تأیید «اصولی» است که از ذات زیبایی ­شناسی[۲] خودشان حاصل آمده و در همان‌جا، شکل گرفته است. اصولی که طرفداران آنها را به ­اندازۀ اهمیت مرگ در زندگی دارو دسته زامبی­ ها[۳] قلمداد می ‌کنند، طبقه­ ای اجتماعی که عادت به ­جدا کردن کلیت در مراحل مدرن «جامد» دارد مانند: مارکسیست ­ها، کنش­ متقابل­ گرایان، روش­ شناسان ­مردم­ نگار، صورت ­گرایان، فمنیست ­ها و بیشتر پست­ مدرن ­ها و پساساختارگرایان و سایر نظریه ­پردازان تازه کار. این مسأله به کسی نیاز دارد که هم خلّاق باشد و هم شجاع تا از گرد و غبار میراث، سبک اردکی خلاصی یابد، و سعی کند کارهای خود را انجام دهد، که زیگمونت باومن از این نوع جامعه ­شناسان است. همان ­طوری ­که خواننده در طول فصول بعدی پی خواهد برد، هیچکسی علاقه و اشتیاق باومن به جامعه­ شناسی را ندارد و این موضوعی است که به او این اطمینان را می ­دهد که پویا و متفاوت از دیگران باشد.

این­ ادعا که باومن در بین معاصرانش متمایز و برجسته است، مثل این نیست که گفته شود آثار او کاملاً متمایز هستند. اتفاقاً برعکس، او شخصیتی است که جامعه‌ شناسی ­اش نشانگر دیالوگی مابین بسیاری از شاخه­ های تفکر اجتماعی است. همان ­طوری ­که در این کتاب نشان داده خواهد شد، یکی از آشکارترین ریشه ­های روشنفکرانه در جامعه­ شناسی باومن دیدگاه ضد تأسیس[۴] ریچارد رورتی[۵] است، کسی ­که در مورد شیوه­ های جدید و نوآورانه نوشتن درباره جهان بحث می­ کند. همانند رورتی، باومن نیز به این نتیجه می‌ رسد که؛ هیچ دلیلی وجود ندارد جامعه‌ شناسان نباید نویسندگان خلاقی باشند و به این علت است که او «استعداد خودش را برای سخنوری متفاوت» به پیش می ‌برد. در این رابطه، باومن مفاهیمی را در انواع مکان ‌هایی می­ یابد که اغلب جامعه­ شناسان حتی حاضر نیستند تا نگاهشان کنند. برای مثال در فیلم­های سینمایی مانند جن گیر و طالع نحس[۶]، مجموعه­های تلوبزیونی «واقعی» مانند برادر بزرگ[۷] و حتی در سریال­های خانوادگی آبکی[۸] مانند ایست اندر[۹].

باومن نیز مانند رورتی به­ شیوه دیگری عمل می ­کند که در آن نگران به ­جود آمدن این مسأله نیست که آیا جهان «واقعی» در جامعه ­شناسی او وجود دارد یا نه! چراکه او به ‌سادگی می ‌تواند تشخیص بدهد که اگر جامعه ­شناسان بخواهند قاطعانه در مورد شیوه ­های جدید درک (فهم) جهان بحث کنند، باید قبول کنند که نمی ­توانند به معیارهای کابردی دیگری برای توجیه این­که تفسیر (روایت) آنها از این جهان بهتر از هرکس دیگری است، متوسل شوند. به ­عبارتی دیگر، آنها در تحقیقات‌ و بررسی‌ هایشان هیچ­کار دیگری جز این­ که به­ سادگی فرض کنند چیزی شبیه به واقعیت موجود؛ وجود دارد که با وقوف به آن (درک آن) می ‌توانند به فعالیت ‌هایشان ادامه ­دهند را نمی‌ توانند متصور شوند.

با این­ حال، تفاوت بسیار مهمی بین آنچه باومن و رورتی انجام می­ دهند، وجود دارد. در حالی ­که رورتی فقط نشانه ­هایی از شیوه­ های نظریه­ پردازی مدرن ارائه می ­دهد، اما باومن در آثارش نظریه جدیدی برمبنای مدرنیته را ارائه می ­کند. به این­ترتیب او برای طیفی از خوانندگان جامعه­ شناسی قابلیت تحقق وظایف بسیار خطیری را میسّر می ­کند.

او بررسی انتقادی از مدرنیته را به شیوه ­ای ترتیب می­ دهد که بتواند آن­ را تشدید کند. به این­دلیل است که جامعه ­شناسی برای باومن یکی از ابزارهای دردسترس بسیار خارق ­العاده برای تغییر اجتماعی باقی می ­ماند. همانند مارکس که آثارش قبل از باومن انتقادی آشکار از عملکرد فیلسوفانی مانند رورتی است. بسان کسی­که “تاکنون جهان را به شیوه‌ های مختلفی تفسیر کرده؛ حال نکته اصلی تغییر آن است”.

باومن به این دلیل بر مبنای جامعه ­شناسی می­ خواهد جهان را تغییر دهد و در این راستا جامعه­ شناسی او نخستین، مهمترین و کامل­ترین ساختار انتقادی از مدرنیته است. ولیکن صورتی انتقادی از مدرنیته‌ ای است که اگر تشخیص داده شود “گونه ‌ای از مدل تک عاملی است، که احتمالاً تاکنون علت پیچیدگی «زیست­ جهان» را بیان نکرده و تمامیّت تجربه بشری را نیز در بر نگرفته است”.  جامعه­ شناسی باومن نیز انتقاد را به­عنوان نتیجه فرآیندهای گسترده­ای از جهانی شدن اعلام می ­کند که مدرنیته مکان بسیار کوچکتری است که به­کار گرفته شود. باومن جامعه­ شناسی است که تشخیص می ­دهد اگر شکاف بین فقیر و غنی به­لحاظ جهانی در طی ۲۵ سال گذشته بسیار افزایش یافته است ـ و همچنان ادامه دارد ـ می­ پذیرد مشاجراتی که مردم برای ساختن زندگی آبرومند مجبور هستند تحمل کنند هم مشابه گذشته است و هم در عین­حال متفاوت از آنچه در گذشته بوده. به این معنا جامعه­ شناسی باومن نقدی از مدرنیته است که برآن واقفیم. چنانچه برای بسیاری از آنهایی که در جهان به اصطلاح «در حال توسعه» ظهور کنند، مشاجره مانند همیشه تجارتی آماده است که آن­را بپذیرد، نابرابری برای مردان و زنانی که در اقتصاد مصرف­کننده تورم­ زای غرب زندگی می ­کنند، به شیوه ­ای تغییر کرده است که در بیست یا سی سال گذشته تصورناپذیر بود.

با توجه به همه این مفاهیم باومن جامعه ­شناسی است که اگرچه آماده پذیرش فقر و محرومیت اجتماعی نیست، به ­شدت از دوگانگی ­های احتمالی آگاهی دارد که هر انتقادی از مدرنیته امروزه با آن مواجه است. باومن می­داند که اگر ما بخواهیم جهان را برای بهتر شدن تغییر بدهیم نه فقط باید این حقیقت را بپذیریم که بدبختی انسانی به دلیل نابرابری ­های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی موجود است بلکه همچنین باید قبول کنیم که وجود آن به­ خاطر مردان و زنانی است که در جستجوی انواع زیاد و متفاوتی از دوگانگی آشکار در مدرنیته ـ شامل دوگانگی­ های درون زندگی خودشان و ایدئولوژی‌ هایی که آنها را تقویت کرده ­اند ـ که به طور کلی بی­ حرکت و بی‌ رغبت بوده و باید در بیشتر مواقع چشم ­هایشان را ببندند و بیشتر از آنچه احتمال می­ رود ریشه­ های آن را به زندگی دیگران نسبت دهند. آنهایی که با مارکس، یا حتی هگل آشنایی دارند، خواهند گفت که باومن در اینجا صرفاً دیالکتیک را دوباره توضیح می‌دهد، اما این مسأله موجب برداشت سوء تفاهم درباره موضوع برجسته باومن که دوگانگی مخلوق مدرنیته است، خواهد شد و زندگی مردم بیشتر از هر زمان دیگری نسبت به گذشته توسط رویدادهای احتمالی اداره می­شوند.

اگر ادامه ندهیم تا جایی­ که بگوییم مدرنیته «سیّالی» که ما امروزه ساکنش هستیم جهانی هست که در آنجا «هر کاری و هر حرفی رواست»، باومن یادآوری می ­کند که ما بخشی از اجتماعیت[۱۰]“سبک ­تر، پراکنده ­تر و بسیار متحرک” هستیم که در آن هیچ مجموعه ­ای از محدودیت­ ها و هیچ مجموعه­ ای از قوانین مسلم وجود ندارد. مدرنیته سیّال که در آن زندگانی افراد به­طور ثابتی با دوگانگی ­ها و امور جاری مشخص شده است، عادت ­هایی که نیاز دارند، و یادگیری که منجر به هر دو می ­شود، هزینه زیادی ندارد. در یک موقعیت سیّال انعطاف ­پذیری به دستور (به اسم) عقلانیت است. مهارت­ ها، در طولانی مدت مفید نیستند، به­خاطر آنچه که دیروز یک اقدام کارساز بود ممکن است امروز ثابت شود که بیهوده یا کاملاً زیان ­بار است. درست همان ­طوری ­که تعهدات بلندمدت تهدیدی برای وثیقه گذاشتن در آینده است، عادت ­ها نیز به شدت زمان حال را در برمی ­گیرند؛ یادگیری همان ­طوری­ که در کوتاه مدت به فرد اختیار و قدرت می­ دهد، ممکن است در طولانی­مدت قدرت ­زدایی کند.

باومن پیشترها (زمانی) گفته بود که “برای ادعای (تقاضای) با اقتدار صحبت کردن، جامعه­ شناسی ناگزیر از به­روزرسانی نظریه ­اش درباره جامعه خواهد بود” و آنچه نویسنده در این کتاب مطرح می کند این است که با توسعه جامع ه­شناسی باومن درباره اجتماعیت مدرنیته «سیّال» او بر این موضوع به­ عنوان وظیفه اصلی­اش متمرکز شده است. مهمترین هدف از نوشتن این کتاب نشان دادن این است که آنچه ما از باومن کسب می ­کنیم، نهایت (گستردگی، اندازه) زندگی انسان معاصر از آن چیزی است که جامعه­ شناسی قادر به توصیف آن است؛ و نه فقط آن، بلکه گستره کاملی از نظریه­ های جدید، ایده­ ها و مفاهیم مطرح می ­شوند، که «استعداد ما را برای متفاوت صحبت کردن» درباره جهان بهبود می ­بخشد.

این کتاب از ۵ فصل تقسیم شده است، اما از بیشتر کتاب ­های جامعه­ شناسان کلیدی به این­خاطر متفاوت که آگاهانه ایده ­های جامعه شناسی باومن را به ترتیبی ارائه نمی­ دهد که آنها گسترش یافته ­اند. به بیان دقیق ­تر این کتاب از یک ­سو کتاب درسی مقدماتی است، به این معنا که با آنچه که برای درک باومن ضروری و اساسی است و آنچه که او ناگزیر است درباره درک جهان معاصر بگوید، سروکار دارد، و از سویی دیگر انتقادی را مطرح می­کند که در این بینش­ ها به ­کار گرفته می ­شود تا چیزی درباره روش ­های مهم بگوید که جامعه ­شناسی باومن با روابط هرمنوتیکی بین جامعه ‌شناسی روزمره و متداول ارتباط دارد. همان ­طوری ­که خوانندگان خواهند دید، بُعد دوم به­عنوان موضوعی در کل کتاب جریان دارد.

با این­ که فصل نخست فقط طرحی کلی از جزئیات زندگی­نامه­ ای باومن ارائه می ‌کند، بحث بسیار دقیقی نیز از او در رابطه با روش خاص خودش درباره «تفکر جامعه ­شناختی» نشان می­ دهد. در این رابطه همچنین با سردرگمی ­ها و سوءتفاهم­ های مهمی مواجه می ­شود که جامعه ­شناسی باومن را احاطه کرده است، علاوه بر این با بررسی پروبلماتیک آثار متفکری سروکار دارد که ایده­ هایش شامل هیچ طرح درسی در برنامه­ ریزی آنها نمی­ شود. همان­ طوری ­که خواننده خواهد دید، باومن توسط هیچ گروه جامعه ­شناختی اداره نمی­ شود و آنچه که او در زمینه دیدگاه­ های جامعه شناختی ارائه می ­کند نه یک همکاری سیستماتیک با موضوعات نظری به هم وابسته و نه چیزی که بتوان آن را به­عنوان مکتبی فکری توصیفش کرد.

فصل دوم براساس بررسی ­های پیشین از شرح و بحث کلی روابط درزمانی و همزمانی توسعه جامعه­ شناختی باومن از اواسط دهه ۱۹۸۰ به­بعد ساخته شده است. در این رابطه این فصل با شرایط گسست باومن از مارکسیسم، به­علاوه شرح کلی از نظریه مدرنیته ­اش سروکار دارد. در فرایند گسترش این دو بررسی به هم مرتبط، این فصل همچنین بر برجسته کردن تغییر اساسی آثار باومن تأکید می­کند. نویسنده دو زمان (لحظه) خاص را پیشنهاد می ­کند که هر خواننده مقدماتی آثار باومن باید در نظر بگیرد: چرخش «پست­ مدرن» باومن و جایگزینی مفهوم مقدماتی و «سلبی» پست‌مدرنیته با مفهوم «ایجابی» مدرنیته سیّال[۱۱].

فصل سوم نشان می­ دهد که اگرچه باومن درباره موضوعات روش­ شناختی کمتر سخن گفته است، روش و اهداف جامعه­ شناسی او داستان کاملاً متفاوتی را بیان می ‌کند. در ارائه این انتقاد نظریه مدرنیته باومن را به­کار گرفته ­ام تا استدلال کنم جامعه ­شناسی معاصر همیشه محافظه کار و اصلاحی است و آن تنها زمانی می ­تواند تغییر کند که شروع به تفکر (تعمق) درباره خودش کند: هنگامی ­که آماده است تا امکان ­ناپذیر­ی ­اش را بپذیرد و آگاهانه آنچه را که از ابتدای کارش ناآگاهانه انجام داده است، کنار بگذارد. این فصل نشان داده است که ادبیات احساساتی جامعه­ شناسی باومن چالش قابل توجهی برای هژمونی جامعه­ شناختی به­ وجود آورده است که هنوز به شیوه ­ای عمل می ­کند که بدون نظریه ارتدوکس و پیوستار شواهد تجربی ­اش این نظم و ترتیب نمی ­تواند ادامه یابد.

در بخش دوم فصل سوم بحث شده است که باومن هم فرهنگ و هم هرمنوتیک را موضوع اساسی «تفکر جامعه­ شناختی» در نظر می ­گیرد و در این رابطه تاحدودی درس ­های اساسی او برای جامعه ­شناسی را بررسی می ­کنم، که اگرچه رهنمودهایی برای چگونگی جامعه ­شناسی مطالعه، وجود ندارد به این معنی نیست که گفته شود جامعه ­شناسی در بررسی مشاهده درباره موجود با همه بی­ نظمی ­های روزمره نمی ­تواند بسیار دقیق، احساساتی و اخلاقی باشد. در اشاعه موضوع نیاز اخلاقی جامعه ­شناسی که برای ارزیابی معیارهای عصر مدرن سیّال به­ وجود آمده است، بخش پایانی این فصل استدلال می­کند که برای باومن، اگر جامعه­ شناسی در سال­ های شکل­ گیری ­اش بیش از حد درگیر شرایط همنوایی، اطاعت و اتفاق نظر بود، مسأله انتخاب بین پذیرش مسئولیت و وارد مشاجر شدن درباره موضوعی که برای نوع بشر مناسب است یا نظاره ­گر بودنش و در نتیجه عدم انتخاب کنش ‌مند، چالشی است که امروز با آن مواجه است.

آزادی و امنیت دو قطبی هستند که کل جامعه­ شناسی باومن ما بین آنها قرار گرفته است. و این بحث اصلی باومن است که در مدرنیته سیّال امنیت در جهت آزادی بیشتر رو به کاهش (افول) است و این مسأله موجب شده است که مردان و زنان در زندگی ­شان هر چه بیشتر نشانه ­های فردی شدن[۱۲] را بپذیرند. با اشاعه این ایده باومن که امروزه جستجوی هویت خود ساخته[۱۳] فردی سرنوشت ماست، نویسنده در فصل چهارم بحث خود را درباره روش ­ها و اهداف جامعه­شناسی باومن بسط می دهد تا نشان دهد که چگونه سازمان فرهنگ انسانی را درون دانشگاه به چالش می ­کشد تا شکلی از تحلیل را پیشنهاد کند که، اگر آن در جهت روانشناسی اجتماعی نیست، پس از سارتر و تا اندازه کمی فروید، با روش روانکاوی وجودی هدایت می ­شود. نویسنده به­منظور توسعه فهم خواننده از اشاره (معنی ضمنی، دلالت) تغییر ناگهانی عقیده به­ سمت آزادی و فردی شدن بیشتر، مقایسه­ های موشکافانه­ ای نیز بین جامعه ­شناسی باومن و بوردیو انجام می­ دهد. پس از آن، قبل از توجه به بحث جامعه ­شناسی باومن درباره میزان و سبک آزادی ­های مدرن سیّال که بر شانه­های افراد بسیار سنگینی می­کند تا حدودی درباره موضوع هویت بحث می­ کند و جای تعجی ندارد که مردان و زنان زمان زیاد­ی را صرف تلاش برای به‌د ست آوردن امنیت در جامعه می­ کنند.

فصل پنجم و نهایی کتاب تا اندازه­ ای بحث جامعه­ شناسی باومن را بررسی می‌ کند که مدرنیته سیّال زمانی است که آزادی مردان و زنان به توانایی مصرف کردن آنها بستگی دارد. بعد از بررسی دلالت ­های زیبایی­ شناختی، سیاسی و اخلاقی مصرف ­گرایی برای آزادی، بحث جامعه ­شناختی باومن را مورد توجه قرار می ­دهد که مصرف­گرایی معانی ضمنی مهمی برای تبیین الگوهای کنترل اجتماعی در مدرنیته سیّال دارد. در این رابطه نشان نویسنده که مدل سراسربین[۱۴] فوکو از کنترل اجتماعی دیگر مناسب نیست و کنترل اجتماعی مانند سایر موارد در دموکراسی­ های لیبرال، به ­طور گسترده­ ای کالایی (تجاری) و خصوصی شده است. بخش پایانی کتاب دوباره به موضوع معانی ضمنی مدرنیته سیّال برای جامعه­شناسی برمی ­گردد. این موضوع بحث جامعه ­شناسی باومن را مورد رسیدگی قرار می­دهد که آثار روشنفکرانه مانند دیگر محصولات برای فروش در مدرنیته سیّال به ­طور روزافزونی به دو حالت وارد رایج شده ­اند (در دو حالت صورت می­ گیرد): یکی این­ که زباله ­های براق فرهنگ مصرفی را به آغوش بگیرد و دیگر این­ که در جستجوی رها شدن از مصرف ­گرایی به‌عنوان میراث و نوستالژی بنیانگذاران جامعه­ شناسی است. کتاب با این تفکر به پایان می ­رسد که با مدرنیته سیّال زمانی است که علیرغم این ­که اصالت و اعتبار بسیار قاطعانه جستجو می ­شوند، اما کمتر به‌ دست می ­آیند، آنچه که ما درباره باومن داریم مردی است که نه فقط موفق به نوشتن کتاب ­های چالش برانگیز و مهم می ­شود، بلکه به­نظر می­ رسد که او در هرکدام از این کتاب ­ها، جامعه­ شناسی را ضروری ­تر از آنچه تا کنون بوده است، خلق و توصیف کرده است.

 

 

[۱] . Orthodoxy

[۲]. Aesthetic

[۳]. Zombie Category

[۴]. Anti-establishment

[۵]. Richard Rorty

[۶]. The Exorcist & The Omen

[۷]. Big Brother: سریالی تقریباً چمد ملیتی شده که مبنای آن از کشور هلند بود. این سریال از گروه متنوعی از شرکت کنندگان در مسابقه تحت عنوان میهمانان ناخوانده و سرزده  پیروی می کند که تحت نظارت مداوم در خانه ای از پیش ساخته زندگی می کنند و رفتارهایشان ملاک قضاوت بینندگان است. این برنامه پر مخاطب در بسیاری از کشورهای جهان بیننده و طرفدار دارد.

[۸]. Soap Operas

[۹].  Eastenders.: سریالی بریتانیایی که در سال ۱۹۸۵ از تلویریون این کشور پخش شد. این سریال به قدر بی کیفیت و بی‌ محتوا بود که به یک مثال و مثلی برای امور سبک و سطح پایین به حساب می ‌آید.

[۱۰]. Sociality

[۱۱]. liquid modernity

[۱۲]. Individualization

[۱۳]. DIY (Do It Yourself)

[۱۴]. Panopticon